خوشتر از نقش تواَم نیست در آیینه چشم #هوشنگ_ابتهاج ❤️

+ قدیما که خونه مامان بزرگ میخوابیدم صبح که بیدار میشدیم؛ همه خسته بودیم هم دلمون میخواست زودتر بیدار بشیم ، هم صدای سر و صدای بزرگ ترا میومد ، هم جارو آبپاشی شده بود حیاط ، هم میدونستی بیدار بشی کلی همبازی داری و هم همه چیز خیلی خوب بود... 😌🌱🌸

#یک_فنجان_شعر 🦋 فتنه‌ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت كه شكیب دل من دامن فریاد گرفت آن‌كه آیینه‌ی صبح و قدح لاله شكست خاك شب در دهن سوسن آزاد گرفت آه از شوخی چشم تو، كه خون‌ریز فلك دید این شیوه‌ی مردم كشی و یاد گرفت منم و شمع دل سوخته، یارب مددی كه دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت شعرم از ناله ی عشاق غم انگیزتر است داد از آن زخمه كه دیگر ره بیداد گرفت سایه! ماكشته‌ی عشقیم، كه این شیرین كار مصلحت را، مدد از تیشه‌ی فرهاد گرفت #هوشنگ_ابتهاج ❤️

بگویید ؛ از کجا به سراغتان می‌آید این غم غریبِ بالارونده ، همچون دریا از صخره‌ی تیره و برهنه... آن هنگام که قلبمان همچون خوشه‌ی انگور فشرده شد,دریافت که زیستن درد است.رازی آشکار بر همه‌کس ...🎈❤️ @nosh_daroy_mannn

#با_دلبر ❤️ وقتی خدا زنان را بین مردان قسمت کرد و تو را به من داد، احساس کردم به من شراب داده و به دیگران گندم! #نزار_قباني

الان تو تاکسی رادیو روشن بود... سوال مسابقشون این بود که.. اون چیه که نیاد داغون میکنه بیاد دنیارو گلستون میکنه همه میگفتن بارون.. چرا هیچکی نگفت تو؟؟!! ☔️🍁☔️ @nosh_daroy_mannn

در من بزرگترین درگیری هایم در گوشه ای از قلبم اتفاق می افتد آن زمان که در کش و قوس با عقل برای داشتنت؛ می جنگم! ツ

انقدر حرص نخورید. يه جمله تو کتاب كيمياگر ميگه: «اگر من بخشى از افسانه ى تو باشم، تو روزى به من باز خواهى گشت» خیالتون راحت! @nosh_daroy_mannn

#یک_فنجان_شعر 🦋 مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت، حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت! خوب میدانم که «تنهایی» مرا دق میدهد «عشق» هم در چنته‌اش چیزی از این بهتر نداشت! آنقَدَر ترسیدم از بی رحمی پاییز که ترس من را عصر پایانی شهریور نداشت! زندگی ظرف بلوری بود، کنج خانه‌ام ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت! #مريم_آرام

انسان باید در حال مرگ باشد تا بداند زنده بودن چقد خوب است🌱 ツ

#با_دلبر ❤️ + بار اول که دیدمت چنان بی مقدمه زیبا بودی که چند روز بعد یادم افتاد باید عاشقت شوم🧡