eitaa logo
طوبای عفاف
644 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
4.6هزار ویدیو
503 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
طوبای عفاف
﷽ «جاذبه های كلمات #امام_علی علیه‌السلام شوری در من ایجاد كرد كه ۲۰۰ بار #نهج_البلاغه را مطالعه كردم
﷽ ۱. نكوهش اهل رأى (خودمحورى در قضاوت): «دعوايى نسبت به يكى از احكام اجتماعى نزد عالمى مى برند كه با رأى خود حكمى صادر مى كند.(۱) پس همان دعوا را نزد ديگرى مى برند كه او درست بر خلاف رأى اوّلى حكم مى دهد. سپس همه قضات نزد رييس خود كه آنان را به قضاوت منصوب كرده، جمع مى گردند. او رأى همه را بر حق مى شمارد.(۲) در صورتى كه خدايشان يكى، پيغمبرشان يكى، و كتابشان يكى است. آيا خداى سبحان، آنها را به اختلاف، امر فرمود، كه اطاعت كردند يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند.  ۲. مبانى وحدت امّت اسلامى: آيا خداى سبحان، دين ناقصى فرستاد و در تكميل آن از آنها استمداد كرده است آيا آنها شركاء خدايند كه هر چه مى خواهند در احكام دين بگويند و خدا رضايت دهد.(۳) آيا خداى سبحان، دين كاملى فرستاد پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ابلاغ آن كوتاهى ورزيد؟ __________________________ (۱) اشاره به علم: نس ‏NESS (علم فتوى) (۲) آنها كه پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از عترت فاصله گرفتند، حلال را حرام و حرام را حلال مى ‏كردند، و به خود اجازه مى‏ دادند كه با قياس و رأى خود احكام دين را به دلخواه تغيير دهند. تنها عمر در حكومت ده ساله خود ۹۴ حلال را حرام اعلام كرد، و نسبت به حجّ تمتّع و متعه گفت: تا ديروز حلال بود، من امروز آن را حرام اعلام مى‏ كنم. (انا احرّمهما)! «تفسير مفاتيح الغيب، فخر رازى، ج ۱۰، ص۵۴» (۳) در نفى تفكّر «اصلاح و باز سازى دين» يا «قبض و بسط تئوريك شريعت» يا اينكه مى‏ گويند، (دين تفكّر بشرى است) مى‏ باشد. ذم أهل الرأي‏: تَرِدُ عَلَى أَحَدِهِمُ الْقَضِيَّةُ فِي حُكْمٍ مِنَ الْأَحْكَامِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِرَأْيِهِ، ثُمَّ تَرِدُ تِلْكَ الْقَضِيَّةُ بِعَيْنِهَا عَلَى غَيْرِهِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِخِلَافِ قَوْلِهِ، ثُمَّ يَجْتَمِعُ الْقُضَاةُ بِذَلِكَ عِنْدَ الْإِمَامِ الَّذِي اسْتَقْضَاهُمْ فَيُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِيعاً وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِيُّهُمْ وَاحِدٌ وَ كِتَابُهُمْ وَاحِدٌ؛ أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ [تَعَالَى‏] سُبْحَانَهُ بِالاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ، أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ‏؟ الحكم للقرآن‏: أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ، أَمْ كَانُوا شُرَكَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا وَ عَلَيْهِ أَنْ يَرْضَى؟ أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً، فَقَصَّرَ الرَّسُولُ (صلی الله علیه وآله) عَنْ تَبْلِيغِهِ وَ أَدَائِهِ؟ خطبه ۱۸ @toubaefaf
طوبای عفاف
﷽ ۱. نكوهش اهل رأى (خودمحورى در قضاوت): «دعوايى نسبت به يكى از احكام اجتماعى نزد عالمى مى برند كه با
﷽ مبانى وحدت و عظمت در ادامه خطبه ۱۸👇 «...آيا خداى سبحان، دين ناقصی فرستاد و در تكميل آن از آنها استمداد كرده است؟ آيا آنها شركاء خدايند كه هر چه مى خواهند در احكام دين بگويند و خدا رضايت دهد. آيا خداى سبحان، دين كاملى فرستاد، پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ابلاغ آن كوتاهى ورزيد؟ خداى سبحان مى فرمايد: «ما در قرآن چيزى را فروگذار نكرديم». و فرمود: «در قرآن بيان هر چيزى است». و ياد آور شده كه: بعض گواه بعض ديگر است و اختلافى در آن نيست. پس خداى سبحان فرمود: «اگر از طرف غير خدا نازل مى شد اختلافات زيادى در آن مى يافتند». همانا داراى ظاهرى زيبا و باطنى ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمى شود، و اسرار نهفته آن پايان نمى پذيرد و تاريكى ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد. «... أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ أَمْ كَانُوا شُرَكَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا وَ عَلَيْهِ أَنْ يَرْضَى، أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ (صلی الله علیه وآله) عَنْ تَبْلِيغِهِ وَ أَدَائِهِ؟ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ» وَ فِيهِ تِبْيَانٌ لِكُلِّ شَيْءٍ وَ ذَكَرَ أَنَّ الْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِيهِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ «وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً». وَ إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لَا تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِهِ.» خطبه ۱۸ @toubaefaf
طوبای عفاف
﷽ مبانى وحدت #امّت_اسلام و عظمت #قرآن_حکیم در ادامه خطبه ۱۸👇 «...آيا خداى سبحان، دين ناقصی فرستاد
دوای تمام دردها «... آگاه باشيد همانا اين قرآن پند دهنده اى است كه نمى فريبد، و هدايت كننده اى است كه گمراه نمى سازد، و سخنگويى است كه هرگز دروغ نمى گويد. كسى با همنشين نشد مگر آن كه بر او افزود يا از او كاست، در هدايت او افزود و از كور دلى و گمراهى اش كاست. آگاه باشيد كسى با داشتن قرآن، نيازى ندارد و بدون قرآن بى نياز نخواهد بود. پس خود را از بخواهيد، و در سختى ها از قرآن يارى بطلبيد، كه در قرآن درمان بزرگ ترين بيمارى ها يعنى كفر و نفاق و سركشى و گمراهى است. پس به وسيله قرآن خواسته هاى خود را از خدا بخواهيد، و با دوستى قرآن به خدا روى آوريد، و به وسيله قرآن از خلق خدا چيزى نخواهيد، زيرا وسيله اى براى تقرّب بندگان به خدا، بهتر از قرآن وجود ندارد. آگاه باشيد، كه شفاعت قرآن پذيرفته، و سخنش تصديق مى گردد، آن كس كه در قيامت، قرآن شفاعتش كند بخشوده مى شود، و آن كس كه قرآن از او شكايت كند محكوم است، در روز قيامت ندا دهنده اى بانگ مى زند كه:(۱) «آگاه باشيد امروز هر كس گرفتار بذرى است كه كاشته و عملى است كه انجام داده، جز اعمال منطبق با قرآن» پس شما در شمار عمل كنندگان به باشيد، از پيروى كنيد، با خدا را بشناسيد و خويشتن را با قرآن اندرز دهيد و رأى و نظر خود را برابر متّهم كنيد، و خواسته هاى خود را با نادرست بشماريد. ______________ (۱). اشاره به علم: اسكاتولوژى ‏ESCHATOLOGY (واپسين شناسى، معاد شناسى). فضلُ القرآن: وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لَا يَغُشُّ وَ الْهَادِي الَّذِي لَا يُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِي لَا يَكْذِبُ، وَ مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ، زِيَادَةٍ فِي هُدًى أَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًى؛ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى، فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ وَ اسْتَعِينُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِكُمْ، فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَيُّ وَ الضَّلَالُ. فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ تَوَجَّهُوا إِلَيْهِ بِحُبِّهِ وَ لَا تَسْأَلُوا بِهِ خَلْقَهُ، إِنَّهُ مَا تَوَجَّهَ الْعِبَادُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِمِثْلِهِ. وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ قَائِلٌ مُصَدَّقٌ، وَ أَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ شُفِّعَ فِيهِ وَ مَنْ مَحَلَ بِهِ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ صُدِّقَ عَلَيْهِ، فَإِنَّهُ يُنَادِي مُنَادٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: أَلَا إِنَّ كُلَّ حَارِثٍ مُبْتَلًى فِي حَرْثِهِ وَ عَاقِبَةِ عَمَلِهِ، غَيْرَ حَرَثَةِ الْقُرْآنِ، فَكُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ أَتْبَاعِهِ؛ وَ اسْتَدِلُّوهُ عَلَى رَبِّكُمْ وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَيْهِ آرَاءَكُمْ وَ اسْتَغِشُّوا فِيهِ أَهْوَاءَكُمْ...» خطبه ۱۷۶ @toubaefaf
﷽ أشعث بن قیس که مورد اشاره خطبه ۱۹ (و خطبه ۲۲۴)است، کیست؟ نام اصلی أشعث «معدی کرب» بود و به مناسبت موهای ژولیده‌ای که داشت او را «اشعث» نامیدند تا حدی‌ که اسم اصلی او به فراموشی سپرده شد. او در زمان حضرت رسول صلی الله علیه وآله مسلمان شد سپس بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله مرتد شد و به حمایت از طایفه «بنی ولیعه» که راه ارتداد را پیش گرفته بودند برخاست. «زیاد بن لبید» از سوی «ابوبکر» مأمور جنگ با آنان شد و اشعث در این میان اسیر گردید (این اسارت او در اسلام بود). در زمان جاهلیت هنگامی که پدرش «قیس» کشته شد، برای گرفتن انتقام خون او به همراهی قبیله‌اش حرکت کرد و به‌ جای حمله به قبیله قاتل (قبیله بنی مراد) ندانسته به قبیله دیگری (قبیله بنی الحارث) حمله کرد و چون در این جنگ شکست خورد و اسیر گشت برای آزادی او صدها شتر فدیه دادند (و این اسارت او در حال کفر بود). به‌هرحال، هنگامی که او را نزد «ابوبکر» بردند (و اظهار ندامت کرد) او اشعث را عفو نمود و خواهرش «ام فروه» را که نابینا بود به وی تزویج نمود، و از این زن چهار پسر آورد که یکی از آن‌ها محمّد بود که با امام حسین علیه السلام و یارانش در کربلا جنگید و دختری به نام «جعده» نیز داشت که امام‌ حسن علیه السلام را مسموم ساخت. اشعث از کسانی بود که با عمرو بن عاص در مسئله ایجاد نفاق در صفوف یاران امام علیه السلام در جنگ صفین همکاری نمود. او همان کسی است که شبانه حلوایی نزد امام علیه‌السلام برد (و أعجب من ذلك طارق طرقنا بملفوفة فى وعائها و از اين شگفت‌انگيزتر داستان كسى است كه شب هنگام، در خانه را كوبيد و بر ما وارد شد، در حالى كه ظرف سرپوشيده پر از حلواى لذيذ با خود آورده بود... خطبه ۲۲۴) تا در دادگاه مراعات حالش کند و امام به او نهیب زد. ابن ابی الحدید و محمد بن عبده در یک کلام کوتاه اشعث را چنین معرفی می‌کنند: «او از منافقین در عصر علیه السلام بود و در میان اصحاب آن حضرت مانند عبداللّه بن أبی در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه وآله بود که هر کدام در زمان خود از رؤسای منافقین بودند و در بسیاری از توطئه‌ها و مفسده‌ها شرکت داشتند.» خطبه ۱۹ نهج البلاغه را علیه‌السلام هنگامی بیان فرمود که در مسجد کوفه بر منبر بود. به امام علیه‌السلام اعتراض کرد که ای‌ امیرمؤمنان! این مطلبی که گفتی به زیان تو است نه به سود تو، امام علیه السلام با بی‌اعتنایی نگاهی به او کرد و فرمود: «تو چه می‌فهمی چه چیز به سود من است یا به زیان من؟ لعنت خدا و لعنت همه لعنت‌کنندگان بر تو باد ای‌بافنده (دروغ) و فرزند بافنده و ای‌منافق فرزند کافر! به خدا سوگند یک ‌بار کفر تو را اسیر کرد و یک‌ بار اسلام، مال و حسب تو نتوانست تو را از هیچ یک از این دو اسارت آزاد سازد (و اگر آزاد شدی به کمک اموال دیگران یا با خواهش و التماس و خیانت بود)! (آری!) آن کس که شمشیرها را به‌سوی قبیله‌اش هدایت کند و مرگ را به‌سوی آنان سوق دهد سزاوار است که نزدیکانش به او خشم ورزند و بیگانگان به او اعتماد نکنند.» مَا یُدْرِیکَ مَا عَلَیَّ مِمَّا لِی، عَلَیْکَ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ لَعْنَهُ اللَّاعِنِینَ، حَائِکٌ ابْنُ حَائِکٍ، مُنَافِقٌ ابْنُ کَافِرٍ؛ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَسَرَکَ الْکُفْرُ مَرَّهً وَ الْإِسْلَامُ‏ أُخْرَى، فَمَا فَدَاکَ مِنْ وَاحِدَهٍ مِنْهُمَا مَالُکَ وَ لَا حَسَبُکَ، وَ إِنَّ امْرَأً دَلَّ عَلَى قَوْمِهِ السَّیْفَ وَ سَاقَ إِلَیْهِمُ الْحَتْفَ لَحَرِیٌّ أَنْ یَمْقُتَهُ الْأَقْرَبُ وَ لَا یَأْمَنَهُ الْأَبْعَدُ.» خطبه۱۹ مرحوم سیدرضی در ذیل این خطبه نوشته: «مقصود امام از خطبه ۱۹ نهج البلاغه این است که اشعث یک‌ بار در دوران کفرش اسیر شد و بار دیگر پس از اسلام ‌آوردن و جمله دلّ علی قومه السّیف اشاره به داستانی است که اشعث با خالدبن‌ولید در «یمامه» داشت. أشعث قبیله خود را فریب داد و به آن‌ها خیانت کرد و خالد آن‌ها را به قتل رساند. به همین دلیل قبیله‌اش او را «عرف النار» نامیدند و این لقب را به افراد خائن و پیمان‌شکن می‌دادند.» @toubaefaf
طوبای عفاف
﷽ «جاذبه های كلمات #امام_علی علیه‌السلام شوری در من ایجاد كرد كه ۲۰۰ بار #نهج_البلاغه را مطالعه كردم
بدترین درد یعنی غفلت علیه‌السلام در خطبه ۲۰ به همۀ مردم هشدار می‌دهد که از خواب غفلت بیدار شوند. کوتاهی‌های خود را در طریق اطاعت و بندگی، جبران کنند. از آیندۀ وحشتناکی که در پیش است، بر حذر باشند و از تاریخ عبرت بگیرند و برای ساخت آینده، از آن استمداد جویند👇 «اگر شما آنچه را که مردگانتان بعد از مرگ مشاهده کرده‌اند، می‌دیدید؛ ناله سر می‌دادید و وحشت می‌کردید و به سخن حق گوش فرا می‌دادید و اطاعت می‌کردید. ولی آنچه آن‌ها دیده‌اند، از شما مستور و پنهان است؛ اما به‌زودی پرده‌ها کنار می‌رود. (و همه‌چیز را مشاهده خواهید کرد) اگر چشم بصیرت را بگشایید، وسایل بینایی شما فراهم شده است. اگر گوش شنوا داشته باشید، سخنان حق به گوش شما رسانده شده و اگر اهل هدایت باشید، وسایل هدایت فراهم گشته. (آری!) به‌حق می‌گویم حوادث عبرت‌انگیز، خود را آشکارا به شما نشان داده است و با صدای رسا و مؤثّر، از آنچه ممنوع است، نهی شده‌اید و هیچ‌کس بعد از رسولان آسمان (فرشتگان)، جز بشر عهده‌دار تبلیغ از سوی پروردگار نخواهد بود. (پس در انتظار چه نشسته‌اید؟) فَإِنَّکُمْ لَوْ قَدْ عَایَنْتُمْ مَا قَدْ عَایَنَ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ لَکِنْ مَحْجُوبٌ عَنْکُمْ مَا قَدْ عَایَنُوا وَ قَرِیبٌ مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ وَ هُدِیتُمْ إِنِ اهْتَدَیْتُمْ وَ بِحَقٍّ أَقُولُ لَکُمْ لَقَدْ جَاهَرَتْکُمُ الْعِبَرُ وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ وَ مَا یُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إِلَّا الْبَشَرُ.» خطبه ۲۰ @toubaefaf
شأن صدور خطبه ۲۰👇 «این کلام هشدار دهنده و این پیام بیدار کننده(خطبه ۲۰ نهج البلاغه) صدری دارد که در اصول کافی نقل شده... از آن جا که صدر آن متضمن دستورهایی درباره امامت و ولایت است، ذکر آن در این جا پر فایده است: «لا تختانوا ولاتکم و لا تغشوا هداتکم و لا تجهلوا أئمتکم و لا تصدعوا عن حبلکم «فتفشلوا و تذهب ریحکم» و على هذا فلیکن تأسیس امورکم و الزموا هذه الطریقة...(اصول کافی، ج۱، ص۴۰۸) به والیان خود خیانت نکنید، و هدایت کنندگان خود را فریب ندهید، و با امامان خود جهالت نکنید، و ریسمان وحدت را نگسلید که «سست و ناتوان می شوید». باید بنیاد امورتان بر پایه وحدت باشد...» اندیشه سیاسی تربیتی علوی در خطبه های ، آیةالله احمدبهشتی، ج ۱، ص۳۷۱ @toubaefaf
طوبای عفاف
﷽ «جاذبه های كلمات #امام_علی علیه‌السلام شوری در من ایجاد كرد كه ۲۰۰ بار #نهج_البلاغه را مطالعه كردم
﷽ خطبه ۲۱ بخشی از خطبه ۱۶۷ است که امام علیه السلام در اوایل خلافت در سال ۳۵ ایراد فرمود و بعضی نیز (کتاب مطالب السئوال) گفته اند که ادامه خطبه ۲۰ است و البته محتوای هر سه خطبه در یک سمت و سو است. «بی‌گمان پایان کار (رستاخیز، قیامت، بهشت و دوزخ) در برابر شما است و عوامل مرگ، پیوسته شما را به پیش می‌راند. سبکبار شوید تا به قافله برسید! چرا که پیشینیان را برای رسیدن بازماندگان، نگه داشته‌اند! (و همه، در یک زمان، محشور خواهید شد.) فإنّ الغایه أمامکم و إنّ وراءکم السّاعه تحدوکم. فإنّما ینتظر بأوّلکم آخرکم.» خطبه ۲۱ سید رضی(ره) می‌گوید: «اگر این گفتار امام علیه‌السلام پس از سخن خداوند سبحان و پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، با هر سخنی سنجیده شود، بر آن برتری خواهد داشت و از آن پیشی می‌گیرد.» اما گفتار امام علیه‌السلام: «تخفّفوا تلحقوا» کلامی است که از آن، کوتاه‌تر و پرمعناتر، کلامی نشنیده‌اند. چه سخن ژرف و عمیقی و چه جملۀ پرمعنا و حکمت‌آمیزی است، که روح تشنه‌‌طالبان حکمت را سیراب می‌کند! ما در کتاب خصائص دربارۀ اهمیت و عظمت این جمله، بحث کرده‌ایم. @toubaefaf
طوبای عفاف
﷽ «جاذبه های كلمات #امام_علی علیه‌السلام شوری در من ایجاد كرد كه ۲۰۰ بار #نهج_البلاغه را مطالعه كردم
﷽ در سال ۳۶ هجرى پس از بازگشت فرستادگان امام عليه السّلام از جانب طلحه و زبير، در سرزمين «ذى قار» اين سخنرانى را ايراد كرد. این خطبه و نیز خطبه ۶ تا ۱۳ اشاره ای به شخصیت شناسی بعضی فتنه گران و تحریف گران تاریخ اسلام است که اگر امام علیه‌السلام تبیین نمی فرمود، زمانه الان، فتنه گران را به عنوان شخصیت های قدیس می شناختند. امام عليه السّلام و شناساندن ناكثين «اصحاب جمل» که گذشته از فتنه قائل به خونخواهی عثمان نیز بودند👇 «آگاه باشيد، كه همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج كرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جاى خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود.  سوگند به خدا ناكثين هيچ گناهى از من سراغ ندارند، و انصاف را بين من و خودشان رعايت نكردند آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كردند، و انتقام خونى را مى خواهند كه خود ريختند. اگر شريك آنها بودم، پس آنها نيز در اين خونريزى سهم دارند، و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس كيفر مخصوص آنهاست مهم ترين دليل آنها به زيان خودشان است.  مى خواهند از پستان مادرى شير بدوشند كه خشكيده، بدعتى را زنده مى كنند كه مدّت ها است مرده، و چه دعوت كننده اى(۱) و چه اجابت كنندگانى همانا من به كتاب خدا و فرمانش در باره ناكثين خشنودم.  _______________________ (۱) دعوت كنندگان، طلحه و زبير و عائشه مى ‏باشند. أَلَا وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ [ذَمَرَ] ذَمَّرَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ، لِيَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ يَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ؛ وَ اللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً وَ لَا جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نَصِفاً. وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ؛ [فَإِنْ] فَلَئِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ لَنَصِيبَهُمْ مِنْهُ، وَ [إِنْ] لَئِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي فَمَا التَّبِعَةُ إِلَّا عِنْدَهُمْ، وَ إِنَّ أَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلَى أَنْفُسِهِمْ؛ يَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَتْ وَ يُحْيُونَ بِدْعَةً قَدْ أُمِيتَتْ. يَا خَيْبَةَ الدَّاعِي، مَنْ دَعَا وَ إِلَامَ أُجِيبَ؟ وَ إِنِّي لَرَاضٍ بِحُجَّةِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ عِلْمِهِ فِيهِمْ...» خطبه ۲۲ @toubaefaf
طوبای عفاف
﷽ «جاذبه های كلمات #امام_علی علیه‌السلام شوری در من ایجاد كرد كه ۲۰۰ بار #نهج_البلاغه را مطالعه كردم
﷽ رزق و روزی در میان مردم، بر اساس یک تدبیر الهی است و مبادا اگر کسی بر دیگری برتری داشت، مورد کینه و حسد قرار گیرد. یا اگر کسی صاحب مال و ثروتی شد، مبادا مغرور گردد و دین و ایمان خود را فدای ثروت کند. «اما بعد (از حمد و ثنای الهی بدانید! این خطبه مشتمل بر ترغیب فقرا به زهد و توصیۀ اغنیا به محبت و مهربانی است.) مواهب پروردگار، مانند قطره‌های باران، از آسمان به زمین نازل می‌شود و به هرکس سهمی زیاد یا کم، (مطابق آنچه خداوند مقدّر فرموده) می‌رسد. بنابراین هرگاه یکی از شما برای برادر خود برتری‌ای در همسر و فرزند و مال یا جسم و جان ببیند، نباید نسبت به او موجب فتنه گردد (و سبب حسادت و کینه و عداوت و یا یأس و سوءظن به پروردگار شود). زیرا، هرگاه مسلمان به عمل زشتی که از آشکارشدنش شرمنده می‌شود و افراد پست، آن را وسیلۀ هتک حرمتش قرار می‌دهند، دست نیالاید؛ به مسابقه‌دهندۀ ماهری می‌ماند که منتظر است در همان دور نخست، پیروز شود و سود وافری ببرد؛ بی‌آنکه زیانی ببیند. نیز، مسلمانی که از خیانت به دور است، در انتظار یکی از دو خوبی از سوی خدا است: یا فرارسیدن دعوت الهی است (که عمر او را به نیک‌نامی و حسن عاقبت پایان می‌دهد) و در این حال، آنچه را خداوند از پاداش‌های نیک فراهم ساخته، برای او بهتر است و یا سرانجام، در همین دنیا، خداوند، روزی او را وسیع می‌کند و صاحب همسر و فرزند (و مال فراوان) می‌شود؛ در عین اینکه دین و شخصیت خود را حفظ کرده است؛ ولی (بدانید فرق میان این دو، بسیار است.) مال و فرزندان، کشت و زراعت این جهانند و عمل صالح و نیک، کشت آخرت است. اما گاهی خداوند، هر دو را برای گروهی جمع می‌کند. (و آنان را از نعمت‌های دنیا و آخرت، هر دو، بهره‌مند می‌سازد.) أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْأَمْرَ یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ [کَقَطْرِ] کَقَطَرَاتِ الْمَطَرِ إِلَى کُلِّ نَفْسٍ بِمَا قُسِمَ لَهَا مِنْ زِیَادَهٍ أَوْ نُقْصَانٍ، فَإِنْ رَأَى أَحَدُکُمْ لِأَخِیهِ غَفِیرَهً فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ نَفْسٍ فَلَا تَکُونَنَّ لَهُ فِتْنَهً، فَإِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ مَا لَمْ یَغْشَ دَنَاءَهً تَظْهَرُ، فَیَخْشَعُ لَهَا إِذَا ذُکِرَتْ وَ یُغْرَى بِهَا لِئَامُ النَّاسِ کَانَ کَالْفَالِجِ الْیَاسِرِ الَّذِی یَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَهٍ مِنْ قِدَاحِهِ تُوجِبُ لَهُ الْمَغْنَمَ وَ یُرْفَعُ بِهَا عَنْهُ [بِهَا] الْمَغْرَمُ، وَ کَذَلِکَ الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ الْبَرِیءُ مِنَ الْخِیَانَهِ یَنْتَظِرُ مِنَ اللَّهِ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ، إِمَّا دَاعِیَ اللَّهِ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لَهُ وَ إِمَّا رِزْقَ اللَّهِ...» خطبه ۲۳ @toubaefaf
طوبای عفاف
﷽ «جاذبه های كلمات #امام_علی علیه‌السلام شوری در من ایجاد كرد كه ۲۰۰ بار #نهج_البلاغه را مطالعه كردم
﷽ لزوم عزم راسخ در پیکار با دشمنان و ضرورت آمادگى براى جهاد👇 «سوگند به جان خودم، در مبارزه با مخالفان حق، و آنان كه در گمراهى و فساد غوطه ورند، يك لحظه مدارا و سستى نمى كنم. پس اى بندگان خدا از خدا بترسيد و از خدا، به سوى خدا فرار كنيد، و از راهى كه براى شما گشوده برويد، و وظايف و مقرّراتى كه براى شما تعيين كرده به پا داريد. اگر چنين باشيد، ضامن پيروزى شما در آينده مى باشد، گرچه هم اكنون به دست نياوريد. وَ لَعَمْرِي مَا عَلَيَّ مِنْ قِتَالِ مَنْ خَالَفَ الْحَقَّ وَ خَابَطَ الْغَيَّ مِنْ إِدْهَانٍ وَ لَا إِيهَانٍ، فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّهِ وَ امْضُوا فِي الَّذِي نَهَجَهُ لَكُمْ وَ قُومُوا بِمَا عَصَبَهُ بِكُمْ، فَعَلِيٌّ ضَامِنٌ لِفَلْجِكُمْ آجِلًا إِنْ لَمْ تُمْنَحُوهُ عَاجِلًا.» خطبه ۲۴ @toubaefaf
طوبای عفاف
﷽ «جاذبه های كلمات #امام_علی علیه‌السلام شوری در من ایجاد كرد كه ۲۰۰ بار #نهج_البلاغه را مطالعه كردم
﷽ (اين خطبه را در سال ۴۰ هجرى زمانى ايراد فرمود كه گزارش هاى پياپى از شكست ياران امام عليه السّلام به كوفه مى رسيد و عبيد اللّه بن عباس و سعيد بن نمران، فرمانداران امام در يمن از بسر بن ابى ارطاة، شكست خورده به كوفه برگشتند. امام براى سرزنش ياران جهت كندى و ركود در جهاد، و مخالفت از دستورهاى رهبرى، خطبه را ايراد فرمود كه آخرين سخنرانى امام است): علل شكست ملّت ها (علل شكست كوفيان، و پيروزى شاميان):  اكنون جز شهر كوفه در دست من باقى نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم اى كوفه اگر فقط تو براى من باشى، آنهم برابر اين همه مصيبت ها و طوفان ها چهره ات زشت باد. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: (به جان پدرت سوگند اى عمرو(۱)، كه سهم اندكى از ظرف و پيمانه داشتم). مَا هِيَ إِلَّا الْكُوفَةُ أَقْبِضُهَا وَ أَبْسُطُهَا، إِنْ لَمْ [يَكُنْ] تَكُونِي إِلَّا أَنْتِ تَهُبُّ أَعَاصِيرُكِ فَقَبَّحَكِ اللَّهُ. وَ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الشَّاعِرِ: لَعَمْرُ أَبِيكَ الْخَيْرِ يَا عَمْرُو إِنَّنِي          عَلَى وَضَرٍ مِنْ ذَا الْإِنَاءِ قَلِيلِ خطبه ۲۵ ______________________ (۱) شخص مورد نظر شاعر ابو جندب هذلى است. ✍برای موضوع کوفه شناسی ببینید: پیام امام(شرح نهج البلاغه، حضرت آیةالله مکارم شیرازی)، ج۲، ص۷۷ @toubaefaf