eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.2هزار دنبال‌کننده
203 عکس
50 ویدیو
17 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است) برچسب‌ها: عرفان | فلسفه | آوینی | انقلاب اسلامی | هایدگر | نیچه | گادامر | فردید | داوری اردکانی | فوکو | کانت | هگل | دکارت | هرمنوتیک | ملاصدرا
مشاهده در ایتا
دانلود
فردید: [در جوانی] غرب مرا کشید . مرا جذب کرد . مثل آهن ربائی که براده را بخود میکشد . آری غرب مرا زد مثل صاعقه و این صاعقه نا بهنگام درخت اعتقادات را از ریشه سوزانید . همه چیز رفت . همه چیز سوخت . باورها آتش گرفت . دین آتش گرفت . ایمان آتش گرفت . و من در میان این شعله های بی امان برشته شدم ، جزغاله شدم و قامت اندیشه ام به قیامت رفت ... ....من آتشی شده بودم و میخواستم با خودهمه چیز را بسوزانم . این خاصیت متجددهای دو آتشه بود .
فردید: فلسفه ذاتا یونانی است . نحوه پرسش از و زمان همواره به نفع فلسفه یونان است و با حکمت معنوی مغایر است . میبدی: یعنی بالمآل با ذات دیانت اعم از دیانت یهود ، عیسویت و ادیان دیگر فرق دارد . فردید: همینطور است . پس بگذارید بنده بجای "" لفظ "" را استعمال کنم . میبدی: چرا و به چه علت ؟ فرديد: بخاطر " بیطرفی" و ذکر و فکر حقیقی و بخاطر خود آگاهی . این نحوه پرسشی که به آن اشاره کردم به بر میگردد . او نیز میپرسید وجود موجود چیست ؟ و خود به آن پاسخ میداد . این پرسش همواره در تاریخ فلسفه موجود است و فلاسفه به عناوین مختلف به آن پاسخ داده اند . حال ممکن است که یک غیر فیلسوف ، مثلا یک سیاستمدار یا یک هنرمند یا اصلا یک شاعر عین همین پرسش را مطرح کند . چون نحوه و اصل پرسش ارسطوئی است و ریشه در یونان دارد ، میتوان گفت که این غیرفیلسوف نیز در نگاه کردن به "وجود" تحت تاثیر متافیزیک است . پس است . برای روشن شدن موضوع به تاریخ مینگریم : ابتدا را میزند و به این ترتیب غرب بر آن فائق می آید . بعد را هدف قرار میدهد . و به این ترتیب غربیان از فرصت بهره میگیرند و مسئله نسبت میان فلسفه و دین را طرح میکنند .
میبدی: استاد ، تاثیر در دنیای ما چیست و چه پدیده ای را میتوان منبعث از آن دانست ؟ فردید: امپریالیسم ، امپریالیسم با و ملازمه دارد . به این ترتیب میتوان چنین استدلال کرد که یکی از لوازم ذات است و تازمانی که انسان از "" به " " نرسد، این امپریالیسم که من آنرا " " میخوانم کماکان پا برجا خواهد بود و زیر بنای تاریخ که " " است از جای خود تکان نخواهد خورد . انسان غربی خودش را در "ربوخه" گم کرده است . تمام ایدئولوژی ها و "ایسم" ها در ربوخه دست وپا میزنند . رفاه نیز همان ربوخه است . علم و صنعت جادوست باید موسساتی (؟) یافت تا این جادو را باطل کند . " سیرابی جنسی " آقای نیز ریشه در ربوخه دارد . و در وجود بشر رخنه کرده است . و هردو از یک کرباسند . تمام افکار جز اناالحق نیست . آیا این حماقت نیست ؟ آیا او نمی خواهد تمدن ممسوخ را به بی نهایت ببرد ؟ فکر میکنید و علم سیاست در خدمت چیست ؟ در خدمت حفظ این تمدن ممسوخ . هم همین خدمت را انجام میدهد . خلاصه کنم بشریت غربی بیمار است . او به مرض رضا و تسلیم در برابر امپریالیسم مبتلا شده است و تا زمانی که این مرض مستولی است امیدی به برافتادن " ربوخه " نمیرود .
فلسفی خود را ز اندیشه بکشت گو بدو کو را سوی گنج است پشت گو بدو چندانکه افزون میدوی از مراد دل جداتر میشوی "جاهدوا فینا " بگفت آن شهریار " جاهدوا انا" نگفت ای بیقرار
فردید: وصول به دولت ساحت بدون و امکان پذیر نیست . ‌
فردید: میگویم و از آن مراد میکنم . که در اوستا " "، در پهلوی " " و در یونانی " " و در قرآن کریم " " است و امروز در فلسفه غربیان بنام Angst# یا Angoint# خوانده میشود و در مطبوعات ما پس از مرحوم به تعبیر شده است . ‌
فردید: من یکبار در جائی لفظ را در مورد مرحوم اطلاق کردم . فرنگی ها همان کسانی هستند که در جهان امروز از و و و غرب و ادبیات پوچ و تآتر پوچ و از اینجور حرفها سخن میگویند . بازگشت همه این صوفی فرنگیها به این امر است و آن آخرین مرحله نهائی فرار از" حق" به سوی " " ، اعم از انانیت جمعی یا فردی . ‌
فردید: صادقانه و عظیم ، در یک کلمه خلاصه میشود : گشت از و و قرآن به طرف دلهره قلقناک ادبیات میان دو جنگ غرب ..والسلام .
فردید: ما را فراموش کرده ایم . مرگ را به طاق نسیان کوفته ایم . مرگی که معنی آن " " ماست ....گوئی این حد عدمی وجود ندارد ... بصراحت بگویم که در میان ما شرقی ها – بنظر حقیر – قومی که مرگ را کمتر فراموش کرده است ، ژاپونی است . هیدگر درمیان اساتید فلسفه و علوم انسانی و ادبیات همسخن متعدد دارد . ژاپونیها با او همسخن هستند . ‌
فردید: جهان اناالحق فرعونی زدن است . اما خوب باید توجه داشته باشید که این زدنها همه جا یکسان نیست و شدت و ضعف دارد . مقالتی مفصل از یکی از استادان فلسفه تحت عنوان " دیالکتیک " خوانده ام این استاد نامش است . تفسیری بدیع از مرگ دارد. ‌ ‌ ‌ (احتمالا اسم کامل آن فیلسوف Hajime Tanabe هست)
فردید: اگر امروز قومی ادعا کند که فرعونی نمیزند ، باید آنرا به حساب غفلت آن قوم گذاشت . چون این ادعا در دوره ای که حوالت تاریخیش مشخص و معلوم است ، دلیلی است بر این که آن قوم در اناالحق فرعونی زدن اصرار دارد . ‌