👈 قوه عاقله وظیفه دارد جلوی این عرضه را بگیرد.
🔻در بازار وقتی عرضه یک محصول زیاد باشد و افراد و گروه های زیادی آن را تولید کنند، این منجر به این می شود که ما شاهد برخی حراجی ها باشیم. زیرا اگر اینکار صورت نگیرد، جنس بر روی دست مصرف کننده می ماند. در این میان، مردم هم ممکن است به ارزش واقعی آن کالا پی نبرند.
🔻در مورد زنان و دختران هم اگر به سمت کشف حجاب، مسابقه خودآرایی و بزک کردن در سطح جامعه و عریانگری و ... برویم، همین قاعده صدق می کند. در حقیقت، زنان و دختران، مسابقه می دهند و خود را #حراج می کنند تا دیده ها به سمت آنها جذب شود. در اینجا به ارزش واقعی زن پی برده نمی شود. در اینجا به زن به عنوان جنس حراجی نگاه می شود. اثرات این نگاه دم دستی همه #جامعه را درگیر خود می کند.
⏪ در جامعه اسلامی نمی توان اجازه داد که اینگونه به زن توهین شود؛ جلوی #کم ارزش شدن زن را باید گرفت؛ جلوی حراج شدن زن را باید گرفت؛ جلوی سوء استفاده مردان بلهوس را باید گرفت. این را ممکن است برخی از زنان و دختران متوجه نشوند اما حکومتی که به نام اسلام بر سر کار آمده - به عنوان قوه عاقله و جایی که باید مراقب تار و پود جامعه باشد- نمی تواند بی تفاوت باشد و بگذارد آنها هر طور که می خواهند رفتار کنند.
ما یک #اَلَْاَكمَامِ داریمکه جمع #کُمّ است، که بمعنای شکوفه دراینجا آمده است.(معنای دیگرش آستین است)
"غُلُفِ اَلْأَكمَامِ": برگ یا پردهایکه روی شکوفه است.
این پردهها لایهلایه است.
وقتی لایهها را یکییکی کنار میزنیم، آن پرده آخری را #وَلیجه میگویند، یعنی دوستِ پنهانی؛ درواقع آن پرده آخری که نزدیکتر است به آن دانه یا هستهایکه درآن قرار دارد و قراراست تبدیل به میوه بشود.
کمکم این پردهها باز میشوند و میفتند. وقتی میفتند جای رشد میوه باز میشود، که این جابازشدن را #مُنفسَحِ میگویند.
بنابراین خداوند میداند درفلان درختیکه هزاران شکوفه دارد،کدامیک از دانهها جایش بازشده و میخواهد رشد کند.
خ۹۱/ بخشبیستوهفتم_۴
🌴🌴🌴
🩸 #تشرف سيد #بحرالعلوم و ارزش گريه بر امام حسين صلواتالله علیه 🩸
🥀 مرحوم سيد بحرالعلوم رحمةالله علیه به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه #اشک و #گريه بر #امام_حسين صلواتالله علیه تمام گناهان را مىآمرزد، فكر مىكرد.
🥀 در همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعد پرسيد:
🥀 جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفتهاى؟ و در چه انديشهاى؟ اگر مساله علمى است، بفرمائيد شايد من هم اهل باشم!
🥀 سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مىكنم كه چطور مىشود، خداى تعالى اين همه ثواب به #زائرين و گريه كنندگان بر حضرت #سيدالشهداء علیهالسلام مىدهد، یا مثلا در هر قدمى كه در راه #زيارت بـرمىدارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مىشود و براى يك قطره #اشك #تمام گناهان #صغيره و #كبيرهاش آمرزيده مىشود؟!
🥀 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مىآورم تا مشكل حل شود:
🥀 سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مىرفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العادهاى افتاد و بسيار گرسنه شد.
🥀 پس خيمهاى را ديد و وارد آن خيمه شد.
در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد.
آنان در گوشه خيمه عنيزهای (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مىگرداندند.
🥀 وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند.
🥀 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد و در نهايت از ايشان سؤال كرد:
🥀 اگر بخواهم #پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟
🥀 يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد...
🥀 سـلطان گفت: هر چه بدهم #كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كردهام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. و من هم بايد هر چه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
🥀 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب #بحرالعلوم حضرت #سيدالشهداء علیهالسلام هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت، #همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند بـه #زائرين و #گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون
#خدا كه خـدائيش را نمىتواند به #سيدالشهداء علیهالسلام بدهد، پس هر كارى كه مىتواند، انجام مىدهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به #زوار و #گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مىكند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن #حضرت نمىداند.
🥀 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد.
📕 العبقریالحسان، علامه نهاوندی