«زنآقا» و سفر تبلیغی زنانهاش
«زهرا کاردانی» زنی است که همراه ۲ فرزند خردسالش و پابهپای همسر روحانیاش در مناطق محروم حضور پیدا میکند و پیوندی محبتآمیز و عمیق با مردم روستاها دارد.
https://www.farsnews.com/news/13980311000026/%D8%B2%D9%86%E2%80%8C%D8%A2%D9%82%D8%A7-%D9%88-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D8%B4
....خانواده و اطرافیان خیلی من را از غربت، از شرایط سخت مناطق محروم و یا از مریض شدن بچهها و دسترسی نداشتن به امکانات میترساندند. اما وقتی که آمدیم اول به خدا توکل کردم. من هربار که به سفر تبلیغی میروم، سلامتی بچههایم را به خدا میسپارم. به خدا میگویم من بخاطر تو به این سفر آمدهام تو هم سلامتی بچههایم را ضمانت کن. یکی دو سفر که به این مناطق آمدم، همه ترسم ریخت و تمام آن شماتتها و هراسانداختنهایی که از طرف بقیه متوجه من میشد، اثرش را از دست داد. گاهی آدم از یک موضوع یا یک مکان، در ذهنش یک تابوها و تصاویری دارد که از قبل برایش ساخته شدهاست اما وقتی وارد آن فضا میشود و واقعیتها را میبیند این تابوها میشکند.
رفتار همسر طلبه خیلی تعیینکننده است
این سفرها برای من همراه با یک ایمان شد و متوجه شدم چقدر حضور من اهمیت دارد. من اینطور فکر میکنم اگر خانمهای طلبه بدانند حضورشان در کنار همسرشان در این سفرها به مناطق محروم چقدر اهمیت دارد، حتما همسرانشان را در سفرهای تبلیغی همراهی میکردند. موقع برگشتن از سفر اولم بازخوردها و صحبتهای خانمهای اهالی آنجا را که میشنیدم متوجه شدم حضور من و بچههایم چقدر این سفر تبلیغی را برایشان دوستداشتنی کرده و رفتار من چقدر اهمیت داشته است.
رفتار همسر طلبه خیلی وقتها به کل حضور آن طلبه برچسب خوب یا بد میزند؛ یعنی اگر من رفتارم را طوری مدیریت کنم که مردم اینجا با حضور من راحت باشند و بتوانند ارتباط برقرار کنند، با منبر شوهر من نیز ارتباط خوبی برقرار میکنند. حتی رفتار بچه خانواده خیلی تأثیر دارد . مثلا در یک روستا ناراحت شده بودند که پسر حاجآقای قبلی موقع نماز شیطنت میکرده و نمازگزارها را اذیت میکرده است. در کل نسبت به رفتارها و برخوردهای خانواده طلبهای که آنجا حضور پیدا میکند، خیلی بازخوردهای عجیب و دور از ذهنی برای مردم ایجاد میکند که این نیاز به مدیریت را جدیتر میکند. هرچقدر احترام بیشتری بگذاری، محبت بیشتری کنی و خودت را علاقمند به فرهنگ و سنتها و داشتههایشان نشان دهی، بهتر و بیشتر با تو ارتباط برقرار میکنند و بیشتر تو را دوست خواهند داشت.
باید بلد باشم مدیریت کنم
بعدها که با مردم روستا صمیمی شدم، مثالهایی که از دلخوریهایشان نسبت به زنآقای قبلی میزدند برایم خیلی جالب بود؛ دلخور بودند که از توتهای درختشان نخورده و میگفته گنجشک روی آنها مینشیند. یا برایش که سبزی میبردند، نمیخورد و اعتقاد داشت که باید به شکل شهری ضدعفونی شود. ناراحت بودند که نانی که برای او پخته بودند را دوست نداشته است. ممکن است من هم طبق ذائقهام به بعضی چیزها علاقه نداشته باشم، اما هیچوقت علاقه نداشتنم را به آنها ابراز نمیکنم؛ وقتی برایم چیزی میآورند آن را نشانه محبت و لطفشان میبینم و حتما میگیرم و تشکر میکنم. شاید ما فکر کنیم خیلی مسأله عادی است که بگوییم چیزی را دوست نداریم اما برای آنها احساس خوبی ایجاد نمیکند و من بهعنوان همسر طلبه، اگر همین موضوع کوچک را مدیریت کنم، باعث میشود ارتباط خیلی خوب و محبتآمیزی بین ما شکل بگیرد.
بازخوردها خیلی برایم هیجانانگیز بود
واقعیت این است که حضور من و ارتباطاتم فضای متفاوتی از تبلیغ و برنامه همسرم نیست. من که علوم حوزوی خواندهام میتوانم به سوالات شرعی و اعتقادی هم جواب بدهم اما بخش اصلی حضور من به عنوان یک زن همین ارتباط صمیمی است که با خانمها برقرار میکنم.
بازخوردهایی که از مردم میگرفتم خیلی برایم هیجانانگیز بود. آن موقع خیلی هم دختر پرشور و نشاطی بودم؛ خانمهای اینجا حتی آنهایی که مسن بودند خیلی به من محبت میکردند و برایشان حس خوبی بود که مثل خودشان بودم و سعی میکردم با آنها ارتباط صمیمی داشته باشم. میگفتند «تا الان هیچ زنآقایی را ندیدهایم که زیاد از خانه بیرون بیاید. تو اولین زنآقایی هستی که بیرون میآیی و با ما نان میپزی» من سعی میکردم با همه سنتهایشان آشنا شوم و با آنها همراهی کنم. این همراهی خیلی به دلشان مینشست و دوستش داشتند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 بحران جنسی در غرب 🔺
درانگلیس، از هر ۵ دانشجو، به یک نفر با زور اسلحه و الکل تجاوز میشود !
◀️تغییر نقشه کسب و کار در دهه آتی
✏️نقشه مهم بیکاری و اشتغال ده سال آینده ایران فشردگی زمان، مکان و فناوری در عصر ارتباطات باعث از بین رفتن بسیاری از مشاغل در دهه پیش رو هست .
✏️برخی گزارشها نشان میدهد در ۵ ساله آینده بیش از ۷۰۰ میلیون شغل از سراسر جهان از دست میرود. در ده سال آینده ، برخی مشاغل رو به زوال به شرح ذیل است.
۱- رانندگی تاکسی
۲- بنگاه ملک
۳- انواع مغازهداریهای کوچک
۴- آنتیک فروشی و لوازم خانگی
۵- آموزگاری و خدمات مدرسه و دانشگاه
۶- خیاطی هنرهای دستی به روش تولید سنتی
۷- کارگران صنعتی و ساده
۸- فروشندگی
۹- انواع دلالی و واسطهگری
۱۰- مشاغل اداری مربوط به امور اداری و تحویلداری
۱۱- اکثر کارمندان بانک
۱۲- دو ثلث از مشاغل کشاورزی
۱۴- پلیس راهنمایی
۱۵- خدمات پست و تلفن
۱۶- روزنامهها و کتابفروشیها
۱۷- کارمندان و هنرمندان شبکههای تلویزیونی
۱۸- انواع مشاغل صنایع کاغذ سازی
۱۹- خدمات حفاظتی و مراقبتی و انتظامات
۲۰- کارهای معدنی به ویژه در حوزه معادن رو به زوال
۲۱- صنعت نفت و صنایع مرتبط سوختهای فسیلی
✏️در مقابل برخی مشاغل که بزینسهای اصلی چند ساله آینده درایران محسوب میشود بدین شرح است.
۱- خدمات نگهداری از سالمندان
۲- نگهداری از بیماران روانی
۳- مشاغل حوزه گردشگری
۴- اپلیکیشن نویسی و خدمات شبکه
۵- توزیع شبکهای کالا و خدمات
۶- خدمات حوزه روانپزشکی
۷- صنعت بیمه و ضمانت مالی و تامین اعتبار
۸- سرمایهگذاری رفاه شهری مانند شهربازی ، سرویس بهداشتی و...
۹- انواع مشاغل تاسیساتی
۱۰- تعمیرکاری و خدمات پس از فروش
۱۱- طراحی و اجرای آبرسانی زیر سطحی کشاورزی
۱۲- سرمایهگذاری آب(انتقال ، شیرین کردن، تسویه ، فرآوری)
۱۳- پزشک از راه دور
۱۴- صنعت نیروگاههای خانگی
۱۵- خدمات حقوقی دولت الکترونیک
۱۶- پیشخوانهای سایبری دولت
۱۷- تبلیغات شبکهای و فروش مجازی
۱۸- ناظر شبکهی مشاغل بزرگ
۱۹- خدمات GIS
۲۰- خدمات پایش و احیا محیط زیست
۲۱- صنایع و اسکان دریایی
۲۲- ساخت و تعمیر ربات
۲۳- صنایع دستی لوکس
۲۴- فرآوری میوه
۲۵- موشنگرافی و طراحی تبلیغات الکترونیک
۲۶- مشاوره مدیریت رسانهای و اقتصاد توجه
۲۷- علوم سنجش و آموزش از راه دور
و...
مخالفت دادگاه عالی آمریکا با تغییر نوشته دلار
🔹دادگاه عالی آمریکا با حذف شعار "خدا را باور داریم" از اسکناس دلار مخالفت کرد.
🔹گروههای آتئیست از مقامات قضائی آمریکا خواسته بودند تا شعار اصلی پس زمینه اسکناس دلار را حذف کنند.
🔹دادگاه عالی آمریکا علاوه بر رد این درخواست با درخواست این گروهها برای حذف این شعار از وزارت خزانهداری آمریکا نیز مخالفت کرد. / ایسنا
🔹 موسسه pew پس از یک دهه تحقیق در ۱۰۶ کشور دنیا به این نتیجه رسیده که در ۵۸ کشور تفاوتی بین اعتقادات مذهبی نسل جدید (افراد زیر ٤٠ سال) و نسل قدیم وجود ندارد، در ۴۶ کشور (اغلب توسعه یافته) اعتقادات مذهبی کاهش و در دو کشور (گرجستان و غنا) افزایش یافته است. در این تحقیق مواردی چون میزان اعتقاد به خدا، اهمیت #مذهب در زندگی و میزان حضور در عبادتگاه ها بررسی شده.
🔹طبق ادعای این موسسه #ایران در کنار اروپا، کانادا و آمریکا با کاهش اعتقادات مذهبی روبروست. به عبارتی آنها که پیش از انقلاب اسلامی به دنیا آمدند، نسبت به متولدین پس از انقلاب، مذهبی تر هستند.
تجربهٔ مژگان قاضیراد
از گذراندن دورهٔ نگارش خلاق در آمریکا
- دانشجویان موظف بودند یک ماه قبل از شروع کارگاه، بیست صفحه نثرِ ویرایششده و آماده از کارشان را برای منشیِ برنامه بفرستند.
- دانشجو باید قبل از شرکت در کارگاه، کار بقیهٔ دانشجویان گروهش را که معمولاً نُه تا ده نفر بودند، بخواند و روی نوشتۀ دیگران یک صفحۀ مدوّن نقد بنویسد. منشی برای همۀ ما راهنمایی فرستاد که نقد سازنده باید به چه شکلی انجام شود.
- هر ترم، در طول مدت اقامت دانشجویان در قرارگاه کوهستانی، چند نویسندهٔ برجسته، ویراستار یا وکیل و کارگزارِ زبردست دعوت میشدند و مهمان افتخاری برنامه بودند. این مهمانان از تازههای نشر و اتفاقاتی که در جهان نشر آمریکا میافتد، اطلاعات مفیدی به ما میدادند.
- هر دانشجو موظف بود هر پنج هفته، سی صفحه نوشتۀ تازه برای استادراهنمایش بفرستد. یک هفته بعد از هر مهلتِ تحویل، استادراهنما استنباط کلیاش دربارۀ آن سی صفحه و ویرایشِ سطربهسطر آن را برای دانشجو میفرستاد.
- در پایان دوره، باید متنی تحویل میدادیم بین ۶۰،۰۰۰ تا ۱۰۰،۰۰۰ واژه (۲۴۰ تا ۴۰۰ صفحۀ ۲۵۰واژهای).
- بعد از دو سال کار فشرده و طاقتفرسا میتوانم با اطمینان بگویم: آنچه نویسنده را نویسنده میکند، استمرار در خواندن و نوشتن است.
- بهقول استفان کینگ، نویسندۀ بزرگ آمریکایی: «اگر نویسندهای فرصتی برای خواندن نداشته باشد، حتماً فرصت و وسیلهای برای نوشتن نخواهد داشت. به همین سادگی!»
- اینکه در سال، دو تا کتاب بخوانیم یا یک داستان ۱۰هزارکلمهای بنویسیم و بخواهیم گوش دنیا را با نوشتن این ۱۰هزار کلمه پر کنیم، خودمان را و وقت و انرژیمان را به بادِ فنا دادهایم.
- در سختیِ نوشتنِ هر روز و ویراستن و خواندنِ بسیار است که نثر پخته میشود و سبکِ نویسنده شکل میگیرد.
- اگر اهمیت آنچه در این دو سال آموختهام، در یک کفۀ ترازو بگذارم، در کفۀ دیگرش حتماً نوشتنِ مدام قرار میگیرد.
✖️علیزاده، کارشناس سیاسی مقیم اروپا:
▪️درست است تولید ناخالص ملی ژاپن ده برابر ایران است اما مطمئنم ژاپنیهای بسیاری امروز حسرت ایرانیان را خوردند. ژاپنی که بعد از 75 سال هنوز در اشغال رسمی 23 پایگاه نظامی آمریکاست...
▪️ژاپنی که نه تنها هنوز جرات یککلمه نقد جنایات آمریکا در جنگ دوم جهانی یا رفتار توهین آمیز نظامیانش با مردم این کشور را ندارد بلکه مجبور شده بارها از آمریکا معذرت هم بخواهد.
▪️مطمئنم ژاپنیهای بسیاری امروز آرزو داشتند رهبر آنها هم جای پادویی و پیامرسانی برای آمریکا، میتوانست [همانند آیتالله خامنه ای] صدای استقلال ملتش بشود و ترامپ را اینگونه صریح تحقیر کند. مطمئنم ژاپنیهای بسیاری امروز آرزو کردند مثل ایرانیها به استقلال و عزت و شجاعت برسند.
▪️این سالها زیباکلامها، این واعظان بیدانش مذهب غرب-پرستی مدام با مقایسه ایران با ژاپن ما را تحقیر کردهاند. اما آنها هرگز به ما نگفتهاند ژاپن در اشغال نظامی آمریکاست. این عکس که نقشه پایگاههای نظامی حال حاضر آمریکا در ژاپن است را باید جلویشان گذاشت.
وقتی ارنست چگوارا را در پناهگاهش باکمک چوپان خبرچین دستگیر کردند، یکی از چوپان پرسید: چرا خبرچینی کردی درحالی که چگوارا برای آزادی شماها مبارزه میکرد!!؟
چوپان جواب داد که او باجنگهایش گوسفندان مرا میترساند!
بعداز مقاومت محمدکریم درمقابل فرانسویها در مصر و شکست او، قرار براعدامش شد، که ناپلئون او را فراخواند و گفت:
سخت است برایم کسی را اعدام کنم که برای آزادی وطنش مبارزه میکرد، من به تو فرصتی میدهم تا ده هزارسکه طلا بابت غرامت سربازهای کشته شده به من بدهی...
محمدکریم گفت: من اکنون این پول را ندارم اما صدهزارسکه از تاجران میخواهم، میروم تهیه میکنم و باز میگردم...
محمدکریم به مدت چندروز در بازارها با زنجیر برای تهیه پول گردانیده میشد اما هیچ تاجری حاضر به پراخت پولی جهت ازادی او نبود و حتی بعضی طلبکارانه میگفتند که با جنگهایش وضعیت اقتصادی را نابسامان کرد پس نزد ناپلئون برگشت.!!
ناپلئون به او گفت:
چاره ایی جز اعدام تو ندارم، نه بخاطر کشتن سربازهایم، بلکه بدلیل جنگیدن برای مردمی که پول را مقدم بر وطن خود میدانند.
محمد رشید میگوید:
آدم دانا که برای جامعه ای نادان مجاهدت میکند مانند کسی است که خودش را آتش میزند تا روشنایی را برای آدم نابینافراهم سازد!!
اين همان حكايت سقراط است كه ويل دورانت در پايان داستانش وقتی او را جام شوكران می دهند و می كشند، می گويد:
« بدا به حال آدمی كه بخواهد جامعه ای را پيش از آن كه موعد بيدار شدنش فرا رسيده باشد، بيداركند!!! »
زنان «سوییس» در اعتراض به نابرابری و خشونت، بصورت گسترده اعتصاب کردن و این «برابریها» رو درخواست کردن:
«برابری یعنی زندگی بدون ترس از حمله،
کارکردن بدون ترس از آزار و اذیت و تعرض
و خانه رفتن بدون ترس از مورد خشونت قرار گرفتن.
برابری یعنی احترام به جسم و زندگی ما
هدایت شده از تا انتهای افق
بلند می گفت: هیچ جا ایران نمیشه...
با خودم می گفتم: کاش صدایش را ضبط می کردم یا دقایقی با اجازه اش فیلم می گرفتم...
در فرودگاه ترکیه بودیم و منتظر اعلام سوار هواپیما شدن به سمت ایران.
بلند بلند حرف می زد و دور برداشته بود. می گفت بیش از ده سال است که در آلمان زندگی می کند و با اشتیاق دارد به ایران می آید.
روی صحبتش با دو دختر بود که نمی دانم چه گفته بودند که اینطور پاسخ می داد.
می گفت: شما فکر می کنید الان مثلا ما تو آلمان صبح تا شب داریم خوش می گذرونیم و شب ها هم میریم تو کلوپ ها و تا صبح خوش می گذرونیم... در حالی که این طور نیست...
از غربت و تنهایی و مملکت غریب که به چشم هموطن بهت نگاه نمی شه بگذریم، از اول صبح باید بزنیم بیرون که سر وقت برسیم سرکار، تا غروب کار کنیم، بعد هم به مسافت طولانی به سمت خانه. انقدر خسته ایم که وقت نداریم لبخند بزنیم و...
خیلی چیزها گفت که واقعا فکر می کنم بگویم خیلی ها باز بگویند سیاه نمایی می کنید...
خلاصه هرچند اول ناراحت بودم که چرا انقدر بلند حرف می زند و حواس ما را پرت خودش می کند، اما در آخرش خوشحال بودم که داشت روشنگری می کرد برای همان اطرافیان اندکش و ابایی نداشت که از حقیقت بگوید و نرود در ژست برخی ایرانی ها که دروغ را برای حفظ ظاهر خود انتخاب می کنند و جز حرف های غیرواقع تحویل مردم کشورشان نمی دهند.
اینکه خارج از ایران همه جا مدینه فاضله است و هیچ سختی و رنج و مشکلی هم وجود ندارد و هرکس خارج از ایران است بدون دوندگی (که گاهی بسیار بیشتر از کشورش می شود)
به زندگی با آرامش و دارای رفاه و کسب درآمد مکفی دست می یابد.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance