فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
📺سخنرانی استاد دانشمند
✍️موضوع: شمع وذغال
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥لقمه حرام و سلب توفیق
🎙#استاد_عالی
از مرحوم محدّث قمی (رضی الله عنه) نقل شده که فرمود: من سفری به همدان رفتم و بر شخص معتمدی وارد شدم. یک شب او به من گفت: فلان جا شام مهمانم، دلم می خواهد خدمت شما باشم. با هم آنجا برویم. من امتناع کردم. گفت: آقا اگر شما همراه من بیایید آبروی من بیشتر می شود، برای من خوب است. با هم رفتیم. شام آوردند و خوردیم، بعد از شام به منزل برگشتیم. من صبح برخلاف هر شب که با کمال راحتی برای نماز شب بر می خاستم، زمانی از خواب بیدار شدم که نزدیک طلوع آفتاب بود و نزدیک بود، نماز صبحم قضا شود ...!
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎#گوهر_صبر
🎙#حجت_الاسلام_عـالـی
یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُواْ النِّسَآءَ کَرْهاً وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَآ ءَاتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَنْ یَأْتِینَ بِفَحِشَةٍ مُّبَیَّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً
.
اى کسانى که ایمان آورده اید! براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه به ارث برید و بر آنان سخت نگیرید تا بعضى از آنچه را به آنان بخشیده اید، خود ببرید، مگر آنکه مرتکب فحشاء آشکار شوند و با آنان به نیکویى رفتار کنید و اگر از همسرانتان خوشتان نیامد چه بسا شما چیزى را خوش نداشته باشید، ولى خداوند، خیر فراوان در آن قرار داده باشد.
📚سوره ی مبارکه نساء،آیه ی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
یه کسی خواب دید، ارواح مومنین دارن تند میرن طرف بهشت. ولی یه نفر میلنگه اون عقب!
بهش گفتن: فلانی چرا می لنگی...؟اونا تند میرن...
گفت: آخه اونا اولادهاشون براشون کار خیر کردن اینا تند دارن میرن، من بچم برام کار خیر نمیکنه!
گفت: بچت کجاست که من برم بهش بگم...
گفت: دم فلان دریا(رخت شوره)
آدرس گرفت و رفت وقتی از خواب بیدارشد رفت پیداش کرد و گفت:
فلانی بابات ازت دل تنگه، میگه کار خیر نمیکنی برام. من خوابشو دیدم اینجوریه...
عصبانی بود فرزند از وضعش..وضع مالیش خوب نبود ..
عصبانی بود دست کرد زیر اب دریا یه مشت آب ریخت و گفت: اینم خیر بابام!
✨خواب دید باباهه داره تند میره
_فلانی چی شد؟!!
_بچه ماهی از آب افتاده بود بیرون داشت میمرد، پسرم آب رو که ریخت افتاد رو این بچه ماهیه
اون بچه ماهیه پرید تو آب و زنده موند!
@ajaebejahan
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
ما باید به یقین بدانیم که ما در دو دست خود، دو گوهر شبچراغ و گرانقدر (قرآن و عترت) داریم و کار به تشکیک دیگران نداشته باشیم؛
☘️ خواه بدانند و بگویند که در دست ما گوهر است، و یا آن دو را دو سنگ بیارزش بدانند، چه دیگران قدر آن دو را بدانند یا ندانند [ما باید قدردان باشیم].
🍃 برای اینکه اگر قدر ندانستیم، نعمت از دست ما گرفته میشود، چنانکه اهل حجاز از نعمت ولایت محروم شدند و به عَجَمها منتقل گردید.
📚 در محضر بهجت، ج۳، ص۱۹۶
کمی
@ajaebejahan
🌺 رسول خدا صلی الله علیه و آله:
✍ محبّت من و محبّت اهل بيت من در هفت جا كه هراس آنها بسيار بزرگ است، سودمند است:
1 ـ هنگام مرگ،
2 ـ در قبر،
3 ـ هنگام برانگيخته شدن،
4 ـ هنگام دريافت نامه اعمال،
5 ـ هنگام حسابرسى،
6 ـ هنگام سنجش اعمال،
7 ـ هنگام عبور از صراط
📚 امالى صدوق، ص 18
#درمحضراهل_بیت
کمی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : با امیدواری او را بخوان !
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
کمی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : صبرِ فعالِ نتیجه بخش
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
کمی تا
@ajaebejahan
#داستانک 📚
#مسير_مستقيم
برف فراوانی آمد و همهجا را سفیدپوش کرد. دو پسر کوچک با هم شرط بستند که از روی یک خط صاف، از راهی عبور کنند که به مدرسه میرسید.
یکی از آنان گفت: «کار سادهای است!»، بعد به زیر پای خود نگریست که با دقت گام بردارد. پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود را بلند کرد تا به ردپاهای خود نگاه کند. متوجه شد که به صورت زیگ زاگ قدم برداشته است.
دوستش را صدا زد و گفت: «سعی کن که این کار را بهتر از من انجام دهی!»پسرک فریاد زد: «کار سادهای است!»، بعد سر خود را بالا گرفت، به درِ مدرسه چشم دوخت و به طرف هدف خود رفت و ردپای او کاملاً صاف بود.
@ajaebejahan
📚داستان ضرب المثل
فلک همیشه به کام یکی نمی گردد
در گذشته بازرگانی ثروتمند در خانه ای بزرگ زندگی می کرد. روزی از روزها که بازرگان در حیاط خانه اش نشسته بود صدای غلام ویژه ی خود را شنید که با ناله می گفت:« قربان بدبخت شدیم؛ زیرا ساعتی پیش قسمتی در بازار آتش گرفته است و همه ی دکان هایمان سوخته اند». بازرگان که چنین شنید ناگهان با دو دست بر سرش کوبید ولی به ناگاه چیزی به خاطرش آمد و گفت:« خدا را شکر می کنم که نیمی از کالاهایم در شهری دیگر هستند و فردا به این جا می رسند. اینگونه می توانم کمی از خسارت را جبران کنم». فردای آن روز باران شدیدی شروع به باریدن کرد به طوری که تا هنگام غروب بند نیامد. در این هنگام به بازرگان خبر دادند که بارهایش به همراه کشتی غرق شده اند. بازرگان که این خبر را شنید بسیار ناراحت شد طوری که چندین روز در رخت خوابش بستری شد.از طرفی بدهی های وی بسیار زیاد بودند و بازرگان نمی توانست از پس هزینه های آن برآید. به این ترتیب حتی غلامان و خدمتکارانش هم از خانه ی او رفتند و او را تنها گذاشتند. پس از مدتی که حال بازرگان بهتر شد و توانست از رخت خوابش بیرون آید دید که از خدمتکارانش خبری نیست و تنها دو غلام ویژه اش در کنار او هستند که البته بازرگان آن دو را نیز مرخص کرد و پس از مدتی خانه و باغ باشکوهش را فروخت و با آن بدهی های خود را پرداخت کرد و با باقیمانده ی پولش راه جاده را در پیش گرفت تا به جایی دور سفر کند. بازرگان که در جاده گام بر می داشت با دلی پرخون و اندوهگین زیر لب با خود حرف می زد و ناسپاسی می کرد که به ناگاه پایش به سنگی خورد و به زمین افتاد و خون از پایش جاری گشت.بازرگان که بسیار از اقبال خود ناراحت بود به ناگاه شروع به گریه کرد و با خودش حرف می زد و ناله می کرد. جوانی که در آن نزدیکی بود صدای مرد را شنید پس نزدیک او رفت تا به او کمک کند. جوان با دست های پینه بسته و لباسی کهنه سعی کرد تا زخم بازرگان را پانسمان کند. بازرگان با دیدن دستان و لباس های جوان متعجب به او نگاه می کرد. در این حال بازرگان سفره دلش را گشود و داستان زندگی باشکوهش و رسیدن به این فلاکت و بدبختی را برای جوان تعریف کرد. جوان خوب به سخنان بازرگان گوش داد و سپس آهی بلند کشید و گفت:« به دستان پینه بسته ی من نگاه کند. آیا باور می کنی که این ها روزی دست های یک شاهزاده بوده باشند؟ شاید تعجب کنی اما این حقیقت دارد و پدرم روزگاری حاکم سرزمینی بود و من هم امید داشتم که روزی به جایش حکمران شوم اما چنین نشد و پیش از آن که من به آن مقام برسم دشمنان پدرم را کشتند و مرا نیز از سرزمینم بیرون راندند و از آن پس به شهری کوچک پناه بردم و به کارگاه نجار پیری رفتم و پس از چندین ماه که برایش بی مزد کار کردم توانستم حرفه ی نجاری را از او بیاموزم و با سختی بسیار کارگاهی کوچک برای خود دست و پا کنم. اکنون نیز خدا را سپاس می گویم که به این مرحله رسیده ام. تو نیز غصه نخور زیرا فلک همیشه به کام یکی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا آیت الله بهجت نماز شب را ترک کردند؟!
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 اولین آسیب شما جوانان از غضبه!
💬 استاد فاطمی نیا (رحمه الله)
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدت زمان توقف در عالم قبر
استاد مسعود عالی
مرگ اختیاری یا مرگ معنوی؛ و آن عبارت از ترک شهوات است. عارفان میگویند جملهی «موتوا قبل ان تموتوا» اشاره به مرگ اختیاری، معنوی و ترک شهوات دارد؛ زیرا هرکس حقیقتاً خواهان خدا باشد، قلبش مملو از محبت خداوند خواهد شد و شهوات خود را میمیراند؛ چون شهوات مانع و باز دارندهی انسان از طاعت و قرب الهی است.
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔چرا انسان در قیامت از نزدیکانش فرار می کند!
کودکان را (از شدت هول) پیر سپیدمو کند»؛ (مزمل: ۱۷)
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ؛
که آدمى از برادرش مى گریزد،
و از مادر و پدرش،
و از همسر و پسرانش،
براى هر انسانى در آن روز حال
و کارى خواهد بود که او را به خود
مشغول دارد» (عبس: ۳۴-۳۷) است.
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺آیتالله بهجت قدسسره:
خوشا به حال کسانی که این مطالب (قرآن) را تنها تلفظ نباشد، بفهمند.
کسی گفته بود: وقتی من سوره یاسین
را میخوانم از روی ذوق و شوق حس میکنم که دارم قند میخورم.
[یاسین] بهار قرآن است؛ و لذا خیلی
از مردان و زنان که مقدس هستند
دیگر یاسین را حفظ هستند و
یاسین را دیگر ترک نمیکنند.
خدا توفیق بدهد که قدردان
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارتباط داشتن با امام زمان عج❤️
حواستون هس؟!
[ اصلِکارینیس . .
حواسموننیـس! ]
#ڪلیپ
@ajaebejahan
🌿 داستان روح الامین و مرد بت پرست
🧚♂روح الامین روزی از پیشگاه خدا بانگ لبیک شنید. نمیدانست کدام بندهٔ مخلص، او را خوانده است. در زمین و آسمان گشت تا او را بیابد، اما پیدایش نکرد.
رو به سوی خدا آورد و گفت: راهی نما تا او را بیابم.
حضرت حق : به روم به فلان دير برو و بنگر۔
جبرئیل به آن دیر رفت و دید مردی به پای بتی افتاده و با حالی زار و با اخلاص تمام بت را صدا میزند.
برگشت و به خدا گفت: چگونه است که این مرد در دیر از بت یاری میجوید و تو پاسخش میدهی ؟
حضرت حق: او از راه راست دورافتاده است به غلط بت را صدا میکند؛ ولی میدانم که در قلب او چیست و در باطن چه میخواهد؟ او جز من کسی را ندارد. اکنون زبانش را هم به راه می آورم.
جبرئیل شنید که آن بت پرست زبانش هم به خدا خدا، گشوده شد.
پس ای مرغ ناتوان و نومید،بدان که درگاه او بارگاه نیازمندی است.
نه همه زهد مسلم میخرند
"هیچ" بر درگاه او، هم، میخرند
داستانها و پیامهای عطار در منطق الطیر و الهی نامه
دکتر حشمت الله ریاضی
به کوشش : حبیب الله پاک گوهر
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
💥 بعضیها هستند، که روزی پشیمان میشوی از نداشتنشان، و گوشهی لبانت را میگزی و با خود تکرار میکنی؛
کاش بیشتر به خانهاش میرفتم!
کاش بیشتر دعوتش میکردم!
کاش من هم دوستش بودم....
#پیامبررحمت صلی الله علیه و آله
⇝
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ: هیجانی رفتار کنی، پشیمان خواهی شد
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_تراشیون
کمی تا
@ajaebejahan