▪️جلبِ رضایت مولا به قیمت جان!
✍🏻... جناب حرّ رحمةالله علیه، در یک برههی حساس زندگی، راهش را انتخاب کرد؛ که آن راه، مسیر خوبی برایش نبود، بلکه نابودی در انتظارش بود؛ اما #روز_عاشورا شرمنده به پیشگاه امام_حسین علیهالسلام آمد.
💢 زبان حالش این بود که آقاجان! ببخشید، میدانم چهکار کردم! نیاز به گفتن نداشت، امام علیهالسلام میدانست و همه دیده بودند حرّ چه کرد با مولا، جلوی همه این #خطا را کرده بود، او آمده بود برای #عذرخواهی و میخواست برای #جبران کارش، جانش را #فدای امام علیهالسلام کند، اما مولا #اجازه نمیداد که او عذرخواهی بکند، میفرمود: حرّ بفرما پایین تو #مهمان ما هستی، حر #رویش نمیشود که از اسب پایین بیاید. میگوید آقاجان! اگر اجازه بدهید من از همین جا بروم جلو و با دشمن بجنگم.
🗡سپس با یکی از #یاران، دوتایی به #میدان_جنگ میآیند، حرّ دنبال این بود که #خطایش را #جبران کند، او #دل امام حسین علیهالسلام را به #درد آورده بود، اما حالا میخواست #رضایت_مولا را به دست آورد.
💠 لذا رفت جلو، #جنگید، تا آنجایی که میتوانست با #دشمن جنگید و دوام نیاورد؛ #زخمی شد و سپس #شهید شد. در آخرین #لحظات امام حسین علیهالسلام بالای سرش آمدند، سرش شکافته شده بود، #خون از سرش جاری بود، #امام علیهالسلام دستمالی را به سرش میبندند؛ و حرّ شهید میشود، حرّی که به خاطر #اعمالش، به خاطر #ظلمی که در #حق امامِ زمانش کرده بود و تا #اعماق_جهنم پایین رفته بود و به خاطر یک رفتارش امام علیهالسلام او را بالا کشیده بودند؛ این طور برای جلب رضایت مولا جانش را #فدا کرد.
⛔️پس جلب #رضایت_مولا تا حدّ #فدا کردن جانهایمان #ارزش دارد؛ چه برسد به چیزهای دیگر، یعنی برای رضایت ولیّ از هیچ #ایثار و از خودگذشتگیای نباید #کوتاهی کرد؛ مبادا #روز_قیامت، نزد اهلبیت علیهمالسلام #سرافکنده باشیم.
@Torab_bash
▪️حرّ را به سوی خودش کشاند!!
✍🏻... دوستان! جناب #حرّ (ره)، در یک برههی حساسِّ از زندگی، راهش را انتخاب کرد؛ راهی که خیلی بد بود؛ و اصلاً مسیر خوبی برایش نبود، بلکه درد، نابودی و جهنم در انتظارش بود؛ اما #روز_عاشورا برگشت؛ تا هر کجا که رفته بود؛ با حالتی شرمنده به پیشگاهِ امام حسین (ع) برگشت و خواست که دیگر برای مولایش حسین (ع) باشد.
🥺 زبانِ حالش این بود که آقاجان! ببخشید، میدانم چه کار کردم! نیاز به گفتن نداشت، امام (ع) میدانست و همه هم دیده بودند که حرّ چه کرد با مولا! جلوی همه این #خطا را انجام داده بود؛ اما حالا آمده بود برای عذرخواهی و میخواست برای #جبرانِ کارش، جانش را فدای امام (ع) کند، ولی مولا #اجازه نمیدادند که او عذرخواهی کند؛ میفرمودند: حرّ! بفرما پایین، تو #مهمانِ ما هستی، حرّ رویش نمیشود که از اسب پایین بیاید. میگوید آقا جان! اگر اجازه بدهید من از همینجا بروم جلو و در میدانِ نبرد با دشمن بجنگم؟
🗡سپس با یکی از #یاران، دوتایی به میدانِ جنگ میآیند و سخت میجنگند، حرّ دنبال این بود که #خطایش را جبران کند، او دلِ امام حسین (ع) را به درد آورده بود، اما حالا میخواست #رضایت_مولا را به دست آورد.
🌹لذا رفت جلو، #جنگید، تا آنجایی که میتوانست با دشمن جنگید و دوام نیاورد؛ زخمی شد و سپس #شهید شد. در واپسین لحظات، امام حسین (ع) بالای سرش آمدند، سرش شکافته بود؛ و خون از سرش جاری بود، امام (ع) دستمالی را به سرش میبندند؛ و حرّ شهید میشود، حرّی که به خاطر اعمالش، به خاطر #ظلمی که در #حق امامِ زمانش کرده بود و تا #اعماق_جهنم پایین رفته بود و بخاطر یک رفتارش امام (ع) او را بالا کشیده بودند؛ این طور برای جلب رضایت مولا جانش را #فدا کرد.
⛔️ببینید جلب #رضایت_مولا چه جایگاهی دارد! تا حدّ فدا کردن جانهایمان ارزش دارد؛ چه برسد به چیزهای دیگر، یعنی برای رضایت ولیّ از هیچ #ایثار و از خودگذشتگیای نباید کوتاهی کنیم؛ مبادا که روز قیامت، نزد اهلبیت (ع) شرمسار و سرافکنده باشیم! بیایید به خاطر جلبِ رضای مولایمان حسین (ع) هم شده؛ در این #ایام_محرم، بیشتر به ایشان و محضرِ ایشان بپردازیم؛ انشاءالله که خیلی رشد کنیم.
https://eitaa.com/torab_bash