eitaa logo
اندکی تفکر
35.6هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
84 فایل
❣️مدیر @EidQadir ❣️ثبت‌نام دوره‌ها @ttafakor_mostafa ❣️چله‌ تفکر 👈 تکنیک‌های رهایی‌ از افکار منفی، گناه و استرس | تقویت‌ اراده‌ و اعتماد به نفس ❣️تربیت فرزند👈 زیر ۱۴سال ❣️خواستگاری 👈انتخاب همسر ایده‌‌آل توضیح بقیه دوره‌ها👈پیام سنجاق شده در کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
زنی پسرش به سفر دوری رفته بود و ماه‌ها بود که از او خبری نداشت، بنابراین زن دعا می‌کرد که او سالم به خانه باز گردد. این زن هر روز به تعداد اعضاء خانواده‌اش نان می‌پخت و همیشه یک نان اضافه هم می‌پخت و پشت پنجره می‌‌گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می‌گذشت، نان را بردارد. هر روز مردی کمرخمیده از آنجا می‌گذشت و نان را بر می‌داشت و به جای آنکه از او تشکر کند می‌گفت: هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی. این ماجرا هر روز ادامه داشت تا اینکه زن از گفته‌های مرد ناراحت و رنجیده شد و پیش خود گفت: نه تنها تشکر نمی‌کند، بلکه هر روز این جمله‌ها را به زبان می‌آورد. نمی‌دانم منظورش چیست. یک روز که زن از گفته‌های مرد کاملا به تنگ آمده بود، تصمیم گرفت از شر او خلاص شود، بنابراین نان او را زهرآلود کرد و آن را با دست‌های لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت: این چه کاری است که می‌کنم؟ و بلافاصله نان را برداشت و در تنور انداخت و نان دیگری برای مرد پخت. مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف‌های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت. همان شب در خانه پیر زن به صدا در آمد. وقتی که زن در را باز کرد، فرزندش را دید که نحیف و خمیده، با لباس‌هایی پاره، پشت در ایستاده بود. او گرسنه، تشنه و خسته بود، در حالی که به مادرش نگاه می‌کرد، گفت: مادر در چند فرسنگی اینجا، چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می‌رفتم، ناگهان مردی قدخمیده‌ای را دیدم که به سراغم آمد. از او لقمه‌ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت: این تنها چیزی است که من هر روز می‌خورم، امروز آن را به تو می‌دهم؛ زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری. وقتی که مادر این ماجرا را شنید، رنگ از چهره‌اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهرآلودی برای مرد قدخمیده پخته بود و اگر به ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود، فرزندش نان زهرآلود را می‌خورد. به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان مرد گوژپشت را دریافت: هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی 🌷 @ttafakor
که پایین بیاد، سطح فرهنگ هم پایین میاد. مدل حرف زدن و کارهایی که انجام میدیم، نشان از شخصیت و فرهنگ هر انسانی است. چیزی که سبب شده، فرهنگ و شخصیت بعضی خیلی سریع سقوط کنه، و مخصوصا این گروه چت‌ها می‌باشد. 🌷 @ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
یه‌ بار بیشتر قرار نیست به این دنیا بیام بعضیا میگن ما یه‌بار بیشتر قرار نیست به این دنیا بیاییم، پس ما را ول کنید و محدود به قوانین دین نکنید تا هر کاری دل‌مان خواست انجام بدیم، خوش باشیم. درست که ما یه‌بار بیشتر به این دنیا نخواهیم آمد، اما در عوض قراره بی‌نهایت عمر در بهشت یا جهنم زندگی کنیم. سوخت و انرژی حرکت تو در آخرت، از این دنیا تامین می‌شود. اگر در این دنیا که یه‌بار بیشتر هم قرار نیست در آن زندگی کنی، رها باشی و تنها دنبال دل و لذّت طلبی باشی، یقین بدان سوخت و انرژی لازم برای زندگی در ابدیت را نخواهی داشت و یقینا با مشکل مواجه خواهی شد. حالا یه سوال: این دنیا که موقت و گذراست، ارزشش بیشتره یا آن دنیایی که بی‌نهایت قرار است، زندگی کنیم؟ هیچ عاقلی به خاطر زندگی چند روزه، به خاطر هوس چند روزه، ابدیت خود را نابود نمی‌کند. شدن، چنین آثاری دارد که به تو کمک می‌کند توان تحمل گذر از این دنیای گذرا و چشم‌پوشی از هوس‌های آن را به دست آوری. 🌷 @ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
یادته کلاس اول که بودی از املا میترسیدی؟ نگذشت؟ رد نشد؟ يادته واسه ریاضی راهنمایی ترس داشتی؟ الان چی؟ اصلا یادت میاد امتحانش رو؟ یادته واسه امتحان نهایی‌های دبیرستان تا صبح بیدار موندی؟! یادته واسه کنکور چه روزا و شبایی رو با استرس و نگرانی گذروندی؟! ولی الان چی؟ یه لحظه از اون استرس‌ها موند؟ تموم نشدن؟! نمیدونم الان تو چه مرحله‌ای هستی و داری چه فشاری رو تحمل می‌کنی، ولی همش رد میشه... الکی خودتو اذیت نکن رفیق و به خودت استرس نده!... هنوز نفهمیدی که در تموم لحظه‌هات، خداوند کنارته و داره بات قدم میزنه می‌گذرد و تنها خدا باقیست 🌷 @ttafakor
اینبار که به قبرستان‌های شهر رفتید، روی یکی از آن‌ها بایستید. فاصله شما تا آنها به نیم‌ متر هم نمی‌رسد. فرق شما و آنها تنها در نیم‌ متر فاصله است... به فاصله‌ها فکر کنید، به کارهایتان، به نیم‌ مترها...، زندگی را به کام هم تلخ نکنید، شاید دقایقی دیگر فاصله شما با آدم‌ها، تنها نیم‌ متر شود ... 🌷 @ttafakor
ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود، ازش پرسیدم: چه حرفی برای مردم داری؟ با لبخند گفت: از مردمِ کشورم میخوام وقتی برای جبهه، کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت‌ها رو نکنن! گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو. با همون طنازی گفت: اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...! 😂 "هفته دفاع مقدس مبارک" 🌷 @ttafakor
نکات اشتباه روانشناسیِ زرد را باور نکنید. مطالب داخل تصویر را حتما بخوانید. 🌷 @ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا