eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
4.2هزار ویدیو
124 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 💠سردار شهید مدافع حرم مهدی قره محمدی متولد سال 1358📆 و اصالتاً اهل شهر و از "تکاوران" یگان صابرین نیروی زمینی پاسداران انقلاب اسلامی بود که داوطلبانه عازم سوریه شد. 💠او درحالی که یکی از محورهای عملیاتی را برعهده داشت، در حین پاکسازی مناطق از لوث تروریست‌ های تکفیری👹 در شهر به فیض شهادت🌷 نائل شد.   🔻مریم تاتار همسر سردار شهید مدافع حرم مهدی قره محمدی 🔰ما با هم 13سال زندگی مشترک💞 داشتیم، او از همان روز اول ازدواج شرایط کاری اش را برای من گفت.  او می‌گفت من عشق است و با عشق♥️ وارد این کار شدم و شما باید در این دوام بیاوری.  🔰کار من دوری از خانواده، ماموریت، مجروحیت و دارد. اگر شما می توانید بسم الله. من هم شرایط را پذیرفتم✅ و هیچ گاه از این انتخاب نیستم❌ 🔰 با تمام وجود خودش را وقف ما می کرد و به هیچ وجه یکبار از آپ دروغ نشنیدم⛔️ خیلی به حساس بود و هر دینی که به گردن داشت را ادا می‌کرد👌  او خیلی منظم و بود و تمام کارهایش روی اصول و برنامه ریزی و نظم بود. 🔰از همان ابتدای زندگی به من می‌گفت که «نباید شما به من باشی و باید بگونه ای زندگی کنی که گویا من اصلا من وجود ندارم🚷 شما باید خود را برای روزی آماده کنی که من و برنگشتم». 🔰می‌گفت: شما الآن مدیر خانه هستی و اگر من نبودم، باید خانه شوی و نباید این ستون از بین برود و باید بچه ها👥 به گونه ای بزرگ شوند که قوی و باشند. 🔰ما سه فرزند به نام های فاطمه 10 ساله، زهرای 5 ساله و محمد جواد 1 ساله داریم. به فاطمه خانم  می‌گفت «مادر بابا»😍 چون که مادرش در شهر دیگری زندگی می‌کرد و می‌گفت تو جای هستی.  به زهرا می‌گفت «پرنسس بابا». 🔰مهدی خیلی آنها را دوست داشت💖 و می‌گفت: دختر باید حتما داشته باشد. می گفت «نام فاطمه و زهرا را برای شما گذاشتم تا   حضرت فاطمه(س)♥️ باشد». @Vajebefaramushshode
🔺 شیطان به گفت: "می خواهم تو را نصیحت کنم"! 🔺 حضرت یحیی فرمود: "من میل ندارم ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند؟" 🔺 شیطان گفت: "‌مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند: 1️⃣ عده ای مانند شما معصومند، که از آنها مأیوسیم و می دانیم که ما در آنها اثر نمی کند. 2️⃣ دسته ای هم بر عکس، در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم. 3️⃣ دسته ای هم هستند که از دست آنها می بریم؛ زیرا می خورند؛ ولی سپس از کردۀ خود می شوند و می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. بار دیگری که نزدیک است که موفق شویم؛ دوباره به یاد می افتند و از چنگال ما می کنند. ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم. 📚منبع: کشکول ممتاز، صفحه 426، نوشته محمدمهدی تاج لنگرودی 🔰 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: 🌿 "لَلّهُ أفْرَحُ بتَوبةِ عبدِهِ مِن العَقيمِ الوالِدِ، ومِن الضّـالِّ الواجِدِ ، ومِن الظّمآنِ الوارِدِ". 🌿 " عزوجل بيشتر از نازايى كه صاحبِ فرزند شود و يا گم كرده اى كه گم شده اش را بيابد و تشنه اى كه بر آب وارد شود، از بنده اش مى شود". 📚منبع: كنز العمّال، ج 4، ص 205، ح 10165 @Vajebefaramushshode
زيبای يك رزمنده برای نسل های بعد؛ 💢ما می خواستیم محکوم تاریخ نشویم و نسل بعد ما را نداند و جنگ آمد ... میدانی چه میگویم؟؟ آری جنگ آمد. ما به دنبال جنگ نرفته بودیم🚫 او آمد 🔰تعدادی از ما تحت امر امام و ولی مان جنگیدیم👊 شدیم. عده ای رنگ رزمنده گرفتند. عده ای نیز رنگ رزمندگی به خود پاشیدند و تعدادی نیز رنگ جبهه را ندیدند و جنگ شدند. عده ای . عده ای . اما یا ز برتن یا داغ بر دل و عده ای نیز داغ بر پیشانی زدند. ↫عده ای ↫عده ای مظلوم ↫عده ای مغموم ↫وعده ای نیز مذموم 💢تعدادی آمده بودند تا بروند. قرار را بر گذاشته بودند. عده ای نیز آمده بودند تا بمانند. چاره ای نبود. شهیدی گفته بود: "از یک طرف باید بمیریم تا آینده شهید🌷 نشود و از طرفی باید شویم تا آینده زنده بماند. 🔰عده ای آمده بودند تا از خود بکشند. عده ای تا حساب های خود را تسویه کنند. عده ای آمده بودند تا آدم حسابی شوند👌 عده ای نیز حساب باز کردند. عده ای نیز آمده بودند تا حسابی آدم شوند. عده ای آمدند تا بی پیکر شوند ... عده ای نیز تراش عده ای نیز پیکره ی یک "بت" عده ای ویلچری♿️ تعدادی ویلایی عده ای حاضر✌️ تعدادی ناظر قومی نیز 💥واما.. 💢دیوانگی ما با جنگ مصادف شد. در ما میل به زیستن زنده بود. حس عاشقی و معشوقی نیز جریان داشت. اما جنگ آمده بود. چه باید میکردیم؟ آیا جز جنگیدن چاره ای داشتیم⁉️ ما هم آینده را برای خود ترسیم کرده بودیم. اما نزدیکتر از دور بود. 🔰جنگ بود. باید این نزدیک را پاسخ میدادیم و نزدیکمان دور شد و دور و دور و دور به ساعات ۸ سال باید میرفتیم به دنبال این . مگر چاره ای جز جنگیدن داشتیم❓ 💢برای ما هم عزیز بود. از توپ وتفنگ و ترکش💥 میترسیدیم. باید جرأت می یافتیم. عشق و عاشقی و معشوقه را به امید از تمامی عاشقان ومعشوقانی مانند شما رها کردیم ...و رفتیم ...چه باید میکردیم؟ 🔰ما بدنبال شدن نرفتیم🚷 خواستیم محکوم تاریخ آینده نشویم. خواستیم فردا از نگاه تیز و شماتت بار شما فرار نکنیم. ما خونخواری نیاموخته بودیم. باور کن از رنگ خون میترسیدیم. اما به رفتیم. خونخواهی سرهای به ناحق بریده شده. مگر چه باید میکردیم؟؟؟ 💢از جنگ به بعد شکل عاشقی مانیز تغییر کرد. ما با دلتنگی و دلبستگی به محبوبه های شب♥️محبوبه های شب عملیات. محبوبه های جا مانده در ارتفاعات میمک، قلاویزان "ماووت" و جاماندگان در زیر خاک ریزهای و رفیقان رفته تا دهانه ی خلیج و نبرد های نابرابر جبهه ها 🔰باور کنید قطار قطار رفتیم👥 واگن واگن برگشتیم جوان رفتیم پیر پیر برگشتیم راست راست رفتیم شکسته شکسته🥀 بر گشتیم گروه گروه رفتیم، دسته دسته برگشتیم دسته دسته رفتیم، برگشتیم 💥اما 💢آری من و تو حق داریم همدیگر را نشناسیم. از دو نسل دوستان ما آنسوی دردها ورنج ها به ساحل و ما این سمت چشم دوخته به افق های نامعلوم😭 🔰راستی اگر نمیرفتیم چه میکردیم⁉️ باور کنید ما هم دل داشتیم😢 ↵با دل رفتیم، بیدل برگشتیم ↵با رفتیم، با بار بر گشتیم ↵با پا👣 رفتیم، بی پا برگشتیم ↵با عزم رفتیم، با زخم💔 برگشتیم ↵پر شور رفتیم، برگشتیم ⇜ما پریشانیم ...اما نه ⇜شکسته ایم ... اما نشسته نه❌ ⇜دلخسته ایم ...اما دست بسته نه 💢ما همان پیاده ایم. سواری نیاموخته ایم. سوای شما نیز نیستیم✘ ما همان دیروزی هستیم. تعداد ما میدانید در ۸سال چه تعداد بود؟ ۳ونیم درصد از جمعیت . اما مردم تنهایمان نگذاشتند. 🔰آری همه ی ما ۸ سال بودیم، با هم در کنار هم. هم بودی. آری همه بودند. نگاه محبت آمیز آن دوران به ما؛ هدایای مادران و پدران شما به جبهه♥️ گذشتن از شام شب و هدیه به جبهه. گذشتن از فرزند و اعزام فرزند دیگر. بمباران. تشییع رفیقان ما. دیدار وعیادت و دلجویی از جانبازان ما. 💢آری مردم بودند... ایستادند، مقاومت کردند👊 تلخی چشیدند اما به رخ ما نکشیدند. ما هنوز لقمه های سفره های شما هستیم که بیدریغ به سنگر های ماهدیه کردید. 🔰ما هنوز به آنسو و این سو بدهکاریم. طلبی نداریم❌ اما بدانید... قرار "دیروز" آنچنان بود. از امروز شرمنده ایم. ما غارت را آموزش ندیده بودیم. را تجربه کردیم. از امروز 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
☘چه بگویم برای تویی که نیستی و نبودی؟ برای تویی که می توانستی باشی اما خودت خواستی تا مثل سایه باشی، هم باشی و هم نباشی! 🍀چقدر وصف تو سخت است. هرکلمه ای که میگویم لحظه ای بعد میشوم. تو نه تنها بودی بلکه هستی! تو مثل سایه هم نبودی چرا که عالمی زیر سایه ات بود و هست، نشان به آن نشان که زیر سایه ات پرورش یافت که علم توی دستانش سایه به هستی انداخته است! 🍀درمانده ام که در وصف تو چه بگویم. فقط و فقط میتوانم چیزی بگویم که در فهمش کاملا درمانده ام. 🍀تو آن بزرگترینی هستی که بزرگیت را از کوچکی در مقابل خدا سلام الله علیها یافتی! 🍀تو آن سایه بخش ترینی هستی که این خصلت را از ماندن زیر سایه سلام الله علیه به دست آوردی! 🍀تو آن هست ترینی هستی که از نیست ترین های درگاه هستی مطلق جل و اعلا بودی و هستی که ویبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام. 🍀تو مولا، کنیز فرزندان بودی و مادرِ پدرِفضل شدی تاهمه دخیل بر تو باشیم و تو ولی نعمت ما. تو را نمیدانم چه بگویم؟ 🍀حیف که نمیپسندیدی در حضور فرزندان فاطمه سلام الله علیها، فاطمه خطابت کنیم، پس در کمال استیصال از وصف تو می گویم: ام البنین است! همین! 🍀سلام و درود خدای عزیزش بر و جسم طاهرش. 🖤به مناسبت سالروز وفات ام البنین سلام الله علیها 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode