eitaa logo
یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
3.5هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
966 ویدیو
86 فایل
[🔰کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای‌عملیات‌والفجر۸] به بزرگترین‌گلزارشهدای‌آبی‌دنیا‌خوش‌آمدید 🌍خوزستان_آبادان_اروندکِنار 🔻زیرنظرمدیریت‌یادمان‌ جهت ارتباط : @Yadman_arvand_1364 ناشناس: https://daigo.ir/secret/683750388
مشاهده در ایتا
دانلود
『🔰گزارش_تصویری..؛ 』 ✨اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ... ؛ ...(:📿🤲 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『🔰گزارش_تصویری..؛ 』 ✨اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ... ؛ ...(:📿🤲 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『🔰گزارش_تصویری..؛ 』 ✨اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ... ؛ ...(:📿🤲 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『🔰گزارش_تصویری..؛ 』 ✨اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ... ؛ ...(:📿🤲 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
"🌹❤️"
『 خاطرات‌شهدا..؛ 』 •سهم من از عملیات...• دشمن بدون هدف به روی اروند آتش می‌گشود. شلیک پراکنده و نامنظم دشمن نشان می‌داد که آخرین رمق هایشان را برای جلوگیری از سقوط فاو به کار بسته‌اند. اغلب تیرهای آنها به کسی اصابت نمی‌کرد. بچه ها سالم و سرحال ها به اسکله می رسیدند. از شانس بد ما در چند متری ساحل، باک قایق‌مان مورد اصابت گلوله‌ای قرار گرفت. قایق داشت می سوخت و ما باید هرچه زودتر خود را نجات می دادیم. در همین هنگام دو گلوله به پشتم خورد. تا بجنبم نارنجکی در کنارم منفجر شد و ترکش‌های آن مرا بی نصیب نگذاشت. بدنم را خون فرا گرفت. از درد به خودم می‌پیچیدم. به هر مشقتی بود خودم را به ساحل رساندم و روی اسکله ولو شدم. باید منتظر می ماندم تا بچه‌های امدادگر به سراغم بیایند. همه اش نگران بودم و غصه می‌ خوردم که چرا نتوانسته‌ام در این عملیات نقشی داشته باشم. در همین فکر بودم که بچه های موج سوم هم از راه رسیدند. آنها رزمندگان گردان مالک اشتر بودند. آن شب خیلی تاریک بود. چیزی هم روی زمین قابل رویت نبود. بچه های مالک با شور و هیجان قایق پیاده می‌شدند تا هرچه زودتر وارد عملیات شوند. هر کی از قایق بیرون می پرید، ناخواسته پا روی کمر زخمی من می‌گذاشت و به سرعت رد می‌شد. هر چه آه و ناله کرم: [اخوی... برادر من... یواش تر... آخ... مُردم...] هیچ فایده‌ای نداشت. از حال خودم خنده ام گرفته بود. صبح که برای مداوا به عقب منتقل می شدم پیش خودم می‌گفتم سهم من از عملیات، لگدهای بی‌وقفه‌ی رزمندگان اسلام بود...! این هم جای شکر داشت. •راوی_سید حبیب الله حسینی• ؛ ...(:🖤📻 ۸ 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『 خاطرات‌شهدا..؛ 』 •اتش اذان...!• پایگاه دشمن تقریباً در محاصره‌ی ما قرار داشت. اما آتش آن ها به قدری سنگین بود که نمی توانستیم آن‌جا را تصرف کنیم. کار، گره خورده بود. فکری به ذهنمان رسید و آن هم اذان دسته جمعی بود. برای تقویت روحیه‌ی بچه ها و تضعیف روحیه دشمن، همه با هم روی خاکریز رفتیم و اذان گفتیم. اذان ۳۰۰ نفره ما، آتش سنگین دشمن را خاموش کرد و عراقی‌ها از ترس به داخل سنگر هایشان پناه بردند. آخرش همین اذان گفتن گره کار را باز کرد. •راوی_سید مجید کریمی فارسی• ؛ ...(:🖤📻 ۸ 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『 🏴۸شوال..؛ 』 هشتم شوال سالروز تخریب بارگاه ملکوتی و متبرک ائمه بقیع توسط وهابیت،‌روز عزا و حزن شیعیان می باشد. ؛ ...):🖤🖇 🌴🌊| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/BoXyJK7pp4vC8aDLs48rkU
『 خاطرات‌شهدا..؛ 』 •دین در عمل...• در کنار بچه‌های بسیج، طلبه ها و روحانیون بزرگواری هم در گردان‌ها حضور داشتند. اگرچه وظیفه اصلی آنها کار فرهنگی و پرورش معنوی نیروهای رزمنده بود ولی عشق به جهاد و شهادت باعث شده بود که آن‌ها در همه میادین، حضوری چشمگیر داشته باشند. با چشم خود، روحانیونی را دیده بودم که لباس‌های بچه‌ها را می شستند، برای آنها آب و غذا می بردند به مجروحین رسیدگی می کردند و‌. در شب عملیات بچه های طلبه هم بیکار نبودند. یکی سنگ می‌ساخت، یکی هم با تیربار، دشمن را هدف می گرفت. طلبه‌ای را دیدم که تا زیر خاک ریز دشمن رفت و نارنجک انداخت. روحانی پرشوری پشت لودر نشست و مقابل آتش مستقیم دشمن، برای بچه ها خاکریز ساخت. آنها می خواستند مصداق این حدیث‌شریف باشند: [ کُونُوا دُعاهَ الناس بغیر السِنتکُم ] (مردم را به راه حق دعوت کنید نه با زبان های خود.) •راوی_برادر جعفری• ؛ ...(:🖤📻 ۸ 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『 خاطرات‌شهدا..؛ 』 اسارت با عزت...!• عراقی ها مقری داشتند در خارج از شهر فاو که حدوداً یک کیلومتر از شهر فاصله داشت. آنجا را که تصرف کردیم از طریق بی سیم های شان فهمیدیم که فرماندهان عراقی هنوز از حمله ما باخبر نشدند. چند نفری از بچه ها که عربی را دست و پا شکسته صحبت می‌کردند زود دست به کار شدند و لباس دژبانی های عراقی را پوشیدند و خیلی عادی شروع کردند به ایست و بازرسی. فرمانده هان و نیروهای عراقی که از راه می‌رسیدند، دژبان ها با کمال احترام از آنها می خواستند که از خودروهای شان پیاده شوند. عراقی‌ها با خیال آسوده عرض ماشین پیاده می‌شدند. چند قدمی که می آمدند تازه می‌فهمیدند اوضاع غیر عادی است که دیگر خیلی دیر شده بود. بچه ها هم با عزت و احترام آن هارا به عقب منتقل می‌کردند! •راوی_علی اکبر محمد علی تبار• ؛ ...(:🖤📻 ۸ 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『 مفتخریم‌به‌خدمت..؛ 』 حضور حجه الاسلام و المسلمین هاشمی نمایندگی ولی فقیه در منطقه سوم نیروی دریایی سپاه. ؛ ...(:⛏🗺 🌴🌊| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/BoXyJK7pp4vC8aDLs48rkU
『 مفتخریم‌به‌خدمت..؛ 』 تهیه و جانمایی منبع های ۱۰ هزار لیتری به یادمان شهدای عملیات والفجر هشت اروندکنار. ؛ ...(:⛏🗺 🌴🌊| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/BoXyJK7pp4vC8aDLs48rkU
『 مفتخریم‌به‌خدمت..؛ 』 جابجایی دیوارهای بتنی به پارکینگ یادمان شهدای عملیات والفجر هشت جهت فضاسازی. ؛ ...(:⛏🗺 🌴🌊| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/BoXyJK7pp4vC8aDLs48rkU
『 مفتخریم‌به‌خدمت..؛ 』 تکمیل سفید کاری نماز خانه یادمان شهدای عملیات والفجر هشت. ؛ ...(:⛏🗺 🌴🌊| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/BoXyJK7pp4vC8aDLs48rkU
『 مفتخریم‌به‌خدمت..؛ 』 تکمیل ساختمان خادمین غیر بومی در یادمان شهدای عملیات والفجر هشت ؛ ...(:⛏🗺 🌴🌊| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/BoXyJK7pp4vC8aDLs48rkU
『 مفتخریم‌به‌خدمت..؛ 』 کار در یادمان شب و روز نمی شناسد گود برداری جهت ایجاد اسکله شناور ؛ ...(:⛏🗺 🌴🌊| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/BoXyJK7pp4vC8aDLs48rkU
『 مفتخریم‌به‌خدمت..؛ 』 شستشوی سردخانه و قفسه بندی آن ؛ ...(:⛏🗺 🌴🌊| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/BoXyJK7pp4vC8aDLs48rkU
『 خاطرات‌شهدا..؛ 』 •بیچاره‌ سرباز‌های عراقی.‌..!• خط آرام بود اما هر چند دقیقه، صدای رگبار از خطوط دشمن به گوش می رسید. برای ما سوال ایجاد شده بود آن‌ها به کدام طرف تیراندازی می کنند. قسمت ماک گلوله‌ی نمی‌آمد. بچه ها هم که جلوتر از این نرفته بودند. البته حدس هایی زده بودیم اما وقتی بی سیم عراقی ها را شنود کردیم، به یقین رسیدیم. بیچاره سرباز های عراقی!کلی زور زدند تا خودشان را از مهلکه نجات دهند ولی نمی‌دانستند آن طرف، جوخه‌های اعدام بعثی‌ها، انتظارشان را می‌کشد. •راوی_برادر تقوا زاده• ؛ ...(:🖤📻 ۸ 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『خرمشهر..؛ 』 🔻مسجد جامع خرمشهر قلب شهر بود که می تپید. مادری بود که فرزندان خویش را زیر بال و پر گرفته بود. “مسجد جامع همه خرمشهر بود” 🔅 "سوم خرداد سالروز آزاد سازی خرمشهر و روز مقاومت و ایثار گرامی باد" ؛ ...(:🇮🇷💪 را کرد. 🌊🌴| @vaalfajr8_ir https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv