eitaa logo
مُرتاح
2.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
198 ویدیو
7 فایل
کهکشان آبی مات💙 مجذوب نجف | سخت‌جون | تاخرخره‌امیدوار ماه‌طلب | مکتب‌نشین‌خمینی‌و‌یاران | تکنولوژیسم کتاب‌خور‌ِ قهار | ز گهواره تا گور علم‌دوست | در غمِ غزه | باید به خود جرات داد - شهیدحسن‌باقری- https://daigo.ir/secret/63273253
مشاهده در ایتا
دانلود
شوقِ دلم نه شوق شِفا مثل فُطرس است ميلش در آن هوا دو سه جرعه تنفس است
آخرالامر او چشم به جهان گشود. کسی که عاقبت به خیری ما در گرو عشق اوست و محور غم و شادی ماست، شازده پسرِ علی‌ابن‌ابی‌طالب آقا جان حسین‌ابن‌علی‌ع. خداوند به جبرئیل و تعدادی از فرشتگان دستور داد تا برای عرض تبریک و چشم روشنی به پیشگاهِ مهربان ترینِ انسان ها، محمد صل‌الله بروند. حقا که شادباشِ قدوم این فرزند هر فرشته و انسانی را به طمع می‌افکند. ‌فطرس با حالی نزار، بالی شکسته و چشمانی از گریه قرمز، همچو آهنِ گداخته، گوشه ای کِز کرده بود. نا امید از بخشش همه جا و همه کس. ناگه جبرئیل را با چند تن از فرشتگان الهی در حالی می‌بیند که از شادی سر ازپای نمی‌شناسند. آنقدر برای رسیدن به مقصدشان شتاب دارند که گویی علی فرزند ابوطالب دوباره شگفتی آفریده و تمامی عالم را انگشت به دهان گذاشته. با صدایی که از قعر چاه بیرون می‌آید جبرئیل را صدا می‌زند: سلام ای دوستِ مهربان من و فرشته‌ی محبوب و مقرّب پروردگارم، به کجا چنین شتابان با شوق؟ جبرئیل جوابش را این‌گونه می‌دهد: سلام بر تو ای فطرس، صدای جشن و سرور را نمی‌شنوی؟ محمد نوه دار شده است انس و جن درحال پایکوبی و شادی‌اند. به دستور خداوند برای تبریک به پیشگاه رسول خدا می‌رویم. فطرس عاجزانه درخواست می‌کند: می‌‌شود مرا هم با خود ببرید؟ شاید محمد برایم دعایی کند تا خلاص شوم از این درد و رنج و دوری. جرئیل، او را همراه کرد و باهم به پیشگاه نو رسیده رفتند. بالای خانه‌ی علی فرشتگان مشغول ذکر و تسبیح و سرور بودند. محمد با لبخندی بی‌نظیر کنار گهواره‌ نشسته بود. گاهی از شوق رسیدنِ شافع امتش غرق در شعف می‌شد و دستانِ کوچک حسین را می‌بوسید. و گاهی از درد و رنجی که آیندگان بر سرش می‌آوردند با گریه گلویِ سپید و نرمش را. نمی‌دانست چگونه به زهرایِ سراسر ذوق و لبخند سرنوشتِ فرزندش را بگوید. اصلا باید می‌گفت یا نه؟ گوشه‌ای دیگر علی بود با لبخندی دندان نما که شکر خدا می‌کرد. جبرئیل و فرستادگان، تبریک و سلام خداوند را رساندند و خواسته فطرس را بیان کردند که: اگر می‌شود برایش دعایی کنید تا هم خداوند او را ببخشد و هم بالش ترمیم پیدا کند. رسول خدا فرمود: به او بگویید بال شکسته‌اش را به گهواره حسینم بکشد. او همین کار را کرد و در همان هنگام خداوند اورا بخشید و تندرست کرد. هنگام برگشت فرشتگان، فطرس به رسول خدا گفت: نوه شما به من زندگی دوباره‌ای داد و حالا من مدیون او هستم. باید لطف و احسانِ این بهترین خلق خدا را جبران کنم. هرکس که حسین‌ابن‌علی را زیارت کند، زیارتش را به او ابلاغ می‌کنم.و هر غریب و دل خسته‌ای در هر کجای این کهکشان به حسین بهترین خلق خدا سلام یا درودی فرستد و به یاد او باشد، سلام و درودش را به حسین خواهم رساند.
مُرتاح
آخرالامر او چشم به جهان گشود. کسی که عاقبت به خیری ما در گرو عشق اوست و محور غم و شادی ماست، شازده پ
تبریک به طوفان زدگان غم و درد کشتیِ نجات را به آب افکندند کشتیِ نجات یا اباعبدلله جانم به فدات یا اباعبدلله :)
تو یکی از کانالا که الان پیداش نمی‌کنم نوشته بود: نمیره احوال پرس‌ تون. و به نظرم خیلی قشنگه.
میگن عربا یه رسمی دارن که رو فرش صاحب‌خونه، اونو قسم می‌دن. آقای امام حسین ما که جاموندیم از قافله، نشد بیایم سر فرشِ حرمتون قسمتون بدیم، پس از همینجا ضمانتمون کنین.
از روی چهره‌ی تو قمر آفریده شد پس ماه نامِ درستش یل علی ست
اما قلب‌هایِ شکسته‌ِ! عباس علیه السلام ضامن و سرپرست آن‌هاست . .
روایته آقا علیِ‌اکبر اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً به رسول خدا بودن. احتمالا اینو زیاد شنیدین. ولی فکر کنم کمتر اینو شنیده باشین که می‌فرمان: امام‌سجاد‌ع اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً به امیرالموئمنین‌ع بودند. اِ‌ی جان آخه :)
الهی پیر نشده استغفار کنیم، که استغفار پیر جز استهزا نیست.
خنک آن کس که وقف تو شد نجف عزیزم.
یه جمله‌ی عاشقانه‌ای هست، از وقتی که شنیدمش تا به همین الان دیگه هیچ حرف، متن، شعر عاشقانه ای به چشمم نمیاد. هنوز هم که هنوزه هیچ عاشقی رو ندیدم که انقدر عاشقانه معشوقش رو دوست داشته‌ باشه. تو دعای کمیل یک جایی امیرالموئمنین از فرط عشق به خدا می‌گن، فرض کنیم من آتش جهنم و عذاب رو تحمل کردم خب؟ بهم بگو من فراق و دوریِ تو رو چطوری تحمل کنم؟ من این تحمل رو ندارم، در توان من نیست! من اسم این تیکه رو گذاشتم "سر حدِّ عشق" مگه چیزی جز اینه؟ اون عذاب و درد رو کاری ندارن اصلا، دوری و فراق رو نمی‌تونن تحمل کن . . ما هیچ ما نگاه.
بروجردیا خوش حال می‌شم ببینمتون. کارگاه آموزشی.