#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
امیر نگاهت باش تا اسیر گناهت نشوی
در بنیاسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به #گناه آلوده میشد! درب خانهاش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و جوانان را به #دام میکشید، هرکس به نزد او میآمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او میداد!
عابدی از آنجا میگذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچهای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد کهای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق! با این عمل تمام خوبیهایم از بین خواهد رفت!
رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند میترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند.گفت: ای زن! من از خدا میترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت میخورد و سخت میگریست!
زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که میخواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سالهاست غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید #ترس من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال #توبه کرد و در را بست و جامه کهنهای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج میدهم، شاید با من #ازدواج کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد.
بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلّش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین #خدا شدند!!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی، جلد 13، نوشته استاد شیخ حسین انصاریان
@valiyeasreejvarkola
📖#درمحضرقرآن
🔻آموزشِ دعا کردن🔻
✍ در سوره قصص، به بخشی از داستان حضرت موسی اشاره شده که:
حضرت موسی، تنهایِ تنها، با ترس و خوف از شهر فرار میکنه:
🕋 فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ (قصص/21)
💢 موسی از شهر خارج شد، در حالی که ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثهای بود.
وقتی به شهر مَدیَن میرسه، یه گوشه تنها می نشینه و دعا میکنه:👇
🕋 رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ (قصص/24)
💢 پروردگارا، به هر #خیری که تو بر من نازل کنی، محتاجم!
️ این دعای حضرت موسی، یک شاهکار تمامه؛ اصلاً کلاسِ آموزش دعاست.
✔ با اینکه فراری بود، نگفت جا می خوام.
✔ با اینکه گرسنه بود، نگفت غذا می خوام.
✔ با اینکه بیکس و تنها بود، نگفت خانواده و زن و زندگی و... میخوام.
📣 دقّت کنیم!
حضرت موسی، احتیاجاتش رو برای خدا لیست نمی کنه.
نمیگه فلان چیز رو می خوام، فلان چیز رو نمی خوام. اصلاً به ذهنش جهت نمی ده. با کلماتش خودش رو محدود نمی کنه.
بلکه فضایِ #دعا رو باز می گذاره، تا هر خیری، از هر کجا و هر زمان، و به هر مقدار و کیفیت، بر او بباره.
🍃 حضرت موسی در نهایتِ تواضع رفتار می کنه:
✔ به خدا دستور نمی ده.
✔ برای خدا تعیین تکلیف نمی کنه.
✔ بلکه در برابرِ خدا، یک پذیرش تام میشه. چون خوب می دونه که، این خداست که صلاحِ کارش رو بهتر از خودش می دونه.😌
خدایی که خودش #خیر است، و جز #خیر از او صادر نمیشه.❤️
👈 پس فقط کافیه با این #خیر_مطلق یک رابطهی عاشقانه، بر اساسِ #تسلیم برقرار کنه. که اگر این اتفاق بیفته، دیگه کار تمومه، و از بهترینها برخوردار شده😍
✅️ جالبه که در همین سوره، دنبالهی داستان میبینیم که، توی همین شهری که موسی غریب هست، #خدا همه چیز بهش میده:
👈 شغل، مسکن، همسر و...
موسی برای خدا تعیین تکلیف نکرد.
گفت خدایا! هرچی خودت صلاح میدونی و هرچی که #خیر هست، به من بده.
↶ امّا قرآن کریم در داستانِ حضرت یوسف میفرماید، وقتی حضرت یوسف به خواستهی زلیخا تن نداد:
🕋 لَئِن لَّمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ (یوسف/32)
💢 زلیخا گفت: اگر آنچه را به او دستور می دهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد.
🕋 قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ (یوسف/33)
💢 یوسف گفت: «پروردگارا! #زندان نزد من محبوبتر است، از آنچه اینها مرا به سوی آن میخوانند.»
👈 بقیهی ماجرا رو هم می دونیم، که حضرت یوسف سالها زندانی شد.
حضرت یوسف در دعای خودش، برای خدا مصداق تعیین کرد. گفت خدایا من #زندان می خوام. خدا هم او رو زندانی کرد.
✅️ امّا حضرت موسی برای خدا مصداقی تعیین نکرد. نگفت خدایا چی می خوام. فقط گفت خدایا هرچی #خیر است بر من نازل کن. خدا هم همه چیز بهش داد.
🔚 نتیجهگیری:
در #دعا_کردن برای خدا تعیین تکلیف نکنیم:
👈 خدایا من فلان دختر، یا فلان پسر رو می خوام.
👈 خدایا من فلان رشته رو قبول بشم.
👈 خدایا من فلان شغل رو بتونم به دست بیارم.
👈 خدایا من فلان خونه رو بتونم بخرم.
👈 خدایا فلان کاندید رای بیاره، فلانی رای نیاره.
👈 خدایا...
همیشه در مورد هر موضوعی در زندگی که #دعا میکنیم، بگیم:
✔ خدایا! تو #خیر و صلاح ما رو در مورد این موضوع (ازدواج، شغل، تحصیل و...) بهتر میدونی،
✔ هرچی که #خیرِ ما هست، برامون رقم بزن.
@valiyeasreejvarkola
#سخن_نیکو
باید فقط به #خدا پیله کرد زیرا فقط با او می توان
پـــروانه شد!!
خــــــدا بدون من هم خداست اما من بدون او هیچ نیستم.
@valiyeasreejvarkola
💠فال یا نفوس بد زدن
✳ برخی از مردم پریدن کلاغ، عطسه کردن، دیدن جغد، قدم برخی افراد و... را به فال بد می گیرند، در میان غربی ها هم رد شدن از زیر نردبان، افتادن نمکدان و هدیه دادن چاقو، به شدت به فال بد گرفته می شود.
و این در حالی است که از فال بد و یا نفوس بد زدن در آیات مختلف قرآن(1) و روایات اهل بیت علیهم السلام به شدت نهی شده و در برخی روایات "نفوس بد زدن" در حدّ #شرک و #کفر معرفی شده است.
از پیامبر اکرم روایت شده که فرمود: "هر کس برای سفر، خانه اش را ترک کند و بر اثر فال بدی برگردد، به آنچه بر محمد نازل شده کفر ورزیده است."(2)
فال بد گرچه اثر طبیعی ندارد، ولی اثر روانی آن یک حقیقت انکار ناپذیر است.
در روایات اسلامی راه مبارزه با فال بد، #توکل کردن بر #خدا و اعتنا نکردن به آن، معرفی شده است.(3)
1. یس آیه19، نمل آیه47، اعراف آیه131
2. میزان الحکمه،جلد 7، صفحه3344 ،حدیث11338
3. میزان الحکمه،جلد 7،صفحه 3345،حدیث 11343
@valiyeasreejvarkola
#در_محضر_بزرگان
مرحوم حاج میرزا اسماعيل دولابی رحمت الله علیه:
💥تمام اعضاى بدن و حتى فکر انسان مغلوب #دل اوست. دل سلطان بدن است؛ هر جا رفت فکر و دست و پا هم همانجا مى روند. محبت به هـر جا تعلق گيرد تمام اعضا و جوارح براى آن کار می کنند دلت را به سوى #خدا و #خوبان_خدا بفرست هـمه وجودت اصلاح می شود.
@valiyeasreejvarkola
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_محضر_بزرگان
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط رحمت الله علیه:
💠هر آنچه غیر از #خدا خواهی؛
شکست توست...
@valiyeasreejvarkola
#درمحضربزرگان
آیتالله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه :
اگر میخواهید در زندگی موفق باشید و از آن لذت ببرید،
به #پدر_و_مادرتان نیکی کنید،
خصوصاً به مادر،دست او را ببوسید،
دل او را به دست آورید و بدانید اگر آنها از تو راضی باشند،
#خـدا هم از تو راضی خواهد بود و اگر خدایی نکرده
آنها را از خود برنجانی خداوند را از خود ناخشنود کردهای.
@valiyeasreejvarkola
#تمثیلات
آشنا باش!
شما اگر سیبی را افقی و به سمت مقابل پرتاب کنید، هرگز بهسمت شما باز نمیگردد. اما اگر همین سیب را مستقیم و بهسوی آسمان پرتاب کنید؛ دیر یا زود به خود شما باز میگردد.
یادمان باشد #خدا دنیا را افقی نیافریده، بلکه کاملا عمودی است،
پس آدم ها هر چه میکنند به خودشان باز میگردد:
کُلُّ نَفسٍ بِمَا کَسَبَت رَهِینَهُ؛ هر كسى در گرو كارى است كه كرده است.
📚سی تدبر، سی تلنگر،محمدرضا رنجبر
@valiyeasreejvarkola
#شبهات_وهابیت
💢پرسش:
آیا #شکافته شدن کعبه هنگام ولادت حضرت علی(ع) سندیت تاریخی دارد؟
✅بپاسخ :
به نقل مورخان و محدثان مشهور ولادت امام علی(ع) در سیزدهم رجب سی سال بعد از عامالفیل در درون خانه کعبه روی داده است.
✅جریان از این قرار است که: «یزید بن قعنب گوید: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه #خدا نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان ـ علیهالسلام ـ که به آن حضرت #حامله بود و نُه ماه از مدت حملش میگذشت با حالتی خاص که حاکی از درد زایمان بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتابهایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق و باور دارم که او این خانه والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می دهم که وضع حمل مرا آسان کنی.
🔵یزید بن قعنب گفته: در این هنگام دیدم دیوار پشت #کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید.
برخاستیم که #قفل در خانه کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است.
✅پس از چهار روز که گذشت فاطمه از خانه #کعبه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان ـ علیهالسلام ـ را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافتهام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت میکرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد.
🔵ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوهها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: #فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی میگوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم و او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بتها را در خانه من میشکند و بر بام خانهام اذان میگوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد میکند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.»
✅منابع:
محمد بن فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، ج1، ص76.
ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی، بیروت، ص211.
علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه ج1، ص59.
شیخ طوسی، امالی، ص80.
شیخ صدوق، علل الشرایع، ص56.
@valiyeasreejvarkola
#کلام_شهید
هرکس که بیشتر برای #خدا کار کرد، بیشتر فحش می شنود؛ ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم.
برای تحمّل #تهمت ، #افترا و #دروغ ؛
چون ما اگر تحمّل نکنیم باید میدان را خالی کنیم.
#سردارشهیدحاج_ابراهیم_همت
🌷 یاد شهدا را زنده نگه داریم با ذکر جمیل #صلوات
@valiyeasreejvarkola
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درمحضربزرگان
مرحوم آیت الله استاد فاطمی نیا رحمت الله علیه
✅از کجا شروع کنیم با #خدا رفیق بشیم .
@valiyeasreejvarkola
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درمحضربزرگان
مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
كار خوبه #خدا درست كنه
هر كاري دارين به خدا بگين
@valiyeasreejvarkola