فردید:
[در جوانی] غرب مرا کشید . مرا جذب کرد . مثل آهن ربائی که براده را بخود میکشد .
آری غرب مرا زد مثل صاعقه و این صاعقه نا بهنگام درخت اعتقادات را از ریشه سوزانید . همه چیز رفت . همه چیز سوخت . باورها آتش گرفت . دین آتش گرفت . ایمان آتش گرفت . و من در میان این شعله های بی امان برشته شدم ، جزغاله شدم و قامت اندیشه ام به قیامت رفت ...
....من آتشی شده بودم و میخواستم با خودهمه چیز را بسوزانم . این خاصیت متجددهای دو آتشه بود .
فردید:
فلسفه ذاتا یونانی است . نحوه پرسش از #وجود و زمان همواره به نفع فلسفه یونان است و با حکمت معنوی مغایر است .
میبدی:
یعنی بالمآل با ذات دیانت اعم از دیانت یهود ، عیسویت و ادیان دیگر فرق دارد .
فردید:
همینطور است . پس بگذارید بنده بجای "#فلسفه" لفظ "#متافیزیک" را استعمال کنم .
میبدی:
چرا و به چه علت ؟
فرديد:
بخاطر " بیطرفی" و ذکر و فکر حقیقی و بخاطر خود آگاهی .
این نحوه پرسشی که به آن اشاره کردم به #ارسطو بر میگردد . او نیز میپرسید وجود موجود چیست ؟ و خود به آن پاسخ میداد . این پرسش همواره در تاریخ فلسفه موجود است و فلاسفه به عناوین مختلف به آن پاسخ داده اند .
حال ممکن است که یک غیر فیلسوف ، مثلا یک سیاستمدار یا یک هنرمند یا اصلا یک شاعر عین همین پرسش را مطرح کند . چون نحوه و اصل پرسش ارسطوئی است و ریشه در یونان دارد ، میتوان گفت که این غیرفیلسوف نیز در نگاه کردن به "وجود" تحت تاثیر متافیزیک است . پس #غربزده است . برای روشن شدن موضوع به تاریخ مینگریم :
#یونان ابتدا #یهود را میزند و به این ترتیب غرب بر آن فائق می آید . بعد #مسیحیت را هدف قرار میدهد . و به این ترتیب غربیان از فرصت بهره میگیرند و مسئله نسبت میان فلسفه و دین را طرح میکنند .
میبدی:
استاد ، تاثیر #متافیزیک در دنیای ما چیست و چه پدیده ای را میتوان منبعث از آن دانست ؟
فردید:
امپریالیسم ، امپریالیسم با #زندقه و #شرک ملازمه دارد . به این ترتیب میتوان چنین استدلال کرد که #امپریالیسم یکی از لوازم ذات #تمدن_غربی است و تازمانی که انسان از "#اراده" به "#همت " نرسد، این امپریالیسم که من آنرا "#فرعونیت " میخوانم کماکان پا برجا خواهد بود و زیر بنای تاریخ #غرب که "#ربوخه " است از جای خود تکان نخواهد خورد . انسان غربی خودش را در "ربوخه" گم کرده است . تمام ایدئولوژی ها و "ایسم" ها در ربوخه دست وپا میزنند . رفاه نیز همان ربوخه است . علم و صنعت جادوست باید موسساتی (؟) یافت تا این جادو را باطل کند . " سیرابی جنسی " آقای #مارکوزه نیز ریشه در ربوخه دارد . #فاشیسم و #مازوخیسم در وجود بشر رخنه کرده است . #استالین و #هیتلر هردو از یک کرباسند . تمام افکار #ژان_پل_سارتر جز اناالحق نیست . آیا این حماقت نیست ؟ آیا او نمی خواهد تمدن ممسوخ را به بی نهایت ببرد ؟
فکر میکنید #سایبرنیتیک و علم سیاست در خدمت چیست ؟ در خدمت حفظ این تمدن ممسوخ . #هنر هم همین خدمت را انجام میدهد .
خلاصه کنم بشریت غربی بیمار است . او به مرض رضا و تسلیم در برابر امپریالیسم مبتلا شده است و تا زمانی که این مرض مستولی است امیدی به برافتادن " ربوخه " نمیرود .
فلسفی خود را ز اندیشه بکشت
گو بدو کو را سوی گنج است پشت
گو بدو چندانکه افزون میدوی
از مراد دل جداتر میشوی
"جاهدوا فینا " بگفت آن شهریار
" جاهدوا انا" نگفت ای بیقرار
فردید:
#ترس_آگاهی میگویم و از آن #هیبت مراد میکنم . که در اوستا " #زبا"، در پهلوی " #زبایش" و در یونانی " #سباس" و در قرآن کریم " #سبح" است و امروز در فلسفه غربیان بنام Angst# یا Angoint# خوانده میشود و در مطبوعات ما پس از مرحوم #صادق_هدایت به #دلهره تعبیر شده است .
فردید:
من یکبار در جائی لفظ #صوفی_فرنگی را در مورد مرحوم #صادق_هدایت اطلاق کردم . #صوفی فرنگی ها همان کسانی هستند که در جهان امروز از #عرفان و #تصوف و #شرق و غرب و ادبیات پوچ و تآتر پوچ و از اینجور حرفها سخن میگویند . بازگشت همه این صوفی فرنگیها به این امر است و آن آخرین مرحله نهائی فرار از" حق" به سوی " #انانیت" ، اعم از انانیت جمعی یا فردی .
فردید:
#حوالت_تاریخی صادقانه و عظیم #صادق_هدایت ، در یک کلمه خلاصه میشود :
گشت از #هیبت و #زبایش و #سبحان_الله قرآن به طرف دلهره قلقناک ادبیات میان دو جنگ غرب ..والسلام .
فردید:
ما #مرگ را فراموش کرده ایم . مرگ را به طاق نسیان کوفته ایم . مرگی که معنی آن " #حد_عدمی" ماست ....گوئی این حد عدمی وجود ندارد ... بصراحت بگویم که در میان ما شرقی ها – بنظر حقیر – قومی که مرگ را کمتر فراموش کرده است ، ژاپونی است .
هیدگر درمیان اساتید فلسفه و علوم انسانی و ادبیات همسخن متعدد دارد . ژاپونیها با او همسخن هستند .
#ژاپن
فردید:
#حوالت_تاریخی جهان اناالحق فرعونی زدن است . اما خوب باید توجه داشته باشید که این #اناالحق زدنها همه جا یکسان نیست و شدت و ضعف دارد .
مقالتی مفصل از یکی از استادان فلسفه #ژاپن تحت عنوان " دیالکتیک #مرگ" خوانده ام این استاد نامش #تانابه است . تفسیری بدیع از مرگ دارد.
(احتمالا اسم کامل آن فیلسوف Hajime Tanabe هست)
فردید:
اگر امروز قومی ادعا کند که #اناالحق فرعونی نمیزند ، باید آنرا به حساب غفلت آن قوم گذاشت . چون این ادعا در دوره ای که حوالت تاریخیش مشخص و معلوم است ، دلیلی است بر این که آن قوم در اناالحق فرعونی زدن اصرار دارد .