🔻آدم شدن محال است!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
احمدحسین شریفی
امام خمینی(ره) به نقل از مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی میفرمودند: «اينكه مىگويند: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشكل» صحيح نيست. بايد گفت: ملا شدن چه مشكل، آدم شدن محال است!»
تحلیل فلسفی این سخن را باید در مبانی انسانشناختی صدرایی دید که #امام_خمینی(ره) نیز به آن معتقد بود. توضیح آنکه براساس مبانی فکری صدرا، افراد معدود و محدودی از بشر به مرتبه خاص انسانیت یعنی «تجرد عقلانی» میرسند. اما نهایت تعالی و ترقی بیشتر آدمیان همان مرتبه «تجرد خیالی» است. یعنی همان مرتبه حیوانیت. اغلب انسانها میتوانند در حیوانیت به کمال برسند و به دلیل مرتبه بالایی از قوت و قدرت خیال که دارند تربیتپذیر هم هستند.
امام خمینی(ره) با استناد به همین مبنا میفرمود به همین دلیل است که تلاش پیامبران و اولیایی الهی مصروف این شده است که با بیان وعدهها و وعیدهایی که قابل درک در مرتبه خیالاند، آدمیان را تربیت کنند. و به همین دلیل، اکثر نویدهای پیامبران و کتابهای آسمانی نعمتها و پاداشهایی مادی از قبیل لذتهای جنسی و برخورداری از حور العین و میوهها و غذاهای بهشتی و امثال آن است. زیرا درک و فهم نعمتهایی چون لذت قرب الهی و عذابهایی چون از چشم خدا افتادن برای کسانی که در مرتبه خیالاند تقریباً ناممکن است. و چنین وعده و وعیدهایی تأثیری در هدایت غالب مردمان ندارد.
امام خمینی:
مگر من و شما چند سال دیگر هستیم؟ مگر شماها چه قدر میخواهید عمر بکنید؟
مگر شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضا خان و محمدرضاخان بیشتر میشود؟
عبرت بگیرید! عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ.
تاریخ معلم انسان است.
تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع میشود. شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد
؛ ما و شما هم خواهیم رفت.
مثل چمران بمیرید.
مثل این سربازهایی که در مرزها کشته میشوند بمیرید.
این وصیتنامههایی که این عزیزان مینویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.
این جوانهای ما که علیل شدند الآن هم وقتی میآیند از من میخواهند که دعا کنم که اینها شهید بشوند؛
پایش را از دست داده، عصا زیر بغلش هست، لکن گریه میکند و میخواهد که دعا کنیم که شهید بشود. از اینها یک قدری تعلم پیدا کنید.
چرا من به شما عرض کردم که یک مطلبی که بر خلاف ضرورت اسلام است و بر خلاف نص قرآن است، و از یک گروهی صادر شده است با اسم و رسم، من دعوت کردم که از اینها حسابتان را جدا کنید، نکردید؟
آن آقا، من کراراً به او گفتم که حسابت را از این منافقین جدا کن و اعلام کن به اینکه شماها از اسلام نیستید و شماها به من ارتباط ندارید، نپذیرفت، و دید آنچه دید. و من امیدوارم که توبه کند تا خدای تبارک و تعالی او را بیامرزد و در آن عالم روسیاه نباشد. شما الآن وقت دارید. وقت توبه باقی است..