eitaa logo
وارستگان 56
265 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
964 ویدیو
54 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی های زیر مراجعه کنید درصورت تمایل تبادل انجام میشود @Alignb @Malek53
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ حاج قاسم جان، نمی‌دانی چقدر دلم برایت تنگ شده است. هر جا می‌روم، هر وقت به تو فکر می‌کنم، قلبم پر از دلتنگی می‌شود. اصلاً باورم نمی‌شود که دیگر کنار ما نیستی. تو مثل آرامشی برای قلب من بودی، حاج قاسم. وقتی یاد تو می‌افتم، دلم می‌خواهد دوباره تو را کنار رهبر عزیزمان ببینم. دلم برای لبخندهایت، برای آن لحظه‌هایی که دست کودکان را می‌گرفتی و انگشترت را به آنها می‌دادی، خیلی تنگ شده. حتی لباس سبزی که همیشه تنت بود، برایم پر از خاطره است. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🕊 🌹 🌗 🌷 💠ماراه شهدا را ادامه میدهیم👇👇 @varasteghan
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 یک فصل دیگر در مورد برکات این عظیم است؛ برکات این . این عزیز هر وقت گزارشی میداد به ما چه گزارش کتبی چه گزارش شفاهی از کارهایی که کرده بود، بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم اما امروز در مقابل آنچه که او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من میکنم؛ کار بزرگی انجام شد، قیامتی به پا کرد، او، او را این‌جور برجسته کرد، این جنازه‌ها، بدرقه‌های ایرانی و آن بدرقه‌های عراقی؛ در کاظمین، در بغداد، در نجف، در کربلا ، چه کردند با این پیکر ارباً اربا ! 1398/10/18 شادی روح و 💠ماراه شهدا را ادامه میدهیم👇👇 @varasteghan
🌹🕊🌹🌴🌹🕊🌹 ما تا این روزی که احمد شد، نمی‌دانستیم که احمد اینقدر شده، والله یک بار احمد نگفت که ترکش به سرم خورده، به صورتم خورده، یک بار نیامد بگوید که شدم. من که نزدیک‌ترین فرد به بودم، نمی‌دانستم اینقدر شده، هیچ وقت نگفت، خدا شاهد است که هیچ وقت بر زبان جاری نکرد. خیلی خصلت‌ها داشت، همیشه از بریدگی از دنیا می‌گفت، واقعاً انسان عجیبی بود، یعنی هر چه آدم از او فاصله می‌گیرد، احساس می‌کند که یک قله‌ای بود، واقعاً یک قله‌ای بود، متفاوت بود، خیلی فضیلت داشت، برای همین می‌گویم واقعاً خلاصه‌ای از شخصیت امام خمینی(ره) بود در ابعاد مختلفی. راوی ؛ 💠ماراه شهدا را ادامه میدهیم👇👇 @varasteghan
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌓 ❤️ لباس خاکیت بوی بهشت را می داد، تو با آن معصومیت تکرار نشدنی ات، خاکریزها را وجب به وجب به دنبال می گشتی اما خوشبختی ما بود که ماندی تا ما ، همان نسلی که از جنگ و باروت فقط شنیده ها را یدک می کشیدیم با قهرمانی چون تو آشنا شویم. شاید اگر در جبهه ها به آرزویت می رسیدی آرش برایمان همیشه یک افسانه باقی می ماند . فراموش نمی کنم آن روز دلگیر را، همان روزی که تو پروازت را با پروازی ابدی شروع کردی و ما جسم پاکت را در میدانی که یاد اور سالهای جنگ و بود تشییع کردیم. تو به آسمانها رفتی و به جمع رفقای دیرینه ات پیوستی . عزیز، افتخار شهرم ، امسال سالگرد را در کنار دوستِ دوست داشتنی ات هستی : سلام گرم مرا به سردار برسان و از او بپرس چرا داغش بعد از یکسال سرد نمی شود ؟؟ اگر سردار باز مثل همیشه لبخندی زد با همان ابهت همیشگی اش ، از جانب من به ایشان بگو من در فراقت همان حالی را دارم که تو در فراق داشتی . من نیز به تاسی از خودت همان جمله ای را می گویم که تو به گفتی ، : مرا با خودت ببر من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 💠ماراه شهدا را ادامه میدهیم👇👇 @varasteghan
🌹🕊🌸🕊🌸🕊🌹 احمد یک قله بود. ما تا این روزی که احمد شهید شد، نمی دانستیم که احمد این قدر مجروح شده، والله یک بار احمد نگفت که ترکش به سرم خورده، به صورتم خورده، یک بار نیامد بگوید که مجروح شدم. من که نزدیک ترین فرد به احمد بودم، نمی دانستم احمد این قدر زخمی شده، هیچ وقت نگفت، خدا شاهد است هیچ وقت بر زبان جاری نکرد. احمد خیلی خصلت‌ها داشت، همیشه از بریدگی از دنیا می گفت واقعا انسان عجیبی بود یعنی هر چه آدم از او فاصله می گیرد، احساس می کند که احمد یک قله ای بود، واقعا یک قله ای بود، متفاوت بود، خیلی فضیلت داشت، برای همین می گویم احمد واقعا خلاصه ای از شخصیت امام خمینی (ره) بود در ابعاد مختلفی. راوی : 💠ماراه شهدا را ادامه میدهیم👇👇 @varasteghan
💐🇮🇷🌼🌺🌼🇮🇷💐 اواخر سال 56 بود. مدت‌ها امتحان برای گواهی‌نامه رانندگی می‌دادم. قبول شده بودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهینامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذری‌نسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهی‌نامه‌ات رو خمینی امضا کرده! آماده است تحویل بگیری». من از طعنه او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجه‌دار دیگر هم وارد شدند و شروع به دادن فحش‌های رکیک کردند. من در محاصره آنها قرار داشتم و هیچ راه گریزی نبود. آنها با سیلی و لگد و ناسزای غیر قابل بیان می‌گفتند: «تو شب‌ها می‌روی دیوارنویسی میکنی؟» آنقدر مرا زدند که بی‌حال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آنها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن چنان ضربه‌ای به شکمم زد که احساس کردم همه احشای درونم نابود شد. به رغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که در ورزش کاراته و زورخانه می‌کردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، در اتاق بسته بود و من محبوس در آن بودم. 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @varasteghan
💐🇮🇷🌼🌺🌼🇮🇷💐 چون محل اداره آگاهی و راهنمایی و رانندگی در یک مکان و در مقابلی بود که در آن، سابق کار می‌کردم، آنها مرا به خوبی می‌شناختند و مرا به نام شاگرد حاج محمد می‌شناختند. یکی از درجه‌دارها به حاج محمد و حاجی کارنما که لوازم یدکی فروشی داشت و مرا به خوبی می‌شناخت، خبر داد. از داخل اتاق صدای حاج محمد و حاجی کارنما را می‌شنیدم که به افسر آگاهی می‌گفتند: «این یک کارگر ساده و بدبخته. اصلاً این چیزها رو نمی‌دونه». و چند توهین هم به من کردند: «فرض کنید غلط کرده باشه. از روی نفهمیه!». با هر ترفندی بود، بعد نصف روز، قبل از اینکه مرا تحویل ساواک بدهند از آگاهی خارج کردند. با بدنی له شده، دست‌هایم را گرفتند تا توانستم از خیابان عبور کنم. ... سه روز از شدت درد تکان نمی‌توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می‌کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر می‌کردم هرچه باید بشود، شد! این حادثه به نحوی در من اثر کرد که انگار مثل خالکوبی بود که در دوران بچگی، با برگ پودنه خال کوچکی پشت دست‌های خود می‌کوبیدیم. با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده بود. 💐 🇮🇷 🌹 🇮🇷 🌼 🇮🇷 🌺 🇮🇷 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @varasteghan
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 شرط شدن بودن است اگر امروز کسی را دیدید که بوی از کلام ، رفتار و اخلاق او استشمام شد، بدانید او خواهد شد و تمام این مشخصه را داشتند . 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @varasteghan
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 باسمه تعالی دختر عزیزم بزرگوار و برادر بسیار عزیز آقا عزیز ، دیدنتان به قدر یک زیارت معصوم بر من اثر معنوی دارد و این را دلیل حضور بزرگ در این بیت نورانی می‌دانم و اطمینان دارم روح مطهر عزیزِ من و شما ، پیوسته در این شریف آمد و شد دارد . همیشه احساس کن او در کنار شماست و شما در محضر فقط نیستی بلکه در محضر مقام عظمای هستی . از خداوند می‌خواهم تو و همسرت را و فرزندان گلت محمد یونس و صالحه عزیز را در پناه حفظ بفرماید و از و نورانیت و حکمت بهره‌مند نماید . همیشه دوستدار شما 🌹 🌹 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @varasteghan