eitaa logo
طلبگی تا اجتهاد خواهران
222 دنبال‌کننده
426 عکس
242 ویدیو
41 فایل
مطالب مفید و متنوع برای خواهران در این کانال سایر کانالهای ما: @talabegitaejtehad @tt_ej_poster @ttej_bazi @ttej_madh www.tt-ej.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
دوره ی رایگان✨✨✨✨✨ به زودی✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅دوره مشاوره ی تربیتی نوجوان(رایگان) 💥قیمت دوره: رایگان در کانال مهد گل های بهشتی 🔸اعطای گواهی(هزینه جدا) مناسب برای والدین، مربیان، مبلغان و مشاوران 🔹تحصیل به صورت مجازی(آفلاین) 💥نذر فرهنگی👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 📣هزینه شرکت = ارسال این بنر برای ۱۰ نفر 💠با ارسال این بنر ما را در ترویج معارف اسلامی یاری نمایید... 💥عضویت در کانال=شرکت در دوره 🔶کانال مهد گل های بهشتی👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2372010117C35b6425dbe
طلبگی تا اجتهاد خواهران
دوره ی رایگان✨✨✨✨✨ به زودی✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅دوره مشاوره ی تربیتی نوجوان(رایگان) 💥قیمت دوره: رایگان
به نام خدا دوره ی رایگان مشاوره تربیتی نوجوان✨✨✨✨✨ معنوی و غیر مادی برای استفاده ازین دوره 👇 1⃣ 👈 ۱۰ صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان🤲 2⃣ 👈 ارسال این بنر به ۱۰ نفر از دوستان و آشنایان خود📣 3⃣ 👈 همراهی و عضو شدن در کانال🌐 🌸کانال مهد گلهای بهشتی https://eitaa.com/joinchat/2372010117C35b6425dbe
امروز دوم شهریور سالروز شهادت شهید سیدعلی اندرزگو💚 ✅امام خمینی(ره):ما نیمی از انقلاب را از این شهید داریم،اگر ده تن مثل او داشتیم دنیا تحت سلطه اسلام بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو چشم به آسمان مى دوزى... قامت دو نوجوانت را دوره مى کنى و مى گویى :رمز این کار را به شما مى گویم تا ببینم خودتان چه مى کنید. عون و محمد هر دو با تعجب مى پرسند:رمز؟!و تو مى گویى : آرى، قفل رضایت امام به رمز این کلام ،گشوده مى شود. بروید، بروید و امام را به مادرش فاطمه زهرا قسم بدهید. همین... به مقصود مى رسید...اما... هر دو با هم مى گویند: اما چه مادربغضت را فرو مى خورى و مى گویى : غبطه مى خورم به حالتان . در آن سوى هستى ، جاى مرا پیش حسین خالى کنید.... و از خداى حسین ، آمدن و پیوستنم را بخواهید.هر دو نگاهشان را به حلقه اشک چشمهاى تو مى دوزند و پاهایشان سست مى شود براى رفتن... مادرانه تشر مى زنى :بروید دیگر، چرا ایستاده اید؟!چند قدمى که مى روند، صدا مى زنى:راستى! و سرهاى هر دو بر مى گردد.سعى مى کنى محکم و آمرانه سخن بگویى:همین وداعمان باشد. برنگردید براى وداع با من ، پیش چشم حسین.و بر مى گردى... و خودت را به درون خیمه مى اندازى و تازه نفس اجازه مى یابد براى رها شدن و بغض مجال پیدا مى کند براى ترکیدن و اشک راه مى گشاید براى آمدن.چقدر به گریه مى گذرد؟ از کجا بدانى ؟فقط وقتى طنین فریاد عون به رجز در میدان مپیچید،... به خودت مى آیى و مى فهمى که کلام رمز، کار خودش را کرده است و پروانه شهادت از سوى امام صادر شده است. شاید این اولین بار باشد که صداى فریاد عون را مى شنوى... از آنجا که همیشه با تو و دیگران ، آرام و به مهر سخن مى گفته.... نمى توانستى تصور کنى که ذخیره و ظرفیتى از فریاد هم در حنجره داشته باشد. فریادش ، دل تو را که از خودى و مادرى، مى لرزاند، چه رسد به دشمن که پیش روى او ایستاده است: آهاى دشمن ! اگر مرا نمى شناسید، بشناسید! این منم فرزند جعفر طیار، شهید صادقى که بر تارك بهشت مى درخشید و با بالهاى سبزش در فردوس پرواز مى کند. و در روز حشر چه افتخارى برتر از این ؟!ذوق مى کنى از اینهمه استوارى و صلابت و این اشک که مى خواهد از پشت پلکها سر ریز شود، اشک شوق است.... اما اشک و شیون و آه ، همان چیزهایى هستند که در این لحظات نباید خودى نشان دهند. حتى بنا ندارى پا را از خیمه بیرون بگذارى . آن هنگام که بر تل پشت خیمه ها مى رفتى و حسین و میدان را نظاره مى کردى ، فرزند تو در میدان نبود.اکنون از خیمه درآمدن و در پیش چشم حسین ظاهر شدن یعنى به رخ کشیدن این دو هدیه کوچک. و این دو گل نورسته چه قابل دارد پیش پاى حسین!اگر همه جوانان عالم از آن تو بود، همه را فداى یک نگاه حسین مى کردى و عذر مى خواستى . اکنون شرم از این دو هدیه کوچک، کافیست تا تلاقى نگاه تو را با حسین پرهیز دهد... ......
❣ •💙🌱🕊•. ••اَلسَّلامُ‌عَلَیڪَ‌یاحُجَّة‌اللهِ‌فے‌اَرضِہ اولین ســـلام‌صبــحگاهے تقـــدیم به ســـاحت مقـــدس قطب عالــم امکان حضـــرت صـاحـب الــزمان【 عج】 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان و سلام بر سالارِ شهیدان الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 ‌‌‌‌‌‌‌༻‌♥️༺‌‌‌🌸༻‌♥️༺‌‌‌ ☺️✋سلااام رفقای دوست داشتنی ما🌺 صبح تون بخیر ونیکی ☺️❣
📘کتاب بگو چگونه دل از حسین کندی روایت مظلومیت و اقتدار بانویی است که اگر چه قرن ها است پیکر آسمانی اش زیر خاک پنهان است؛ اما هم چنان خورشید عالم افروزی است که به راه بندگی می تابد تا کسی در سیاه بازار پر از مکر این عالم راه را گم نکند. بریده کتاب: دنیا اگر کربلا نداشت، معنا نداشت. کربلا هم اگر زینب نداشت، بقا نداشت و چه زیبا خدا معناداری عالم را بسته به میدان داری یک زن کرده است؛ اما کدام زن؟ شیرزنی که رزمیدن، او را نفسی از عفت ورزیدن غافل نکرد. او یک زن است؛ اما مردان عالم در برابر عزت او احساس ذلت می کنند و اقتدارش رابطۀ میان مظلومیت و خواری را قطع نمود. او مظلومیت و اقتدار را که فرسنگ ها از هم فاصله گرفته بودند، در کنار هم نشاند و حجت خدا شد بر همۀ عالم تا کسی مظلوم شدن را دلیلی بر ظلم پذیری نداند. قهرمان کربلا، زیبایی مصیبت و بلا را چنان به تصویر کشید که دیگر کسی بهانه ای برای شکوه از بلا نداشته باشد. وای بر ما که در ذهن خویش تصویر زن ضعیفی از او ساخته ایم که نالیدن کار اصلی او است و ساعت ها در کنار این تصویر به گریه نشسته ایم.
ماجرای خواب مرحوم آیت الله میرزا مهدی هسته‌ای اصفهانی : من خیلی دوست داشتم که در عزای حضرت سیّدالشّهداء (ع) در مجلسی که موردنظر حضرت زهرا (س) است شرکت داشته باشم. لذا خیلی توسّل میکردم که به من بنمایاند کدام مجلس مورد توجّه ایشان است. من خیلی به این موضوع مُلِح بودم وخیلی پافشاری میکردم. تا اینکه روزی عصر، (اوّل محرّم) پیش از آنکه برای انجام وظیفه از مجلس خارج شوم استراحت میکردم، حضرت را درخواب دیدم. از ایشان سؤال کردم که سیّدتی و مولاتی، اینهمه مجلس در عزای فرزند بزرگوار شما، سیّدالشّهداء (ع) وجود دارد، کدامیک از این مجالس مورد توجّه شماست؟ فرمودند: هر جاییکه پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آن مجلس را دوست داریم و به آن مجلس توجّه داریم. من دوباره پرسیدم چون غرض من آن بود مجلس خاص الخاصّی که در نظر است بدانم. لذا مجدّداً پرسیدم که یا سیّدتی و مولاتی، کدامیک از این مجالس بیشتر مورد توجّه شماست؟ مجدّداً در جواب همانرا فرمودند، فرمودند: هرجایی که پرچم عزای حسین ما خورده شود ما آنجا را دوست داریم به آن هم توجّه داریم. سه باره پرسیدم: سیّدتی و مولاتی، کدامیک بیشتر مورد توجّه شماست؟ باز فرمودند: هرجا که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم. امّا اینکه تو می‌پرسی،(نام و آدرس یک مجلسی را در سوهان‌پزخانه دادند که تقریباً اسم رایجی بود، مثلاً منزل مؤمنه خانم، نه اینکه این باشد، بطور مثال...) و گفتند خود ما هم در این شرکت میکنیم، امّا هرجا که پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آن توجّه داریم. مرحوم آقای هسته‌ای گفته بود من وقتی ازخواب بیدار شدم آدرس آنجا را گرفتم، آن محل را نمی‌شناختم. رفتم و راهنمایی شدم. وقتی به آن محل وارد شدم، یک جوی آبی بود و خانمی سر جوی آب نشسته بود، داشت استکان می‌شست (هنوز آنموقع در تهران لوله‌کشی آب نبود). نام آنشخص را که درخواب بمن گفته بودند سؤال کردم، گفت: من هستم. گفتم: آیا شما مجلس روضه دارید؟ گفت: بله داریم. نشان داد، انتهای یک کوچهٔ بن بستی یک پرچم سیاهی زده بودند، این پرچم آنقدر کهنه شده بود که سیاهی آن به سفیدی میزد. معلوم بود سالیان متمادیست این پرچم عزا اینجا زده میشود. گفتم: شما روضه خوان هم دارید؟ گفت: از کسی دعوت کرده بودیم، آمد وقتی دید کسی نیست ناراحت شد و رفت... آقای هسته‌ای یک سخنران معتبر بود، عالم بود، فروتنی کرد و گفت: اجازه میدهید من به اینجا بیایم برای شما روضه بخوانم؟ آن خانم استقبال کرد و گفت: بفرمایید. گفت من وقتی وارد آن منزل شدم یک اتاق داشت، آنقدر آن منزل محقّر بود که من همانروز اوّل قصد قربت کردم که هیچ وجهی از آنجا نگیرم، فقط قربه الی الله بیایم و بروم. معلوم بود کسیکه این روضه را گرفته فقیر است. یک صندوقخانه‌ای داشت و چای هم میریخت از صندوقخانه می‌آورد، چند نفر از زنان همسایه هم می‌آمدند، گاهی یک بچّه می‌آمد چای را می‌آورد و میگذاشت. و آن زن فقیر هم داخل صندوقخانه می‌نشست و گریه میکرد، همزمان با صدای گریهٔ او صدای گریهٔ دیگری را هم می‌شنیدم. تا دهه تمام شد... جمعیّت زیادی هم نمی‌آمدند، فقط چند نفر زنهایی بودند که گاهی کم و زیاد میشدند، ولی روضه، زنانه بود. من هم اصلاً نمیخواستم وجهی بگیرم، لذا وقتی روز آخر از منبر آمدم عجله کردم که اصلاً من را صدا نزند بخواهد وجهی بدهد. دیدم آن زن در پشت سر من سرعت گرفت، مدام من را صدا میکرد. گفتم: ممنون هستم، خیر شما قبول، از شما بما رسیده است. تا بمن رسید و گفت: نه، شما باید این وجه را بگیرید. باز من اصرار کردم و او هم اصرار کرد. عاقبت بمن گفت: من از شما رِندتر هستم. از این سخن او تعجّب کردم که یعنی چه من از شما رندتر هستم؟! گفتم: منظور شما چیست؟ گفت: من یکسال بمنزل مردم میروم آنجا خدمتگزاری میکنم تا اینکه وجهی را فراهم کنم برای عزای سیّدالشّهداء (ع) صرف کنم. یکسال بمنزل مردم میروم و خدمتکاری میکنم، حالا شما میخواهید این پول را از من نگیرید؟ نمیشود!! مرحوم آقای هسته‌ای گفت: من خیلی تعجّب کردم، فکر اینرا نمیکردم واقعاً کسی اینطور باشد. اصلاً عظمت این زن من را شکست که این زن چقدر باعظمت بود. اگر کسی یکسال بمنزل مردم برود و خدمتکاری کند، با همهٔ سختی که اینکار دارد، مبلغی را پس‌انداز کند تا صرف این وادی کند. گفت من خیلی تعجّب کردم، عظمت این زن من را شکست و من از او این وجه را گرفتم. وقتی گرفتم، گفتم: سؤالی از شما دارم، گفت: بفرمایید. گفتم: شما در صندوقخانه گریه میکردید من صدای گریهٔ دیگری هم از صندوقخانه می‌شنیدم، او که بود؟ عروس شماست؟ دختر شماست...؟ گفت: مگر درخواب بشما نگفتند خود ما هم می‌آییم درمجلس شرکت میکنیم؟ دیدم عجب زنی!!! حتّی ازخواب من هم خبر دارد. من خیلی مبهوت شده بودم.
عجب مجالسی، که ما از آن خبر نداریم. گفتم: خواهر، من سال آینده هم بیایم در اینجا روضه بخوانم؟ گفت: تشریف بیاورید. سال بعد رفتم و دیدم فوت کرده است... رؤیای صادقه‌ای که حتّی صدق آن درعالم خارج هم واقع شده بود. حضرت فرموده بودند: هرجا پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم. *اللهم عجل لولیک الفرج*
هدایت شده از بهنام نوذری
کتابخانه طلبگی تا اجتهاد راه اندازی شد در این کانال کتابهای مفید بسیار زیادی با موضوعات حوزوی و غیر حوزوی منتشر میشود 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/932446399C163f8261b5 https://eitaa.com/joinchat/932446399C163f8261b5 https://eitaa.com/joinchat/932446399C163f8261b5
⚫️ دردناکترین روضه از نظر امام زمان علیه السلام 🔵 حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد: « در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آیا آنچه در زیارت ناحیة مقدسه با این عبارت ذكر شده، درست است كه می‌فرماید: 🔺 فَلَاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَاَبْكِیَّنَ عَلَیْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً (پس صبح و شب بر شما ندبه كرده و به جای اشك خون می‌گریم) صحیح است؟ فرمودند: بلی 🔹 عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد. 🔹 گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.  🔹 عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد. 🌕 عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است. زینب همان کسی ست که در راه عفتش عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد 📚 شیفتگان حضرت مهدی ج ۲ ص 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ✅شما نیز در ثواب نشر روایات سهیم باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد شجاعی ـ چرا خدا این بلا رو سرم آورد؟ ـ چرا خدا با من لج کرده؟ ـ چرا اینهمه دعا می‌کنم منو نمی‌بینه؟ چرا فقــط مَــــن ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کافیست تا تلاقى نگاه تو را با حسین پرهیز دهد.... یال خیمه افتاده است و هیچ گوشه اى از میدان پیدا نیست.... اما این اختفا نه براى توست که پرده هاى ظلمت و نور را دریده اى... و نگاهت به راههاى آسمان آشناتر است تا زمین. مى بینى که سه سوار و هیجده پیاده ، به شمشیر عون ، راهى دیار عدم مى شوند و خدا نیامرزد عبداالله بن قطبه نبهانى را که با ضربه اى نامردانه ، عون را از اسب به زیر مى کشد.هنوز بدن عون به زمین نرسیده ، فریاد محمد است که در آسمان مى پیچد:شکایت به درگاه خدا باید برد از قساوت این قوم کوردل امام ناشناس ، قومى که معالم قرآن و محکمات تنزیل و تبیان را به تحریف و تبدیل ایستادند و کفر و طغیان خویش را آشکار کردند. تعجیل محمد شاید از این روست که از باز پس گرفتن رخصت مى هراسد یا شاید به ورودگاه عون که پیش چشم اوست ، رغبت مى ورزد... ده پیاده او را دوره مى کنند و او با شمشیرش میان جسم و جان هر ده نفر فاصله مى اندازد. یازدهمى عامربن نهشل تمیمى است که شمشیر کینه اش را از خون محمد سیراب مى کند.عذاب جاودانه خدا نثار عامر باد. اى واى ! این کسى که پیکر عون و محمد را به زیر دو بغل زده و با کمر خمیده و چهره درهم شکسته و چشمهاى گریان ، آن دو را به سوى خیمه مى کشاندحسین است. جان عالم به فدایت ، حسین جان رها کن این دو قربانى کوچک را خسته مى شوى. از خستگى و خمیدگى توست که پاهایشان به زمین کشیده مى شود. رهایشان کن حسین جان ! اینها براى خاك آفریده شده اند. آنقدر به من فکر نکن . من که این دو ستاره کوچک را در مقابل خورشید وجود تو اصلا نمى بینم . واى واى واى ! حسین جان ! رها کن اندیشه مرا. زینب ! کاش از خیمه بیرون مى زدى و خودت را به حسین نشان مى دادى... تا او ببیند که خم به ابرو ندارى و نم اشکى هم حتى مژگان تو را تر نکرده است... تا او ببیند که از پذیرفته شدن این دو هدیه چقدر خوشحالى و فقط شرم از احساس قصور بر دلت چنگ مى زند. تا او ببیند که زخم على اکبر، بر دلت عمیق تر است تا این دو خراش کوچک.او تا ...اما نه ، چه نیازى به این نمایش معلوم ؟بمان ! در همین خیمه بمان ! دل تو چون آینه در دستهاى حسین است.این دل تو و دستهاى حسین ! این قلب تو و نگاه حسین! قصه غریبى است این ماجراى عطش.. ......
🤚 💚 - السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ سلام بر قامت رعنای گل نرگس و دلـے ڪہ لڪ زده براۍ یڪ خلوت عاشقانہ و شمـارش ایاڪ نعبدُ و ایاڪَ نستعین .. خورشید من ٺویے وبے حضورٺو روزم بخیرنمےشود اے آفٺاب من گرچهره رابرون نڪنے ازنقاب خود صبحے دمیده نگردد بہ خواب من 🌸 💐🌻💐🌻💐🌻💐🌻💐🌻💐🌻 سلام رفقا🤚 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸
💥💥 اجرای سند بیحیایی۲۰۳۰ بر روی وسایل کودکان 💥💥 پدران و مادران گرامی. با توجه به نزدیکی مدارس، در خرید لوازم التحریر دقت فرمایید. سربازان شیطان با طراحی این قبیل وسایل تحصیلی و تفریحی و اسباب بازی هایی با رنگ پرچم منحوس همجنس بازان در حال عادی انگاری این پدیده شوم و شیطانی هستند. مراقب باشیم. با پدر و مادرهای فامیل اطلاع دهیم.به تصاویردقت کنید👆👆
نکات استاد در مورد شرکت بچه ها در مراسم عزاداری.mp3
11.1M
🔥🎧🔥🎧🔥🎧🔥🎧🔥 ♨️ 🔴 پاسخ داغ و صریح استاد به نقدهای مخاطبان دربارۀ نظر ایشان در موضوع حضور بچه‌ها در مراسم عزاداری بزرگ‌ترها 📣📣📣 مسئولان هیئات و والدین! حتما این فایل را گوش کنید!
▪️ ذکر صالحین ▪️ 🍀🍀حضرت محمد(ص):🍀🍀 🌳سه نفر هستند که هنگام دیدار با خدا از هر دری که بخواهند وارد بهشت می‌شوند:🌳 🌻 کسی که خوش اخلاق باشد. 🌻 کسی که هم در خلوت هم در حضور مردم از خدا بترسد. 🌻 کسی که جر و بحث را رها کند، حتی اگر حق با او باشد. 📚 اصول کافی'ج۲'ص ۳۰۰
انا لله و انا الیه راجعون تسلیت به امام زمان علیه السلام و عموم علما و مردم با دنیایی از تاسف، خبر ارتحال ملکوتی عزیز دلمان، عارف واصل و عالم جلیل القدر حضرت آیت الله ناصری رحمه الله علیه را به اطلاع می رسانیم اطلاعات بعدی متعاقبا اعلام خواهد شد شادی روح عزیزمان فاتحه و صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚 ای ڪه روشن✨ شود از نـور تو هر جهان روشنـــای دل من♥️ حضرت خورشـید 🤚✋ کاش.... هر روز صبح یادمان می افتاد که چه قدر دوستمان داری و برایمان دعا می کنی!! 🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷 سلام بروی ماهتون رفقا جان☺️🤚 🌸 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸