CamScanner ۰۵-۳۱-۲۰۲۳ ۱۱.۳۲.pdf
3.52M
📌نمونه سوال #فلسفه ۱
#درخواستی
#نمونه_سوال
˹@tollabolkarimeh˼
CamScanner ۰۵-۳۱-۲۰۲۳ ۱۹.۴۹.pdf
3.09M
📌نمونه سوال #فلسفه۱
#درخواستی
#نمونه_سوال
˹@tollabolkarimeh˼
به یاد چای عراقی
کتاب دعا را در دستم گرفتم و شروع کردم به خواندن زیارت عاشورا، درکنارش چای را در قوری کریستالم ریختم تا دم بکشد، انصافا هروقت چای دم میکنم موقع خواندن زیارت عاشورا چای مزه و بوی حرم میگیرد.
یادش بخیر؛ خاطرات اربعین در ذهنم مرور می شود!
به ایستگاه صلواتی چای رسیده ایم، صدای مداحی پر شور عربی گوشمان را نوازش میدهد و دلمان را میلرزاند!
مرد عراقی با دشداشه مشکی و چفیه دور گردنش با زبان ترکیب شده عربی و فارسی دعوتمان میکند به صرف چایی: "اهلا وسهلا یا زائر شای ایرانی یا عراقی!"
و ما که انگار آشنایمان باشد با روی زیاد لبخند میزنیم و میگوییم: " شای ایرانی!"
و او که اصلا به روی خودش نمی آورد که شای عراقیشان را نادیده گرفته ایم و به شای ایرانی خودمان بالیده ایم!
شای شیرین شده از شکر را جرعه جرعه مینوشیم و در دلمان میگوییم آیا دوباره قسمتمان میشود که شای دست پخت عراقیها را بخوریم!
✍🏻 سمیرا مختاری
#کربلا
#طلبه_نوشت
#مسیر_عاشقی
˹@tollabolkarimeh˼
سلـــــام امام زمان جانم..
🍂دلم گرفته از این جمعه های تكراری
دلم گرفته از این انتظار اجباری
🍂چه قدر ندبه بخوانم! چرا نمی آیی؟
چه دیده ایی كه از این دل شكسته بیزاری!
🍂امان نمی دهدم گریه، درد و دل دارم
به سینه مانده چه ناگفته هایِ بسیاری
🍂مرا فراق و غمت می كشد، تو خواهی دید
كه خورده برگۀ ترحیم من به دیواری...
#امام_زمان
˹@tollabolkarimeh˼
36444512.pdf
1.99M
✅ آزمون بازپذیری حوزه های علمیه خواهران سال تحصیلی ۱۳۹۷ - ۱۳۹۶ همراه با #پاسخنامه
#درخواستی
#بازپذیری
˹@tollabolkarimeh˼
🔶 هدف تربیت را بندگی خدا قرار دهید.
🔸هدف تربیت را فقط درس خواندن بچهها قرار ندهید.
اگر هدف، بندگی خدا باشد آنوقت درس هم جای خودش را پیدا میکند.
اما اگر هدف، عبودیت خدا نباشد حتی حفظ قرآن هم در مسیر بندگی نخواهد بود. مثلا بچه کوچک را مجبور میکنند قرآن حفظ کند برای اینکه جلوی بقیه بگویند بچه من حافظ قرآن است.
یعنی حفظ قرآن هم برای دنیاست.
چقدر حافظ قرآن داریم که از قرآن بیزار است؟! چون هدف بندگی خدا نبوده.
👤حجت الاسلام عباسی ولدی
#تربیت_فرزند
˹@tollabolkarimeh˼
همسر یا همسِر؟
تا چشمش به گل روی اُپن افتاد، لب و لوچهاش آویزان شد و گفت:" شوهر من اصلا برام گل نمیگیره"
خندیدم و گفتم:" نخریدن گل بهتر از اینه که مثل من دسته گل عقدت رو برادر شوهرت انتخاب کنه"
این را که شنید پقی زد زیر خنده.
فنجان چای را مقابلش گذاشتم و شروع کردم برایش از زمانی که 12 ساعت در روز کار میکردم حرف زدم.
ژست مشاوران مرکز روانشناسی را گرفتم و با مهربانی گفتم:" وقتی شب ساعت 1 میرسیدم خونه فقط چند لقمه شام میخوردم و بدون اختیار پخش زمین میشدم و خوابم میبرد؛ صبحش هم راس ساعت 9ونیم بیدار میشدم و به سرکار میرفتم."
اصلا نه رنگ و روی خوشی را میدیدم و نه تاریخ روز و ماه را به یاد میآوردم. فقط سر ماه با پیامک واریزی حقوق متوجه میشدم که اول ماه است.
در اینمدت نه از عواطف زنانهام خبری بود و نه از خندههای دلبرانه و لباسهای شاد و رنگی..
بهخاطر فشار کار و حساب و کتاب زندگی، مثل یک مترسک بیرنگ و رو شده بودم.
آخرین قلپ چایش را که خورد خیرهخیره نگاهش کردم و گفتم:" کار کردن خیلی سخته، مخصوصا اگه مستاجر باشی و خانواده داشته باشی.
پول حلال در آوردن از همه چی سخت تره.
آدم از خستگی گاهی خودش رو فراموش میکنه، چه برسه به علایق همسرش.
چون اولویتهاش رو گذاشته روی خوراک، پوشاک، هزینه آب و برق
اون اگر از خستگی و یا هزار تا دلیل دیگه یادش رفته، تو یادش بیار.
شوهرت فالگیر نیست که کف خونی کنه و بدونه تو چی دوست داری.
پس خودت رو با این همه افکار منفی و کلیپهای ساختگی اینستا خسته نکن...
با همسرت حرف بزن."
✍️سیده مهتا میراحمدی
#طلبه_نوشت
#نکات_همسرداری
@tollabolkarimeh