🛑 معنویتهای سیال فرهنگی
🔘 «برخی از به اصطلاح #معنویتهای_نوپدید، نه فرقهاند و نه جریان، بلکه به صورت نوعی معنویت سیال فرهنگی مطرح هستند که از قضا از اهمیت بیشتری برخوردارند. در ایندست جریانها، تقریباً آن فاز فرقهای و جریان اجتماعی را تا حدی پشت سر گذاشتهایم. همچنین از تب و تاب اینگونه فرقهها با سرکرده واحد، کاسته شده و اکنون این اتفاقات توسط یک جریان سیال اجتماعی-فرهنگی، همچون یک مایع در کل بدنه جامعه نفوذ پیدا میکند و همه چیز، از مجلات عامهپسند و روزنامهها گرفته تا شبکههای تلویزیونی، فیلمها و برنامههای ویژه کودکان، از گزند آن در امان نیستند که اتفاقاً جریان اخیر، مهمتر و خطرناکتر است.
💢 چون این نوع خاص، ساختار «جریان» و «فرقه» را ندارد، کاملاً آزاد است. بارزترین مصداق برای درک ملموس این گونه، مفاهیمی چون « #انرژی_کیهانی، انرژی دادن و انرژی گرفتن، چشم سوم، هاله، #قانون_جذب، انرژی تفکر» و مقولاتی از ایندست است که امروز، همه حتی شاید برخی خطبا بالای منبر نیز در مورد آن صحبت میکنند و این اتفاق، یک موضوع عام و فراگیر شدهاست که از قضا از خطر بیشتری برخوردار است.»(1)
📚1.گفتگو با بهزاد حمیدیه، فصلنامه روشنا، شماره 82.
/فرق و ادیان
@tollabolkarimeh 🌷
💢 رواج ابتذال و انحرافات جنسی در دئیسمها
⭕️سوءاستفاده از جاذبهی جنسی یکی از شیوههای جذب و اثرگذاری در بیشتر #معنویتهای_نوپدید است. قبحزدایی از انحرافات جنسی ،مناسک برهنه و جنسی در برخی عرفانها موجب شده نفوذ معنویتهای نوین بیشتر شود و به طبع آن ناهنجاریهای جنسی نیز افزایش یابد. سبکهای موسیقی جدید از دهه ۱۹۶۰ به بعد به پیشرفت این امر کمک بسیاری کرده است.
🔦 خود موسیقی و همچنین، حواشی اجرای صحنه و برگزاری کنسرتها به نوعی است که برهنگی، التقاط زن و مرد حرکتهای جنسی را بسط میدهد. تفکر دئیسم که براین باور است که عقل انسان می تواند بدون توسّل یا تکیه به الهام، وحی و تعهد به مذهب، به وجود خداوند آگاهی و اذعان داشته باشدد ر ایجاد و گسترش این وضع نقش جدی داشته که از طریق القای #شریعت و اعلام بینیازی و استقلال از دین وحیانی راه را هموار کرده است؛ در معنویت دئیستی برای «معنوی بودن» لازم نیست متعهد به عوامل و نواهی الهی باشید و روابط نامشروع جنسی مانعی برای «خوب بودن» انسان تلقی نمیشود. از این رو ابتذال و انحرافات جنسی در این تفکر مخالفتی با معنویت ندارد.
/فرق و ادیان
@tollabolkarimeh 🌷
🔸ناالهیات در معنویتگرایی جدید
▫️يكسانانگار خدا و شيطان
✍️ناالهیات را باید یکی از مفاهیم محوری معنویتگرای جدید برشمرد. این مقوله بر ترکیب خیر و شر و انکار خیر مطلق تأکید دارد. باور به خدای درون در #معنویتهای_نوپدید، راه را به سوی ناالهیات میگشاید. چون خدا به منزله آگاهی درونی بشر با تلاطمات نیروهای خیر و شر در درون او مرتبط خواهدبود.
↩️بر اساس ناالهیات، خدا یا #شیطان، تعابیر مختلفی برای اشاره به یک نیروی واحد در خلقت است. برخی جریانها که می خواهند ناالهیات معنویتگرایی جدید را بر آموزههای #ادیان تطبیق کنند و در مقابل پیروان ادیان نایستند، تعبیر «خدا» را برای این نیروی ترکیبی خیر-شر به کار میبرند. جریانهایی که ناالهیات معنویتگرایی جدید را با الیهات ادیان مقایسه و به تفاوتهای آنها توجه میکنند، تعبیر «شیطان» را برگزیدهاند و انسان کامل را یک شیطان بزرگ میپندارند.
🔺البته هر دو جریان بر این تأکید میکنند که انسان باید نیروها و امیال درونیاش را رها و زندگی خود را در لحظه خلق کند. از این جهت میان خداپنداری و شیطانگرایی در بین جریانهای مختلف معنوی نوظهور، تفاوت زیادی نیست و تنها آیندههای گوناگونی را برای جهان پیشبینی می کنند. معنویتگرایی جدید با تکیه بر انواع مدیتیشنهایی که برای کاهش سطح هشیاری و رفتن به سطح ناهشیاری به کار میآیند، ناالهیات خود را به سطح عملی بسط دادهاست.
📚منبع: مظاهریسیف، حمیدرضا، «مبانی معنویتگرایی جدید(انیمیسم شبهعلمی، ناانسانگرایی و ناالهیات»، از سری مقالات ارائهشده به همایش «معنویتهای نوظهور؛ شاخصهها و نقدها»
/فرق و ادیان
@tollabolkarimeh 🌷