شهید محمد باقر صدر:
امروز موسی بر فرعون پیروز شد و آرزوی همه انبیا برآورده شد. امروز آیت الله خمینی حکومت شاه را ساقط کرد.
امام خمینی کبیر، آرزوی انبیا، اوصیا و امامان(ع) را محقق کرد و تلاش این بزرگان را با پایه گذاری پاک ترین دولت در تاریخ به سرانجام رساند.
🇮🇷امامخمینی(ره) مرزهای جهان اسلام را درنوردید
✏️«دمیتری ژوکوف»، نویسنده روسی:
🔹«رهبر کبیر انقلاب اسلامی، جانی تازه به کالبد دین اسلام بخشید و با شجاعتی مثالزدنی در برابر خرافهگرایان ایستاد.
🔸امامخمینی(ره) مرزهای جهان اسلام را درنوردید و بسیاری از پیروان ادیان و مذاهب دیگر هم عاشق او هستند.
🔺 اندیشههای انقلابی ایشان الهامبخش حرکتهای آزادیبخش در جهان است و خیزشهای مردمی در کشورهای عربی از جمله در بحرین از انقلاب اسلامی ایران نشأت گرفته است.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 مسئولین گوش کنند...
🔰 امام راحل(ره): اصلاح کنید خودتان را
🔻 این مردم بیچاره همه چیز را قبول دارند. این من و شما هستیم که هرجا بر خلاف مصلحت ما باشد اساس را میگوییم قبول نداریم.
🔻 [برخی تصور میکنند] هرجا هر کس بر خلاف من است این اصلا مسلمان هم نیست. اگر بر وفق من باشد، اگر شمر هم باشد این ابوذر است.
👆 این مطلبی است که در باطن ذات هرکس هست. اصلاح کنید خودتان را!
🔻 در باطن ذات همه هست که: آنکه با من خوب است و آنکه با من بد است بد.
نه آنکه به حسب حکم خدا خوب است!
@ttt1400
امام خمینی:
❇️ بروید ببینید امشب چه افرادی دارند اللهاکبر میگویند
🔰 من از این طبقه که شما طبقه پایین میگویید منت میکشم، دست اینها را میبوسم
♥️ رهبر انقلاب:
امروز جوان ایرانی به برکت شعار «الله اکبر» کارهای بزرگی را انجام میدهد
✳️ 🔻 ابراهیم هادی:
میدانی #الله_اکبر یعنی چه؟ یعنی خدا از هرچه که در #ذهن داری بزرگتر است. خدا از هرچه بخواهی فکر کنی باعظمتتر است. یعنی هیچکس مثل او نمیتواند من و شما را #کمک کند. الله اکبر یعنی خدای به این عظمت در کنار ماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سختترین شرایط ما را کمک میکند. برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، بهخصوص وقتی در #بنبست قرار گرفتید فریاد بزنید: الله اکبر! و خودش نیز در عملیاتها با همین ذکر، حماسههای بزرگی آفریده بود. میگفت: «با بیان این ذکر #توکل شما زیاد میشود.»
📚 از کتاب #سلام_بر_ابراهیم ۲
📖 صفحه ۱۳۰
🇮🇷امشب همه باهم ساعت ۹شب
به کوری چشم بدخواهان نظام و انقلاب
ندای الله اکبر سر خواهیم داد.
برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون
برای کشورم، مردمم، شهیدامون
پ. ن:
🔻پیامبر در شب معراج هرگاه بالاتر می رفت ذکر الله اکبر را بر زبان می آوردند...
🇮🇷#دهه_فجر
✊#بانگ_الله_اکبر
💪#فردا_خواهیم_آمد
انقلاب به سبک فرانسوی
امسال و در این ایام مدرسهای در ایران دعوت شدم که در خصوص ویژگی های انقلاب های جهان برنامه گذاشته بودند. ایده جالب و مهمی بود که بچه ها بدانند انقلاب های جهان چه فرایند و سرنوشتی داشته اند. پیشنهاد تشریح انقلاب فرانسه را به عهده گرفتم. به عنوان کسی که از نزدیک هم فرانسه امروز را تجربه کرده است.
چکیده آنچه گفته شد این که:
فرایند تبدیل شدن فرانسه از سلطنت به جمهوری حدود ۱۰۰ سال طول کشیده. از انقلاب اول ۱۷۸۹. بقای انقلاب اول فرانسوی ها به ۱۵ سال هم نرسید.
انقلاب ضد سلطنت بود اما بعدش سلطنت ناپلئون شروع شد. سلطنت مطلقه کامل. بعد هم به کلی انقلاب فراموش شد.
کلا هر گروهی می آمدند با جنگ و خونریزی قدرت را دست گرفتند. تا ۱۷۹۲ خونریزی های فراوانی انجام شده. انقلابی ها تا ده سال پشت سر هم زیر تیغ گیوتین میرن. یا با فجیع ترین حالت ها حتی به جسد این افراد رحم نمی کنند.
پس از انقلاب دو دوره را فرانسه تجربه می کند. دوره اول جنگ های داخلی. دوره دوم جنگ های بین المللی.
در دوره اول در طی ده سال ۱۲۰۰۰ نفر زیر تیغ گیوتین رفتند. در زمانی که جمعیت فرانسه ۲۰ میلیون نفر بود. همه هم رهبران انقلاب بودند.
انقدر هرکس روی کار می آمد رهبران انقلاب قبلی را می کشت که این اصطلاح باب شد که انقلاب فرزندان خود را می خورد...
تا ۱۷۹۹ و روی کار آمدن ناپلئون که دیکتاتوری کامل شد این جنگ و جنایت داخلی ادامه داشته. ناپلئون انقلابی نبود نظامی بود. و او هم با کشتن مخالفان یک دیکتاتوری کامل ایجاد کرد.
از ۱۷۸۹ تا چهل سال پس از آن همین روند ادامه داشت. تا چهل سال!
ده سال نخست جنگ قدرت. بعد هم اوج قحطی و مشکلات اقتصادی.
در این ده سال ده بار قانون اساسی نوشته می شود. یعنی تقریبا سالی یک قانون اساسی.
بعد ۲۴ سال دیکتاتوری مطلق در فرانسه که همه چی در اختیار جنگ بوده، بعد برادرزاده ناپلئون بر سر کار میاد و بعد مجدد سلطنت طلبان...
بر این اساس گفته می شود که فرانسه انقلاب شده بعد ۴۰ سال با کشوری که انقلاب نکرده بود فرقی نداشت. تازه استعمارگر هم شد. استعمارگری بزرگ... و با انگلیس و پرتغال و اسپانیا که انقلاب نکردند هیچ فرقی نداشت. فرانسه از آمریکای لاتین گرفته تا کانادا و آفریقای شمالی و حتی آسیا مستعمره داشت. هند اول مستعمره فرانسه بود که انگلستان با او جنگید و این کشور را از آن خود کرد. فرانسه، مراکش، تونس، الجزایر همه را به بند کشید و منابع طبیعی و انسانی این کشورها را برای کشور خود می برد.
وقتی مردم الجزایر برای استقلال کشورشان انقلاب کردند. سر معترضین و رهبرانشان را که ۱۸۰۰۰ نفر می شد با تیغ گیوتین از بدن جدا کرد و به کشور خود برد که هنوز هم در موزه ای از آن جمجمه ها نگهداری می کنند! در ۱۳۲ سال استعمار ۵ میلیون آفریقایی را کشت و منابع طبیعی و نیروی انسانی این کشورها را برای خود برداشت...
شعار فرانسوی ها: آزادی، برابری و برادری بود اما در عمل همه چی برعکس اتفاق می افتاد.
برای بیستمین بار یک قانون اساسی که جمهوری باقی بماند ثبت شد. اما سازگار با سایر کشورهای اروپایی سلطنتی. یعنی تنها شکل حکومت تغییر کرد. اساس سکولاریسم. تفکیک قوا. رجوع به احزاب صاحبان قدرت نه مردم.
حق رای به زنان بیست سال پس از انقلاب فرانسه به تصویب رسید.حتی این حق برای همه مردها هم نبود. تا مدت ها حق رای بر اساس میزان ثروت بود و افراد باید مالیات معینی پرداخت می کردند تا حق رای پیدا کنند...
انقدر وضع جنایات و فجایع این انقلاب که با صفت کبیر از آن یاد می شود وحشتناک است که من توان ذکر یکی از انها را هم ندارم و می توانید در مستندی که نشانی آن را ارسال می کنم از آن با جزئیات بیشتر مطلع شوید...
به نظر یکی از کارهای ارزشمند آگاهی بخش برای نوجوان و جوان ایران آگاهی با کیفیت انقلاب های کشورهایی است که امروز سنگ آزادی و زندگی طبیعی مردم و زنان ایران را به سینه می زنند. همه اش فیلم و نمایش است و جز به دست آوردن سرزمین های پر منابعی همچون ما به چیز دیگری نمی اندیشند... به معنی واقعی کلمه در رنج هستند. هم رنج از دست دادن ایران، هم رنج تکثیر شدن این نگاه انقلابی در جهان...
@ninfrance
https://www.aparat.com/v/jJ138/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86%20(%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA%208)%20%7C%20%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1%20%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87
https://www.aparat.com/v/y3wJz/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86%20(%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA%209)%20%7C%20%D8%A8%D8%AE%D8%B4%20%D8%AF%D9%88%D9%85%20%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1%20%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87
💐 سالروز بیست و دو بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک💐
🇮🇷حکم شرعی عدم شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن چیست؟
✍️پاسخ:
🔻رهبر معظم انقلاب اسلامی:
اگر شرکت نکردن در راهپیمایی موجب تضعیف نظام جمهوری اسلامی شود، گناه محسوب میشود.
🔻آیت الله شبیری زنجانی:
موارد مختلف است. در جایی که حیات مذهب حق متوقف بر شرکت باشد یا عدم شرکت موجب مفاسد عظیمتر در مجتمع گردد شرکت کردن لازم است.
🔻 آیت الله صافی گلپایگانی:
همه صحنههایی که مردم حضور دارند، برای آن است که میخواهند دین را نگه دارند و در برابر دشمنان اسلام صف آرایی کنند و اجتماعاتی با این شکوه و عظمت، با انگیزهای جز حفظ دین فراهم نمیشود.
🔻آیت الله وحید خراسانی:
به طورکلی، تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران حرام است (و هرکاری که انجام آن باعث تضعیف نظام شود، لازم است ترک شود و هر کاری که ترک آن باعث تضعیف نظام شود، لازم است انجام داده شود.
🔻آیت الله مکارم شیرازی:
حضور در راهپیماییهای مهم مثل روز قدس و ۲۲ بهمن لازم (واجب) است.
🔻آیت الله نوری همدانی:
با توجّه به اوضاع روز در تمام عرصههای اجتماع اسلامی حضور یافتن علامت رشد سیاسی است که امروز لازم است.
منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🔹 در تاریخ طولانیای که داریم هیچ روزی برای ملّت ایران افتخارآمیزتر از #بیستودوّم_بهمن نیست. بیستودوّم بهمن زنده نگه داشته شده؛ باید هم زنده بماند.
برگزاری دهه فجر باید مثل برگزاری جشن نیمه شعبان باشد.
رهبر معظم انقلاب ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
پ. ن:
⭕️ دلیل قرآن براى شركت در راهپيمايى و تظاهرات
و لايَطؤون مَوطئاً يَغيظُ الكفّار... الاّ كُتب لهم به عَملٌ صالح
سوره توبه، آيه ١٢٠
🍃 هيچ حركت دسته جمعى كه كفّار را عصبانى كند، صورت نمیگيرد مگر اين كه براى آن، پاداش عمل صالح ثبت میشود.
آرى، راهپيمايى هايى كه دشمنان اسلام و مسلمين را عصبانى كند، عمل صالح است. اين راهپيمايى ها نوعى حضور در صحنه، عبادت دسته جمعى و امر به معروف و نهى از منكر عملى و عامل تقويت روحيّه مردم و مقابله با دشمن است.
#بهار_44_سالگی
#فجر_انقلاب
🇮🇷#همه_میآییم
#دینداری
#آتئیسم
آمار ادیان زنده جهان را در تصویر فوق مشاهده میکنید
اسلام، از جهت تعداد طرفداران، دومین رتبه در میان ادیان و مکاتب فکری و دینی دارد.
(حدود 20 درصد کل جمعیت جهان)
آتئیسم در رتبه سوم است و 13 درصد از جمعیت کل جهان را به خود اختصاص میدهد.
آمارهای دقیقی حاکی از آن است که نسبت رشد اسلام به سایر ادیان، بسیار بالاتر است.
┄🌱┅┅❅💠❅┅┅🌱┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انقلاب چه چیزی به مردم داده است که پهلوی نمی داد؟
این چیست که نسل اول انقلاب حاضر شد جان و مال و آبرویش را بدهد تا بنایش کند؟
چیست که نسل دوم همه چیزش را داد تا حفظش کند؟
چه عنصر و چه جذابیتی است که نسل سوم همه ی دارایی اش را داد تا تثبیتش کند؟
و چیست که نسل چهارم حاضر است تمام آبرویش را بدهد تا ادامه اش دهد؟
چرا ضد انقلاب نمی فهمد
چرا نمی فهمد که رژیم گذشته گر چه ممکن بود نان و آب بدهد که همین را هم نمی داد اما نمی توانست به این مردم عزت و غرور بدهد
این مردم چه آنها که انقلاب را بنا کردند چه آنها که حفظ و تثبیتش کردند و چه آنها که در حال تداوم بخشیدنش هستند، یک چیز ممتاز به مردم داده است
اینکه بزرگ شوند
اینکه وارد بازی بزرگان شوند
اینکه تیم و نفرات و سمپادهای خودشان را داشته باشند
و حقیرانی که دوست ندارند ایران بازی خودش را داشته باشد و می خواهند زود حذف شود تا راحت به مانند گذشته از روس و انگلیس و امریکا طرفداری کنند و یکی بشود روسوفیل یکی هم انگلوفیل، هرگز نمی توانند طعم شیرین عزت نفسی که انقلاب به این مردم داده است را بفهمند
نمی فهمند که انقلاب به این مردم با عزت توانایی کنشگری در عرصه جهانی را داده است و کیف می کنند
لذت می برند
از اینکه تیمشان به مراحل نهایی جام جهانی سیاست نزدیک شده است حال می کنند
و می دانند پایان این بازی مهیج چقدر زیباست و چه حسی دارد وقتی جام جهانی سیاست را بالای دست میگیری و به همه ی جهانیان میگویی این منم
ایرانی باغیرت
ایرانی بزرگ
ایرانی انقلابی که تصمیم گرفت گاو شیرده نباشد و از فوتبال محلات و بازی گل کوچیک وارد بازی های بزرگ شود و حالا بر بام جهان نشسته و همه مجبوراند تحسینش کنند
خب طبیعی است که مغز رعیت زده عده ای نمی پذیرد و می خواهد حقیر باشد
اما این ملت نمی خواهد حقیر باشد
و کارویژه این انقلاب و نقطه مایز این جنبش دقیقا همینجاست
همینجا که آرزوی بسیاری است و ما به آن رسیده و به مراحل پایانی بازی جهانی نزدیک شده ایم ان شاء الله
محمدعلی رنجبر
🔰برشی از کتاب (جعبه ی سیاه)
🔴خرید قرص آنتی بیوتیک شاه با هلیکوپتر!
🔹اسدالله علم وزیر دربار شاه در خاطراتش مینویسد:شب مهمانی والا حضرت شمس بود که شاهنشاه مرا به گوشه ای خواستند و فرمودند:قرص انتی بیوتیکی را که باید سر ساعت8/30 میخوردم فراموش کرده ام بخورم، چه کار کنم؟ عرض کردم: فوری تهیه میکنم، نگران نباشید، فوری هلیکوپتر نشست به شهر آمده و از دواخانه تجریش قرص را خریدم و برای شاه آوردم.
📚 منبع:كتاب یادداشتهای عَلَم /نوشته اسدالله علم (وزیر دربار شاه) /جلد3 /صفحه87
🔰برشی_از_کتاب(جعبه سیاه)
🔴حاتم بخشی شاه از جیب ملت ایران!
🔹 شما یادتون نمیاد ولی در زمان #شاه بخش قابل توجهی از بودجه مملکت صرف کمک به خانواده های سلطنتی جهان میشد، بطوریکه اسدالله عَلَم وزیر دربار شاه در خاطراتش مینویسند :یک روز شاه به من فرمودند:هزار دلار به ماهیانه ده هزار دلار پادشاه #افغانستان برای مخارج تحصیل بچه های او اضافه کن، همچنین ماهیانه ده هزار دلار به پادشاه #یونان بده، بعد هم یک منزل برای پادشاه افغانستان در رم بخرید، و همه این پول را از بودجه سرّی دولت بگیرید.
📚 منبع:كتاب یادداشتهای عَلَم /نوشته اسدالله علم (وزیر دربار شاه) /جلد3 /صفحه332
🔰برشی از کتاب(علی موحد بود و بس)
🔸تصور نکنید آنها که کتابهایی درباره ی امیرالمؤمنین نوشته اند ،همه پیروان او هستند یا همه شیعیان اویند.انچه مسیحیان و سایر فرق درباره ی علی علیه السلام نوشته اند ،خیلی بیشتر از آن چیزی است که شیعه نوشته است.
🔸تعبیراتی که بزرگان مسیحی درباره ی امیرالمؤمنین میکنند آنقدر جالب است که هیچ وقت از ذهن خوانندگان این کتاب ها فراموش نمی شود.
🔸از این گذشته ، دوسال پیش به بنده در لبنان ابلاغ شد که موسسه یونسکو(موسسه فرهنگی بین المللی) تصمیم گرفته است که هفته ای را به نام تجلیل از مقام مقدس امیرالمؤمنین برپا کند و از دانشمندان بزرگ دنیا خواسته است که هرکدام درباره ی یک موضوع از دریای بیکران امیرالمؤمنین مقاله بنویسند.
🔰برشی از کتاب(علی موحد بود و بس)
🔸امام موسی صدر به مناسبت میلاد امام علی (ع) یک سخنرانی در دوران اقامت در لبنان گفت:
🔹امام در رویارویی با تهدیدها و افسونگریها معروف است: «یا دُنیا غُرّی غَیری.» (ای دنیا، کسی غیر مرا فریب ده.) علی بن ابیطالب خلیفۀ مسلمانان است و مال و ثروت، میلیون میلیون نزد او میآید. ولی او همۀ آن را به نیازمندان و مستحقان میدهد و سپس بیتالمال را جارو میکند و دو رکعت نماز میخواند و خدا را برای توفیق در ادای امانت شکر میکند.
🔸دشمن او، معاویه، در توصیف او گفته است: «اگر او دو خانه یکی از طلا و دیگری از کاه داشته باشد، طلاها را قبل از کاهها در راه خدا انفاق میکند.»
🔹طلحه و زبیر شبهنگام نزد او میآیند. امام که در حال رسیدگی به امور بیتالمال است،چراغ بیتالمال را خاموش میکند و چراغ خود را روشن میکند تا برای مسائل شخصی از چراغ بیتالمال استفاده نکرده باشد.
🔻طالبان در یک کیسه پلاستیکی ۵۰ هزار دلار به زلزلهزدگان ترکیه کمک کرد!
🔹براساس تصویری که جمعیت هلال احمر افغانستان منتشر کرده، طالبان در راستای کمک به زلزلهزدگان ترکیه کیسهای پلاستیکی با آرم یک نوشیدنی انرژیزا را که حاوی ۵۰ هزار دلار پول نقد بوده، تحویل سفیر آنکارا داده است!/ایسنا
#فرهنگ
❌ سیلی محکم ثریّا در گوش اسدالله علم!
👈 کسی که مأمور جور کردن زن بدکاره برای شاه بود!
🔹 فساد اخلاقی شاه و واسطهگریهای اسدالله علم برای رسیدن وی به زنان بدکاره، شرح اسفناکی دارد و کتاب پر برگ و باری میطلبد. علم هم خودش آلوده بود و هم بساط هوسرانی شاه را گرم میکرد. از جمله مینویسند: در تمام دورانی که ثریا همسر دوم محمدرضا شاه بود، اسدالله علم مهمترین واسطه رسیدن شاه به زنان بدکاره بود و بدین جهت، روزی ثریّا علم را احضار کرد و بی محابا سیلی جانانهای در گوش او نواخت!
📚 منبع: اسدالله علم و سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، مظفر شاهدی، ص ۷۲۶.
─────────
آیا هشام بن حکم باعث شهادت امام کاظم (علیهالسلام) شد؟
در مذمت هشام بن حکم، روایاتی را علم میکنند که جوابش این است که روایات فراوانی در تجلیل از ایشان از ائمه وارد شده، و آن روایات در مقابل روایات مدح توان مقاومت ندارد؛ بر فرض پذیرش این روایات از طرف وهابیت، آنان چارهای ندارند جز اینکه بپذیرند تقیه در برابر مسلمان در مواردی از این قبیل واجب است
هشام بن حکم، از متکلّمان مشهور قرن دوم شیعه، مدافع سرسخت امامت، از یاران خاص امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) است. امام صادق (علیهالسلام) او را بر شاگردان سالمندشان مقدّم میداشت و میفرمود: او با دل، زبان و دستش به یاری ما برخاست؛ همچنین به او فرمود: مانند تویی باید با مردم مناظره کند و شفاعت به دنبال توست.
برخی برای تضعیف شیعه، وثاقت هشام بن حکم را زیر سؤال برده و قبول داشتن هشام بن حکم توسط شیعه را، طعنی برای شیعه قرار میدهند.
برای طعن هشام بن حکم با استفاده از روایاتی که نقل میکنند، قصد دارند ثابت کنند زندانی شدن امام کاظم (علیهالسلام) و شهادت ایشان، به سبب مناظرات و عدم تقیه هشام بود؛ ازجمله از رجال کشی میآورند که امام رضا (علیهالسلام) فرمود: با آن کاری که هشام کرد، آیا اعتقاد دارید که هشام بخشیده میشود؟[1]
و یا از برخی از شخصیتهای شیعه نقل شده که به هشام پیغام داده شد که از بحث کردن دست بردارد؛ در برخی روایات آمده که مدتی دست برداشت، سپس ادامه داد و یا آمده، او از این عمل خودداری نکرد، تا اینکه آن اتفاق برای امام کاظم (علیهالسلام) رخ داد!
در پاسخ به این مطلب، جوابهای مختلفی میتوان داد؛ برخی از این جوابها عمومی است و فرقی نمیکند که شبههکننده از چه فرقهای است، و برخی از جوابها اختصاصی برای اهل سنت یا برای وهابیت است.
اما جوابهای عمومی:
- هشام بن حکم فرد نابغهای بود که با مخالفین شیعه مناظره میکرد، و غالباً پیروز از مناظره خارج میشد؛ عدهای از مناظره منع شده بودند و توان مناظره نداشتند ولی امام صادق (علیهالسلام) به هشام فرمود: مانند تو، باید که مناظره کند.[2] همین امر باعث شد که هشام در زمان خود مورد حسادت دوست و دشمن قرار گرفت[3] و از تهمت و افتراهای آنان در امان نماند، گروهی او را تکفیر کرده، گروهی او را ملحد،[4] گروهی او را غالی[5] خواندند و گروهی نیز او را متهم به تجسیم کردند.[6] چنان این تهمتها علیه هشام زیاد شد و آن اتهامات را تکرار کردند، که راویان شیعه نیز باور کرده و آن مطالب را به هشام نسبت داده و درباره آن از ائمه سؤال میکردند.
- نهی از مناظره در دوران مهدی عباسی صورت گرفته و پس از آن دوران تقیه تمام شده و هشام در دوران مهدی عباسی طبق سفارش امام کاظم (علیهالسلام)، از مناظره خودداری کرده بود.[7] هشام مىگوید: امام هفتم براى من پیام فرستاد: در این ایام که مهدى (سومین خلیفه عباسى) بر سر کار است مواظب باش و از سخن گفتن بپرهیز; زیرا خطر جدى تهدیدت مىکند. هشام به فرمان امام (علیهالسلام) عمل کرد و از خطر نجات یافت تا آنکه مهدى عباسى درگذشت و بار دیگر اوضاع به حال عادى برگشت.[8]
- طبق برخی روایات، نهی از مناظره و بحث، از ابتدا شامل هشام و امثال او نمیشد؛ از اینرو، هشام خود گفته است: «مثلی لاینهی عن الکلام.[9] مانند من از مناظره نهی نشده است.» امام صادق (علیهالسلام) هم به وی فرموده است: «مِثلُکَ فلیُکلم الناس.[10] مانند تویی باید با مردم سخن گوید.»
- خلاف آنچه در این اشکال آمده است، امام رضا (علیهالسلام)، همچنین امام جواد (علیهالسلام) برای هشام طلب رحمت کردهاند.[11] امام رضا (علیهالسلام) میفرماید: خدا او را رحمت کند؛ او بنده خیرخواهی بود که اذیت میشد از طرف دوستانی که به او حسادت میکردند.
- در برخی روایات، نزد امام رضا (علیهالسلام) در مورد نظر زراره و هشام پرسیدهاند، امام نظر هشام را ترجیح داده و در روایتی دستور به دوستی هشام دادهاند.[12]
- روایاتی که در نکوهش هشام آمده، امکان معارضه با روایات مدح نسبت به هشام را ندارد. (که به عقیدۀ برخی متواترند)[13] آیتالله خویی در مورد این روایت میفرماید: در بین روایات مذمت هشام، یک روایت صحیح وجود دارد که ناچاریم فهم آن را به اهلش واگذاریم و این روایت در مقابل روایات بسیاری که در ستایش هشام است و بر عظمت ایشان دلالت میکند، تاب مقاومت ندارد؛ همچنین مضمون این روایت باطل است و از خارج میدانیم، علت زندانی شدن امام کاظم (علیهالسلام)، مناظرات هشام نبوده، چگونه این روایت غیر قابل تصدیق را بپذیریم؟[14]
- بر فرض صدور روایات ذم، وجه جمع آن است که بر تقیه حمل شود و ائمه برای مصون ماندن هشام از گزند دشمنان، چنان موضعی گرفتهاند؛ نظیر آنچه در مورد زراره نیز نقل شده است.
- داستانی که برای اثبات اشتباه هشام نقل میکنند، منجر به فرار خود هشام شده و سرانجام، دو ماه پس از این قضیه رحلت کردند؛ امام کاظم (علیهالسلام) قبل از این مناظره هم به زندان افتاده (چه در زمان مهدی عباسی، چه در زمان هارون عباسی)؛ بنابراین علت زندانی شدن امام (علیهالسلام) این قضیه نبوده؛ همچنین آنچه در مناظره علت این زندانی شدن و شهادت امام ذکر شده، اعتقاد به امامت امام کاظم (علیهالسلام) و واجب الاطاعه بودن ایشان است، که این مسئلهای مخفی در آن زمان نبوده است و عقیده سری شیعه نبود؛ ممکن است اعتراف به این عقیده (که اگر امام (علیهالسلام) فرمان قیام دهد، گوش به فرمانم) برای اعتراف کننده مایه دردسر گردد، که طبق این نقل همین اتفاق افتاده و در اثناء همان جلسه، هشام به مدائن و کوفه فرار کرد.
اما در جواب باید گفت:
اگر این اشکال را به هشام میگیرید که به دلیل تقیه نکردن، باعث شد، که امام کاظم (علیهالسلام) به زندان بیفتد و به شهادت برسد، هشام اشتباه بزرگی را مرتکب گردیده و باید تقیه میکرد که این اتفاق نیفتد؛ وهابیت هم باید بپذیرند که تقیه، چه امر مهمی است و ترک آن چه خسارتی در پی دارد.
بنابراین نباید با تقیه (آن هم در برابر مسلمان) مخالفت کنند و این اصل شیعه را که بسیار عقلایی است، نکوهش نکنند.
پینوشت:
[1]. اختیار معرفة الرجال، کشی، ص278.
[2]. الکافی، کلینی، ج1، ص173، ح4. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. اختیار معرفة الرجال، کشی، ص270، ح486. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. اختیار معرفة الرجال، کشی، ص279، ح500.
[5]. الملل و النحل، شهرستانی، ج1، ص185.
[6]. مقالات الإسلامیین، اشعری، ص32، 205، 207، 210، 304 و521.
[7]. اختیار معرفةالرجال، کشی، ص265-266 و ص269-270. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. عوالم العلوم والمعارف والاحوال، بحرانی، ج21، ص404.
[9]. اختیار معرفةالرجال، کشی، ص270-271.
[10]. الکافی، کلینی، ج1، ص173، ح4.
[11]. اختیار معرفةالرجال، کشی، ص270 و ص278.
تنقیح المقال فی علمالرجال، مامقانی، ج3، ص297-298.
[12]. اختیار معرفةالرجال، کشی، ص267 و 268. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[13]. تنقیح المقال فی علمالرجال، مامقانی، ج3، ص298.
[14]. معجم رجال الحدیث، آیتالله خویی، ج19، ص352.
🔴منظور از حدیثی که در آن آمده امام کاظم(ع) برای رهایی شیعه از غضب خدا خود را فدا کردند، چیست؟
پرسش
در حدیثی آمده است حضرت امام کاظم علیه السلام میفرماید: «همانا خداوند به شیعیان غضب میکند. سپس خداوند به من دستور داد که کدام را انتخاب میکنید بین او و آنها؟ من گفتم: به خدا قسم آنها را نجات بدهم از غضب خداوند». مقصود از این حدیث چیست؟
⏪پاسخ اجمالی
در روایتی از امام موسی بن جعفر(ع) نقل شده است که ایشان فرمودند: «خداى -عزّ و جلّ- بر شيعه غضب كرد، پس مرا مخيّر ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، به خدا قسم! من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم».[1]
برای بررسی این روایت توجه به این نکات ضروری است:
1. در مورد متن حدیث؛ اندیشمندان دینی، گفتارهایی در تفسیر این روایت و در بیان علت غضب خداوند بر شیعیان بیان کردهاند؛ مانند این تفسیر:
این غضب یا به این جهت بود که شیعیان تقیّه را ترک کرده و امامت آن امام را آشکار کردهاند؛ سپس هارون الرشید مردد ماند بین اینکه شیعیان و تابعان آن امام را بکشد یا اینکه آن امام را زندانی کرده و او را به شهادت برساند. پس امام برای شیعیان خود دعا کرده و بلا را برای خود خواستند، یا اینکه علت غضب را در این بدانیم که شیعیان آن امام را حمایت نکردند و در پیروی از او نیّت خالص و پاک نداشتند.[2]
2. با این وجود، این روایت به لحاظ سند، چندان قابل اعتماد نبوده و مرسل میباشد. بنابر این، نمیتوان قطعیتی برای صدور این روایت از امام کاظم(ع) قائل شد؛ لذا بر فرض قبول سند این روایت، میتوان با توضیحاتی که ارائه شد، آنرا پذیرفت.
[1]. «موسى(ع): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 260، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولی، سید هاشم، ج 3، ص 126، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶سرِ پیری و دیوانگی!🔶
✍️ محمدرضا حدادپور جهرمی
-این دو کتاب را بگیر! هیچ کس نباید متوجه شود که این دو کتاب در نزد توست. اگر درباریان بفهمند که این کتاب ها در اختیار توست، به تو رحم نخواهند کرد.
-چشم سرورم. اگر صلاح میدانید، از مفاد این دو کتاب بفرمایید!
-کتاب اول در خصوص مسائل اجتماعی است که تو به تدریج برای مردم میخوانی و توضیح میدهی. اما کتاب دوم فقط برای خودت هست. لزومی به نقل محتوای آن به بقیه نیست.
-باعث افتخار بنده است.
-یادت هست که وقتی جوان تر بودی و به اینجا آمدی، به تو گفتم حتی باید نام شهری که از آن آمده ای، از مردم مخفی کنی؟
-بله. یادم هست که گفتید بگویم اهل همین جا هستم. گفتید که وقتی کسی مدتی را در شهری ماند و از آنجا خارج نشد، اهل آنجا محسوب میشود.
-بله. دقیقا. اما الان به تو میگویم که حتی فرزندان و نوادگانت، علاوه بر اینکه نباید از زادگاهت اطلاع داشته باشند، حتی نام اصلی پدر و مادرت را هم نباید بدانند. چون هر لحظه امکان افشا وجود دارد.
-متوجه شدم. همان روز اول که به همسرم گفتم پدر و مادرم از دنیا رفتهاند، به او فهماندم که از یاد آنها غمگین میشوم و او هم از آن روز تا الان هیچ سوالی درباره پدر و مادرم از من نپرسیده.
-مرحبا. باید همین طور باشد. فقط مانده یک مسئله!
-گوش به فرمانم.
-در زمانی که بین من و تو فاصله زیادی افتاده، و بر محاسن و موهای سرت گرد پیری نشسته، مبتلا به آزمون سختی میشوی!
-پناه بر خدا. بفرمایید چه حیلهای به کار بگیرم که در امان باشم؟
-به جنون پناه ببر! مردم و حاکمان از دیوانگان انتظار و تکلیفی ندارند. تکلیف دشواری است اما برای حفظ این خط و جان و مال و آبروی شیعیان باید بدین گونه عمل کنی.
-لذت دیوانگی به امر شما از هزار بار عاقلی و دانشمندی بالاتر است.
-حواست را جمع کن که دیوانگی باید ارث تو به بهترین شاگردت باشد. او هم این راه را در پیریاش و زمانی که تو نیستی، باید طی کند.
-بهترین شاگردم بهلول است. الان جوان و عالم و از زمره فضلا و علاقمندان به آقازاده شماست.
-به بهلول هم این سفارش را بکن. حتی به قیمت سنگ خوردن از کودکان در کوچه ها. او را برای یاری پسرم و نوه ام میخواهیم.(یعنی امام صادق و امام کاظم علیهما السلام)
-بهلول برای روزهای سختتر آماده میشود. شنیدم که روزی فرمودید که هیمنه بنیعباس را جنونِ مردی از شاگردان من به زیر میافکند...
ادامه مطلب👇
🔷 سال 120تا 128 قمری
جابر بن یزید جُعفی به دستور امام باقر عليه السلام خود را به ديوانگي زد و در صحن مسجد كوفه بچه ها را دور خود جمع ميكرد. اتفاقاً چند روز از جريان جنون جابر نگذشته بود كه از سوي هشام بن عبدالملك به والي كوفه فرماني رسيد كه: «جابر بن يزيد جعفي را گردن بزن و سرش را پيش من بفرست!»
والي كوفه پس از قرائت نامه از اطرافيانش درباره جابر پرس و جو كرد. آنان گفتند: «او مردي فاضل، دانشمند و محدث و اهل بحث و نظر است، ولي اخيراً ديوانه شده و اينك در صحن مسجد همراه بچه ها، اسب سواري مي كند.» والي شخصاً موضوع را تعقيب كرد و ديد كه جابر، سوار بر چوبي شده و بازي مي كند. وقتی دید جابر در سر پیری به چه روزی افتاده گفت: «سپاس خدا را كه مرا از قتل اين مرد رهايي بخشيد.»
🔷 سال 180 تا 190 قمری
نیمه شب، بهلول با امام کاظم علیه السلام در حاشیه شهر به طور مخفیانه ملاقات کرد. بهلول گفت: «به امر شما با ده نفرشان مناظره کردم.»
-بله. خبر پیروزی تو به دربار عباسیان رسیده. این کار تو سبب از رونق افتادن تمام آن ده نفری شد که کاندید ریاست دستگاه قضای عباسیان بودند.
-بله. شکست و عجز آنها در نزد مردم و شاگردانشان محرز شد.
-به زودی این مقام را به تو پیشنهاد میکنند.
-لابد تا پس از این که مرا به این مقام منصوب کردند، بتوانند از من حکم قتل شما را بگیرند و اینگونه شیعه را وادار به امام کُشی کنند.
-هم این، و هم این که تو را سپر همه اعتراضاتی کنند که از سوی شیعیان و علویان به عباسیان میشود.
-تکلیف چیست سرورم؟
-به سیره استادت ... جابر بن یزید جعفی عمل کن.
دو روز گذشت. ماموران حکومتی با جوایز و هدایای فراوان به خانه بهلول رفتند. وقتی در زدند، فرزندش در را باز کرد.
-با پدرت ... فخر شیعیان ... قاضی القُضات عباسیان کار داریم.
-پدرم قاضی القُضات شد؟ عجب!
-چرا تعجب میکنی؟ انگار از مقام و منزل علمی و معنوی پدرت بی خبری!
-بی خبر نیستم. اما بهتر است نگاهی به پشت سرتان بکنید.
وقتی همه رو برگرداندند، دیدند بهلول لباس کهنه ای به تن کرده و مثلا بر چوب بزرگی سوار شده و او را هی میکند. فرماندهی که خیال میکرد از آن روز وظیفه اش محافظت از قاضی القُضات عباسیان خواهد بود، با تعجب پرسید: «جناب بهلول چه میکنید؟! این خلاف شان شماست!»
بهلول جواب داد: «مگر کوری؟ خلیفه بازی میکنم!»
فرمانده با تعجب پرسید: «پس کو خلیفه؟!»
بهلول اشاره به چوبی کرد که لای پایش قرار داده بود و او را هی میکرد. گفت: «اینا. الان من سوار خلیفه ام و ساعتی دیگر، خلیفه سوار من خواهد شد.»
و این چنین بود که فرمانده ناامید شد و خبر دیوانگی بهلول را به دربار رساند. و از آن روز، بهلول تا ده سال، یعنی تا سال 190 هجری، با زبان و هیبت دیوانگان، از هر فرصتی برای بی آبرو کردن عباسیان استفاده کرد تا اینکه با همان حال از دنیا رفت.
محمدرضا حدادپور جهرمی
27.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نگاه پسران کرهای در مورد زنان با حجاب
⭕️ ببینید چقدر عاشق خودشون هستند‼️
👌چقدر اعتماد به نفس دارند‼️
👌من نسبت به اسلام خیلی بیاطلاع بودم‼️
🔆 سیره مردمی پیامبر اعظم(ص) 🔆
کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرض
[پیامبر] دنبال این نبود که یک فرشی، چیزی داشته باشد؛ در مسجد، در ملاقات با یک نفری که در بین راه با ایشان برخورد میکرد، و میخواست دو کلمه حرف بزند، روی زمین مینشست.
وَ یَأْکُلُ عَلَی الأرض
گاهی غذایش را هم همین طور که روی زمین نشسته بود، میخورد. سفرهای بیندازند و آدابی و تشکیلاتی و حالا یک بشقابی، کاسهای، چیزی مثلاً؛ نه، همین طور روی زمین مینشستند و غذای سادهای میل میکردند.
وَ یَعتَقِلُ الشَّاة
گوسفندی فرضاً داشتند، ریسمان گوسفند را دستشان میگرفتند. «یَعتَقِل» از «عِقال کردن» است دیگر، یعنی آن را نگه داشتن، گوسفند را نگه میداشتند. خب، این خلاف شأن است دیگر؛ ماها اگر باشیم، حالا یک گوسفندی هم داشته باشیم، دستمان نمیگیریم توی خیابان و کوچه. این بزرگوار میکردند این کار را.
وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَی خُبزِ الشَّعِیر
گاهی یک غلامی مثلاً نشسته بود یک جایی روی زمین و داشت نان جوی میخورد؛ حضرت عبور میکردند، تعارف میکرد، آقا! بفرمایید؛ مینشستند حضرت پهلوی او. نمیگفتند شأن ما نیست، نمیشود، مناسب نیست.
اینکه ما این قدر میگوییم و میشنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادّعاکردن نیست. با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. بعضی از ماها که حالا معمّم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذیشأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک میکنیم، گرم میگیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش میکنیم، آقا! یک استخارهای بکنید، قرآن را درمیآوریم و یک استخارهای برایش [میگیریم]. اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پائینی باشد؛ نه، اعتنا و اهتمامی نمیکنیم! این، خلاف سیرهی رسول اللّه است. سیرهی پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند اینها کنار میآمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزها است، اهمّیّتی نمیداد. وضع زندگی پیغمبر این طور بود؛ این برای ما واقعاً درس است. حالا ما البتّه نه توقّع داریم، نه میشود توقّع داشت که مثل آن بزرگوار یا مثل امیرالمؤمنین رفتار کنیم؛ نه، خب، وضع آنها وضع دیگری است، جایگاهشان جایگاه دیگری است امّا آن را بایستی ملاک قرار بدهیم. آن را مثل یک نشانهای [قرار دهیم]؛ شما فرض کنید از یک دامنهی کوهی دارید میروید بالا، آن قلّه مورد نظرتان است، به قلّه نمیرسید امّا به طرف قلّه میروید، حرکت به آن سمت میکنید؛ باید اینجوری باشد.
کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرضِ وَ یَأْکُلُ عَلَی الأرضِ وَ یَعتَقِلُ الشَّاةَ وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَی خُبزِ الشَّعِیرِ.
امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۳93
✅#معرفی_کتاب
📚کتاب "زندگینامه پیامبر اسلام (ص)"، نوشته "اکارن آرمسترانگ" در سال 1383 انتشارات حکمت
🔸خانم کارن آرمسترانگ یکی از صاحبنظران مشهور در عرصه دین در جهان انگلیسىزبان است که هفت سال از عمرش را در مسلک راهبهاى کاتولیک سپرى کرد. او شرح احوال خویش را در زندگىنامه پرفروش «از میان معبر باریک» بازنویسى کرده است. وى مؤلف کتابهاى پرفروش و نامآورى چون «تاریخچهاى از خدا» که تا کنون به بیش از سى زبان ترجمه شده است، «اسلام: تاریخى کوتاه» و «کتاب بودا» از مجموعه کتابهاى انتشارات واید نفلدونیکلسون است.
🔹کتاب «زندگینامه پیامبراسلام(ص)» آرمسترانگ که یک ماه پس از حادثه یازدهم سپتامبر انتشار یافت و به پرفروشترین کتاب سال امریکا تبدیل شد، با چه انگیزهاى به نگارش درآمد؟ آرمسترانگ در پاسخ به این پرسش مىنویسد: ۱ــ در برابر مخالفت یک کنگره اسلامى انگلیسى، شیوخ عربستان و علماى الازهر با فتواى آیتالله خمینى(ره)، معرفى دنیاى اسلام به خونخوارى، متعصب دانستن اسلام و مسلمانان و ارائه چهره وحشتناک از سیماى محمد(ص) واکنشى صورت نمىگیرد، در حالى که محمد(ص) یکى از انوار تاریخ بشریت است؛ ۲ــ غیرمنصفانه است که اقدام چند مسلمان افراطى را به آیین پیامبر اسلام(ص) نسبت دهیم و دین او را دین ترور، قتل و وحشت بنامیم.
23.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅#کلیپ
🔴معجزه شق القمر پیامبر اعظم اسلام که اخیرا توسط سازمان فضایی ناسا در ایالات متحده به اثبات رسیده است و قدرت خیره کننده ماورائی آن حضرت را به نمایش می گذارد.
✅#معرفی_کتاب
📚کتاب "محمد (ص)"، نوشته "ابراهیم حسن بیگی" انتشارات مدرسه، در قالب رمان
🔸محمد (ص) روایتی است كه در پانزده بخش به سرانجام رسید . زاویه دید راوی اول شخص است، شخصی یهودی كه در رمان به عنوان یك دانشمند معرفی می شود از طرف شورای عالی یهود مأمور می شود به سمت پیامبر اسلام گرایش پیدا كرده و یا او را كشته یا عقایدش را به چالش بكشد. در سرآغاز رمان كه بخشی از روایت كلی است آمده:
«تو (مرد یهود) باید به آن جا بروی و از نزدیك با عقاید این مرد آشنا شوی، سپس اگر توانستی او را بكش و اگر كشتنش به مصلحت نبود دینش را از درون متلاشی كن [...] مقدمات سفر را مهیا كن. رسیدی، گزارش سفر را نیز فراموش نكن، هر چه دیدی و درباره او دریافتی برایم بنویس و بفرست، بدان كه ما در شورای عالی یهود سخت نگران اتفاق هایی هستیم كه در حجاز رخ می دهد. نباید بگذاریم دین و نژاد ما بازیچه قرار گیرد.»
🔹در واقع در سراسر این رمان ما با گزارش هایی مواجهیم كه یك غیر مسلمان از پیامبر مسلمانان می دهد، این گزارش ها از تأثیرپذیری پیامبر (ص) بر اطرافیان، دشمنان و روند شكل گیری اسلام حكایت دارد.