eitaa logo
طوبای عفاف
666 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
458 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب نیست ثوابی که بی ولای است نیست نمازی که بی برپاست شکسته باد دهانی که بی باز است بریده باد زبانی که بی گویاست تمرد است بدون اگر طاعت  تاسف است سوای ، اگر تقواست به آیه آیه ی ، به حق        که راه غیر مرگ و نیستی و فناست خدا گواست که هر کس رهش جدا ز است بسان لشکر فرعون راهی دریاست اگر تمام خلایق جدا شوند از او گواست که راه تمام خلق خطاست به جای حور به بوزینه دست داده و بس کسی که غیر را امام و رهبر خواست به صد هزار زبان روح گوید که ای تمامی امت امام شماست من و جدا شدن از خدا نکند که هر که گشت جدا از ، جدا ز خداست کسی که از ظلم او غضبناک است امامتش غم واندوه و درد و رنج و بلاست مگر نگفت نبی خشم دخترم زهرا شرار خشم خداوندگار بی‌همتاست مگر نگفت نبی با هم‌اند‌، حق و اگر نبود در میانه حق تنهاست تمام در حمد و حمد بسم الله تمام بسمله در با، چو نقطه باست @toubaefaf
حقیقت صلی الله علیه وآله فرمود: « حبک ایمان و بغضک کفر» (بحارالانوار) دوستی علیه السلام عین ایمان به خدا و رسول است. در حدیث سلسلة الذهب که کلمه لا اله الا الله حصنی است، نظیر آن روایة نیز رسیده نه اینکه دو مطلب باشد، بلکه حقیقت ایمان و توحید در ولایت علیه السلام گنجانیده شده است، نه حب دنیا و نه حب شهوات بلکه حب خدا و آخرت و دوستان خدا. حب حق و علیه السلام با حق است و حق با علی علیه السلام (علی علیه السلام مع الحق و الحق مع علی‌علیه‌السلام) نماینده خدا و رسول علی علیه السلام است. حب یعنی علاقمندی به علی علیه‌السلام به مسجد و خدا و آخرت است علیه السلام یعنی فرار از شیطان و تبعیت رحمن، اهل لا اله الا لله شدن، از هوای نفس فرار کردن از گناه پرهیز کردن رفتن در حکومت و علیه السلام است. لذا مستحب است در (عروة الوثقی آمده)بر کفن این دو حدیث نوشته شود: «کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» و روایت «ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی». هر دو روایت از حضرت علیه السلام از پدران بزرگوارش، از جبرئیل، از لوح از قلم از ذات مقدس ربوبی است. این دو روایت در حقیقت یکی است هر چه در ولایت است در توحید است هر کس در ولایت است در حصن توحید است. شکوه عشق، ز ایثار لشکرش پیداست گواه من ز شهیدان سنگرش پیداست اسیر عشق ز بند تعلق آزاد است چه درگه است؟ که حُریت از درش پیداست کمال عشق خدا در تبلور یافت صفات و ذات الهی ز مظهرش پیداست سر نیاز من و آستان عشق کسی که منزلش نزد داورش پیداست است محور و مرکز که نور وحدت از پای تا سرش پیداست تجلی ذات است و کز صفات خدا پیغمبرش پیداست کرامات العلویه، علی میر خلف زاده، نشر مهدی یار به نقل از دانش نامه امام علی علیه السلام، ج۱ @toubaefaf
﷽ حقیقت صلی الله علیه وآله فرمود: « حبک ایمان و بغضک کفر» (بحارالانوار) دوستی علیه السلام عین ایمان به خدا و رسول است. در حدیث سلسلة الذهب که کلمه لا اله الا الله حصنی است، نظیر آن روایة نیز رسیده نه اینکه دو مطلب باشد، بلکه حقیقت ایمان و توحید در ولایت علیه السلام گنجانیده شده است، نه حب دنیا و نه حب شهوات بلکه حب خدا و آخرت و دوستان خدا. حب حق و علیه السلام با حق است و حق با علی علیه السلام (علی علیه السلام مع الحق و الحق مع علی‌علیه‌السلام) نماینده خدا و رسول علی علیه السلام است. حب یعنی علاقمندی به علی علیه‌السلام به مسجد و خدا و آخرت است علیه السلام یعنی فرار از شیطان و تبعیت رحمن، اهل لا اله الا لله شدن، از هوای نفس فرار کردن از گناه پرهیز کردن رفتن در حکومت و علیه السلام است. لذا مستحب است در (عروة الوثقی آمده)بر کفن این دو حدیث نوشته شود: «کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» و روایت «ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی». هر دو روایت از حضرت علیه السلام از پدران بزرگوارش، از جبرئیل، از لوح از قلم از ذات مقدس ربوبی است. این دو روایت در حقیقت یکی است هر چه در ولایت است در توحید است هر کس در ولایت است در حصن توحید است. شکوه عشق، ز ایثار لشکرش پیداست گواه من ز شهیدان سنگرش پیداست اسیر عشق ز بند تعلق آزاد است چه درگه است؟ که حُریت از درش پیداست کمال عشق خدا در تبلور یافت صفات و ذات الهی ز مظهرش پیداست سر نیاز من و آستان عشق کسی که منزلش نزد داورش پیداست است محور و مرکز که نور وحدت از پای تا سرش پیداست تجلی ذات است و کز صفات خدا پیغمبرش پیداست کرامات العلویه، علی میر خلف زاده، نشر مهدی یار به نقل از دانش نامه امام علی علیه السلام، ج۱ @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب نیست ثوابی که بی ولای است نیست نمازی که بی برپاست شکسته باد دهانی که بی باز است بریده باد زبانی که بی گویاست تمرد است بدون اگر طاعت  تاسف است سوای ، اگر تقواست به آیه آیه ی ، به حق        که راه غیر مرگ و نیستی و فناست خدا گواست که هر کس رهش جدا ز است بسان لشکر فرعون راهی دریاست اگر تمام خلایق جدا شوند از او گواست که راه تمام خلق خطاست به جای حور به بوزینه دست داده و بس کسی که غیر را امام و رهبر خواست به صد هزار زبان روح گوید که ای تمامی امت امام شماست من و جدا شدن از خدا نکند که هر که گشت جدا از ، جدا ز خداست کسی که از ظلم او غضبناک است امامتش غم واندوه و درد و رنج و بلاست مگر نگفت نبی خشم دخترم زهرا شرار خشم خداوندگار بی‌همتاست مگر نگفت نبی با هم‌اند‌، حق و اگر نبود در میانه حق تنهاست تمام در حمد و حمد بسم الله تمام بسمله در با، چو نقطه باست ✍به مناسبت و نزول آیه ۲۰۷ سوره بقره در شأن علیه السلام @toubaefaf