هدایت شده از اندیشهجویان استاد حسن عباسی
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 متهم اصلی #فتنه۸۸ کیست؟
#بازنشر
▫️اکبر هاشمی رفسنجانی، دو هفته پس از این سخنرانی از دنیا رفت.
🔸استاد حسن عباسی - مشهد، ۵ دی ۹۵
کانال رسمی اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @hasanabbasi_students
هدایت شده از کانال رسمی استاد حسن عباسی
4_5848480761082021375.mp3
1.92M
🔰ابتدا، تفکیک حق از باطل کنید؛
▫️سپس حق را معروف کنید و باطل را منکر کنید؛
▫️آنگاه امر به معروف و نهی از منکر کنید.
🔺فتنهشناسی
🔺#فتنه زمانی رخ میدهد که حق و باطل از هم شناخته نشوند..
#مسیحیان_امت_پیامبر
🔸استاد حسن عباسی - ۳ دی ۹۷
🌐 t.me/dr_abbasi/4924
کانال رسمی استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir
هدایت شده از آتش به اختیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️آیا میدانستید سران فتنه یک سال بعد از انتخابات ۸۸ حصر خانگی شدند؟
دلیل اصلی حصر سران فتنه چیست ؟!
هدایت شده از آتش به اختیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️روایت شنیدنی سردار نجات ( مقام ارشد سپاه) از عاشورای ۸۸
هدایت شده از نشریه حقیقت
🔥 گناه آتش افروزان #فتنه88 همین بود که به قانون و رأی مردم، تمکین نکردند❗️
#9دی #فتنه_گران #بصیرت #قانون
👉 @nashrieh_haghighat 🌹
هدایت شده از آیت الله لطف الله دژکام
🔰📝روزشمار یک حماسه| شما دیدید فتنه ای به وجود آمد، کارهایی شد، تلاش هایی شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی، منافقین و سلطنت طلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همهٔ این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد.مقام معظم رهبری (۱۳۸۹/۰۳/۱۴)
💥۳ روز تا حماسه مردمی یوم الله ۹ دی
🌐Emamat-Jomeh.ir
✳️به مناسبت نهم دي ماه_ روزبصيرت
🔴خاطرات کف خیابان
ستادبزن وبرقص
توی ستاد موسوی (شهرما)شبها شلوغ می کردند،من هم می خواستم ببینم اوضاع چه خبره می رفتم انجا سرمی زدم،
به انها می گفتم من هوادار موسوی هستم،
یکی دوشب انجا ساکت وارام بود،فقط بزن وبرقص بود،
اوضاع اخلاقی خیلی بی ریخت بود، ادم خجالت می کشید هفته اخر که درگیری ها شروع شد یک شب اونجا ایستاده بودم، دیدم یک پژو امد جلوستاد ایستاد خانم باحجابی بود بادخترش، شیشه ها بالا بود،یک دفعه بچه های ستاد موسوی ریختن بیرون، وشروع به فحش دادن به این خانم پژویی،
خانم راننده شیشه را داد پایین، گفت،
چرافحش می دیدید؟
رشته، کراهت داره،شما جوانید،بچه مسلمانید!
انها باز ناسزا گفتن،
درخترش هم شیشه را اورد پایین، که چیزی بگوبید،
با مشت زدن توچشمش، من دیگه حقیقا ناراحت شدم،ازکروه دررفتم،
وضارب را گرفتم ومحکم زدم،
اعضا ستاد امدن چرا می زنی؟
نکنه از انقلابی ها هستید؟
گفتم نه بابا من خودم طرف دار موسوی ام!
یک شال سبز هم بسته بودم کمرم، مال "کربلا "بود،نشانشان دادم وگفتم ببینید،ودوباره چند تا چک زدم توی گوش ضارب
انها گفتن این خانمها حقشان است،کتک بخورند!
گفتم یعنی چی حقشان هست!
مردم همه جزماهستن فرقی نمی کند
شبها اکثرا چون درگیری بود من می رفتم میدان راه اهن ومانع درگیری، می شدم،
ولی انها نمی دانستند هدف من چیست!
راوی:ن.ا.ث
کتاب خرابکار اجاره ای، ص ۱۲
🔴به مناسبت نهم دي ماه_روز بصيرت
📩خاطرات کف خیابان،
🏴عزاداران حسيني را زدند!!
روز عاشورا ، سر پل هوايي كريم خان درگيري شد . همان روز توي خيابان وليعصر ، روي پل را دود غليظي گرفته بود . اينها امدند يك بسيجي را هل دادند و از روي پل انداختند پايين!ريشش بلند بود ، از روي همان ريش شناسايي اش كردند و گفتند اين اقا بسيجيه!!
پرتش كردن پايين !
اما شديدترين درگيري ، روز عاشورا ، ساعت ده صبح بود؛ در خيابان طالقاني. ما ساعت هشت و نيم _ نه بود رسيديم تهران . با قمه امده بودند ، اتش زده بودند و شلوغ كرده بودند.تو خيابان طالقاني جلو هيئت عزاداري درگيري ايجاد كرده بودند هيئت را بهم ريختن و حسينه را اتش زدند.
همان وقت يك جمعيت هزار نفره موتوري ، از بچه هاي بسيج امدند.درگيري روز عاشورا تا ساعت چهار طول كشيد .خورده درگيري بود اما اوج درگيري ها همان صبح بود ....
ان طور كه من امار داشتم ، فقط سه تا هيئت را در تهران اتش زدن ،پرچم و اين ها كه خيلي زياد اتش زدند .
يك دسته عزاداري رفته بود وسط اغتشاش ،به اين نيت كه ما از كنارشان رد مي شويم .
اما اشوبگرها عزاداران حسيني را هم زدند!!
پ،ن_:قابل توجه برخي از عزيزان كه تحت تاثير القائات غلط دشمنان قرار گرفته و فكر مي كردند كه اينها معترض هستند و شعار راي من كو حقيقت دارد، اما غافل از اينكه دشمن فرهنگ عاشورايي را هدف گرفته است .
ايا مطالبه گر و معترض بر اعتقادات ديگران تعرض مي كند؟؟
كجاي دنيا چنين رفتاري مرسوم است؟؟
📕برگرفته از كتاب خرابكار اجاره اي.
راوي : ج ق
🔴 به مناسبت نهم دی ماه_ روز بصیرت
📩 خاطرات کف خیابان
🚩حیله پیرمرد
یک روز توی پارک بودیم پیرمردی امد یک لیوان اب به من داد وگفت:
اب بخورتشنه ای، خسته شدی!
بچه ها گفتند:نخور شاید اب مسموم باشد!
نخوردم،دو-سه دقیقه بعد همان ادم امد گفت:بیا از این طرف برو پشت خرابکارها انجا هستند،انها را (خفت کن)😊
ما امدیم پیچیدیم بریم دیدم جمعیت انبوهی ایستاده،
از حرکات این پیرمردی،فهمیدم کاسه ای زیر نیم کاسه هست،
با این حیله بچه های بسیجی رو می کشید سمت ارازل ،وتحویل انها می داد!
گفتم بلایی سرت بیارم که عبرتی برای دیگران بشه،
به قول خودت می خوای من وخفت کنی،
پشت دیوار ایستادم،
منتظر ماندم تا امد نقشه رو برای کسی دیگه اجرا کنه،
یک کابل نثارش کردم،
گفت:ای نه نه سوختم"
گفتم برو دیگه از این کارها نکن،
بعد از یک ساعت فهمیدیم همان شخص از سرکردگان اوباش هست،
وان اب هم مسموم بوده!
راوی:(ن،ا،ث)
کتاب خرابکار اجاره ای
✍اگر دین ندارید حداقل مرد باشید،
تک تیر انداز رزمنده ما بهترین شلیک موفق را رها می کند، تا تکفیری جانی اب بنوشد،
این قوم ظالم با اب رزمنده امنیت را مسموم می کند، ادعای حقوق بشر وروشنفکریشان هم گوش عالم را کر می کند،
📗برگرفته از کتاب خرابکار اجاره ای،ص،۱۱۹
🔴 به مناسبت نهم دی ماه_ روز بصیرت
📩 خاطرات کف خیابان
اول با ماشین می زدند، ،،،
روز سوم -چهارم بودکه یک کاور بسیج تنمان کردیم وبا متور گشت زدیم، اطراف میدان #انقلاب گشت می زدیم،موقع برگشت،سرپل یادگار امام ترافیک شدید شد
از ساعت ۷به بعد وقتی ادارات تعطیل می شد ترافیک هم #شدیتر می شد،مخصوصا در خیابان ازادی،،
ترافیک پل یادگارامام جوری شد که بالا اجبار از هم #جدا شدیم دست خودمان نبود،
متور ما بین ماشینها گیر افتاد،مجبور شدیم از جاهابی که خلوت تر بود برویم،من دقت می کردم پشت سرم را نگاه می کردم،
بریدگی را دور زدیم برگشتیم بیاییم خیابان #اصلی نمی دانم. چطور شد که یک پژویی امد وبه قصد زیر گرفتن زد به ما،،،
ما #افتادیم وسط اتوبان، یک لحظه چشمم سیاهی رفت دیگر جایی را ندیدم، فقط با توجه که می دانستم #اغتشاشگرها اول با ماشین یا متور به وسیله نقلیه بچه ها می زنند،بعد از رویش رد می شوند، ،هرجور بود خودم را وسط بلوار رساندم که نتوانند زیرم بگیرند،
یک لحظه به خودم امدم دیدم ضارب رفته #صدمه زیادی دیده بودم که بسیجیها امدن به دادمان رسیدن وبردن بهداری،،
ان شب مجبور شدم برم خانه،
با توجه به درد پا وصدمه زیاد، یک روز درمیان می امدم مبارزه با اختشاشگر ها
#دردناکترین موضوع این بود که یکی ازبچه های بسیج که صدمه زیادی دیده بود با امبولانس می بردند بیمارستان،
اغتشاشگرها امبولانس را گرفتند، #بسیجی را بیرون کشیدند وطوری زدند که به #شهادت رسید 🌹
توی روزنامه های ان روزها نوشتن که انگشتان، بینی، بسیجی را پاره کرده بودندوخیلی از #جنایات دیگر
🎤راوی:-م.د
📕برگرفته از کتاب خرابکار اجاره ای،ص،۱۱۹
🔴 به مناسبت نهم دی ماه_ روز بصیرت
📩 خاطرات کف خیابان
کاورت رادر بیار....
#قسمت 1⃣
یک مقدار که رفتیم جلو خیابان حبیب اللهی دوراهی می شد،
سردوراهی رو بسته بودند، همانجا یک #سنگ خورد توی پام از سنگهای پله ای،!
تو فاصله نیم ساعت اصلا پام دراختیار خودم نبود،
خیلی فشار اوردن به ما به طوری که می خواستیم عقب نشینی کنیم،
اما اگر #عقب نشینی می کردیم، بچه هایی که سر ان خیابان رابسته بودند #گیر می افتادند،چون پشتشان به ما بود،
طوری #فاصله کم شد که دیگه درگیری تن به تن شد،
من همان لحظه #شیشه کلاهم را دادم بالا که بگم بیاین عقب،
#سنگی زدن توی صورتم سرم از شدت ضربه سنگ برگشت عقب،
جوری که از زیر کلاه ولباس #خون پاشید بیرون!
یکی از بسیجیها دست انداخت گردنم وکشید عقب،
فرستادن #بهداری مقداد،
انجا یکی از جانبازان شیمیایی جنگ هم بستری بود
از دست اغتشاشگرها گاز اشگ اور خورده بود وبدتر شده بود،
رنگش #کبود وزیر اکسیژن بود ،یکی دیگه از بچه ها هم #اسید پاشیده بودن روش انهم انجا بود
به هر حال لبم چنان پاره شده بود که دندانهام پیدا بود
دکتر بخیه کرد،ولی به خاطر #خونریزی دماغم گفت باید منتقل بشی،،،
#ادامه دارد،،⏪
🎤راوی:م-ح
📒برگرفته از کتاب خرابکار اجاره ای،ص،۱۱۹