eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.3هزار دنبال‌کننده
206 عکس
50 ویدیو
17 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است) برچسب‌ها: عرفان | فلسفه | آوینی | انقلاب اسلامی | هایدگر | نیچه | گادامر | فردید | داوری اردکانی | فوکو | کانت | هگل | دکارت | هرمنوتیک | ملاصدرا
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ 🔸 هایدگر در پاسخ "وجود چیست؟" می‌گوید: آن است که هست، کوچک‌ترین گرفتاری که با این جواب به‌وجود می‌آید این است که البته در ظاهر، تکرار معلوم است اما وقتی هنوز شروع به تفکر نکرده‌ایم، ظاهرِتکرارِمعلوم را می‌بینیم... 🔹 در پاسخ "وجود چیست؟" ما را به آینده حواله می‌دهد بنظر او در تفکر آینده است که باید این پاسخ را بیازماییم و شرح و بیان کنیم... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ✍🏻 برداشتی از جلسه «انتظار در ساحت وجودبینی» ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ ▪️ یادداشت نخست (بخش اول) ▪️ ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ 🔸 روزهای اخیر و در جریان جنگ #غزه، تصویری از سربازی
‌ ‌ ▪️ یادداشت نخست (بخش دوم) ▪️ ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ 🔸 قدما گفته‌اند هر علمی از سه بخش تشکیل یافته است؛ موضوع و مسایل و مبادی. گاه به‌جای مبادی از مطالب یا نتایج نام می‌برند. لکن، نتایج خارج از است و وقتی مقدمات را به درستی بیان و توضیح کرده باشیم، نتایج یا مطالب آشکار می‌شود و به همین جهت، در کتب منطقی می‌خوانیم که از دو مقدمه فراهم آمده است و نتیجه را جزو قیاس نمی‌دانند. 🔹 به‌یاد داشته باشیم در شیوه ارتباط و پیوند مقدمات با نتایج دست‌کم پنج قول بیان شده است؛ مانند علیت و معدیت و تولیدی بودن و ... . پی بردن به این نسبت‌ها، کار عقل یا حدس است. مهم تهیه و توضیح درست و دقیق مقدمات است. 🔸 مسایل یک علم ویژگی‌هایی دارد و بی شک با آنها آشنا هستیم. لکن، یا مسایل فلسفی محل کلام است. برای نمونه می‌دانیم که موضوع مسایلِ دانش از موضوعِ دانش جدا نیست گرچه در نسبت آنها اتفاق قول وجود ندارد. اما مسایل فلسفی گذشته از ویژگی‌هایی که برای آنها و در کتب منطقی-فلسفی آورداند، خصلتی دارند که آنها را از مسایل سایر علوم جدا می‌کند. 🔹 به بیان دیگر،‌ مسایل علوم آنگونه که در دانش آمده است مختص به یک دانش نیست و هر علمی اگر علمی حقیقی باشد (یعنی، علمی باشد که بتوانیم برای مسایل آن اقامه کنیم) همان ویژگی‌ها را دارد. لکن، روحی یا طبیعتی بر مسایل حاکم است که در منطق از آن‌ها نمی‌گویند. 🔸 ارسطو در از دشواری‌های مسایل فلسفی بحث می‌کند. همانطور که می‌دانیم مسایل را آپوریا می‌خواند و آپوریا در زبان یونانی دشواری‌ها و معضلات را می‌گویند؛ هزارتو (Maze). 🔹 در هزارتو، انسان سردرگم می‌شود؛ زیرا، از آغاز به فکرِ خروج است؛ در هزارتو، می‌کوشیم به سرعت و با تعجیل راهی برای خروج بیابیم؛ زیرا، وضعیتی که در آن گرفتار آمده‌ایم، مطلوب نیست؛ آزاردهنده است. خروج از وضعیتِ هزارتو، پیش‌از ورود در آن حاضر است؛ می‌نماید که چنین خروجی بنحو ماتقدم در مسایل فلسفی حضور دارد. این آگاهی به خروج، از کجا آمده است؟ 🔸 به‌یاد داریم که و ارسطو را در عبور از شگفتی‌ و می‌دیدند؛ نقطه عزیمت فلسفه را حال و حیرت (παθος) یا شگفتی (ταοζομεναι) می‌دانستند. 🔹 در دوره جدید و به قول ، همین حیرت است که جای خود را به شک(دکارت) می‌دهد. از این‌جا روشن می‌شود که آگاهی از خروج، امری ماتقدم نیست. مقدم بر این آگاهی، آگاهی دیگری وجود دارد. وقتی آگاهی یا علم را به یقین تعریف می‌کنیم عبور از حیرت یا شک ضرور می‌شود. 🔸 هایدگر باور دارد که در یونان وجود داشت و در دوره جدید و از به‌بعد سوبژکتیویته. سوبژکتیویسم یعنی، حقیقت یا دانش را بدانیم. اما یقین را آگاهی انسان بدانیم یعنی، انسان به آگاهی و النهایه خودآگاهی برسد. 🔹 به‌بیان دیگر،‌ منوط است به یقین انسان و یقین کسب نمی‌شود مگر در و با آگاهی انسان. در نتیجه، آگاهی یقینی، حقیقت است. این را سوبژکتیویته می‌خوانیم. در سوبژکتیویسم اما گرچه حقیقت است لکن، دخلی به آگاهی انسان ندارد. قوام یقین یا حقیقت به آگاهی انسان نیست. 🔸 بیان قابل نقد است. سوبژکتیویته از یونان وجود دارد و دخلی به دوره‌های جدید ندارد. در یونان نیز یقین را در آگاهی انسان بنا می‌کنیم. آنچه مقوم متافیزیک است سوبژکتیویته است؛ چه در یونان و ایران و چه در اروپا. بله، شدت و ضعف دارد. اگر قبول کردیم که سوبژکتیویته مقوم متافیزیک است، جایی برای اینگونه تمایزات نمی‌ماند. 🔹 مضاف آنکه، چطور می‌شود که در دوره جدید سوبژکتیویته پیدا شده است؟ آیا چیزی که سابقه‌ای در تاریخ متافیزیک ندارد، به یک بار از مقومات متافیزیک شود؟ سوبژکتیویته اگر مقوم متافیزیک است که هست پس، در تمامی ادوار متافیزیک حضور دارد. ادامه دارد... (لینک بخش قبلی یادداشت) 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌✍🏻 سیدمحمدتقی چاوشی ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 وجود چیست؟ آن‌‌جایی است که ما را در حاضر می‌کند و یک عهدی با تفکر پیش می‌آورد... 🔹 این‌جا در واقع شما نمی‌توانید این پاسخ را از کسی بشنوید جز وجود... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ✍🏻 برداشتی از جلسه «انتظار در ساحت وجودبینی» ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 در این زندگی که ما داریم، نه امیدواریم و نه ناامید. چون همه چیز قطعی است. 🔹 مثلا وقتی در انتظار به‌جوش آمدن آب می‌نشینیم نه امیدی داریم و نه ناامید می‌شویم چون قطعی است 🔸 و تفکر می‌خواهد به تمام شئون زندگی آدمی چنین قطعیتی بدهد و همه چیز را از خارج کند و یک عینیت و قطعیتی به امور بدهد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ✍🏻 برداشتی از جلسه «انتظار در ساحت وجودبینی» ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 به‌نظر ، متفکر حقیقی شخصیت (به‌معنای متداول در روان‌شناسی و در افواه عام) ندارد. شخصیت، قبول رفتار و رویه مقبول قوم و اتخاذ تدابیر و اقوال با متابعت از ارزش‌های متداول یا رد و تعدیل بعضی از ارزش‌ها است. به این معنی، حجاب است. 🔹 آن را که به تفکر می‌خوانند، از قیود و اضافات و تعلقات، و مِن‌جمله از شخصیت خلاص می‌شود (هرچند که شخصیت دیگران هم از اوست) . ولی آثار این خلاصی و آزادگی در زندگی عادی او می‌ماند. 🔸 یعنی از تعلقاتی که دیگران دارند آزاد است که گاهی این ترک تعلق را حمل بر بی‌قیدی و آداب نشناسی و بی‌ادبی می‌کنند. معذالک رفتار و زندگی عادی متفکر، نتیجه اقوال و تفکر او نیست. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 بُرشی از گعده مباحثه انجمن غرب‌شناسی قم مورخ ۱۶ اردیبهشت۱۴۰۳ ‌ ‌ ‌ ‌
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 تاکید استاد طاهرزاده به حضور در مراسم استقبال از دکتر در میدان امام 🔸 در استقبال از دکتر جلیلی یک نقش تاریخی ایفا می‌شود. 🔹 نظر به آقای و استقبال از ایشان در واقع نظر به یک حیات انقلابی و ادمه ی عزیز است. 🔸 این استقبال، ماوراء استقبالی است که جبهه‌های سیاسی و خط و باندها از جریان‌ها دارند. 🔹حضور در مراسم استقبال دکتر ، حضوری متعالی است... @varastegi_ir 🔰 وعده ما امروز 🗓 شنبه ۲ تیرماه ⏱ ساعت ۱۷ 📍 میدان امام اصفهان ‌ ‌ ‌ ‌
هستی شناسی در سنت فلسفه اسلامی در مواجهه با نقد متافیزیک در اندیشه هایدگر.mp3
61.88M
‌ ‌ 🎧 هستی شناسی در سنت اسلامی در مواجهه با نقد در اندیشه 🎙 دکتر احمد رجبی ⏱ زمان: ۱۲۷ دقیقه (از دقیقه ۷۵ به بعد پرسش و پاسخ است) 🗓 تاریخ: ۱۴۰۲ 🎞 فیلم جلسه در آپارات: aparat.com/v/d240538 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
[1] ✍🏻 دیروز خدمت استاد طاهرزاده بودم؛ در ضمن گپ و گفتی که باهم داشتیم فرمودند: "اگر شما، هایدگری که به قرائت مرحوم فردید درک کردید را معرفی نکنید، دیگران هایدگر را مصادره به مطلوب می‌کنند و نتیجه‌اش این می‌شود که دم از هایدگر می‌زنند درحالی که درک تاریخی از انقلاب اسلامی ندارند." قبلا در وویس شماره ۴ به طور کوتاه اشاره‌ای به آشنایی‌ام با فردید کرده بودم. الان شاید بد نباشد به بهانه توصیه استاد، با جزئیات بیشتری از آن ایام بگویم: ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
[1] ✍🏻#ادمین_کانال دیروز خدمت استاد طاهرزاده بودم؛ در ضمن گپ و گفتی که باهم داشتیم فرمودند: "اگر ش
[2] سال ۹۶-۹۷ بود که با مرکز فرهنگی سُها آشنا شدم (درباره سُها به زودی توضیحی خواهم دادم). با برخی از دوستان آنجا مباحثه‌ای هفتگی حول حکمت و عرفان داشتم. در طول آن جلسات، کم‌کم مطالبی از فردید و هایدگر به گوشم خورد ولی نتوانستم ارتباط درستی بگیرم. آن ایام تمرکزم بر فلسفه صدرا بود و از طریق دروس آیت‌الله یزدان‌پناه و استاد امینی‌نژاد مشغول عرفان نظری بودم. هرچه از اندیشه هایدگر می‌شنیدم با یک سوال بزرگ ذبح می‌کردم: اگر وجودی که هایدگر می‌گوید همان است که صدرا و قیصری می‌گویند خب چه نیازی به هایدگر؟ (سنت خودمان خیلی بیشتر از هایدگر به وجود پرداخته است مضافا اینکه هایدگر یک غربی است و به منِ طلبه شیعه چه ربطی دارد؟) و اگر وجود در زبان هایدگر غیر از آن است که در فلسفه خودمان است، مبهم است و معلوم است خود هایدگر هم زبانش الکن است؛ شاید هم مهمل بافته است! ادامه دارد...
๛ وارستگی ๛
[2] سال ۹۶-۹۷ بود که با مرکز فرهنگی سُها آشنا شدم (درباره سُها به زودی توضیحی خواهم دادم). با برخی ا
[3] با این حال چون مطالب هایدگر را از زبان دوستانی می‌شنیدم که هم برایم خیلی عزیز بودند و هم به لحاظ علمی (چه حکمت متعالیه و چه عرفان نظری) قوی بودند، نمی‌توانستم به راحتی صورت مساله را پاک کنم و به خودم بگویم که این عزیزان، فریب زبانِ رازگونه و غریبِ یک غربیِ قرنِ بیستمی را خورده‌اند! واقعا هایدگر برای این دوستان چه سخنی داشت؟ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
[3] با این حال چون مطالب هایدگر را از زبان دوستانی می‌شنیدم که هم برایم خیلی عزیز بودند و هم به لحاظ
[4] دوستانی که با هم مباحثه داشتیم هر کدام در حد یک استاد بودند و خیلی زودتر و بیشتر از من شیرینی حکمت و عرفان اسلامی را چشیده بودند اما به جای اینکه گفتگوی ما بیشتر حول مباحثی مثل حضرات خمس و اقسام لابشرط و مراتب تجلی و ساحت صقعی ربوبی و... باشد درباره این مطلب بود که عالَم ما متافیزیکی هست و حجاب غربزدگی مانع نگاه اصیل ما به سنت خودمان شده است. ادعای بزرگی است! ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
[4] دوستانی که با هم مباحثه داشتیم هر کدام در حد یک استاد بودند و خیلی زودتر و بیشتر از من شیرینی حک
[5] ببینید یک وقت هست که شما در مَباحث یک علم با نظریه‌ای مخالف با خودتان روبرو می‌شوید و نهایتا یا آن را رد می‌کنید و یا قبول. ولی در هر صورت چون در زمین همان علم بازی می‌کنید، خانمان‌سوز و بنیان‌افکن نیست! (مثلا در عرفان، بر سر اینکه مراد از احدیت چیست و یا اینکه آیا معرفت به کُنه ذات ممکن است یا خیر نظرات مختلفی گفته‌اند) ولی بعضی حرف‌ها را نمی‌شود صرفا یک نظریه دانست و با رد یا قبول آن از کنارش گذشت. ‌ ‌