🔸 خواب ناز
زیکزاک و مچاله و سروته،
کج و کوله قناس میخوابم
تا که پایم به حلق کس نرود،
این چنین بی کلاس میخوابم
پایم از پنجره است آویزان،
جا نداریم قدر یک مهمان
تا شود جای بچه هایم باز،
گاه تویتراسمیخوابم
چاره ای نیست درد جاتنگی،
لابلای اثاث میخوابم
بغل پنجره سه کنج اتاق،
با توالت مماس میخوابم
پاسی از شب می آیم از سر کار،
تازه باید شوم سوپر استار
بچه ها روی دوش بنده سوار،
گاه با التماس میخوابم
میشوم بس که خسته و داغان،
در تنم نیستقدر ارزن جان
لقمه ام ناجویده توی دهان،
خسته و با لباس میخوابم
خانه ام قدر قوطی کبریت،
در فشار است مغزمان تیلیت
توی رویا شده ولی بعضا
داخل پنت هاوس میخوابم
خوش نشینم به قول بعضیها
زده زیر دلم خوشی اما!
فوبیا دارم از اجاره بها،
روز و شب با هراس میخوابم
صاحب خانه را که میبینم،
مضطرب، بی قرار و غمگینم
بد رقم تشنه حال مورفینم
باغم اسکناس میخوابم
از شما دوستان که مخفی نیست
چون حقوقم به قدر مکفی نیست
بعد پرداخت اجاره بها،
کلهم آس و پاس میخوابم
سر هر برج میشوم پنهان
میکنم استتار صد چندان
تا نبیند مرا و نشناسد،
لاجرم ناشناس میخوابم
یک دعا میکنم بگو آمین،
نپرد خواب ناز مسئولین؟؟!
حل شود معضلات مسکن اگر،
بنده هم با سپاس میخوابم
✍️ فرشته پناهی
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 بازی ماز
با حقوقی به قدر چندر غاز
گذران میکنیم با اعجاز
از همان دم که شادمان گفتیم
یا علی، عشق تازه شد آغاز
هر چه را خواستم فقط آقا
زیر لب گفت آه! ماذا فاز؟
چون که آهی توی بساطش نیست
دم به دم هی خریده از من ناز
می برد گاه بنده را گردش
گاه سر میدهد برام آواز!
عشق خود را به بنده اینگونه
وقت و بی وقت میکند ابراز
او که رقصیده است یک عمر است
هر طریقی زده است دنیا ساز
فاصله هست آخرش کلللی
بین اوضاع ما و وضع تراز!
ای خدا هرچه میدویم کم است
نرخ اجناس میدود پر گاز
نظری کن که وضع ما نشود
عینهو آخرین مراحل ماز
ای خدا به خدا رضاً برضاک!
که تویی مهربان و محرم راز
لطف کن لااقل شود آسفالت
این مسیر پر از نشیب و فراز
مرحمت کن غذای اعیانی
نه... تنوع بده به نان و پیاز
ربنا آتنا دوجین بچه
رزقشان با خودت به قدر نیاز
لطف کن چرخ زندگی یا رب
نکند گیر پشت دست انداز
✍️ فرشته پناهی
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔹 دانشگاه با طعم تبعیض
🔸 دویستوچهلوسومین شماره ضمیمه هفتگی طنز راهراه در روزنامه وطن امروز، ۲۲ تیر منتشر شد.
در این شماره از راهراه قبولی دهکهای بالا در رشتههای خوب کنکور و همچنین موضوعات روز را زیر ذرهبین بردهایم. طنزها، اشعار و کاریکاتورهای راهراه را از دست ندهید.
🌐 از اینجا بخوانید:
https://yun.ir/nror6e
بیبیسی: تحریمها کار خاصی علیه ایران انجام نداده و کشورهای اروپایی برای ارتباط با ایران تمایل هم نشان میدهند.
🔸 تحریم میکنیم ولی کی از پول بدش میاد
ایران را بستهایم ما با تحریم
از راه زمین، هوا و دریا تحریم
از سمت شمال، شرق، از غرب، جنوب
هی راست و چپ، پایین، بالا تحریم
نفت و گاز و دوا، غذا، کوفت، بلا
تصویب نمودهایم صدها تحریم
از صنعت ربگیری تا یخسازی
شد شاعر این شعر هم اینجا تحریم
۵۰۰ میلیون نفر همه ایرانی
کردیم تمام مردهها را تحریم
بر کل جهان معامله با ایران
یا سخت جریمه آورد یا تحریم
در بحث تجارت البته یک نکته است
بر ما نزند خسارتی تا تحریم...
غیر از خودمان که مشتریشان هستیم
الباقی را کنیم اما تحریم
✍️ابوالقاسم سیفی
#وطن_امروز
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir🇮🇷
#نقیضهجات روز عفاف و حجاب
بههم زد حالمان را موی ناشور و پریشانت
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
✍محمدعلی کمالی و حافظ
🔸اا🔹
با این میکاپ چهره و میزامپلی مو
داد و هوار بر سر هر کوی بام خاست
ما را به رژ و ریمل و پنکک فریفته است
این شیوهی پلید، قدیمی و نخنماست
✍محمدمهدی امیدوار و پروین اعتصامی
🔸اا🔹
پرسید زان میانه یکی کودکی یتیم
این بیحجاب کيست که همراه پادشاست؟!
✍علی یگانه و پروین اعتصامی
🔸اا🔹
معشوقه بهسامان شد
رویش مه تابان شد
ای ول به همین پنکک!
ای ول به همین پنکک!
✍ایمان قیلاویزاده و مولانا
🔸اا🔹
دست حسرت گزی ار یک درمت فوت شود
رفته از دست حجاب زن تو، خوشحالی؟!!
✍علی یگانه و سعدی
🔸اا🔹
سحربلبل حکایت با صبا کرد
خدایی ول شدی صاحب نداری؟
✍طاهره ابراهیمنژاد و حافظ
🔸اا🔹
بوی بهبود زِ اوضاع جهان میشنوم!
گشنه باشم! عوضش لخت و پتی میگردم!!
✍ناهید رفیعی و حافظ
🔸اا🔹
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا که از همین رو، من روسری نبستم!
✍مرضیه قاسمعلی و حافظ
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
آمار نگرانکننده از سهم دهکهای پایین از قبولیهای رشتههای خوب کنکور
🔸 یک جو تفکّر
میرسد روزی که دکتر میشوم
یک پزشک خوب و درخور میشوم
درس میخوانم حسابی مثل بنز
نخبهی بخش رآکتور میشوم
چون تلاش و کوششم شایسته است
با وزیر وقت دمخور میشوم
قبلِ هر چیزی برای میمنت
همسری شایان سلکتور میشوم
دلبرم دندانپزشکی حاذق و
من خودم فوق تصور میشوم
گرچه زیبا آرزو کردم ولی
گفت بابایم که گچبر میشوم
چون دهکپائینیان کشوریم
در صف کنکور هم غر میشوم
مدرسه فکری به حال ما نکرد
رفته... راننده تراکتور میشوم
از شما مسئول این امر مهم
سائل یک جو تفکّر میشوم
✍️لیلا تندرو
#وطن_امروز
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
چالش مصرع سوم با موضوع سهم دهکهای پایین از قبولی رشتههای خوب کنکور
🔸جتاسکی
وضعیت آموزش ما شد دشوار
هی رفته رسیده تا به خطّ هشدار
مشغول جتاسکی دهک بالا شد
با سرعت لاکپشت کمبرخوردار
✍️طاهره ابراهیم نژاد
🔷اا🔶
مشغول جتاسکی دهک بالا شد
با سرعت نور ناگهان ملّا شد
چون بود ژنش عالی و از ما بهتر
پس رشتهی انتخابیاش اعلا شد!
✍️فرشته پناهی
🔷اا🔶
چون بود ژنش عالی و از ما بهتر
شد روی منابع وطن لشگستر
هرچند برای همه سفره پهن است
فرق است میان دهک زیر و زبر
✍️محمد صبوریان
🔷اا🔶
هرچند برای همه سفره پهن است
بشقاب شود سمت شما دست به دست
خوردید همیشه مفت و ول گردیدید
ای طایفهی ز درد مردم شده مست
✍️حسن اویسی
#وطن_امروز
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 عُرضهی عَرضه
دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدا را
با آن لچک که بسته، بیچاره کرد ما را!
عشق آمد و به من گفت یکهو رسیدم العفو
گفتم که خانهی توست، داری تو اختیارا
آشوب در دلم کرد رویای تازهی عشق
چون دید تحفهای نیست! ول کرد کودتا را
بر زلف چون کمندش غیر از خودش نپیچید!
خیلی امید دارم تا گیرد او شفا را
از شال بیست سانتش امید پوششی نیست
کاکل نشسته در باد، ول کرده انتها را
چیتانپیتانِ سرکار از حد خود گذشته
بس کن به جان عمهت یا ایها النگارا
گفتم که بر لباسش راه نظر ببندم
دیدم که زاپهایش گردیده بیشمارا!
آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان ولش کن! با دشمنان لا اله الا الله!!
✍️مرضیه قاسمعلی
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
درخشش باشگاه طنز انقلاب اسلامی در هفتمین جشنواره «طنزپهلو»
به گزارش سایت راهراه؛ اختتامیه هفتمین جشنواره طنزپهلو روز جمعه بیستوسوم تیرماه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهر فومن برگزار شد و طی آن برگزیدگان این جشنواره معرفی شدند.
طنزپردازان در پنج بخش شعر، نثر، داستان کوتاه، کاریکاتور و کلیپ در جشنواره طنزپهلو شرکت کرده بودند که در انتها از نفرات اول تا سوم هر بخش با لوح تقدیر و تندیس جشنواره تجلیل به عمل آمد.
گفتنی است در میان برگزیدگان بخشهای مختلف این جشنواره، باشگاه طنز انقلاب اسلامی با ۷ برگزیده برگ زرینی به افتخارات خود افزود.
ناصر جوادی نفر اول بخش نثر طنز و نفر اول بخش کلیپ طنز، سید محمدجواد کیشبافان نفر دوم بخش نثر طنز، فاطمه ندیمی نفر اول بخش کاریکاتور، سید محمدجواد طاهری نفر دوم بخش کاریکاتور، سولماز محمودینسب نفر سوم بخش کاریکاتور و احمد رفیعی وردنجانی نفر سوم بخش شعر طنز، از اعضای باشگاه طنز انقلاب اسلامی هستند که ثابت کردند باشگاه طنز انقلاب در عرصه طنز بسیار جدی است و کماکان حرف برای گفتن دارد.
جشنواره طنزپهلو که هر سال به یاد مرحوم کیومرث صابری فومنی «گل آقا» برگزار میشود، هفتمین دوره خود را با همت معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان در شهر فومن برگزار کرد.
https://b2n.ir/u74955
🔺طنزیم🔺
طنزیم| @tanzym_ir
🔸 خاک عالم بر سر
یکی میگفت مشتاقه که یک سگ همسرش باشه
یکی میگفت مشتاقه فقط پیش خرش باشه
یکی با کرّهخر همسر شده مونده ست تو اسطبل
میگه گفته زنم دوست داره پیش مادرش باشه
زنی بیزاره از مردش میگه ای کاش میمردی
میگه خوشبخته اون زن که، جاناتان شوهرش باشه
میگه مَردو میخواد تو زندگی واسه چی اون زن که
به شدت خالصانه، عاشق گاو نرش باشه
یکی میگه که عشقم ژاکت پشمیشو دوست داره
با اون وصلت کنه تا هم زنش شه، هم برش باشه
یکی با بالش خود ازدواجیده ست و خوشحاله
از اینکه همسرش تو رختخواب زیر سرش باشه
یکی هم برگزیده بهر وصلت عنتر خود را
میگه خوبه زنش هم همسرش، هم عنترش باشه
یکی با یه وزغ کرده ست وصلت توی مردابی
میگه دوست داره زوج زندگیش هی تو پرش باشه
میگفتن کرده با تمساح وصلت شهرداری تا
از این پیوند برکتها نصیب کشورش باشه
مدیر شرکتی با میز کارش ازدواجیده
میگه میخواد همیشه همسرش تو دفترش باشه
یکی با جعبهابزارش به سختی ازدواجیده
میگه همسر اونه که توی کارا یاورش باشه
نخور گول کثافتبازی دنیای غربی را
که دور از خانواده خاک عالم بر سرش باشه
✍️احمد رفیعی وردنجانی
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
#نقیضهجات محرم و نذری و یک بام و دوهوای بعضیها
آن ترک پریچهره که دوش از بر ما رفت
از دست عزای عربی رفته اروپا!
✍️مرضیه قاسمعلی و حافظ
🔹اا🔸
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
که باید پول هیئت را دهد به آبرومندی
خطاب آمد که ساکت شو تو ای حّراف دیوانه
چه شد آن پول کنسرت تتلوها و ریوندی؟
✍فاطمه جعفری و حافظ
🔹اا🔸
از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی
قیمهنخورده از درِ مسجد نمیروم!
✍️ناهید رفیعی و شهریار
🔹اا🔸
چنین گفت رستم به اسفندیار
سه پرس آش نذری برایم بیار
✍علی یگانه و فردوسی
🔹اا🔸
بشنو این نی چون شکایت میکند
قیمهای او را کفایت میکند!
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
ظرف خالی را به دستم دیدهاند
✍️ناهید رفیعی و مولانا
🔹اا🔸
بر سر آنم که گر ز دست برآید
طبل بزرگی خرم که غصّه سرآید
✍علی یگانه و حافظ
🔹اا🔸
الا یا ایها الساقی بیا زنبیل بگذاریم
معطّر میشود کوچه ز عطر قیمهی نذری
✍️ زهرا محبی و حافظ شیرازی
🔹اا🔸
ما را به ژست و رخت تجدّد فریفته ست
آن مدعی که منکر انفاق هیأت است
✍ محمدمهدی امیدوار و پروین اعتصامی
🔹اا🔸
الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها
چه آشی پخت این هیأت! اگر چه بود مشکلها
✍️ زهرا محبی و حافظ شیرازی
🔹اا🔸
جهان پیر است و بیبنیاد از این فرهادکُش فریاد
ببین مادربزرگم پشت دسته مرد شونصد بار!!
✍فرشته پناهی و حافظ
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
بداههی آئینی شاعران راهراه به پیشواز ماه محرم
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
پرچم زده است بر سر هر کوچه نام تو
پر میشود پیالهی مستی ز جام تو
بوی محرم از نفس باد میدمد
هر جا دلی است میشود آهسته رام تو
قبل از سلامِ زائر دلخستهات به تو
بر او رسیده گرم و صمیمی سلام تو
پر میکشد به قلّهی عرفان و معرفت
مرغ دلی که دانه بگیرد ز دام تو
آتش زده ست سوز عزای تو عرش را
فطرس نوشته بر پر و بالش پیام تو
جانمایهی شجاعت و مردی و غیرت است
خونی که ریخت در رگ هستی قیام تو!
با حسن مطلعی که بود خاک تربتت
شاید شویم شامل حسنالختام تو!
پر میزند دلم به هوای تو یا حسین(ع)
خوش لحظهای که پر بزنم سوی بام تو
"از راه گوش باده ننوشد کسی ولی"
من میشوم همیشه خمار کلام تو
صد شکر! در سراسر عمرم نهاده است
بر گردنم سروش محبت، لجام تو
روز جزا که دست من رو سیه تهی ست
دارم امید بر تو و حُسن مرام تو
مولا! به رسم پیرغلامان اهل بیت
باشم تمام عمر رفیق و غلام تو
خونت حیات داد به رگهای مردگان
ثبت است بر جریدهی عالم دوام تو
حَجّت قبول حاجی صحرای عشق و خون
اینجاست سعی و کعبه و بیتالحرام تو
آباد کرده خانهی ما را محبتت
برپاست تا ابد به دل ما خیام تو
نوحوا علی الحسین...، محرم صفای ماست
عطر بهشت میوزد از السلام تو
بغضی که در گلوی حسن بیصدا شکست
بیرون کشید تیغ دودم از نیام تو
شیعه هزار و سیصد و اندی ست روز و شب
دارد به سینه داعیهی انتقام تو
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
✍بداههسرایان:
احمد رفیعی وردنجانی، ناهید رفیعی، مرضیه قاسمعلی، فرشته پناهی، زهرا آراسته نیا، سیدمحمد صفایی، ابراهیم صفایی، طاهره ابراهیمنژاد، الهه جاودانی، محمدعلی جعفری ندوشن
◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
🔸 بداههی طنز غُر، از شاعران راه راه، فصل اول
عدهای دارند تنها هر کجا غر میزنند
از زمین، از خاک، از آب، از هوا غر میزنند
دست خود را با عسل چون میکنی در حلقشان
گاز میگیرند و بر جان شما غر میزنند
در تراس خانه یا توی سونا لم دادهاند
من نمیدانم دگر آنجا چرا غر میزنند
مرغشان دارد فقط یک پا، پس از حلقومشان
قُدقُدا قُدقُدقُدا قُدقُدقُدا غر میزنند
جشنِ مولا(ع) را نمیخواهند در عیدِ غدیر
در ولادت، در محرم، در عزا غر میزنند
از وقوع پیشرفتِ موشکی در سوزشند
در مجازی، در حقیقی، در فضا غر میزنند
صبح و ظهر و عصر و مغرب تا عشا و نافله
تا نگردد غر زدنهاشان قضا غر میزنند
گاه توی پورشه، گاهی درون پنتهاوس
یا میان باغهای با صفا غر میزنند
عدهای بیخواب درتدبیر حلّ مشکلند
عدهای مابین خمیازه دوتا غر میزنند
گر بلمبانند در یک وعده یک گلهنهنگ
بعد آروغ، مثل شخص ناشتا غر میزنند
در محرم زجر قیمه جمعکردن میکشند
حین لمباندن به بانی غذا غر میزنند
بحث فرزند و سر و همسر اگر مطرح شود
بی برو برگرد حتماً یکصدا غر میزنند
در صف نذری مداوم ایستادند از قضا
میخورند و میبرند و حالیا غر میزنند
چای نذریها شفاشان میدهد هرساله و
چون مرض دارند منبعد شفا غر میزنند
از کباب گاو و برّه میخورند و وقت نذر
با شعار "نه به قتل چارپا" غر میزنند
سگچرانی باکلاس و خرج آن هم لاکچری ست
بابت هرخرج بچّه، جابهجا غر میزنند
توی سیل و زلزله یک عده گرم خدمتاند
بعضی اما در دل عیش و صفا غر میزنند
گر شود واریز یارانه براشان دیرتر
ضد دولت، روی درهای خلا، غر میزنند
طبق عادتهایشان، این عده حتی توی قبر
بر نکیر و منکر و روز جزا غر میزنند
بسکه طولانی ست غرهاشان، شده غرها دو شعر
در غر دوم ببین آنجا چهها غر میزنند...
✍️ بداهه سرایان:
احمد رفیعی وردنجانی، فرشته پناهی، حسن اویسی، جواد قرهمحمدی، وحید سلطانعلیان، ابراهیم صفائی، ناهید رفیعی، سیدمحمد صفایی نویسی، الهه جاودانی، علی یگانه، محمد صبوریان، زهرا محبی، زهرا فرقانی، لیلا تندرو، زهرا آراستهنیا، طاهره ابراهیمنژاد، فریبا رئیسی، محمدعلی جعفری ندوشن، سوده سلامت
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
وطنز
🔸 بداههی طنز غُر، از شاعران راه راه، فصل اول عدهای دارند تنها هر کجا غر میزنند از زمین، از خاک،
🔸 بداههی طنز غُر، از شاعران راه راه، فصل دوم
عدهای دارند تنها هر کجا غر میزنند
از زمین، از خاک، از آب، از هوا غر میزنند
... عدهای مانند شیطانند با مکر و فریب
با هزاران جور نیرنگ و ادا غر میزنند
عدهای با سفرهی خالی، وفادار وطن
عدهای بیمصرف و پرمدّعا غر میزنند
از غم بیآبی و درد فلامینگو هنوز
با وجود آب دریاچه، چرا غر میزنند؟
غیرت و ناموس شد بازیچهی یکعده که
شرم را قیکرده و ضد حیا غر میزنند
هرکه راضی هست از چیزی، خل است و ساده، چون
کلّ روشنفکرها صبح و عشا غر میزنند
پارتیهاشان، شبانه گوش عالم کر کند
لنگ ظهر از بردن نام خدا، غر میزنند
یک نفر میگفت دیده توی خواب خویشتن
مردههاشان نیز در روز جزا غر میزنند
یک سفر سوی فغانسه، یک سفر آنتالیا
عدل وقت اربعین تا کربلا غر میزنند
جادهی چالوس، در جمع رفیقان، جمعهها
جایتان خالی، دوکیلو جوج با غر میزنند
چون طلبکارند از روزی که دنیا آمدند
غالباً بیعلت و بیمحتوا غر میزنند
فربهاند از چرب وشیرین، سفرههاشان لببهلب
یکسره با عشوه و ناز و ادا غر میزنند
خوردهاند اموال مردم را دو لپّی عدهای
وقت پسدادن که میگردد به ما غر میزنند؟
هرچه تحریم و بلا و جنگ و بیماری رسد
کی به این خاطر به جان کدخدا غر میزنند؟
بر سرِ هرکس که نامش شد بسیجی، بیدلیل
با بد و بیراه و فحش و ناسزا غر میزنند
در فرانسه غرغرو بودن بد است، اینجا شده
کمترین آزادی مردم، لذا غر میزنند
روزه که کلّاً ضرر دارد براشان ، منتها
بابت جنس صدای ربّنا، غر میزنند
در جهنّم میروند و حین خاکستر شدن
هی به هیزمهای خشک و شعلهها غر میزنند
لانگ شد این شعر و کم شد حوصله، ختمِ کلام:
این جماعت بر همه، حتّی خدا! غر میزنند
✍️ بداهه سرایان:
احمد رفیعی وردنجانی، فرشته پناهی، حسن اویسی، جواد قرهمحمدی، وحید سلطانعلیان، ابراهیم صفائی، ناهید رفیعی، سیدمحمد صفایی نویسی، الهه جاودانی، علی یگانه، محمد صبوریان، زهرا محبی، زهرا فرقانی، لیلا تندرو، زهرا آراستهنیا، طاهره ابراهیمنژاد، فریبا رئیسی، محمدعلی جعفری ندوشن، سوده سلامت
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
وطنز
🔸 دلتنگیهای دم محرم 👇👇👇
🔸 دلتنگیهای دم محرم
سلام سلام آقا و نور عینم
حضرت عشق! یا امام حسینم!
به یادتم همیشه زیر بارون
تو خونه، تو هیئت و تو خیابون
منم ازونا که تا آبی خوردم
همیشه اسم تو رو فوری بردم
فدات بشم اجازه میدی یه کم
درد و دلامو آقاجون بت بگم؟
میگن سلام ماها رو میآره
فطرس نازنین براتون، آره؟
سلام سلام سلام سلام به ارباب
علیکی، چیزی نمیگین در جواب؟
البته که جواب میدین میدونم
گوشای من کره عزیز جونم
دلیلشم اینه که تو هیئتا
زیر بلندگوئه همش جای ما
دلم دوباره خواست کنم سقایی
تو هیأتت بشم مسئول چایی
وقتی مث رئیسن آبدارچیا
ببین چین آبدارچی هیئتا...
سینهزنیها رو چقدر دوست دارم
همون وسط مثل ابر بهارم
به مداحات بگو یه جور بخونن
که مثل ما مبتدیام بتونن
تا حالا چند بار کشیدم خجالت
قاطی پاتی سینه زدم تو هیأت
راستی آقا یک گلهای دارم از
مسئول نذری و خود سرآشپز
کفگیر رو پُرتر بگیرن یه بار یا
پخش کنن نذری رو از سمت ما
من میدونم شفا ته پیاله ست
تهدیگاتون فقط به ما حواله ست؟!
البته اینو هم بگم آقا جون
رسیده از شما به ما فراوون
اصلا اینا هیچ، سوالم جدیه
برات کربلا ندی عادیه؟
دلخوش به اربعین بودم سهچهار سال
هی تند و تند خوردم فقط ضدّحال
ایام مدرسه بود و درس و کار
مرخصی؟ همهش بودیم خبردار!
گذشت و اربعین رسید تابستون
زد کرونا قفلی روی مرزامون
حالام که رفته کرونا از ایران
گرونیا نمیذاره حسین جان
من ولی از رو نمیرم ایشالا
پیاده هم شده میام کربلا
میرم مشد زیر پنجره فولاد
اگه برات کربلام رو نداد؟!
برا امام رضا چند تا شاخه یاس
میبرم و قسم میدم به عباس
عنایتی کنه به مستضعفین
که خونوادگی بریم اربعین
✍️ابوالقاسم سیفی
🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
هدایت شده از طنزیم
💥 بالاخره #شیرازه_کتاب، ماهنامه اختصاصی کتاب و کتابخوانی منتشر شد.
این شماره که قرار بود عیدغدیر به دست کتابخوانها و کتابدوستها برسد با اندکی تأخیر الان رسیده ولی رسیدهها. شیرین، آبدار و خواندنی. نوشتهها جدی هستند اما نمک دارند و درباره طنز نوشته شدهاند. بفرمایید تا از دهن نیفتاده.
فهرست برخی عناوین به ترتیب الفبا:
✅این موش و گربه مال کیست؟ (درباره عبیدزاکانی و طنزش) / فرزانه زینلی
✅حال بد کتاب طنز در کتابخوانها / فروغ زال
✅دَ قلم که ای همه سال فارسی گپ زنه (طنز فارسی در #افغانستان) / راضیه یگانه
✅زیان ما را اُفتاده است (نگاهی به نوشتههای جدی درباره طنز) / بهزاد توفیقفر
✅طنز در میقات (طنز در آثار جلال آل احمد) / محمد کوره پز
✅طنزپرداز باید عالم باشه ( درباره رساله عقایدالنساء) / ابراهیم کاظمی مقدم
✅مردان احتشام الدوله، زنان استرآباد (نگاهی به دو کتاب طنز دوره قاجار) / فرزانه صنیعی
✅نویسنده مرموز (درباره خسروشاهانی و آثارش) / رامین زارعی
✅جراحی کتاب با کارد میوه خوری (درباره #ممیزی #کتاب طنز) / بهزاد توفیقفر
✅یادی از مرحومه مغفوره رُزیتاخاتون / نرگس داشادیان
و...
✅مصاحبه اختصاصی جدی با #محمدرضا_شهبازی
و در بخش #کافه_شیرازه یازده متن کوتاه خوشگل درباره خاطرات خواندن و خریدن و خوراندن! کتاب طنز از نویسندگان جوان و خوشذوق هم هست.
🔴 برای تهیه نسخه الکترونیک مجلۀ «شیرازه کتاب» از طریق نرمافزار طاقچه
https://taaghche.com/book/163638
اقدام کنید و برای خرید نسخه چاپی به شمارۀ 09053597495 پیامک بزنید.
💵 قیمتش هم اندازه یک ساندویچ فلافل سه قرصه است!
وطنز
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب اول محرم، منسوب به جناب مسلم بن عقیل 👇👇👇
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب اول محرم، منسوب به جناب مسلم بن عقیل
🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴
کاشکی باد برای تو خبر میآورد!
کوفه اینجاست، همینجا که ندارد یک مرد!
خم هر کوچه کمینگاه نفاق است! نیا!
آتش فتنه در این معرکه داغ است! نیا!
غم تو مانده در این قلب برافروختهام
من غریبم ولی از غربت تو سوختهام!
چشم این قوم، گل فاطمه!، شور است! نیا!
کوفی و عهد؟ چه این فاصله دور است! نیا!
کر و کورند و گرفتار تبِ سیم و زرند
اثر نان حرام است چنین بیخبرند!
داغ پیمانشکنی خورده به پیشانیشان
کفر میبارد از آیین مسلمانیشان!
دلشان سنگ شد از کینهی صفّین و حنین
گوش جانم شده پر از «أنا مظلوم حسین»
جان مسلم به فدای تو چو قابل باشد!
ترسم این قوم به انکار تو قائل باشد!
حق در این شهرِ پر از فتنه فراموش شده
شعلهی عشق در این معرکه خاموش شده
نگران تواَم و جان علیاکبرِ تو!
من اگر یکّه و تنهام، فدای سرِ تو
لبِ من گرچه تَرَک خورد، چه از این بهتر؟...
که شوم من به فدای گلِ روی اصغر
کوچه در کوچه دل آشوب تواَم! وای حسین!
بام تا بام اسیری حرم! وای حسین!
چه بگویم که شود شرح رثای تو حسین؟
جان عالم همه بادا بهفدای تو حسین!
با تو عمری ست که این قلبِ خراب، آباد است
بندبندم همه از عشق تو در فریاد است
🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴
✍بداههسرایان:
ناهید رفیعی، لیلا تندرو، مهدی امامرضایی، احمد رفیعی وردنجانی، مرضیه قاسمعلی، طاهره ابراهیمنژاد، محمد صبوریان
◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
وطنز
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب دوم محرم، رسیدن کاروان اباعبدالله به کربلا 👇👇👇
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب دوم محرم، رسیدن کاروان اباعبدالله به کربلا
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
کاروان میرسد از راه و زمین میافتد
کولهباری که از آئینه و مهتاب پر است!
موج در موج فرات است که برمیخیزد
مشک بر شانهی ابری است که از آب پر است!
حضرت عشق به صحرای بلا آمده است
لشکر کوچک او آمده مشتاق از راه
هرکه مجنون حسین است بگوید: یاعشق!
هرکه دارد هوس کربوبلا بسم الله!
زد صدا قافلهسالار که اتراق کنید
در دل تنگ رقیه شده آشوب بهپا
تا که گهوارهی اصغر به تلاطم افتاد
گفت ارباب: همینجاست، همان دشت بلا!
گرد هم آمده امروز جهانی از عشق
به تماشا بنشین تا که ببینی آن را
دور لیلای دو چشمان حسینم جمعاند
دیده بگشا که ببینی صف مجنونان را
آسمان مات زمین است چه ماهی دارد!
مهر او در دلش انگار که بوده ازلی
خوش نشسته است کنار قمر خود خورشید
ای خوشا شوکت منظومهی اولاد علی!
یک جوان خم شده و گشته رکاب ناقه
ایستاده دگری در همه حال آماده
همهی اهل حرم قصد طوافش دارند
نور چشمان و عموزاده، برادرزاده
طفلی آرام در آغوش پدر خوابیده
طفل دیگر به سر دوش عمو گشته سوار
مثل پروانه عمو گرد حرم میگردد
چشم بد دور از این قصهی دل با دلدار!
علیِ اکبر لیلاست! تماشا دارد!
عطر او وه که گرفته است همهی صحرا را
اشبه الناس به پیغمبرمان آمده است
نشود کاش علی قسمتش ارباً اربا!
چشم امید رقیه ست به دستان عمو
که در این غائله چون سرو پدیدار شده
ماه در هالهی غم سر به گریبان دارد
قمر قافلهی عشق علمدار شده!
کاروان میرسد از راه، خدا! کاری کن!
نشود ختم به گمگشتن طفلان سفرش!
نکند زینب او هروله با خون جگر!
نکشد کار دوباره به تماشای سرش!
بوی خون میدهد این بادیه خاکش انگار
بیقرار است دل زینب از آشوب فرات
دارد اما به علمداری عباس قرار
وای از آن روز که عباس نباشد! هیهات!
ضربان دل زینب که بههممیریزد
شیشهی عمر برادر به زمین میافتد!
وای اگر عمهی سادات پریشان بشود
از رکاب دل ارباب نگین میافتد!
حزن میبارد از این خاک سراسر تشویش
میزبان جام عطش بر کف و عصیان در چشم
زن و فرزند از این وادی پرهمهمه دور!
باد آشفته سر و بادیه طوفان در چشم!
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
✍بداههسرایان:
احمد رفیعی وردنجانی، سیدمحمد صفایی نویسی، زهرا آراسته نیا، ناهید رفیعی، مرضیه قاسمعلی، طاهره ابراهیم نژاد، فرشته پناهی، محمدباقر منصور سمائی، لیلا تندرو، الهه جاودانی، فریبا رییسی
◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
وطنز
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب سوم محرم، منسوب به حضرت رقیه (س) 👇👇👇
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب سوم محرم، منسوب به حضرت رقیه (س)
🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴
کوفیان نامه نوشتید برای پدرم
یک نفر نیست ز جمعیتتان دور و برم!
عمه میگفت که مهمان شماییم! چرا
در پریشانی ما هلهله کردید شما؟!
نامه دادید بیا منتظر روی توایم
نامه دادید که سرباز سر کوی توایم
عهد خود را چهقدَر زود شکستید شما
پشت کردید به آئینهی تابان خدا
چه جفاها که به بابای غریبم کردید!
یک جهان درد و مصیبت سر ما آوردید
چشم ناپاک شما مایهی شرم است! مگر
میشود باز کنم سفرهی دل پیش پدر؟
تا نشانش بدهم پاره شده پیرهنم
تا ببیند که کبود است تمام بدنم
دل من ریخت، عمو رفت، ولی بازنگشت
پر شد از کرکس و کفتار سراسر، این دشت
لشکری گرگصفت، غرق تماشا ماندهست
دستهای عمویم در دل صحرا ماندهست
آه ای کاش عمو زود بیاید از راه!
در دل شام سیه سر بزند حضرت ماه!
تا بگویم که نبوده است، چه بر ما رفته
تا ببیند اثر خار که در پا رفته
عمه جان گفت: به قربان قد و بالایت
من بمیرم که پر از خار شده پاهایت
گریهام باعث برهم زدن خواب شماست؟
آنچه با دختر ماتمزده کردید رواست؟
سهم ما گرچه از این بزم غم و درد شده!
عوضش زود علی اصغرمان مرد شده!
میکشد ناز مرا عمه بهجای پدرم!
کرده خاموش خودش پیرهن شعلهورم
پدرم رفت، ولی عمه به جایش اینجاست!
یک تنه جای عمو، جای علی و باباست
عمه گفته است ندیدیم به جز زیبایی!
نیست در دست شما جز سند رسوایی!
من در آغوش گرفتم سر بابایم را
او مرا گرم در آغوش گرفته حالا
🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴
✍بداههسرایان:
ناهید رفیعی، سید محمد صفایی، احمد رفیعی وردنجانی، لیلا تندرو، فرشته پناهی، سوده سلامت، مهدی امامرضایی
◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
وطنز
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب چهارم محرم، منسوب به جناب حرّ بن یزید ریاحی 👇👇👇
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب چهارم محرم، منسوب به جناب حرّ بن یزید ریاحی
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
فکری به حال درد پریشانیام نما!
با یک نگاه، لایق مهمانیام نما!
من موج سرشکستهی دریای غیرتم
موسای نیل حادثه! طوفانی ام نما!
حّرم ولی اسیر هوا و هوس شدم
فکری برای بیسروسامانیام نما!
من آب را به روی حرم بستهام ولی
ای ابر تشنه کام! تو بارانیام نما!
قلب تو را شکستم و شرمندهی تو اَم!
آقا! نظر به خیمهی ویرانیام نما!
با دست خالی آمدهام، شرمسار و خوار
دل را بگیر و خرج مسلمانیام نما!
تقصیر کردهام سر خود را بهپای تو
در پیش پای قافله قربانیام نما!
نزد کریم آمدهام با امید لطف
یک جرعه عشق و معرفت ارزانیام نما!
ای آفتابِ حُسن! فدایت شوم حسین!
در انعکاس آینه، نورانیام نما!
تاریک و بیفروغم و در راه ماندهام!
ای ماه بیبدیل! چراغانیام نما!
پیمانهنوش عشق تو را آب، چاره نیست
سیراب از حقایق روحانیام نما!
آنکس که با تو نیست کجا جان به در بَرَد؟
وارسته از اسارت شیطانیام نما!
«من را ز جام بادهی گلگون خراب کن»
جاوید کن به خویش و مرا فانیام نما!
رویم سیاه و چشم امیدم به دستِ تو
رحمی به حال شرم و پشیمانیام نما!
مُهرِ خطاست خورده به پیشانیام حسین!
آقا نگاهِ عفو به پیشانیام نما!
خیرم به دست توست، صلاحم به دست تو،
مولای من هر آنچه که میدانیام نما!
قسمت نشد که مطلع شعرت شوم حسین!
حالا بیا و مقطع پایانیام نما!
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
✍بداههسرایان:
ناهید رفیعی، سیدمحمّد صفایی نویسی، احمد رفیعی وردنجانی، زهرا آراستهنیا، محمدباقر منصور سمائی، لیلا تندرو، محمدعلی کمالی مقدم، فریبا رئیسی، مرضیه قاسمعلی، محمد صبوریان
◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
وطنز
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب پنجم محرم، بزرگداشت اصحاب امام حسین (ع) 👇👇👇
بداههی آئینی شاعران راهراه، شب پنجم محرم، بزرگداشت اصحاب امام حسین (ع)
🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴
از صبح ازل عشق تو در ما جریان داشت!
پیغام تو را از نفس باد شنیدیم
از دعوت تو تا دل ما فاصله کم بود!
این فاصله را با سر آشفته دویدیم!
ما زنده به آنیم که در بند تو باشیم
موجیم که در بحر وجودت بخروشیم
در مکتب ما ترس ز سیلاب بلا نیست
زیرا که در این بزم، همه خانهبهدوشیم
برداشتهای بیعت از این جمع، حسینم!
از ما مگر آقا تو بهجز عشق چه دیدی؟
ما بر سر عهدیم و گواه است لب ما!
لبیکِ لب تشنهی ما را که شنیدی!
هر قطرهی خون مُهر وفاداریمان است
«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم»
صدبار اگر جان به بدن بازبیاید
صدبار به امید رضای تو بمیریم
امروز که ما را تو به یاری طلبیدی،
نه فرصت جاماندن و نه وقت درنگ است!
در معرکهی جنگ میان حق و باطل،
یار پسر فاطمه بودن چه قشنگ است!
لبیک به خورشید، به آئینه، به باران،
لبیک به لبخند گل فاطمه گفتیم
هیهات که یک لحظه تَرَکناک حسینا!
صدبار اگر کربوبلا پای تو افتیم!
جانها بهفدای علیِ اکبرتان باد!
قربان لب خشک علیاصغر بیشیر!
مائیم همه جان به کف آماده پیکار
داریم به دل شور و به لب نعرهی تکبیر!
صد شکر که در لشکر تو جای گرفتیم!
صد شکر به ما داده خداوند سعادت!
والله که شیرین تر از این عشق نباشد!
والله که زیباست در این راه شهادت!
دست و سر و پا و همهی آنچه که داریم
مولای جهان! جان جهان! پیشکش تو!
صدبار اگر جان طلبی باک نداریم
صدبار همه هستیمان پیشکش تو!
شرمنده شدیم از سر ناقابلیِ جان
هیهات! نداریم از این تحفه گرانتر
ایکاش که بودیم همه عالم و آدم!
تا ما بسپاریم به جای همگی سر!
تصویر تماشاییِ پروانه و شمع است،
نقشی که بر این دایره ترسیم نمودیم
از بذل سر و جان ابداً باک نداریم،
ما مُهجهی خود را به تو تقدیم نمودیم
در بند تو هر دل که شد از طالع نیکوست
بیچاره کسی شد که دلش در کفِ غیر است
هرکس بشود همقدمت، حضرت ارباب!
در سایهی تو، عاقبتش ختم بهخیر است!
در غربت تو بس بود اینکه چو منی را
بهر چو تویی نوکر دربار بخوانند
کاری بکن ای دوست! که در روز جزا هم
ما را به غلامان تو منسوب بدانند
جان و تنمان باد به قربان تو مولا!
خوشدل به ولاییم و گرفتار شماییم
ما میثم تمّارِ تو بر دار جنونیم
«ما در ره عشق تو خریدار بلاییم»!
در خیمهی تو جمع شده خیر دو دنیا
ما در دو جهان غیر تو دلدار نداریم
شستیم به عشقت همگی دست ز دنیا
چون با احدی غیر تو ما کار نداریم!
در خیمهی احسان تو عمری ست مقیمیم!
هیهات که تنها بگذاریم شما را!
در مدرسه و مکتب تو یاد گرفتیم
آیین ادب داشتن و رسم وفا را!
از لذت یک عمر، به عشق تو گذشتیم
آری! ز می عشق تو شوریده و مستیم
صد بار اگر جان بسپاریم، دوباره
آمادهی جان دادنِ در راه تو هستیم
ما را ز خروشندگی بحر چه باک است!
وقتی که تو نوحی چه غم از نعرهی طوفان!
تا قافلهسالار تویی، ما غممان نیست
گر در ره جانانه از این تن برود جان!
لیلا چو تویی غایت عاشق شدن این است
مجنون شدن از روز ازل رسم زمین است
در عاشقی اصلاً سخن جنس و زبان نیست!
فانی شدنِ این همه در عشق یقین است
خاموش چو شد خیمه و برداشته بیعت
خاموش نشد در دل ما نور هدایت
هیهات که دست از تو نداریم و در این راه
با شوق نماییم تن و جان به فدایت!
🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴
✍بداههسرایان:
سیدمحمد صفایی نویسی، احمد رفیعی وردنجانی، مهدی امامرضائی، محمدعلی کمالی، فریبا رئیسی، ناهید رفیعی، محمود حسنی مقدس، سوده سلامت، طاهره ابراهیمنژاد، مرضیه قاسمعلی، یاسر پناهی فکور، لیلا تندرو، محمد عظامی، زهره محمدزاده، نرگس هاشمورزی
◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
بابا سلام! رفتی و ما را کتک زدند
عمه سوار یک شتر بیجهاز شد
موی مرا کشیده و سیلی به من زدند
رفتی، زبان شمر و سنان هم دراز شد
دندان من شکسته، بماند برای چه!
بابا نپرس از من و از گوشوارهام
تنها مرا نگاه کن و قصه را بخوان
از چهرهی تکیده و از گوش پارهام
تو روی نیزه بودی و من گم شدم پدر
ترسیدم از تهاجم اسبان بیمهار
بابا کشید مرد عرب معجر مرا
لرزیدم از نگاه غضبناک آن سوار
از بس که سخت بوده سفر بیتو و عمو
آزرده و ملولم و زخمی و خستهام
من هم شبیه مادرمان بعد میخ و در
دلتنگ و قدخمیده و پهلوشکستهام
سر را گذار بر سر زانوی دخترت
امشب شدهست نوبت من مادری کنم
با بوسه و نوازش و شیرینزبانیام
حالا که آمدی، ز تو من دلبری کنم
از بس زده است بوسه به رگهای سرخ تو
خون میچکد ز گونه و لبهای دخترت
دارم هزار قصه برایت از این سفر
دیگر نمیشوم به خدا دور از بَرت
✍ناهید رفیعی
◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️
🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷
🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷
🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷