eitaa logo
وصل خوبان
14.7هزار دنبال‌کننده
40.4هزار عکس
18.4هزار ویدیو
229 فایل
🌷...راه شهیدان ادامه دارد...🌷 گلزار شهدای کرمان، قطعه ای از بهشت آدرس وصل خوبان در پیام رسان سروش: https://sapp.ir/vaslekhooban ارتباط با کانال: @vaslekhooban_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃جهانا! سلیمـــانی، سلیمانی دگرست ... همان سلیمانی که هفت اقـلیم در زیر نگینش نهان 🍃جهانا ! ما چو مورانِ بی نوایِ مُلکِ این سلیمانیم 🌺سالها دل طلب چنین لعلی زمن داشت وآنچـه او خواست خداونددر دلم کاشت 🌷ســردار سلــیمانی ... ای ســردار عـزیـزم ... ای ســردار دلــها ... شما... جواهری ناسفته در صدف ازل مکنون تا که شد راز این صدف چو روز آشکار. کنون من خادم و سیاه زنگی توأم خشک رود و بیقرار و مجنون توأم سُـفتن سنگ سراچه ی دلم با الماس آب دیدگانم، به یادت هر دمی ... ازولایت تا شهادت از مشهور تا محشور ازخــاک تا افــلاک ازفــرش تا عـرش از زمین تا کاخ آسمان ازفنافی الله تا بقا بالله ... 🥀قاسم جان ! زبانم در وصفت قاصر... 🔸اثر: حمیدرضا باهنر از نرماشیر ✅ @vaslekhooban
🔻گفت...🔻گفتم... 🔶گفت: راستی جبهه چطور بود؟ گفتم : تا منظورت چی باشه؟ گفت: مثل حالا رقابت بود؟ گفتم : آره... گفت : در چی؟ گفتم :در خوندن نماز شب. 🔶گفت: حسادت بود؟ گفتم: آره... گفت: در چی؟ گفتم: در توفیق شهادت. 🔶گفت: جرزنی بود؟ گفتم: آره... گفت: جرزنی براچی؟ گفتم: برای شرکت در عملیات . 🔶گفت: بخور بخور بود؟ گفتم: آره ... گفت: چی میخوردید؟ گفتم: تیر و ترکش ! 🔶گفت: پنهان کاری بود ؟ گفتم: آره ... گفت: در چی ؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ... 🔶گفت: دعوا سر پست هم بود؟ گفتم: آره ...خیلی هم دعوا بود! گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین . 🔶گفت: اهل دود و دم هم بودید؟ گفتم: بله که بودیم... گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ... 🔶گفت: استخر هم می رفتید؟ گفتم: آره ... گفت: کجا؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون . 🔶گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آره ... گفت: کجا؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین، شلمچه، فکه ،طلائیه، از سونای گرمای جنوب پوستمون برنزه می شد... 🔶گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟ گفتم: آره... گفت: کی براتون برمی داشت؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه . 🔶گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟ گفتم: آره... خندید و گفت: با چی؟ گفتم: هنگام بوسیدن گونه های به خون نشسته ی رفقامون توی قتلگاه... ♦️سکوت کرد و چیزی نگفت... ✅ @vaslekhooban
🕊یوسف گمگشته🕊 🍃🌺🍃مگه می شه از یادمون بره اون روزای باشکوه؟ اون روزای آسمونی؟ اون روزای انتظار؟ اصلاً چقدر قشنگ بود وقتی می دیدی انتظارت پس از سالها گُل کرده؟ وقتی می دیدی یوسف گمگشته ت حالا به کلبه ی احزان برگشته! اون روزای غریب قریب، نه تنها از ذهن آدمی، بلکه از ذهن آسمون و زمین هم پاک نمیشه. چقدر شور بود و شعف! چقدر عشق بود و مهربانی!اسپند بود و عود و.... اون روزا ملائکه هم برای ثبتِ صحنه های عشق و عاشقیِ دیدار، به زمین آمده بودند... 🌱🌸🥀وای خدای من... کسی از سفر برگشته که چند سالی در انتظارش، لحظات رو می شمردی، و هرگز این شمارش تمومی نداشت. و هیچ امیدی به زنده ماندنش نداشتی و حالا او بر دوش مردم شهر، در حالی که لبخند بر لب دارد می چرخد و می چرخد و می چرخد ... 🍃💐گرامی باد بازگشت آزادگان سرافراز به دامن وطن... ✅ @vaslekhooban
🍃حسینی باش و... ❤️‌‌هرکه به حسین دل میسپارد، پیداست که دلی برای سپردن دارد. هرکه برای حسین اشک می‌ریزد، پیداست که چشمی برای گریستن و اشکی برای ریختن دارد. هرکه در مصیبت حسین، دلش می شکند و اشکش جاری میشود، پیداست که اهل محبت است؛ و هرکه اهل محبت است، مجذوب حسین میشود، دیر یا زود، خودآگاه و ناخودآگاه‌؛ و هرکه مجذوب حسین شود، از جنس حسین میشود، متصف به صفات حسین میشود؛ متخلّق به اخلاق حسین میشود. و در دنیا... هرکه از جنس حسین باشد، هرکه مجذوب حسین بشود، هرکه با حسین پیوند بخورد، هرکه حسینی شود، در جهان آخرت نیز حسین سراغش را میگیرد؛ پیدایش میکند و رفاقت و شفاعت و همدمی اش را بااو ادامه میدهد‌. 🌱و مگر ممکن است که کسی حسینی باشد و بهشتی نباشد؟ 🔹سیدمهدی شجاعی ✅ @vaslekhooban
🔷حاجی... سلام... چند روزیه شال و کلاه کرده بودیم تا راهی زیارت شویم، زیارت ارباب... به نیابت از شما، و همه ی شهدامون... و به نیابت از همه رفتگانمون. اما... زمین و زمان دارن نامهربونی می کنن! یه جورایی بعضی ها، دارن سنگ می اندازن تا، بی خیال این سفر شویم. ولی... حسی به من می گه که: این روزا چقدر جات خالیه! می شه یه جوری خودت رو به ابو مهدی برسونی، تا این غائله را تموم کنی؟! حاجی می ترسیم، می ترسیم،الکی الکی از قافله جا بمونیم... که در اون صورت دق می کنیم... ✅ @vaslekhooban
💠سلام سردار دلها... هیچ شما را نمی شناختم، بعد از شهادت معروف شدید. از مرام شما و اخلاق شما بعد از شهادت در صدا و سیما بسیار گفتند. به روستاهای دور افتاده میرفتی، برای دیدن یک پیرزن، فرزند شهیدوو و همه اش می گفتم: چطور به این همه می رسیدی؟ یک شب خواب شما را دیدم، با همان لباس خاکی و وانت خاکی در جبهه‌های جنگ علیه داعش..ـ آمده بودی دیدنم، با خوشرویی و لبخند... می دانستم شهید شده ای، اما آمده بودی دیدم و می‌دانستم که باز پر مشغله‌ای و باید بروی. هیچ تغییری در مسئولیت هایت به وجود نیامده بود... لبخند زدی و دست بالا بردی و رفتی... آمدی گفتی: دیدی، دیدن تو هم آمدم، با همه ی مشغله ای که داشتم.؟! 🔹از دعای خیرت فرزندانم را فراموش نکن. 🔸مریم۱۴٠۱/۶/۱۱ از تهران ۵۶ ساله ✅ @vaslekhooban
🌺سلام بر ملکه های آسمانی سرزمینم... 🔻آهای با شماییم... با شما که دلخوش به پر کلاه ملکه ی چشم آبیِ ِخود هستید... با شما که: او را فرشته نجات خود می دانید. با شما که: پُز می دهید به شوکت پوشالی و فتوحات و درایت و سخاوتش...! که صد البته دریغ و افسوس...! 🌸بیایید اندکی گوش شوید، تا از ملکه های این سرزمینِ لبریز از نورمان،...برایتان... به وسعت آسمانها و دریاها، سخن بگویم: ... 🌺در این دیار، ملکه هایی نقش آفرینی کرده اند که، در سخاوت و بخشش و ایثار، زبانزد خاص و عام اند... فرشتگان در برابر عظمت آنان زانو می زنند. اینان در قربانگاه عشق، از یک گل، تا یک دسته گل، تقدیم خدای مهربان کردند و از جگر گوشه‌هایشان گذشتند، تا دل نازک کودکی، و یا نگاه به در مانده ی مادری، و یا قامت ایستاده ی مردی، زیر چکمه های انگلیسیِ دشمن خم نشود و به لرزه نیفتد... ✅ @vaslekhooban
🔷سلام به سردار دلها. درود خداوند بر انبیاء. من زینب... از حرم امام رضا(ع) سلام و عرض ادب و احترام و ارادت دارم خدمت شما شهید عزیز. التماس دعا دارم. دعا کنید عاقبتم ختم به خیر و شهادت بشود. من آرزو دارم شما را ببینم با چشم سر در آخرت. خداوند خانواده محترم شما را حفظ کند. من تو حرم امام رضا(ع) هستم. دعا کنید دوباره مزارتون بیام. من رو بابت رفتار هام ببخشید. تجدید عهد با شما شهید عزیزم دارم. دعا کنید پزشکی قبول بشم. خیلی خیلی خیلی زیاد دوستتان دارم. لطفاً دوباره به خوابم بیاییدـ من خیلی نیاز به حرفهای شما و راهنمایی های شما دارم. خواهش می کنم منو شفاعت کنید. سردار مهربانی ها و سردار عزیزم، خواهش می کنم به خوابم همیشه بیایید و با من حرف بزنید. آرزویی بعد از ظهور مهدی (عج) بزرگتر از این ندارم 🔸زینب ✅ @vaslekhooban
💠بسم ربّ الشّهداء والصّدیقین 🔷ازدختر شهید احمد صالحی(شهید بسیجی دفاع مقدس-کرمان) به شهید احمد صالحی(شهید بسیجی مدافع امنیت) سلام شهید عزیز؛ احمد صالحی با شهادت شما احساس کردم بابای خودم تازه شهید شدند بعد از نزدیکِ ۴۰ سال! دو شهید بسیجی با نام و نام خانوادگی مشابه ولی با اختلاف مسافت شهر کرمان و ساری و با فاصله ی زمانی بین عملیات والفجر ۱ در بهار ۶۲ و دفاع از امنیت ملت در برابر اغتشاشگرانِ تجزیه طلب در آذر ۱۴۰۱ بُعد مکان و زمان مهم نیست چراکه هر دو بسیجی بودید و مدافع دین و ولایت، و هر دو عاشق شهادت. و باید همگان بدانند که: الحمدلله بعد از گذشت سالها از انقلابمان، ما فرزندان این مرز و بوم، پای اعتقادات و ارزشهایمان، ایستاده ایم. برای حفظ دین و انقلاب و ناموس و خاکِ وطنمان شهید احمد صالحی ها میدهیم تا ان شاءالله پرچم این انقلاب از دست رهبر عالیقدرمان امام خامنه ای (حفظه الله) برسد بدست منجیِ عالم حضرت مهدی (عج). شهید عزیز لطفا سلام مرا به بابای عزیز تر از جانم برسانید و به ایشان بفرمایید: *بابا جانم گرچه خیلی زیاد دلتنگ شما هستم اما افتخار میکنم که شما ادامه دهنده ی راه امام حسین علیه السلام بودید و تا پای جان، در این راه با ارزش، ایستادگی کردید. برای ما هم دعا بفرمایید که تا آخرین قطره خون در این راه، ثابت قدم بمانیم. راستی بابا جان! من و خواهرم و همچنین دخترانمان، سفارش شما درمورد حجاب را با گوش جان شنیدیم و سعی می کنیم با حفظِ سیاهی چادرمان، سرخیِ خون پاک شما را حرمت بگذاریم* درجات شما دو شهید عزیز عالیست، ان شاءالله متعالی گردد. 🔹التماس دعا. ✅ @vaslekhooban
♦️یلدای کمین...!♦️ 🌙...و باز شبی به بلندی یلدا و نگهبانی سنگر کمین . و بازشب و قرار عاشقانه ی ماه و انفجار در میدان مین و پاهایی که حس پروازگرفته اند. و باز شب وعشق بازیِ چتر منور و زمینی که لبریز از ستاره های پرپر شده است. و دوباره بغض ترک خورده ی آسمان و بارش باران گلوله. و باز شبی به طولانی شب یلدای کمین...و... ... این یعنی ... یک دقیقه بیشتر فاصله نیست، تا پرواز کبوتر... ونگاهی که به آسمان گره خورده و دست تکان میدهد برای عروج. و باز...کاسه ی آبی زلال، که این بار شهادت ، در شب بی انتهای پرواز، پشت سرِ مردِ همیشه عاشقِ تمام فصلهای بودن، می ریزد... عجب طولانی ست، این شبهای کمین... در میدان مین... ✅ @vaslekhooban