eitaa logo
اندکی تفکر
32.7هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
83 فایل
❣️مدیر @EidQadir ❣️ثبت‌نام دوره‌ها @ttafakor_mostafa ❣️چله‌ تفکر 👈 تکنیک‌های رهایی‌ از افکار منفی، گناه و استرس | تقویت‌ اراده‌ و اعتماد به نفس ❣️تربیت فرزند👈 زیر ۱۴سال ❣️خواستگاری 👈انتخاب همسر ایده‌‌آل توضیح بقیه دوره‌ها👈پیام سنجاق شده در کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیرالمومنین علی عليه‌السلام: اعتماد به خدا، محكم‌ترين اميد است. 📚به نقل از غررالحكم، ح ۶۰۵ 🌷 @ttafakor
‏چرا مدافعان حرم رفتند؟! تا شاهد این تصاویر در ایران نباشیم.‌.. 🖤 💔 🌷 @ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
چطوری فرزندم را مؤدب تربیت کنم؟ 🔹 اول: مدیریت محیط تربیتی مرحلهٔ اول: پاکسازی منزل از هرگونه گناه و آلودگی است. محیط خانه باید از گناه دور باشد، یعنی در خانه غیبت کسی نشود. والدین نباید هیچ گونه توهین و تحقیری نسبت بهم داشته باشند. مرحله دوم: زینت دادن به منزل با انجام اعمال پسندیده است. مثلا در محیط خانه والدین باید به یکدیگر احترام بگذارند و حقوق یکدیگر را رعایت کنند. با یکدیگر و با دیگران با محبت برخورد کنند. کارهایی مانند گرفتن هئیت و جلسات هفتگی روضه هم در نورانی کردن محیط خانه موثر است. یک نکته ام به عنوان مرحله سوم اضافه می‌کنیم‌ و آن اینست که محیط خانه باید دارای نظم و قانون باشد. از نظر ظاهری مرتب باشد. هرچیزی سرجایش قرار بگیرید. ساعات وعده های غذایی و خواب و... منظم باشد. اینها شاید ظاهرا به نظر مهم نیاید، اما زمینه برای آرامش ذهنی را ایجادح۷ می‌کند. وقتی فکر و عمل فرزند نظم بگیرید، راحت‌تر مؤدب بودن را می‌آموزد. 🔹 دوم: آموزش مسئولیت پذیری زمانی فرزند مؤدب می شود که مسئولیت کارهایش را بپذیرد. برای آموزش مسئولیت پذیری لازم است که به فرزند استقلال شخصیتی بدهیم و اجازه بدهیم خودش مسئولیت کارهایش را بپذیرد. 🌷 @ttafakor
می‌گویند سال‌ها پیش در جزیره‌ای آهوهای زیادی زندگی می‌کردند. خوراک فراوان و نبود هیچ خطری، باعث شد که تحرک آهوها کم و به تدریج تنبل و بیمار شده و نسل آنها رو به نابودی گذارد. برای حل این مساله، تعدادی گرگ در جزیره رها شد. وجود گرگ‌ها باعث تحرک دوباره آهوان گردید و سلامتی به آنها باز گشت. ناملایمات، مشکلات و سختی‌ها هم گرگ‌های زندگی ما هستند که ما را قوی‌تر می‌کنند و باعث می‌شوند پخته‌تر شویم. 🌷 @ttafakor
💊📝 افرادی که عشق پاک داشته باشند و به پای این عشق بمانند، درحالی که مرتکب گناه هم نشوند (مثلا یه وقت معشوق را بر خدا ترجیح نده و....) خیلی اندک هستند. خیلی از عشق‌های امروزی، هوس‌های زودگذر هستند. مثالی بزنم تا مساله قشنگ جا بیفته: وقتی به کبریت بزنی، زود گُر میگره و زود هم فروکش میکنه. یه کسی اگه بهتون ادعای عاشقی کرد، چند روز معطلش کنید و سرد برخورد کنید، می‌بینید که میذاره میره. 🌷 @ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
روح انسان بسیار بزرگه. این روح نیاز به غذای متناسب دارد، و با هر چیزی هم سیراب نمی‌شود. این روح بزرگ را اگر سیراب نکنی، همیشه درد خواهی چشید. روح بشر با عشق به مخلوق سیراب نمیشه‌؛ و چون سیراب نمیشه، هشدار میده. هشدارهایی از جنس درد فراق، اضطراب، نبود آرامش، پریشان حالی، افسردگی، و... . 🌷 @ttafakor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گناه میکنه، بعد میگه «خدا می‌بخشه!» به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد: آقاجان! تعدادی از دوستان و محبین شما گناه می‌کنند و می‌گويند: «ما به رحمت خدا اميدواريم، خدا می‌بخشد!» حضرت فرمود: «دروغ می‌گويند! آنها از دوستان ما نيستند، آرزوها آنها را از مسیر هدایت منحرف کرده، هركس به چيزى اميدوار باشد، در راه رسيدن به آن تلاش می‌کند.» 📚 به نقل از الکافی، ج۲، ص۶۹ یعنی اگه راست میگی و به رحمت خدا امیدواری، برای به دست آوردن رحمت الهی، عمل صالح انجام بده، نه گناه. 🌷 @ttafakor
🔸راه رسیدن به 🔸 ۱. پر از سختی‌ها است، ۲. هرکسی خاص خودش را دارد. ۳. خود با دیگری، نادرست است، ۴.چون امتحان شما با دیگری است، ۵.نوع نگاه‌ و را اگر درست کنیم؛ ۶. تحمل آسان تر می‌شود. 🌷 @ttafakor
خانوووووووم....شــماره بدم؟ خانوم خوشــــــگله برسونمت؟ خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟ این‌ها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید. بیچــاره اصـلا" اهل این حرف‌ها نبود. این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد. روزی به امامزاده‌ی نزدیک دانشگاه رفت، شـاید می‌خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی. دخترک وارد حیاط امامزاده شد، خسته، انگار فقط آمده بود گریه کند. دردش گفتنی نبود. رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد، وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی می گفت انگار. خدایا کمکم کن... چند ساعت بعد، دختر که کنار ضریح خوابیده بود، با صدای زنی بیدار شد. خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی مردم می‌خوان زیارت کنن. دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند. به سرعت از آنجا خارج شد و وارد شــــهر شد، امــــا، اما انگار چیزی شده بود، دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد. انگار محترم شده بود، نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی‌کرد! احساس امنیت کرد، با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه! فکر کرد شاید اشتباه می کند!، اما اینطور نبود. یک لحظه به خود آمد، دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته... . نوشته شده توسط ماهر نیسی 🌷 @ttafakor
کسی که نان سگان میخورد چه میفهمد، غذا و شربت نذری، نشانهٔ شرف است. 🌷 @ttafakor