#نماد_های_تفکر_معاویه_و_خوارج_در_نظام_جمهوری_اسلامی
♦️مخالفین علی بن ابی طالب(علیه السلام) را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
1⃣ معاویه و همفکران او(قاسطین)
این گروه تفریطی،مدل حکومتی«جمهوری مسلمانان» را پذیرفته اند.بر اساس نظر آنان،قوانین اجتماعی اسلام در حکومتی که به نام دین تشکیل شده است،به تناسب اراده ی جمهور،قابل تغییر هستند.به عبارت ساده تر در جمهوری مسلمانان،هیئت حاکمه به جای آنکه قوانین اجتماعی اسلام و نظر خدا را به رسمیت بشناسند،در وضع قوانین اولویت را به خواست مردم می دهند.تقدم جمهوریت بر اسلامیت و کنار گذاشتن قوانین شرعی در صورت تزاحم با رأی جمهور،عصاره ی تفکرات طرفداران این نوع حکومت است.طبق این تفکر، حوزه ی دخالت دین در زندگی اجتماعی مردم کاملا محدود می شود و فقط #احکام_فردی به عنوان تنها نشانه ی اسلامیت نظام از تصرف و دستبرد حکومت مصون می ماند!به بیان دیگر اعطای مجوزهای قانونی در جمهوری مسلمانان،طبق درخواست مردم(حتی اگر درخواست کنندگان در اقلیت محض باشند همچون #همجنس_بازان!)صادر می شود نه مبتنی بر قوانین خدا. آنچه امروزه تحت عنوان جمهوری اسلامی در امثال ترکیه و عراق مشاهده می شود و #اصلاح_طلبان در ایران نیز در پی تحقق آن هستند از همین سنخ است. نظریه پردازان اصلاح طلب بدون استثنا از دنبال کنندگان خط فکری معاویه و تابع مکتب به شمار می روند،از جمله:
✡محسن کدیور:
* امروز #خدا در جامعه هیچ کاره است همه کاره مردم اند.*( دانشگاه تهران ۷۹)
✡محمد خاتمی(رئیس جمهور اسبق):
⭕️ *به قرآن نمی شود استناد کرد، چرا که احکام آن متناسب با #زندگی_قبیله ای است. *.(کیهان ۱۲/۶/۸۷)(ماهنامه کیان بهمن ۷۷)
⭕️*اگر دین در برابر آزادی قرار گیرد این #دین است که باید محدود شود نه آزادی.* (دانشگاه تهران ۲/۳/۸۷)
⭕️*مشکل این نیست که #زنان چگونه #لباس بپوشند،مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه های مختلف حضور داشته باشند.*
(همبستگی ۱۶/۸/ ۷۹)
✡سعید حجاریان :
*#همجنس_بازی در کشور ما باید آزاد باشد!*(روزنامه صبح امروز)
✡محمدجعفر هرندی:
*حذف #صحنه_های_جنسی و #مشروب_خواری از فیلم ها، هیچ مستند شرعی ندارد؛* (هفته نامه آبان، ۹/۱۱/۷۸)
همچنان که ملاحظه می شود این گروه معتقدند در جمهوری اسلامی باید مجوز #شراب_فروشی #فساد_جنسی #همجنس_بازی و ...صادر گردد.
2⃣.خوارج (مارقین )
این عده مدل حکومتی «اسلام منهای جمهوریت» را قبول دارند.
خوارج نماد #تحقیق_گریزی ، #تقلید_ستیزی،نصیحت ناپذیری، #اکتفا_به_ظواهر ،#فقدان_تحلیل ،سطحی نگری و در نتیجه مقید به عمل و اتخاذ موضع بر اساس #علم_ناقص و عقل خطاپذیر خویش در موضوعات گوناگون سیاسی -اجتماعی هستند .
علت اقدامات جماعت افراطی - تکفیری خوارج برای براندازی و #کودتا علیه حکومت علی بن ابی طالب آن بود، که خارج شدگان از دین، بر عکس قاسطین،اساسا #جمهوریت را در کنار #اسلامیت نظام قبول نداشتند! این افراد خشک مغز، انعطاف حاکمیت اسلامی را حتی در نحوه ی اجرای احکام و کیفیت اداره ی امور مردم (امر الناس)بر نمی تافتند.خوارج گرچه در ابتدا به دلیل پیش بینی غلط درباره ی نتیجه ی اعطای #حکمیت به ابوموسی اشعری و #مذاکره با معاویه ،خود نیز در شمار تحمیل کنندگان حکمیت بر امام بودند، اما پس از شکست جریان حکمیت ، آن حضرت را به دلیل انعطاف در مقابل اکثریت و احترام به رأی جمهور در اجرا(و نه در تغییر قوانین اسلامی )به سازشکاری و بی کفایتی متهم نمودند و در نهایت با سر دادن شعار (ان الحکم الا لله:حاکمیت و حکومت فقط ازآن خداست)، از اساس مشروعیت حکومت و حاکمیت منصوبین از جانب خدا بر مردم را منکر و با حضرت علی علیه السلام وارد جنگ شدند.
✅اما در این بین، نظریه ی #اسلام_ناب که از افراط مارقین و تفریط قاسطین مصون است،همان مدل حکومتی «جمهوری اسلامی» است. بر اساس این مدل، گرچه در #بعد_اجتماعی، اسلامیت نظام (امر الله)بر جمهوریت آن تقدم دارد و این موضوع مسامحه بردار نیست،اما در عین حال، افراد جامعه به خاطر تخطی از احکام و قوانین فردی اسلام،تا زمانی که تخلفات آنان #انعکاس_اجتماعی نداشته و در محاکم قضایی #شهادت_شهود به آن تعلق نگرفته باشد،مورد تعقیب قرار نمی گیرند .گناه #شراب_خواری، #بی_حجابی در مقابل نامحرمان، #زنا ،همجنس بازی و ...مادامی که از چارچوب #زندگی_خصوصی فراتر نرود،گرچه نامشروع است،اما جرم قابل پیگرد تلقی نمی شود و مجازاتی از سوی حکومت ندارد. به بیان دیگر جمهوری اسلامی،حکومتی است که#مجوز_قانونی برای ارتکاب خلاف شریعت و نقض قوانین خدا در سطح اجتماع صادر نمی کند.در نتیجه بی حجابی،تولید مشروبات الکلی،تأسیس #کاباره و #دیسکو و ... - حتی اگر مورد در خواست اکثریت باشد - به رسمیت شناخته نمی شود.البته التزام به قانون و صیانت از حدود شریعت اسلامی منافاتی با آسان گیری در نحوه ی اجرا،انعطاف در #مدیریت و مدارا با مردم ندارد .
✍مدافعان حریم ولایت
♻️ چهارگونه ولایتمداری از صفین تا امروز
کدامگونه به بسط ید ولی کمک میکند؟
🔰 زمانی که پیروزی سپاه اسلام بر معاویه نزدیک بود عمروعاص نیرنگباز پیشنهاد سازش و #حکمیت داد. جهل حاکم بر سپاه حضرت علی(ع) ابتدا مذاکره و سپس فرستادن اشعث به جای مالک را به ایشان تحمیل کرد. روایت رفتار سپاهیان حضرت در آن زمان و پس از آن، چهارگونه #ولایتمداری را نشان میدهد:
1⃣ گروه اول/ ولایتمداری منافقانه
این گروه مثل اشعث، با #ولایتمداری_منافقانه با امید به دشمن و تذبذب در اطاعت از ولی، دنبال ظاهرسازی و گرفتن موافقت رهبر جامعه با نظرات خود بودند. اینها در دفاع از جایگاه ولی ثابت قدم نبودند و در سوابقشان گاه پیوستن به معاویه و گاه رشادت در سپاه حضرت بود. با سادهلوحی در لحظات حساس وا میدادند و بهدنبال همراه کردن ولی با نظرات خود بودند نه همراه شدن با ولی!
این جماعت با وعدههایی نظیر اتمام جنگ، مردم را تحریک و مسیر مدنظرشان را به حضرت تحمیل و در عمل دست ایشان را بسته و پازل دشمن را تکمیل میکردند؛ خیلیها از این جمع بعدا به معاویه پیوستند!
امثال اینها در زمان ما گفتند باید با کدخدا بست و با سادهلوحی دنبال توافق با آمریکا بودند و با تبلیغ و وعده پوچ بهبود اقتصاد، مسیر سازش و #مذاکره را تحمیل کردند.
2⃣ گروه دوم/ ولایتمداری طلبکارانه
این گروه مثل خوارج قبل از شکستن بیعت، #ولایتمداری_طلبکارانه داشتند. اینها نه تنها علیه جریان اشعث افشاگری نمیکردند بلکه زمینهساز آنها بودند و خود مسیر سازش را به حضرت پیشنهاد میدادند اما پس از حکمیت و گول خوردن اشعث از عمروعاص، تغییر موضع داده و بابت کوتاهیشان از حضرت طلبکار هم شدند که ما نمیدانستیم، تو چرا جلوی ما را نگرفتی و حضرت را تکفیر کردند!
خوارج زمان ما هم وقتی در قدرت بودند، با رها کردن کشور و حاشیهسازی، زمینه حضور وادادهها در قدرت شدند و درحالیکه خود دنبال شکستن قبح مذاکره با آمریکا بودند و در ایام انعقاد برجام مهر سکوت بر لب داشتند پس از روشن شدن ابعاد این خیانتنامه، وقیحانه آنرا پروژه رهبر انقلاب خواندند!
خوارج فعلی در حالی به استناد سوابق خود دنبال سهمند و خود را درون انقلاب تصور میکنند که یادشان رفته خوارج صدر اسلام در ماه صفر ۳۷ ه.ق در جنگ صفین کنار حضرت بودند و ماه صفر ۳۸ ه.ق در نهروان مقابل حضرت قرار گرفتند؛ یعنی تنها یک سال فاصله از حق محض تا #باطل_محض!
3⃣ گروه سوم/ ولایتمداری عافیتطلبانه
این گروه دنبال #ولایتمداری_عافیتطلبانه بودند و خود را دنبالهروی ولی و رهبر معرفی کرده و ولایتبسندگی را ترویج میکردند و همه چیز را به شخص ولی ارجاع میدادند؛ اگر اشعث از حکمیت یا عمار از مقاومت میگفت، به حضرت ارجاع میدادند؛ دنبال تحلیل نبودند ولی به اسم اطاعت، عقل را کنار گذاشتند و در عمل سر بار حضرت شدند؛ اینها عمدتا از ولایت حضرت خارج نشدند اما توجیهگر مسیر اشعثها شده و مقهور تبلیغات آنها بودند و آن را مصلحت میخواندند!
در جامعه امروز ما هم این مدل بشدت ترویج میشود و بعضی از خطبا و تریبون داران خواسته یا ناخواسته بجای اینکه خود را سپر بلای ولی جامعه کنند؛ پشت رهبری پنهان میشوند؛ در منابر به تکرار جملات رهبری اکتفا کرده و هیچ هزینهای برای جریان انقلابی پرداخت نمیکنند. در سالهای اخیر جزء ساکتین بزنگاهها بودهاند اما در زمان انتخاباتها دائما برای کسب رای، از رهبری مایه میگذارند اما در بزنگاهها که باید هزینه بدهند، بنام #مصلحت، مسیر خائنانه وادادهها را تأیید، تصویب و تکمیل میکنند.
4⃣ گروه چهارم/ ولایتمداری روشنگرانه
این گروه اما مثل عمار و مالک، دنبال #ولایتمداری_روشنگرانه هستند. این بزرگان، عمق نظرات حضرت را درک کرده و با روشنگری دنبال جلوگیری از پذیرش حکمیت و فرستادن اشعث برای مذاکره بودند؛ امثال مالک پس از جنگ، ضمن اطاعت از حضرت در اجرای نتیجه حکمیت، وقوع آن را نتیجه کمکاری خود دانستند و تماما خود را وقف روشنگری موانع حضرت در تحقق کامل حکومت اسلام کردند و مردم را برای انتخاب مسیر مدنظر ولی تشویق و آنچه حضرت در مقام امام در بیان و عملش معذوریت داشت، این بزرگواران شرح دادند و به دنبال #بسط_ید ولی بودند تا عدالت و حقوق مردم احیا شود و البته در این راه هزینه بسیاری دادهاند.
فریاد "این عمار" حضرت امام علی(ع) قبل از شهادت که با یادآوری صفین به زبان آوردند و تکرار آن عبارت در زمان فعلی توسط امام خامنهای در فتنهها، نشانگر آنست که اولا چگونه در لحظات تاریخی، ولایتمداری عافیتطلبانه، طلبکارانه و منافقانه بهم میرسد و در مقابل ولایتمداری روشنگرانه قد علم میکند. ثانیا تنها راه یاری کردن امام زمانه، ولایتمداری روشنگرانه است و سایر ولایتمداریها تنها تکمیل #پازل_دشمن است.