خمسه، از کهنترین و رایجترین نمادهای حمایتی و تعویذی است که سابقۀ آن به پیش از اسلام برمیگردد به گونهای که یهودیان هنوز از آن استفاده میکنند، اما رواج آن به عنوان نماد دست حضرت فاطمه(س) و حضرت عباس(ع) موجب شده است که ابداع شیعه پنداشته شود.
نماد خمسه امروزه نزد شیعیان کاربردهای گوناگونی دارد از جمله: در بالای توغها و علمها در مراسم عزاداری محرم، نذرها و برخی اماکن مذهبی.
خمسه، از کهنترین و رایجترین نمادهای حمایتی و تعویذی است که سابقۀ آن به پیش از اسلام برمیگردد به گونهای که یهودیان هنوز از آن استفاده میکنند، اما رواج آن به عنوان نماد دست حضرت فاطمه(س) و حضرت عباس(ع) موجب شده است که ابداع شیعه پنداشته شود.
نماد خمسه امروزه نزد شیعیان کاربردهای گوناگونی دارد از جمله: در بالای توغها و علمها در مراسم عزاداری محرم، نذرها و برخی اماکن مذهبی.
تاریخچه
هر چند نمادهای متنوع خمسه در جهان اسلام رواج بسیار داشته، برخلاف تصور عام، به هیچ وجه ابداع آن اسلام نبوده است و سابقۀ آن به زمانهای بسیار دور باز میگردد. با توجه به شواهد باستان شناختی، نمادهای خمسه بسیار پیش از دورۀ اسلامی، در میان اقوام مدیترانه، بین النهرین، مصر و شمال افریقا و همچنین نزد یهودیان معمول بوده[۱] و در سنّت اسلامی مفاهیم جدیدی به آن نسبت داده شده است.
یهودیان هنوز هم از نمادهای خمسه استفاده میکنند.
گاه نماد ماهی را که مصون از چشم زخم دانسته میشود در خمسهها نقش میکنند.
انواع دعاها از جمله «شما بیرکتها بییت» (تبرک خانه) یا «تفیلاتهادِرِخ» (دعای مسافران) را بر آنها مینگارند و آنها را برای حمایت، تأیید، تبرک و استفادههای تعویذی به ویژه در برابر چشم زخم، بر اشیا، ساختمانها خودروها و جز آنها میآویزند یا به صورت تزیینی نقش میکنند.
از نماد خمسه، به صورت تاج (كِتِر) در تزیین جعبه و جایگاه طومار تورات در کنیسهها استفاده میشود.[۲]
نمادهای خمسه در نزد اهل سنت بر پنج اصل اعتقادی اسلام دلالت دارد که عبارتند از: شهادتین، نماز، زکات، روزه و حج.
شیعه
اشتهار این نماد به دست حضرت فاطمه(س) و نیز رواج این باور که خمسه نماد دست بریده حضرت عباس(ع) است موجب شده است که عده ای آن را ابداع شیعه بینگارند.
حتی محتواهای راجع به عدد ۵ در اسلام (۵ نوبت نمازهای یومیه، پنج تن آل عبا، پنج پیامبر اولوالعزم و...)، دلالتهایی دانسته شدهاند که نماد خمسه بدان ناظر است.[۳]
در حالیکه انتساب خمسه به یک وجود مقدّس مؤنّث، سنّتی بسیار کهن است و دستکم در زمان حیات اقوام فنیقی کارتاژی، خمسه نماد تأنیث (الهۀ ماه) نزد ایشان بوده و در یهودیت نیز آن را به میریام، خواهر موسی و هارون علیهما السلام نسبت داده و آن را «دست میریام=پنجۀ میریام» خواندهاند.[۴]
بعید نیست وجه تسمیۀ گیاه موسوم به چنگ مریم (کفّ العذّرا) که عوام آن را به باور تسهیل زایمان زائو، در آب میانداختند[۵] و نیز انتساب نماد خمسه به دست حضرت فاطمه(س) نوعی دگردیسی امتدادی از دست میریام یهودیان، در زمینۀ اسلامی-شیعی باشد.
منبع مقاله، دانشنامه، ج۱۶، ص۱۵۵-۱۵۷، با تلخیص.
بورژوازی
/burZvAzi/
برابر پارسی: دارامندی، سرمایه داری، طبقه کاسب و دکاندار، طبقه سوداگر، حکومت طبقه دوم، طبقه سرمایه دار، مالکان وسرمایه داران
( اسم ) طبق. طبقۀ شهرنشین و مالک وسایل تولید که با استفاده از فنّاوری و کار و سرمایه، فعالیت اقتصادی می کند
فرهنگ معین: طبقة سرمایه داری که با در دست داشتن وسایل تولید و سرمایه، زندگی مرفه دارد.
فرهنگ عمید: نظام مبتنی بر تولید، که در آن صاحبان سرمایه، با در دست داشتن ابزار تولید و بهره گیری از نیروی کارگران به انباشت سرمایه می پردازند، طبقۀ بین اشراف و طبقۀ سوم.
بورژوازی (به فرانسوی: Bourgeoisie) یک اصطلاح در علم جامعه شناسی و تاریخ است که مورد دسته بندی های مورد استفاده در تحلیل جوامع بشری است. این واژه به دستهٔ بالاتر یا مرفه و سرمایه دار در جامعه اطلاق می شود. این دسته قدرت خود را از استخدام، آموزش و ثروت به دست می آورند و نه لزوماً از اشراف زادگی.
طبقه متوسط
پرولتاریا
مارکسیسم
بیشترین ظهور و بروز این طبقه با افول قدرت کلیسا در اواخر قرون وسطی همراه بود. روش زندگی آنها ایجاب می کرد که در خارج از مراکز جمعیتی، به دور از چشم مردم و حکام زندگی کنند. همین روش، آنها را به زندگی در قلعه ها سوق داد. بسیاری از این قلعه ها امروزه جزو آثار تاریخی اروپاست و برخی پس از گذشت قرنها همچنان نسل به نسل و دست به دست توسط نوادگان بورژواهای اولیه، مسکون باقی مانده است.
در جامعهٔ سرمایه داری این واژه معمولاً به دسته های قانون گذار و مالک اطلاق می شود. طبقه بورژوا پس از اضمحلال شیوهٔ تولید فئودالی در قلعه هایی (borge) تجمع کردند و اطلاق بورژوا به این طبقه را نیز به (borge) یا همان قلعه نسبت می دهند که ریشه آن (burg) است که از زبان آلمانی وارد لاتین و سایر زبان ها شده است؛ لذا ریشه پیدایش آن را تاریخی می دانند. شاید بتوان واژه «برج نشین» را به عنوان جایگزین واژه بورژوازی پیشنهاد داد.
نظریه های کارل مارکس طبقهٔ اجتماعی بورژوازی را به عنوان صاحبان امکانات تولید (مانند کارخانه، ماشین آلات و ابزار) در یک اجتماع سرمایه داری معرفی می کند. این طبقهٔ اجتماعی از راه استخدام کارگران برای به کار درآوردن سرمایهٔ خود باعث کسب درآمد برای خودشان می شوند. در دست داشتن امکانات تولید به بورژواها این اجازه را می دهد که تعداد زیادی کارگر را در ازای مزد استخدام و از دسترنج کار آنها بهره و سوءاستفاده ببرند و این کارگران برای کسب درآمد چاره ای جز فروختن کار خود به سرمایه دار ندارند. از دیدگاه مارکسیسم، دو طبقهٔ پرولتاریا و بورژوازی به صورت مستقیم و دائم درگیر جدال طبقاتی هستند که در آن سرمایه دار درصدد سوء استفاده از کارگران هستند و در موضع مخالف، کارگران در برابر سوء استفاده مقاومت می کنند. این سوءاستفاده از کارگران بدین شرح است: کارگران که به صورت مستقل دارای امکانات تولید نیستند و برای به دست آوردن درآمد به استخدام سرمایه دار در می آیند. آنها برای سرمایه دار مشغول به تولید کالا یا خدمات می شوند و سرمایه دار صاحب این کالا یا خدمات می شود. سرمایه دار این اقلام را در برابر پول می فروشد و از آن پول مزد کارگران، هزینهٔ تولید و سود (مازاد تولید) به دست می آورد. بدین صورت سرمایه دار می تواند بدون کار یا با کار کمتر از مازاد تولید کارگران سود به دست آورد. در نظریه های مارکسیستی، ثروت فقط از طریق کار به وجود می آید و از این رو، اگر کسی بدون کار کردن ثروت بدست بیاورد، این ثروت را به قیمت سوء استفاده از کار دیگران ایجاد کرده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وحشت عجیب خاخام یهودی از قدرت ایران
🔴 رئیس مرکز مطالعات امنیت ملی دانشگاه حیفا:
▪️ایران با برخورداری از جامعه ای نیرومند تلاش دارد تا بر خاورمیانه مسلط شود...!
🔴رد و قبولهاي فيلسوفانه
پارهاي از مدعيان دانش و انديشه عادت کردهاند که هر کرامت و معجزه و هر خلافآمد عادتي را خرافي و نامعقول تلقي کنند و بعضاً با صدايي بلند و بيمهابا (و آن هم در جمع غيرمتخصصان)، عليه آنها موضعگيري و بلکه معرکهگيري کنند. درحالی که این شایسته یک اندیشمند و یک زیست فیلسوفانه نیست.
ابنسينا در واپسين مطالبي که در نمط دهم اشارات و تنبيهات آورده است، تحت عنوان «نصيحت» (خطاب به فيلسوفان و انديشمندان) ميگويد همانطور که نبايد سخن يا ادعايي را بيدليل پذيرفت، هرگز هم نبايد بدون دلايل کافي و براهين وافي سخن يا ادعايي را انکار کرد. رد و قبول فيلسوف نبايد ذوقي و دلبخواهانه، که بايد تابع دليل و برهان باشد.
«إيّاك أن تكون تَكَيُّسَك و تبرزك عن العامة هو أن تنبري منكرا لكل شيء فذلك طيشٌ و عجزٌ». بپرهيز از اينکه زيرکي و برتري تو نسبت به عوام الناس، انکار بيدليل سخنان و مدعيات بزرگ و سنگين باشد؛ اين چيزي جز سبکمغزي و ناتواني نيست.
«و ليس الخُرق في تكذيبك ما لم يستبن لك بعدُ جليته دون الخرق في تصديقك ما لم تقم بين يديك بينة». حماقت و سفاهت رد و انکار سخن يا مدعايي بدون داشتن دلايل آشکار و کافي، کمتر از حماقت پذيرش بيدليل آن سخن يا مدعا نيست.
زيرکي و برتري يک انديشمند نسبت به عوام الناس به انکار کرامات و معجزات و کارهاي خارق العاده و حمل آنها بر عوامزدگي و مغالطه و خرافه نيست؛ يک فيلسوف هرگز نبايد براي خوشايند پارهاي از مخاطبان، کرامات و معجزات منقول از اولياء دين را بدون هيچ دليل و برهاني انکار کند و احياناً با لفاظيهاي زيبا باور به آنها را شايسته اهل معرفت و تجربت نداند.
بلکه زيرکي و برتري اهل انديشه بر ديگران به اين است که اگر دليل و برهاني بر بطلان و نادرستي و خرافي بودن آن کرامت يا معجزة منقول داشتند، آشکارا آن را بيان کنند و با رويي گشاده آمادة شنيدن نقدها هم باشند؛ و الا کمترين انتظار اين است که در آن موضوع سکوت پيشه کنند و علم آن را به اهلش واگذارند و آن را در بقعة احتمال و امکان قرار دهند تا زماني که برهاني له يا عليه آن اقامه شود. يک فيلسوف واقعي ميداند که در عالم طبيعت شگفتيهاي بسياري وجود دارد؛ و نيروهاي ماورائي و علل عِلوي به همراه قواي پذيرنده سِفلي توانايي انجام امور عجيب و غريب فراواني را دارند؛ به همين دليل هرگز از شنيدن شگفتيها و ديدن غرايب و عجايب، شگفتزده نميشود و بلافاصله گارد انکار و رد نميگيرد.
✍️چالش بزرگ انسان معاصر؛ فقدان تفکر فلسفي و عرفاني
🔸شايد بتوان گفت ريشة بسياري از مشکلات و معضلات انسان معاصر، فقدان تفکر فلسفي اصيل و همچنين بريدگي از عالم معني و ماوراء و ناآگاهي از ملکوت هستي است. رشد قارچگونة مکاتب فلسفي و عرفاني در مغرب زمين و عدم پايبندي آنها به اصول و مباني محکم و متقن، موجي از نسبيگرايي و کثرتگرايي در عرصههاي مختلف را پديد آورده است.
🔸امام خميني(ره)، به عنوان بزرگترين احياگر اسلام در دوران معاصر، معتقد بود راه نجات بشر از منجلاب ماديات، روي آوري او به تفکر فلسفي و به ويژه فلسفة صدرايي، و همچنين توجه به عرفان حقيقي است. به همين دليل، در نامهاي که براي ميخائيل گورباچف، رهبر اتحاد جماهير شوروري سابق، نوشت، اين دو مسأله را به او متذکر شد:
«از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به حكمت متعاليه صدر المتألّهين ... مراجعه نمايند، تا معلوم گردد كه: حقيقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده، و هر گونه انديشه، از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد. ديگر شما را خسته نمىكنم و از كتب عرفا نام نمىبرم؛ كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اينگونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيف باريكتر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» (صحيفه امام، ج21، ص225)
✅اما دريغ و افسوس که نه گورباچف و ساير سياستمداران نظام سلطه توانايي درک اين حقيقت را دارند و نه حتي انديشمندان و عالمان مغربزمين مجال آشنايي با اين حقايق را يافتهاند. و اين وظيفة دلدادگان حقيقت و عقلانيت را در جهاد علمي و حرکت معنوي در گسترة جهاني، سنگينتر ميکند.
✍️احمدحسين شريفي
⭕️ ترس امروز ما از دوستان است نه دشمن...
🔻کارهای خلاف ما اسلام را بد جلوه می دهد، اسلام را دفن می کند که تا آخر به آن توجه نشود. قلم ناپاک، چشم های ناپاک در صددند که از شما خرده گیری کنند و مکتب شما را بد جلوه دهند.
🔺ما امروز از دوستان می ترسیم، دیروز از دشمن ها می ترسیدیم. آن ترس خیلی زیاد نبود، اشکالی نبود. امروز از دوست ها می ترسیم که این دوست های بی توجه به عمق مسائل، بی توجه به موقعیتی که الان ما در آن واقع هستیم کاری بکنند که مکتب ما در دنیا مکتب فاسد قلمداد شود، مکتب عقب مانده قلمداد شود. این است که ما را رنج می دهد، این است که ما را نگران کرده.
📚 امام خمینی، صحیفه نور جلد ۸ صفحه ۴۳
*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅*
*"متن شبهه"*
1️⃣👈اول ماه صفر خونریزی یا شکستن تخم مرغ و صدقه و دود کردن اسفند فراموش نشود
ان شاءالله با خواندن این دعا در اول ماه صفر ازبلا دور بوده حاجت روا شوید:
سبحان الله يافارج الهمّ ويا كاشف الغم فرّج همي ويسرّ أمري وأرحم ضعفي وقلة حيلتي و أرزقنی من حيث لا أحتسب يا رب العالمين
حضرت رسول فرمودند:هر كس مردم را از اين دعا با خبر كند در گرفتاريش گشايش ايجاد می شود
*"پاسخ شبهه"*
✍️ *هر سال در آستانهی ماه صفر شاهد آن هستیم که این مطالب در فضای مجازی به طور گسترده نشر داده میشود اما باید بدانیم که اینگونه مطالب صحت ندارد و هیچ گونه سندی هم ندارد❌*
*معنای صفر چیست؟*
*«صفر» به معنی تهی و خالی است. دلیل نامگذاری آن این است که چون این ماه پس از ماه محرم است و مردم دوران جاهلیت، در ماه محرم - به دلیل اینکه از ماههای حرام بود- از جنگ دست میکشیدند، با فرا رسیدن ماه صفر به جنگ روی میآوردند و خانهها خالی میماند؛ از این رو به آن صفر گفتهاند*
*در مورد ماه صفر ، بنا بر آن چه به غلط معروف گشته، ماه صفر «نحس» است؛ به خصوص روز چهارشنبه آخرین آن ماه را که به نحس بودن بیشتر معروف شده است در این باره روایت بالخصوصى از ائمه دین(ع) نرسیده و در منابع روایی از اهل بیت در مورد نحس بودن این ماه سخنی وجود ندارد*
*بین مردم مشهور شده است که ماه صفر ماه نحسی است و برای رفع نحوست آن باید ادعیه ای خواند یا صدقه داد و ...*
*البته که خواندن دعا و قرآن و صدقه دادن همیشه خوب است اما وقتی به منابع روایی رجوع می کنیم حدیثی در مجامع روایی دال بر نحوست ماه صفر نمی یابیم*
*مرحوم شیخ عباسی قمی ره صاحب مفاتیح الجنان نیز در ابتدای اعمال ما صفر می گوید: بدان که این ماه به نحوست معروف است. یعنی ایشان نیز صرفاً شهرت این امر را بیان می کنند و روایتی دال بر این مطلب نمی آورند❌*
*اما علامه مجلسی ره در کتاب «زادالمعاد» خویش که کتابی شبیه مفاتیح است در ابتدای بحث ماه صفر می نویسد:*
*این ماه مشهور به نحوست و شومی است و این مطلب به دو معنی می تواند باشد: اول آنکه طبق قول علمای امامیه رسول الله(ص) در این ماه وفات یافتند. و معنی دوم اینکه چون این ماه پس از ماهایی است که قتال در آنها حرام است[یعنی ماههای ذی القعدة، ذی الحجة و محرم الحرام]؛ و این ماه که ماه شروع قتال است شوم باشد. و من در احادیث امامیه چیزی که دلالت بر نحوست این ماه داشته باشد؛ ندیده ام. و صرفاً در برخی روایات غیر معتبر عامه این مطلب آمده است*
*و اما در مورد دعای و روایتی که آورده شده:(سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین)*
*باید بگوییم که چنین حدیثی در منابع حدیثی و روایی وجود ندارد و حدیثهایی که در اینترنت مشاهده می کنید تا در منابع معتبر ندیده اید یا در سایت های معتبر و شناخته شده تایید نشده اند قابل قبول نیست❌*
*ضمن اینکه الفاظ این دعا، از دعاهای مختلف گرفته شده و با این عبارت دعا کردن مانعی ندارد و خواندن آن نیز به قصد رجاء{به امید ثواب} اشکالی ندارد چون مضمون خوبي دارد اما نسبت دادن آن به پیامبر و از زبان پیامبر ترویج كردن (تا زماني كه يقين به استناد آن نداريم ) دروغ بستن بر پیامبر خداست که بزرگترین گناهان می باشد❌*
----------------------------------------
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کسی که فقط چکُش در اختیار دارد، همه ی دنیا را میخ میبیند !
تماشای مداومِ یک رسانه یا شبکه ی خبری خاص، مطالعه ی پیوسته ی کتابها یا نشریات خاص، گوش کردنِ مداومِ یک سخنرانیِ خاص، شرکت کردنِ مداوم در یک گروه سیاسی یا فکری یا مذهبیِ خاص، و به تعبیر بهتر، مسدود کردن ورودیهای مغز به روی تنوعات فکریِ عالَم، و فقط یک مَجرا را برای طرز فکر خاصی باز گذاشتن، به تدریج و چهبسا ناخواسته و نادانسته، فرد را به یک رُباتِ برنامهریزی شده توسط دیگران (به ویژه صاحبان زَر و زور) تبدیل میکند.
زندگیِ انسانی، یعنی باز کردنِ مجراهای مختلف در ذهن، و مواجه ی آگاهانه و فعالانه و نقادانه با طرز تفکرات مختلف ...
♦️مسائل «تحمیل شده» یا «تالیف شده» کدامیک!؟
یکی از آسیب های امروزی نخبگان رسانه ای که تاثیرش را بر جامعه نیز گذاشته است، «بحران مساله» است!
اینکه چه چیزی مساله شود و جایگاه و رتبه ی آن مساله در چینش خبری چه باشد
اینکه آیا تنها باید به مسائل تحمیل شده که با بولد سازی رسانه های بیگانه ایجاد می شود، پرداخت یا باید مسائل را تالیف کرد و خود جهت داد؟
متاسفانه نخبگان رسانه ای چه انقلابی چه غیر انقلابی اسیر مسائل «تحمیل شده» شده اند تا مسائل «تالیف شده»
چندی قبل با تعدادی از سردبیران بخش های خبری صدا و سیما جلسه داشتیم و بسیار تاسف خوردم از اینکه رویه غالب سردبیران بخش های خبری رسانه های ما من جمله صدا و سیما، این شده است که الان در فضای عمومی جامعه چه مساله ای مطرح است و بولد شده تا ما همان را کار کنیم!
بسیار تاسف خوردم از اینکه این عزیزان متوجه نیستند که بسیاری از این مسائل بولد شده در سطح جامعه از سوی رسانه های بیگانه و پیاده نظام دشمن در داخل «بولدسازی» و «پروپاگانداسازی» و «کاریکاتوری سازی» شده اند!
متاسفانه این عزیزان عنایت ندارند که باید مسائل تالیف شده را ایجاد کرد و برای جامعه در مسیر تحقق اهداف و آرمان های انقلاب مساله سازی کرد نه اینکه صرفا اسیر مسائل تحمیل شده رقیب بود!
یک روز با هشتگ #حجاب_اجباری
یک روز با هشتگ #نوید_افکاری
یک روز با هشتگ #اعدام_نکنید
یک روز با هشتگ #دختران_خیابان_انقلاب
و یک روز دیگر با هشتگی دیگر
جالب است که دوستان انقلابی ما هنوز صبحانه نخورده گوشی موبایلشان را برمی دارند تا ببیند امروز چه هشتگی داغ شده است تا راجع به همان حرف بزنند و جواب بدهند
و عجیبتر اینکه رسانه های انقلابی ما هم با این توجیه که این مساله تبدیل به مطالبه عمومی شده است و برای فرار از اینکه به آنها رسانه میلی نگویند، همان مساله بولد شده و ساخته شده را دنبال می کنند
و همه اینها ناشی از عدم توجه و عدم التزام به ملزومات جنگ سرد ایران و آمریکاست
ناشی از فقدان تفکر راهبردی و دنبال توپ دویدن است
محمدعلی رنحبر
علامه سید محمدحسین طباطبایی در ذیل آیه 19ـ20 قمر :
«از نظر عقلی نمیتوان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد، امّا از نظر شرعی دو آیه در قرآن داریم که ظاهر این آیات و سیاق آنها بیش از این دلالت ندارد و آن ایام خاص (هفت شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بودهاند، ولی دیگر نمیرساند که حتی همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و ... ایام نحس هستند.
چون اگر تمام آن ایام نحس باشند در تمام سال، لازمهاش این است که تمام زمانها نحس باشند و همچنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعد بودن ایام دارد به خاطر همراهی آن ایام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است، مثل امضا تقدیر است، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات... و اخبار هم نتیجهاش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایام به خاطر کارهای نیک دینی و یا عرفی است، امّا اینکه قطعهای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست.
ماه صفر هم ماه خدا است؛ مانند دیگر ماهها.
یکی از عوامل نحسپنداری این ماه، روایتی است ساختگی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «...هرکس خبر رفتن ماه صفر را به من بدهد، به او بشارت بهشت را میدهم... .»
از پیامبر و هیچ کدام از معصومان حدیثی دربارهٔ مذمت ماه صفر صادر نشده است.
منبع و دلیل را باید کسانی بیاورند که ادعای نحسبودن ماه شریف صفر را دارند.
اصل بر این است که همه آفریدگان خداوند، «سعد»اند.
اگر کسی بگوید «نحس» است، باید دلیل بیاورد.
🔆 زنان آلمانی زیر تیغ خشونت!
👮♂️پلیس جنایی فدرال آلمان: ضرب و شتم زنان آلمانی بطور نگران کنندهای روبه افزایش است به طوری که در سال ۲۰۱۸ تعداد زنانی که توسط شریک زندگی به قتل رسیدن ۱۲۲ نفر و تعدادی که از خشونت خانگی آسیب دیدهاند ۱۱۴۳۹۳ نفر است. البته این آمار فقط بخشی از گزارشهای منتشر شده است.
📚منبع👈 yun.ir/7dcqnb
در کتاب ریشه های تاریخی امثال و حکم در مورد ضرب المثل آش معاویه را می خورد پشت سر علی (ع) نماز می خواند آمده است:
«ریشه تاریخی این مثل، بدین شرح است: عبدالرحمن بن صخرازدی معروف به «ابوهُریره» از فقیرترین اصحاب پیامبر (ص) و از عشیره «سلیم بن فهم» بود. نامش به عهد جاهلیت «عبدقیس» یا «عبد شمس» بود و به سال «غزوه خیبر» که مسلمان شد، نامش به «عبدالرحمن» تبدیل شد. گویند در خلافت «عمر بن خطاب» ولایت بحرین را داشت. به روزگار عثمان، قضای مکه به او محول گردید. و به زمان معاویه چند روزی والی مدینه شد. مشهور است که ابوهریره در محاربات صفین حاضر و ناظر بود ولی در جنگ شرکت نداشت. کارش این بود که موقع صرف طعام نزد معاویه می رفت و در کنار سفره چرب و نرمش می نشست؛ هنگام نماز و صلوه در پشت سر علی (ع) نماز می خواند. ولی هنگام مصاف از معرکه جنگ دور می شد و در گوشه ای مبارزه دلاوران را تماشا می کرد. وقتی علت این سه حالت را از او سؤال کردند در پاسخ گفت: نماز در پشت سر علی (ع) کامل ترین نماز است و غذای معاویه چرب ترین غذاها و احتراز از جنگ و کشتار سالم ترین کارهاست.»
@ttt1400