eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.2هزار دنبال‌کننده
193 عکس
47 ویدیو
16 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است) برچسب‌ها: عرفان | فلسفه | آوینی | انقلاب اسلامی | هایدگر | نیچه | گادامر | فردید | داوری اردکانی | فوکو | کانت | هگل | دکارت | هرمنوتیک | ملاصدرا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 👆🏻 کتاب دفاع از فلسفه (ادای احترام به علامه طباطبایی و شهید مطهری) توسط دکتر رضا داوری اردکانی در سال ۱۳۶۶ منتشر شد که متاسفانه در آن زمان مطالب این کتاب نادیده گرفته شد و دیگر تجدید چاپ نشد... 🔸 اما الان شاید ما کم و بیش به اهمیت نگاه دکتر داوری به این دو استاد بزرگ فلسفه اسلامی، پی برده باشیم‌. ‌ ‌ ▪️چنانچه در تصویر فهرست مشاهده می‌کنید، بخش اول کتاب به «علامه طباطبایی» اختصاص دارد و نویسنده در آن مسایلی در ادراکات اعتباری و انسان و وحی را بررسی می‌نماید. بخش دوم به «استاد شهید مطهری» اختصاص دارد که نویسنده در آن، ضمن تشریح «مقام مطهری در تفکر معاصر ایران» مباحث «مطهری و علم کلام جدید» و «مطهری و وحی» را مورد تبیین و بررسی قرار می‌دهد. 🔻جهت دریافت پی‌دی‌اف کتاب دفاع از فلسفه به لینک زیر مراجعه نمائید: 🔖 esam.ir/item/27872256 ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌
‌ ‌ 🔸 کسانی که می‌گویند وقت نداریم که به فلسفه بپردازیم و کارهای واجب‌تر از آن داریم، نمی‌دانند که وقت با تفکر پیدا می‌شود و به دست می‌آید. 🔹 قوم و مردمی که وقت ندارند به فلسفه بپردازند، شاید برای هیچ کاری وقت پیدا نکنند. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 📗 فلسفه معاصر ایران ✍🏻 دکتر داوری اردکانی ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 سوال: جایی فرموده‌اید فلسفه تسلابخش نیست، ابتدا آتش می‌زند سپس تسلا می‌دهد. معنی این سخن چیست؟ 🔹 پاسخ: نمی‌دانم کجا و به چه مناسبت چنین چیزی گفته‌ام، اما معنی آن را می‌فهمم. فلسفه گرچه تحمل بعضی ابتلائات را بر صاحبش آسان می‌کند اما مایه‌ی تسلی نیست بلکه عین درد است. 🔸 فلسفه دردی است که دردهای کوچک در جنب آن ناچیز و قابل تحمل می‌شود. 🔹 فلسفه در آغاز و در مرحله ادراک بسیط و معرفت قلبی، بنیاد وجود آدمی را زیر و زبر می‌کند و آنگاه که به عقل تفصیلی می‌رسد شاید تسلی هم بدهد. بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 📗 نگاهی نو به سیاست و فرهنگ ✍🏻 دکتر داوری اردکانی 🔖 صفحه ۱۱ ‌ ‌
‌ ‌ 🔻 سید احمد فردید: 🔸 گذشت از متافیزیک گذشت از بن بست تاریخی است... هایدگر گوید: هندی‌ها متافیزیک نداشته‌اند... پریروز و پس فردا متافیزیک ندارد... 🔹 هایدگر گوید: متافیزیک موقوف حوالت تاریخی است و اعتراض علیه متافیزیک یعنی همان آش و همان کاسه... 🔸 انسان در وجودش با فلسفه به جنگ برمی‌خیزد حتی چنانچه از فلسفه خبر نداشته باشد... انسان با تفکر باید بپرسد متافیزیک چیست، به شرط آنکه تسلیم آن نشود. اگر تسلیم آن نشد، تفکر دیگری در وجودش با فلسفه به جنگ برمی‌خیزد. 🔹 اگر انسان از فلسفه خبر نداشته باشد بیشتر گرفتار متافیزیک است و نمی‌داند. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ درسگفتار تاریخ فلسفه اسلامی: eitaa.com/varastegi_ir/420 ‌ ‌
‌ ‌ نسبت ما با فلسفه اسلامی: eitaa.com/varastegi_ir/278 ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 سید احمد فردید: آن‌ها که از فلسفه خبر ندارند بیش از دیگران گرفتار فلسفه‌اند. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه علم استدلال نیست که بخواهی رد و اثباتش کنی. فلسفه گزارش عالم و تاریخی است که ظهور کرده است. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
👆🏻این چندتا پست را به مناسبت روز فلسفه بازنشر کردم
▪️ بیژن عبدالکریمی: با تمام وجودم حس کردم که نیروهای جوان و اصیل گفتمان انقلاب چه سان رشد کرده‌اند به گزارش پایگاه‌خبری ، بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه در یادداشتی نوشت: روزهای پنجشنبه و جمعه 1 و 2 آذرماه 1403 به عنوان کارشناس و استاد داور برای شرکت در یک برنامۀ تلویزیونی با عنوان «جهت»، که موضوع آن تبیین ارزش ها و راه و روش شهید قاسم سلیمانی بود دعوت بودم. در این برنامه که قرار است طی یازده قسمت بر روی آنتن صدا و سیما رود، یازده تن از پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی، که جملگی مدافعان جوان گفتمان انقلاب و جبهۀ مقاومت بودند، به طرح و ارائۀ فهم و تفسیر خود از شخصیت حاج قاسم سلیمانی طی ده الی پانزده دقیقه پرداختند و هر یک از این ارائه ها توسط اینجانب و برخی دیگر از اساتید مدعو مورد نقد و بررسی قرار گرفت. تجربه این برنامه برایم بسیار شورانگیز بود. در این برنامه با چشمان خود دیدم و با تمام وجودم حس کردم که نیروهای جوان انقلاب چه سان رشد کرده و چه نیرومند برای دفاع از گفتمان انقلاب و جبهه مقاومت به کوشش های سترگ نظری و خلق نظریه می پردازند. آنها در ارائه هایشان به نقد غرب پرستی و غرب سالاری و عبور از تفکر اروپامحور (یوروپ سنتریسم)، مقابله با هژمونی آمریکا و دفاع از ایدۀ ظهور امپراتوری بزرگ ایران، بازگشت به خرد ایرانی و دفاع از فرهنگ پهلوانی و فتوت ما ایرانیان در چارچوب های گوناگون مطالعات جامعه شناختی، اسطوره شناختی، زبان شناختی، مطالعات ژئوپلیتیک، مطالعات رسانه و ... پرداختند و با ادبی بسیار زیبا و ستودنی کوشیدند به انتقادات بسیار تند و رادیکال بنده پاسخ داده یا با آنها صادقانه همدلی و همراهی نشان دهند. این تجربه بار دیگر مؤید همان نگرش پیشین و مناقشه برانگیز من بود که براستی «اصیل ترین و حقیقی ترین نیروی تاریخی ما در دهه های کنونی نیروهای اصیل گفتمان انقلاب هستند» و «تنها با آنها می توان از این سرزمین پاس داشت و بر مشکلات و بحران های سترگ آن فائق آمد». مقایسه این رستن و رشد یافتگی و بالیدن نیروهای جوان گفتمان انقلاب با لمپنیسم و بی فرهنگی و ابتذال بخشی از نیروهای اپوزیسیون و تکرارگویی و روزمرگی بخش دیگری از فعالان و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، حتی در حد شناخته شده ترین و سلبیریتی ترین آنها، برایم بسیار تأمل برانگیز بود و فاصلۀ عظیمی را میان این جوانان با رقبای سیاسی و فکری شان نشان می دهد. یقین دارم بیان این تجربه باز هم خشم کسانی را برخواهد انگیخت و مرا باز هم به ترس از حکومت، فرصت طلبی، وسط بازی و غیره متهم خواهند کرد (که این خود نشانه دیگری از همین ابتذال یا ماندن در سطح و ساحت روزمرگی این دسته از افراد بدگو و افترازن است). لذا از همه عزیزانی که عمیقاً و دردمندانه در باره تقدیر این کشور و سرنوشت مردم آن می اندیشند و راه نجاتی برای فائق آمدن بر مشکلات و بحران های آن جستجو می کنند صمیمانه می خواهم قبل از هر گونه ارزیابی درباره این تجربۀ اینجانب، برنامه «جهت» را ببینند و آنگاه قضاوت بنده را در خصوص نیروهای جوان گفتمان انقلاب ارزیابی نمایند. برنامه جهت در روزهای سوم الی سیزدهم دی ماه از شبکه افق و (اگر فرقه گرایی ها و جناح گرایی ها و کوچک بینی ها چشم مسئولان را در مواجهه با این برنامه کور نکند) شاید در شبکه یک صدا و سیما پخش شود. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🌀 پایگاه‌خبری مجال اندیشه: 🔍 @MajaleAndisheh (خبرگزاری تخصصی در ایران) ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸گفتمان انقلاب نتوانسته شأن جهانی‌‌اش را در سیاست داخلی بیافریند 🎙️بیژن عبدالکریمی ♦️انتقاد و آسیب‌شناسی من به گفتمان انقلاب علی‌رغم همه احترامی که برای این گفتمان قائلم و به ادب باطن بیان می‌کنم، گفتمان انقلاب و مقاومت در کشور من درکی از سوژه مدرن ندارد و نمی‌داند این سوژه مدرن با چه مولفه‌هایی می‌اندیشد. انقلاب ما آرمان بزرگی داشت و من برای این آرمان در کنار انقلاب هستم. انقلاب ما در جهانی که به ذات سکولار است، تمنای بزرگی داشت. انقلاب ما در جهانی که عقل به‌ذات سکولار بود تمنای عهد با امر دینی را داشت... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🌀 پایگاه‌خبری مجال اندیشه: 🔍 @MajaleAndisheh (خبرگزاری تخصصی در ایران) ‌ ‌ ‌ ‌
تاملاتی در امکان فلسفۀ دین در اندیشۀ هایدگر.mp3
73.46M
‌ ‌ 🎧 تاملاتی در امکان فلسفه دین در اندیشۀ هایدگر 🎙 دکتر احمد رجبی ⏱ زمان: ۱۵۱ دقیقه 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
تفکر و گفتگو.mp3
2.06M
🎧 تفکر و گفتگو 🎙 حجت‌الاسلام نجات بخش ⏱ سه دقیقه ▪️ بخشی از جلسه پنجم "آخرین دوران رنج" ‌ ‌ 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفاً پیش از خواندن متن زیر این فیلم را یکبار ببینید. فیلم مربوط به امشب است؛ بمباران چادر آوارگان خان یونس 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
لطفاً پیش از خواندن متن زیر این فیلم را یکبار ببینید. فیلم مربوط به امشب است؛ بمباران چادر آوارگان خ
خبر یکهو نمی‌رود. کم کم کمرنگ می‌شود. روزی که معمدانی را زدند، سیل تصویر و زاویه و عکس و فیلم و متن و تحلیل و خبر و انزجار داشتیم. تجمع داشتیم، بی‌خوابی داشتیم، لباس سیاه داشتیم. خودم یادم هست، اصلا بروید آن اولین مطلب همین کانال را بخوانید، روزی که حتی راننده اسنپ برایم از معمدانی گفت. ولی خب انگار همه‌مان فکر نمی‌کردیم این ماجرای طولانی را. یعنی شاید اگر می‌دانستیم این قدرها کش می‌آید، همان یک شب و یک روز هم سیاه به تن نمی‌کردیم که لااقل گزک دست خودمان نداده باشیم و خودمان کمتر خار باشیم در چشم خودمان. آن تجمع‌های آتشین و خون‌های جوشان و سیاه‌‌پوشی و بی خوابی ها برای کوتاهی‌ست. برای زمان‌های کوتاه، برای وعده‌های معلوم شمرده شده. برای وقتی که وقتش معلوم باشد.‌ برای زمانی که تهش را بشود دید. ما که بنده‌ی وعده‌های معلومِ شمردنی هستیم. مسخره‌ی پدرشان که نیستیم. خب فکر می‌کردیم زود جمع می‌شود، نشد! نمی‌شود هر روز هر روز تجمع کرد که. نمی‌شود هر روز هر روز این تصاویر دلخراش آزار دهنده را دید. نمی‌شود هر روز هر روز، صبح و شام همین یک لقمه غذا را هم زهر کرد. نمی‌شود با بغض در گلو غذا خورد. نمی‌شود که هر شب نخوابید. بالاخره نباید که از کار و زندگی افتاد.‌ اصلا ما هیچ، حتی خدا را هم خوش نمی‌آید. هر چه می‌کنم نمی‌فهمم... روز اول با معمدانی نمی‌شد خوابید، امشب با آتش زدن چادرها نه تنها می‌شود خوش خوابید که اصلا جیغ و فریاد کودکان در گوش‌مان حتی زنگ نخورد. از معمدانی رسیدیم به امشب، به چادر آوارگان در خان یونس، کودکان شیر خواره هم بین‌شان بوده، بین شهدایی که سوختند. دیگر خبری از گزارش لحظه‌ای نیست. برخی خبرگزاری‌ها حتی بارگذاری یک فیلم را دریغ کردند. لابلای خبرهای سوریه، مختصر و مفید نوشتند رژیم صهیونیستی چادر آوارگان را زد و تعدادی شهید شدند. نمکش این‌جاست که قبلش داشتند تحلیل می‌کردند که این ناکس‌ها در سوریه آمده‌اند حواس ملت‌ها را از غزه پرت کنند. شما را نمی‌دانم اما بعد از این‌ها من دیگر فقط از خودم می‌ترسم. ترسناک‌تر از اسرائیل منم، من. وقتی سنوار می‌گوید جنگ که طولانی شود خوشحال باشید که آزادی قدس نزدیک‌تر است و من زیر چشمی به خودم، به روز اول، به معمدانی، به امشب، به یک سال و سه ماهه شدن جنگ، به چادرها و به رختخواب گرمم نگاه می‌کنم. اسرائیل آسان نمی‌رود، ایمان می‌برد تا برود. دیگر نمی‌گویم جنگ فلان با فلان، که هر چه می‌بینم، آزمون من بود، ایمان من؛ جنگ من با من. ✍🏻 کانال اصرار 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌
غرب و جهان تجدد را باید شناخت زیرا که ما از مدت‌ها پیش به‌نحوی در آن جهان شریک شده‌ایم و سرنوشت ما و همه جهان به آن بستگی پیدا کرده‌است. @varastegi_ir
‌ ‌ ▪️ حکمرانی بی‌قصه ✍🏻 محسن رنانی ➕ نقد هیچ سازمان و نظامی بدون قصه باورپذیر، دوام نمی‌آورد. بشار اسد اگر سقوط کرد چون سالها بود حزب بعث سوریه به پایان قصه خود رسیده بود؛ یعنی قصه‌ قدیمی‌اش دیگر باورپذیر نبود و بشار نیز نتوانست و نکوشید تا برای حکومت خویش و برای آینده سوریه قصه تازه‌ای خلق کند. به‌گمانم جمهوری اسلامی نیز سالهاست که دیگر قصه‌ای ندارد. قصه‌ای که بنیانگذار در سال ۱۳۴۲ نوشتنش را آغاز کرد و سپس مرحوم دکتر شریعتی نسخه مدرن آن را در دهه پنجاه خلق کرد، یک قصه دوجلدی شد که انقلاب ۵۷ روح و معنا و سپس شکل خود را از آن گرفت. آن قصه اکنون دیگر سالهاست که برای اکثریت نسل‌ جدید، معنا و باورپذیری خود را از دست داده است. حاکمان ایران نیز در سالهای اخیر هیچ تلاشی برای خلق قصه‌ دلربای دیگری برای خود و برای ایران نکردند. شاید گمان می‌کردند «قصه مقاومت» می‌تواند نقش یک قصه دلربای جدید را بازی کند. احتمالا هم برای مدتی چنین بوده است؛ اما آن قصه نیز مدت‌هاست، و بویژه با آنچه در این چندماه در غزه و لبنان و سوریه اتفاق افتاد، دیگر باورپذیر نیست. البته هاشمی و خاتمی کوشیدند تا روایت جدیدی از قصه بنیانگذار را ارایه بدهند و دلهای نسل‌های بعد از بنیانگذار را ببرند. اما نظام روایت آنها را قبول نداشت و قصه آنها را نیز به شکست کشانید. شاید احمدی‌نژاد را آوردند تا قصه تازه‌ای خلق کنند اما در این قصه جدید، آنقدر همه را حذف کردند، که آن قصه دیگر برای هیچ‌کس جذابیت نداشت. احمدی‌نژاد هم البته دنبال ساخت قصه خودش بود نه قصه نظام. مهندس موسوی نیز در سال ۸۸ خواست ویرایش تازه‌ای از قصه بنیانگذار را ارائه کند اما روایت او را در همان نطفه خفه کردند. به گمانم از ۸۸ به بعد بود که دیگر هیچ روایتی از نسخه بنیانگذار برای نسل جدید جذابیت نداشت. در اعتراضات ۹۶ و ۹۸ بخش بزرگی از مردم با شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» پایان قصه بنیانگذار را به صورت علنی فریاد کردند. سرانجام با پدیدار شدن جنبش مهسا، همه قصه‌ها و نسخه‌ها، بی‌رنگ و بی‌اعتبار شدند. جنبش مهسا نخستین جنبش اجتماعی پس از مشروطیت است که خودش دارد قصه خودش را خلق می‌کند. در انقلاب مشروطیت، در نهضت نفت، در انقلاب اسلامی، در جنبش سبز و دیگر تحولات بزرگ سده اخیر، همواره مردم در قصه‌ای که رهبران و نخبگان و سیاست‌مداران ساخته بودند بازی کردند. جنبش مهسا، نخستین جنبش یک سده اخیر است که رهبر ندارد و در قصه رهبران بازی نمی‌کند و خودش در حال خلق قصه خویش است. از این نظر جنبش مهسا را می‌تواند اصیل‌ترین جنبش مدنی یکصد سال اخیر ایران دانست. این که من بال‌بال می‌زنم که تحولات کشور به سوی خشونت نرود، برای همین است که جنبش مهسا فرصت کند قصه خودش را تکمیل کند. اگر کشور به سوی بی‌ثباتی وخشونت برود، اولین قربانی آن، «قصه جنبش مهسا» خواهد بود که ناتمام خواهد ماند. اگر جنبش مهسا بتواند قصه خودش را کامل کند، آنگاه دیگر هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را متوقف کند یا آن را به سوی خشونت ببرد. وقتی قصه خلق شد، آنگاه از دل قصه، رهبران آن هم خلق خواهند شد. انگیزه من برای مشارکت در انتخابات چهاردهم و تشویق مردم به رای دادن به پزشکیان، تنها این بود که پای‌مان را بگذاریم لای درْ، تا افق سیاست بسته نشود و شاید تصادفات تاریخی هم به سود ما پدیدار شود (که شد) تا این که جنبش مهسا فرصت کند قصه خود را به بلوغ برساند. به گمانم اکنون پای ما تا زانو لای در است و این درْ دیگر بسته نخواهد شد. چون آنان که برای بستنِ درْ فشار می‌آورند، روزبه‌روز قدرتشان کاستی می‌گیرد و نسل نو روز‌به‌روز قدرت‌مندتر می‌شود. تحولات خارجی هم البته به سود این تغییر قدرت عمل کرده و خواهد کرد. اکنون حتی جمهوری اسلامی هم اگر تصمیم بگیرد قصه تازه باورپذیری خلق کند، دیگر نمی‌تواند قصه‌اش در تقابل با قصه جنبش مهسا باشد و گرنه شکست می‌خورد. درواقع جامعه ایران با ورود پیش‌بینی نشده به انتخابات چهاردهم، «خلق امکان» کرد. این جامعه دیگر روبه‌عقب نخواهد رفت. ایران اکنون در حال تجربه یکی از باثبات‌ترین و عقلانی‌ترین و عمیق‌ترین تحولات سیاسی صد سال اخیر خود است؛ فقط باید مراقب باشیم که خودمان به دست خودمان این تحولات باثبات و مطمئن را مختل نکنیم؛ چون باور دارم که حکومت دیگر قدرت توقف آن را ندارد. به دو سال گذشته بنگرید: انگار به اندازه کل چهل سال قبل از آن، تحول رخ داده است. ما چه می‌خواهیم جز تحول؟! و برای حکومت چه چاره‌ای مانده است جز تغییر؟! (نقد این مطلب آقای رنانی در پست بعدی آمده است) 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ ▪️ حکمرانی بی‌قصه ✍🏻 محسن رنانی ➕ نقد هیچ سازمان و نظامی بدون قصه باورپذیر، دوام نمی‌آورد. بشار
‌ ‌ ▪️ نقد یادداشت آقای محسن رنانی ✍🏻 حجت‌الاسلام نجات بخش 🔸 اگر دکتر داوری از توهم توسعه نیافتگی می‌گوید به وضوح می‌توانید چنین توهمی را در این متن مشاهده کنید. 🔹 مدعی روشنفکری متوجه نیست که حتی در جهان توسعه نیز کسی از امید به آینده نمی‌گوید و کسی دیگر رویای آزادی و خیر واصلاح را ندارد. 🔸 روشنفکر جهان توسعه نیافته متوجه فروپاشی و بحران نیست و از فروپاشی سیاسی ابراز خوشحالی می‌کند و حتی منتظر این فروپاشی است. 🔹 جالب اینجاست که اگر متوجه بی‌قصه‌بودن جهان خویش می‌شود بجای آنکه در انتظار متفکران و شاعران بزرگ باشد از به اصطلاح سیاستمداران (سیاست بازان) و یا از غوغا و بلوا انتظار قصه می‌کشد! 🔸 آری جهان ما جهان بی‌قصه است و اگر کسی مهابت این سخن را دریابد زبانش بند می‌آید و در انتظاری بس عمیق فرو می‌رود و صبری عظیم (مقاومت) را جستجو می‌کند. 🔹 حضرت آقا در سال ۸۱ در دیدار انجمن قلم می‌فرمایند: 《ما امروز وقتی به گذشته و آینده خودمان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم کار بزرگ ما در پیش است. مسأله ما این نبود که یک حکومت فاسد که بر سرِ کار بود، برود و ما چند نفر غیرفاسد بر سرِکار بیاییم. این مسأله مقدماتی بود. مسأله اساسی، انقلاب است؛ یعنی تحوّل حقیقی در ارکان، بنیادها و زیرساختهای جامعه در جهت ایجاد عدالت، ایجاد آزادی، ارتقای فکری و علمی و خلاصه بارور شدن شخصیت انسانی و از حالت نازایی علمی و فرهنگی و اقتصادی بیرون آمدن》 🔸 متفکران بزرگ جهان از نیچه تا هایدگر سال‌ها پیش وقوع این بحران را دریافته بودند و سخنشان انتظار بود؛ انتظار عهد دینی. 🔹 اما روشنفکر جهان توسعه نیافته هنوز نمی‌داند در میان چه طوفانی بسر می‌برد و همچنان با ذوق و شوق به آینده توسعه امیدوار است. 🔸 شاید بگویید فیلسوف ما (دکتر رضا داوری اردکانی) هم از توسعه می‌گوید! اما ایشان بارها گفته است که به این جهان امیدی ندارد بلکه از مدارای با این جهان و انتظار عهدی دیگر می‌گوید؛ امری که تشیع در طول تاریخ آن‌را تجربه کرده است و با انقلاب اسلامی برای حضور در جهان امروز تجربه می‌کند. 🔹 به این سخن دکتر داوری هم توجه کنیم، شاید بیشتر به توهم روشنفکری که وهم توسعه نیافتگی است پی ببریم: 《تجدد بااینکه به پایان راه خود رسیده است، همچنان نظام حاکم و غالب بر جهان است و شاید تا مدت‌ها هم باشد. از آثار و عوارض مرحلۀ پایانی تاریخ تجدد، بی‌روح شدن همه‌چیز از اشیاء مصرفی تا اخلاق و معارف و خالی شدن الفاظ از معانی و پر شدن دهان‌ها از حرف‌های مشهور و تکراری است. امروز سوسیالیسم و دموکراسی و حتی نئولیبرالیسم که زمانی معنی داشتند به الفاظ مبدل شده‌اند و اگر در این سال‌ها از نئولیبرالیسم بیشتر شنیده‌ایم و می‌شنویم، از آن است که در پوشاندن ضعف و ناتوانی سیاست‌ها و جلوگیری از درک پوشیدگی افق آینده تا حدودی اثر دارد و البته قدرت تکنیک را نیز توجیه می‌کند. ظاهرا سوسیال‌دموکراسی آبرومندترین ایدئولوژی زمانه است. ولی از آن هم دیگر کاری ساخته نیست. صاحب‌نظرانی که در پایان قرن بیستم از مرگ ایدئولوژی گفتند راست گفتند. اما اگر می‌گویید جهان اکنون بیش از همیشه دربند ایدئولوژی‌هاست، عرض می‌کنم که از ایدئولوژی دیگر امید هیچ اصلاحی نمی‌توان داشت و اگر منشأ اثری باشد، ویرانگری است. اکنون دیگر جهان به هیچ ایدئولوژی و ایسم سیاسی نیاز ندارد، این جهان نیازمند خِرد است، زیرا خطر بزرگ و ویرانگر پایان تجدد غیاب خِرد و غلبه بی‌خِردی در همه‌جا و بر همه‌چیز است. و وقتی به اوضاع بیست، سی سال اخیر جهان نظر می‌کنیم، هیچ نشانی از خردمندی در هیچ‌جا نمی‌بینیم. در این مدت هیچ تصمیم مهمی برای صلح و آزادی و آسایش مردم گرفته نشده است. متأسفانه در برابر وضعِ بی‌خردی کاری هم نمی‌توان کرد و اگر بخت این را داشته باشیم که دریابیم جهان به کدام سو می‌رود باید خشنود باشیم. جهان کنونی جهانی پر از خطر است و باید در اندیشۀ خطرهایش بود، تا لااقل در بی‌خبری و نادانی محض گرفتار آن خطرها نشویم. باوجود همه این‌ها نباید چندان نومید بود، زیرا به نظر نمی‌رسد که همه راه‌های نجات بسته باشد. اینکه در شعر و فلسفۀ یکی دو دهۀ اخیر آثار شکفتگی یا لااقل انتظار آن آشکار شده است، نشانۀ امیدوارکننده‌ای است و آن را باید مغتنم شمرد، شاید راهی برای آینده گشوده شود.》 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌
🔻 برای ما طرح پرسش و تحقیق در نسبت با غربِ متجدد، یک ضرورت است. این ضرورت چیست و ما چه نیازی داریم که تجدد را بشناسیم؟ 🔸 از چندین قرن پیش، آثار صنعتی و تولیدی و فرهنگی تجدد، ابتدا در صورت سلاح گرم و کالاهای مصرفی و سپس به‌تدریج به‌عنوان آرا و نظرها و حتی در مواردی به‌عنوان اصول و احکام شبه اعتقادی، به ما رسید و بعضی قواعد و احکام در میان ما، احیاناً صورت مسلمات پیدا کرده‌است. 🔹 امروز همه مردم جهان، با اصول و قواعد و رسوم غربی و شیوه زندگی جدید عمر می‌گذرانند. نظر در این‌جا صرفاً به فکر و فلسفه و علم نیست. 🔸 مردم جهانِ بیرون از جغرافیای تجدد، در نشست‌وبرخاست و خریدوفروش و رفت‌وآمد و به‌طورکلی در گذران زندگی، فرنگی‌مآب شده‌اند و این فرنگی‌مآب شدن، اختصاص به گروهی خاص ندارد و از این حیث، پیر و جوان، زن و مرد، دانا و نادان، متدین و لاابالیِ به دین و حتی شهری و روستایی با هم تفاوت چندانی ندارند. 🔹 این فرنگی‌مآب شدن، به‌خصوص در ابتدا، از روی اختیار و با آگاهی نبوده و به‌تدریج و خودبه‌خود صورت‌گرفته است. 🔸 وقتی نظم تجدد در اروپا برقرار شد، نه‌فقط جهان و جهانیان را متوجه خود کرد، بلکه نیروی گسترشی که در آن بود، آن را به همه‌جا در سراسر روی زمین برد و گرچه جزئیات افکار و آراء اش مورد قبول قرار نگرفت، اصول و مبادی‌اش، نه‌فقط در نزد اهل فضل و دانش و سیاست مقبول افتاد، بلکه اصل غالب و حاکم شد. 🔹 اصل "پیشرفت و تکامل" را همه پذیرفتند. این قول و رأی هم که "آدمی می‌تواند جهان را تغییر دهد و باید تغییر دهد"، یعنی اصل سوبژکتیویته (خودبنیادی بشر) بی‌چون‌وچرا پذیرفته شد. مشکلی که پیش آمد، آشفتگی و پریشانی در روح و فکر و عمل بود. مردمی که به آداب و سنن خود اعتقاد داشتند و به آن عمل می‌کردند، اصولی را پذیرفته‌اند که اقتضاهای دیگر داشت. 🔸 آدمیان بر وفق اصولی که دارند، عمل می‌کنند. قواعد و رسوم هم همه به اصول بازمی‌گردند، اما وضعی پیش آمد که آن قواعد و رسوم با اصول و مبادی ناسازگار شده‌اند. 🔹 در این وضع، یا می‌بایست بی این‌که رسوم و اعتقادات خود را ترک کنند، قواعد و رسوم متناسب با اصول جدید را بپذیرند و البته به روی خود نیاورند که چه کرده‌اند، یا اختلاف در فروع و آداب را بزرگ جلوه دهند و در تشدید آن بکوشند و احیاناً کل تجدد را نفی کنند. 🔸 کسانی که بار امانت دین و ادای رسالت‌های الهی را می‌خواهند به دوش بکشند، از جهتی باید مأنوس و آشنا با آثار دینی و میراث گذشتگان باشند و از جهتی آگاه و بصیر نسبت به جهان خود و انسانی که می‌خواهند با او سخن بگویند... 🔹 از همین روست که شناخت دنیای امروز و جهان متجدد امری تشریفاتی و زائد بر وظایف ما نیست، بلکه هر تلاشی برای احیای دین، بدون این شناخت ناتمام و ابتر خواهند ماند... 🔸 جلسات متن‌خوانی و گفت‌و‌گوهای ما، تلاشی است برای درک جهانی که در آن زندگی می‌کنیم به این امید که بتوانیم نسبت به تاریخ خود، آگاه شویم که فرمود: العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
#دعوتنامه #غرب_شناسی 🔻 برای ما طرح پرسش و تحقیق در نسبت با غربِ متجدد، یک ضرورت است. این ضرورت چیس
‌ ‌ 🔻ان‌شاءالله این جلسات را با متن‌خوانی کتاب «درباره غرب» دکتر داوری‌اردکانی در روزهای یکشنبه و سه‌شنبه هر هفته شروع می‌کنیم: 🏷 جلسه اول 🗓 سه‌شنبه ۲۷ آذر ⏱ ساعت ۱۸ 📍قم المقدسه، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید، طبقه پنجم موقعیت در نشان: https://nshn.ir/Qbsj1Mex7r6E 👥 گروه هماهنگی و اطلاع‌رسانی: https://eitaa.com/joinchat/1338639038Cd26eb8429c
‌ ‌ 🔸 این جمله را از متفکر مهم دوران ما، "بیونگ چول‌هان" به‌خاطر بسپرید: "افسردگی نوعی مرض ناشی از خودشیفتگی است و مشخصۀ افرادی است که به‌واسطۀ جست‌وجوی موفقیت از درون تهی شده‌اند." 🔹 این اتفاق از رهگذر تبدیل سوژه به پروژه می‌گذرد. هرکدام از ما مشغول بهره‌برداری بیشتر از خودمان هستیم و بازدهی خود را در نسبت با آرزوهایمان ارزیابی می‌کنیم. 🔸 "دست و پا زدن برای موفقیت" حتی با حصول بخشی از اهداف، مایه فروپاشی روانی است. از این رو ما دیگر اهل "طرب" نیستیم. 🔹 طرب، رضایتمندی است و رضایتمندی تابعی از دست‌وپا زدن برای موفقیت نیست. رضایتمندی از مقوله ایمان است نه عمل. این قافله عُمر عجب می‌گذرد دریاب دمی که با طرب می‌گذرد 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 وحید یامین پور ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌
01 درباره غرب.mp3
46.85M
🎙 متن‌خوانی و گفت‌و‌گو با محوریت کتاب «درباره غرب» دکتر داوری‌اردکانی ▪️ جلسه اول 🗓 ۲۷ آذر ۱۴۰۳ ⏱ ۹۵ دقیقه 👥 باحضور آقایان: کریمی، غنائی، زارعی، سودمند، هادی، مومنی، جواهری، غلامی، ادب، شاه‌علی و روح‌الامین 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌