فهم حسابداری از حکمرانی به قدری مضحک است که یارانه نان در کشور به عنوان «زیان» مطرح میگردد! آنقدر مضحک که بنویسید زیان پدر برای خرید پوشک فرزند یا زیان مادر در پخت غذا برای خانواده یا زیان فرزند در کمک به انجام کارهای خانه!! یا مثلا بنویسید زیان چندصدهزار میلیاردتومانی دولت در حقوق و دستمزد کارکنان! یا زیان چندصدهزار میلیارد تومانی دولت در درمان مردم! یا زیان چندصدهزار میلیارد تومانی دولت در آموزش کودکان! این فهم ناقص و مخرب بلای خانمان‌سوز اقتصاد ایران است که در کلیدواژه #ناترازی به عنوان اسم رمز بحران خود را نشان میدهد و از ماجرای سن بازنشستگی تا عدم افزایش حقوق تا گرانی بنزین همه از این فهم ناقص آب میخورد..

کاهش قیمت‌ها یا جهش تورمی؟! توپ در زمین دولت است با اجرای سیاست‌های چندماه اخیر بانک مرکزی که منجر به ثبات نسبی نرخ ارز شده است، بازار دچار رکود گشته و احتکارکنندگان مسکن، خودرو، ارز، طلا، مواد اولیه تولید، لوازم خانگی و ... که با ضررهای قابل توجه مواجه شده‌اند فعلاً در مقابل کاهش قیمت‌ها مقاومت کرده و حاضر به فروش زیر قیمت نیستند. در این شرایط تأکید و اصرار دولت بر ثبات نرخ ارز به مرور موجب در هم‌شکستن دومینووار مقاومت محتکران و کاهش قابل توجه قیمت‌ها در بازار خواهد بود!در نقطه مقابل، محتکران کلان و صاحبان دلار که اتفاقاً عمده رسانه‌های اقتصادی کشور را تحت کنترل دارند، با تبلیغات وسیع، چندباره و ظاهراً علمی مبنی بر وقوع ابرتورم در آینده نزدیک، سعی در حفظ امید به افزایش قیمت‌ها در بین محتکران خرد و ممانعت از کاهش قیمت‌ها دارند. این جریان ذی‌نفوذ و پرقدرت البته به تبلیغات رسانه‌ای بسنده نکرده و با کمک عوامل نفوذی خود در دستگاه‌های تصمیم‌ساز تلاش دارد به هر صورت ممکن دولت و مجلس را وادار کند تا با اتخاذ تصمیماتی مانند حذف ارز ۲۸۵۰۰ یا افزایش قیمت حامل‌های انرژی، به ایجاد جهش‌های تورمی دامن زده و با نابودی بیش از پیش معیشت مردم، منافع نامشروع خویش را تأمین نماید. از این‌روست که کلیدواژه‌هایی چون مبارزه با #رانت و رفع #ناترازی را به عنوان اسم رمز گران‌سازی در ایام اخیر معرفی می‌کنیم! تصمیم اینک با مجموعه حاکمیت است، ادامه ثبات در بازار ارز و مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌ها به نفع عموم مردم جامعه، یا تسلیم در برابر نسخه‌های بظاهر علمی و خیرخواهانه پیروان مکتب گران_کن