مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود اصلا جگر که سوخت مداوا نمی‌ شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود اینقدر پیش چشم کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره‌ات وا نمی شود گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود با ضرب دست و پا زدنت ، تشت میزنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جای تنت جا نمی شود خوبی پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه‌ی تو جا نمی شود #روضه #یا_جوادالائمه

پیوند یاس و حضرتِ یاسین مبارک :)

و علی زهرایش را اینگونه خطاب میکرد: • آرامِ دل علی•

عیار عاشق زمانی مشخص می شود که ببینی تا کجا پای معشوق می ماند... -شهید بابک نوری هریس.

آرامش است عاقبت اضطراب‌ ها؟

؛

هیچکس جز آنکه دل به خدا سپرده است رسم دوست داشتن نمیداند. -شهيدآوينى.

خدا کند همهٔ عشق ها به هم برسند... @vesaal128

‌رفیق شهید جلادتی میگه اینجا که بختیاری می‌گفت : خدا کند همه عشق ها بهم برسند می‌دیدم سید مهدی جلادتی گریَش بیشتر میشد💔 پ.ن: میخوام به شهید بگم خیلیا مثل شما پای این دو مصرع سوختن آقا سید...

سالک حتی هنگام عجز مأیوس نیست و با فضل حق ، سالک است . این پاداش کسانی است که به سیر او دل داده‌اند و بر او تکیه کرده‌اند. 📚نامه های بلوغ/#عین_صاد

_تکرارِ یک تکرار...

انسان محتاج «تحرّک‌» است و حرکت با محدودیت سازگار نیست ! که محدودیت ها ، عامل محرومیت و تنهایی ماست . . 📚نامه‌ های بلوغ/#عین_صاد

_ من نسبت به شما کاری به قسمت و دعوت ندارم ! دلتنگی باعثِ دیدار ما بوده و هست . . . @vesaal128

رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست کَرَم نما و فرود آ که خانه ، خانهٔ توست - حافظ .

‌‌ سفر بی‌خطر عزیزِ عراقی من :) مواظبِ خانم سه‌ساله باش . .

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ _دلم‌ میخواهد حسرت این آرزو که امروز سه‌ ساله شده در حافظه مجازی‌ ام باقی بماند... #عرفه_در_کربلا♥️ @vesaal128

«أنـت کهـفـی حین تعیینـی المذاهـب فی ‌سعـتهـا» تو پناهگاه منی زمانی که راه‌ها با همه وسعتشان درمانده‌ام میکنند... #امام_رضا♥️ #عرفه_در_بهشت @vesaal128

آدمیزاد تاب نمی آورد؛ بالاخره باید یک جایی را داشته باشد به آن پناه ببرد. شهری،دیاری،خانه‌ای،سایه‌ای،تنی،وطنی،آغوشی. و چقدر راست میگفت..

•

من با تو زندگی نکنم پیر می شوم بی تو من از جوانی خود سیر می شوم من در شعاع پرتو شمس الشموسی‌ام بی اختیار پیش تو تبخیر میشوم یک شب نشد که بی گنه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر میشوم من آه میکشم که تو نقاشی‌ام کنی در آه خویش صاحب تصویر میشوم برداشت سیل گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم آن نامه ام که از سر تعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم وقت ورود در حرم تو هوایی‌ام وقت خروج تازه زمین گیر میشوم... یا امام رضا♥️/#محمد_سهرابی