🕊🍃🌼
🍃🌼✧✦•﷽ ✧✦•
🌼
♦️نحوه اسلام آوردن "عدی بن حاتم طایی" نمونه ای از تکریم و احترام مردم توسط رسول خدا (ص)
✳️من در ابتدا #مسیحی بودم . در میان قوم و قبیله خود، قدرت و شوکت داشتم.
🔸 هیچ عربی را به اندازه رسول خدا (ص) دشمن نمی دانستم، اسلام روز به روز گسترش می یافت و من هر لحظه انتظار حمله سپاهیان #مسلمان را به قبیله خود می کشیدم،
↩️ به یکی از غلامانم دستور دادم تعدادی شتر چالاک را آماده و در جایی نگهداری کند تا در صورت لزوم از آن ها برای فرار استفاده کنم.
🔸 روزی همان غلام به من گزارش داد سپاهیان اسلام در همان حوالی دیده شده اند.
🔸 من زن و فرزندانم را سوار کردم و به شام که محل زندگی #مسیحیان بود گریختم.
🔸 به خاطر عجله ای که داشتم، خواهرم را فراموش کردم.
✳️مسلمانان گروهی از قبیله عدی از جمله خواهر وی را #اسیر کرده نزد رسول خدا (ص) بردند، و آن ها را در کنار مسجد در جایگاه اسیران جای دادند و خواهر عدی که بانویی زرنگ و جسور بود برخاست و گفت: ای #رسول خدا، پدرم مرد و سرپرستم مرا تنها گذاشت و گریخت.
🔸 بر من منت بگذار و مرا آزاد کن، حضرت رسول (ص) فرمود: سرپرست تو که بود؟
🍃 پاسخ داد: عدی بن حاتم (برادرم) حضرت فرمود: همان که از خدا و #رسولش گریخت
⬅️ سپس از آنجا گذشت.
@dokhtaranafif 👈 🌷 🌹 🌷 🌹 👈
✳️دختر حاتم طایی تا سه بار درخواست خود را مطرح کرد..
خودش می گوید: #مایوس شده بودم و تصمیم نداشتم بار دیگر درخواست خود را مطرح کنم..
اما مردی که در پشت سر حضرت حرکت می کرد و بعدا فهمیدم "#علی بن ابیطالب" است،
به من اشاره کرد که امروز درخواست خود را تکرار نما،
من نیز با همان سخنان روزهای گذشته، خواهان آزادی شدم.
🔸 حضرت فرمود: مقدمات سفرت را آماده کرده ام عجله مکن
#توشه سفرم را پیامبر (ص) تهیه کرده بود.
به شام رفتم
✳️دختر حاتم طایی برادرش را در آن جا سخت #نکوهش کرد،
که چرا خانواده خود را از معرکه بیرون برده اما وی را تنها گذاشته است.
عدی از خواهرش عذرخواهی کرد. و برای رفتن به حضور پیامبر (ص) از او نظر خواست.
🔸 خواهرش گفت: صلاح تو در این است که نزد او بروی، اگر واقعا #پیامبر (ص) باشد با گرویدن به او سعادتمند می شوی و اگر هم پادشاه باشد شخصی چون تو در دربار وی #ذلیل نخواهد شد. عدی می گوید: به سوی مدینه حرکت کردم، در مسجد به خدمت رسول خدا (ص) رسیدم.
✳️ حضرت به #احترام من از جای برخاست و مرا به خانه برد.
🔸 در راه خانه، پیرزنی به او برخورد، و مدتی طولانی آن بزرگوار را سر پا نگه داشت و حضرت بدون اینکه کمترین اظهار ناراحتی کند به حرفهای او گوش داد.
🔸 با خود گفتم به خدا این روش #شاهان نیست.
در خانه اش مرا به روی زیراندازی از لیف خرما نشاند و خودش روی زمین نشست.
🔸 باز با خود گفتم این نیز از رفتار شاهان نیست.
🌸 وی در نتیجه رفتار و #تکریم پیامبر(ص) اسلام آورد و جز یاران با وفای حضرت علی (ع) بود.
✅ما را به دوستان خود معرفی کنید
#دختران_عفیف 👇
@dokhtaranafif 👈 🌷 🌹 🌷 🌹 👈