eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.2هزار دنبال‌کننده
197 عکس
49 ویدیو
17 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است) برچسب‌ها: عرفان | فلسفه | آوینی | انقلاب اسلامی | هایدگر | نیچه | گادامر | فردید | داوری اردکانی | فوکو | کانت | هگل | دکارت | هرمنوتیک | ملاصدرا
مشاهده در ایتا
دانلود
فردید: من معتقدم كه مولانا في‌المثل از غربزدگي گذشته است. من معتقدم كه ائمه اطهار اصلا كارشان مبارزه با بوده است. مجادله با زنادقه بوده. معني زندقه، شرك و كفر است، به معني طاغوت يوناني است. ژانتليته به فرانسه يعني مشرك. غنيز هم مي‌گويند ، زندقه با كلمه " ژان" و زنتوق هم ريشه است. اسلام مي‌آيد، مشرك بايد برود، كفار بايد بروند. بعني غربزدگي ، يعني مشركين، يعني زنادقه بايد بروند. از طرف ديگر در قرآن هم پيش‌‌بيني شده است كه زنادقه هر روز تكامل و ترقي پيدا مي‌كنند.
فردید: بنده گمان مي‌كنم كه اگر صدرالدين شيرازي در زمان حاضر مي‌آمد و من به او مي‌گفتم كه بياييد دو تايي دقت كنيم كه تا چه اندازه من وتو، با لذات و بالعرض طاغوت زده و غربزده هستيم، نمي‌آمد كه به من خنجر بكشد و يا مرا تكفير كند و بگويد دين نداري!.
فردید: من اگر بخواهم بگويم كه اين " " كيست و چه موقعيتي الان در ملكت ما پيدا كرده مي‌گويم اين پوپر نسناس آخر زمان است. خدا نكند بيايد در متن جمهوري اسلامي.
فردید : در قرن هيجدهم اين " نفس اماره فردي" تبديل به " نفس اماره جمعي" مي‌شود. شعور و وجدان فردي دكارت تبديل مي‌شود به شعور و وجدان جمعي و اجتماعي. در اين شعورو وجدان جمعي ديگر ذكر و فكر هيچ و پوچ مي‌شود. در چه؟ در سياست، هنر هم تابع سياست است، فلسفه هم تابع سياست است. نه تنها هنر و فلسفه و سياست، علوم اجتماعي هم تابع سياست است. علوم طبيعت و رياضي هم تابع سياست است. اين سياست چه مي‌خواهد بكند ؟ تمام ميِ‌شود در تكنولوژي . بنده بارهاگفتم "ارس تكنوسكسولوژي" و"ارس سكسوتكنولوژي" ، هواي نفس، تكنيك و شهوات جنسي، يا ارس " سكسو" تكنولوژي ،‌اول سكس است،‌بعدش تكنيك، مثل هاليوود .
فردید: اين جامعه‌اي كه انسان آزاد باشد به آزادي شيطاني فاقد ذكر و فكر. انساني افسار گسيخته كه اگر اثري از دين و حقيقت مانده برود و نفس اماره آزاد باشد كه هر غلطي مي‌خواهد انجام دهد. نمي‌توانند موفق شوند. كه پوزه اينها را به خاك ماليد،‌و اگر من رفتم شما هستيد و خواهيد ديد كه درمتن تاريخ امروز پوزه اينها چگونه به خاك ماليده خواهد شد.
فردید: من با كسب فيض از دور، ‌از انفاس اولياست كه سخن مي‌گويم و با توجه به فقر ذاتي، فقر ذاتي محمدي. دقت مي‌كنيد كه چه مي‌گويم؟ با خودآگاهي و در مقام دفاع از حقيقت و طريقت و شريعت ديانت مقدسه اسلام حرف مي‌زنم و مقدم از همه اينها با دفاع ازولايت فقيه و نيابت امام عصر. تمام وجود من سالهاست، قبل از اينكه اين مسائل طرح شود دفاع از ولايت فقيه و نيابت امام عصر بوده است. مسئله اين نيست كه جبهه‌بندي در كار باشد. كار من است. بيست سال است كه غربزدگي را بنده طرح كردم، وقتي كه غربزدگي را گفتم " اجمال بعد التفصيل" بود. همواره گذاشتم تا وقتش بيايد. من بروم خواهند آمد كساني كه طرح خواهند كرد. سيري است، اينجا توكل مي‌خواهد، توكل است و ايمان است و گروشي است كه اول در جوانهاست. در اينجا غربزدگي را طرح كردم. بنده معتقدم از غربزدگي گذشتند. بارها گفتم كه فلسفه لازم است. علوم انساني و اجتماعي هم لازم است. براي چه؟ براي گذشت از فلسفه و علوم انساني !‌ معقول لازم است، ببينيد!‌مقام ولايت فقيه و نيابت امام عصر جامع معقول و منقول است. ولي جهت اصالتش "منقول" است. اگر معقول مطالعه نكرده بود و مدرس نبود سير نمي كرد در روايات و از روايات سير نمي‌كرد به منقول و نمي‌رفت به معني ، بيست سال مبارزه نمي‌كرد بر ضد غربزدگي، به اين معني كه بنده مي‌گويم. براي مبارزه لازم است كه معقول و منقول را هر دو درس بخوانند. البته جوانها كه شهيد مي‌‌شوند. معقول و منقول لازم نيست. نفس اينهاست كه ارشاد مي‌كند مردم را ، "خلق‌الله" به معني حقيقي لفظ را. مطهري، را دقت كنيد. او د رمعقول و منقول واردبود. ولي آن جهتي كه داشت چه بود؟ اصالت برايش منقول داشت. برايش كلام الله مجيد اصالت داشت. كلمات علي‌بن ابيطالب و ائمه اطهار برايش اصالت داشت. شما از نو نگاه كنيد، سلوك مطهري سلوك الي الله بود مخصوصا در اين اواخر. مخصوصا چند سال من دقت كرده بودم . با اين سلوك الي الله او را كشتند! كي بود كه كشت او را؟ نسناس زده. غربزدگي مضاعف مركب و بسيط قاتي پاتي نسناس زده.
فردید: من خوب، بعضي از آثار امام [خمینی] را مطالعه كردم و سخنانش را هميشه سعي كردم با گوش جان بشنوم- بقدرطاقت بشري و در جنب اولياء و اوصياء.
فردید: من فقط به منقول اصالت مي‌دهم. به "سمع" و به فقه و به روايات و احاديث، به قرآن.
داوری اردکانی: تکان دهنده ترین کتابی که خوانده­‌ام برادران کارامازوف داستایوسکی است. خواندن بینوایان از آن جهت در یادم مانده است که وقتی خواندنش را شروع کردم جز ساعت­هایی که خواب غلبه می­کرد آن را از دست ننهادم و تا پایان خواندم از کتابهای فلسفه کتاب اخلاق نیکوماک و فن شعر ارسطو بیشتر از هر کتابی تحسین مرا برانگیخته است. کتاب شرح اصول کافی ملاصدرا را هم اثری بسیار گرانمایه یافته­ ام اما کتابهایی که از آغاز جوانی همواره با آنها انس داشته‌ام دیوان حافظ و گلستان و شاهنامه فردوسی و بعدها بوستان سعدی و مثنوی مولانا و دیوان شمس تبریزی است. اکنون چون اسم شمس تبریزی را آوردم بد نیست که بگویم مقالات شمس را نیز یکی از خواندنی­ترین کتابها یافته­ ام.