eitaa logo
مُرتاح
2.1هزار دنبال‌کننده
763 عکس
170 ویدیو
5 فایل
کهکشان آبیِ مات💙 مجذوب نجف | سخت‌جون | تاخرخره‌امیدوار ماه‌طلب | مکتب‌نشین‌خمینی‌و‌یاران | تکنولوژیسم پناهنده‌به‌کتاب‌ها | کهکشان‌جو| در غمِ غزه ثبت روزها از نگاه من در‌ مسیر‌ِ هدف نوشته‌های: #حدیث_سادات_مهدوی https://daigo.ir/secret/63273253
مشاهده در ایتا
دانلود
مُرتاح
به فراز ششم دعای پانزدهم ِ صحیفه یه نگاهی اگر بندازین این طوره ؛ خدایا هرچی واسم میپسندی و بنداز تو
حالا اینجا امام سجاد از شرایط استفاده کامل و میبرن . . میگن نه تنها گناهام و پاک کن بلکه اون گناهاییم که اثراتش مونده رو پاک کن بعدشم میگه تازه بعد این بیماری بزار پاک بمونم انسان هنگام بیماری میشه عین همون بچه باهمه‌ی گناهاش وقتی بیمار میشه میگه خدا ، خدا میگه جانم خدایا فلان کار و واسم میکنی میگه چشم خدایا بهمان کار و واسم میکنی میگه چشم خدایا . . این حس رفعت . پس اگر بیمار شدین ، بدونین چه آپشنی دارین و ازش نهایت استفاده کنین ، یه نکته‌ی دیگه تو این دعااینه که اونجا که فرمودن انچه برای من میپسندی و بنداز تو سرم . این یعنی اینکه آنچه خدا می‌پسندد ؛ بپسندم و خدا کیف کنه . به کلماتی که امام حسین وقتی سرش روی خاکِ توجه کنین . . اینجوریِ که باید هرچی خدا میپسنده و بهت داده رو ازش طلب کنی ! مثلا چی ؟ میگی خدایا ممنون که اجازه دادی نماز بخونم . این واجبه واسشا ؟ ولی میاد تشکر میکنه میاد میگه خدایا ممنون که بهم اجازه دادی روزه بگیرم ، ممنون که اجازه دادی حجاب داشته باشم ، چشم پاکی داشته باشم . میای میگی خدایا اجازه میدی نماز بخونم ؟ بعد خوندنش میای تشکرش و میکنی و . . گرفتی دعارو ؟ اینم یه نوع دعاست
من دشت غمم راه به راهم برهوت است تو ماهی سفیدی ، شاه ِ دریایِ شمالی . .
همین که با خودم گذشته را مرور میکنم از اینکه حیدری شدم ؛ حس غرور می‌کنم . . امشب و فردا وی‌آیپی دعاتون می‌کنم ، مارو از یاد نبرین ، درد و دلاتون و میتونین بنویسین ، میدیم دست دوستانِ خدام نجف همشون دم ایوون طلا خونده می‌شه . https://harfeto.timefriend.net/16621340773537
مُرتاح
همین که با خودم گذشته را مرور میکنم از اینکه حیدری شدم ؛ حس غرور می‌کنم . . امشب و فردا وی‌آیپی دع
دعا کنین اگر خدا می‌خواد کارِ خادمیِ موکب نجف واسه اربعین نصیبم بشه . .
من :
یه بزرگواری می‌فرمودن : خیلی پول داریم ماه هم سی‌ویک روزه :))
این حرفۍ ڪہ مۍگویم خواهش مۍڪنم مردهانشنوندچون‌ممڪن است بدشان بیاید !این را شماخانم ها بدانید ، وجود شما آن‌تحولۍ را در روحیات‌مرد بہ‌وجودمی‌آورد ڪہ گاه هیچ عاملی نمی‌تواند آن تحول را ایجاد کند . شما می‌توانید دل‌مرد را گرم کنید و بـہ او امیـد واری بہ زندگی و شوق ادامه ڪار بدهید . اصلاً این توان در شما هست که در وجود مرد نیروبدمید . وجودشمااین قدر مهم است . مرد هم نسبت به زن همین است . حالامردگاهی‌ممکن‌است مثلاً اخم‌آلود وارد خانه شود . .
اگر زن قدری عقل و پختگی‌اش بیشتر باشد و از اخم او جا نخورد و لبخند نشان دهد و در مقابل‌ محبت‌بورزدیواش یواش با افسون محبت ، می‌تواند گره اوقات تلخی وبداخلاقی مرد را باز کند و ببیند که او چه احتیاج داشت من این حرفی‌که می‌گویم‌خواهش‌می‌کنم‌مردها نشنوند ؛ چون ممکن است بدشان‌بیاید ! شماخانم‌ها این را بدانید آقایان تاآخرهم مثل یک پسربچه هستند و بایداداره‌شان کنیدالبته اگر این حرف‌از زبان ما به‌گوش مردها برسد ، لابد از ما گله خواهندکرد . واقعاً خانم‌ها باید این بچّه‌پسری راکه‌حالا ریشش هم بعد از پنجاه،شصت‌سال‌زندگی سفید شده اداره کنند .
من در محاسبات نهایے زن را قوی تر از مرد میدانم . اعتقادم این است که مرد هارت و هورتش زیاد است اما آنڪہ بلاخره در یڪ مقابلـہ ، اگـر این مقابله طول بکشد ، پیروز نهایی زن است . یعنی زن بلاخره با روش ها و وسـایلے ڪہ خداوند متعـال در اخـتیار و طبیعت او گذاشته ، بر مردغالب میشود، این یڪے از زیبایی ها و اسرار خلقت است 🤍 . برگرفته از‌سخنرانی. •
مُرتاح
تو نقش جهان ؛ هر وجبت لاله و نسرین . .
فراق و وصل مرا می‌کشد به یک میزان . .
محرم انسان را مؤدّب می‌کند و ادب را به انسان می‌آموزد . روضه‌های کربلا خودبه‌خود انسان را با ادب و با حیا بار می‌آورد . ادب ظرف حیا ، تقوا و آورندۀ عبودیت در روح انسان است . ادب انسان را کنترل می‌کند و انسان مؤدّب بسیاری از گناهان را مرتکب نمی‌شود . مظهر ادب در کربلا ابالفضل العباس‌ع است . رسول خداع فرمودند : حق فرزند بر والدینش این است که او را مؤدب کند و به او ادب بیاموزد .
هدایت شده از شٰائِق
منو به محرم رسوندی، ازت ممنونم...
منو به اربعین برسونی، ممنون می‌شم . .
اوصیکم به خوندن کبریت احمر ؛ تکه‌ای از کتاب : شیخ صدوق رضوان الله علیه در کتاب معانی الاخبار روایت کرده است که جناب سلمان علیه السلام فرمودند: از حبیب خود حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که به امیر المومنین علیه السلام فرمودند: یا ابا الحسن ! مثل تو در امت من، مثل «قل هو الله احد» است که هر کس که یک مرتبه آن را تلاوت کند؛ ثواب تلاوت ثلث قرآن دارد و کسی که دو مرتبه تلاوت کند؛ ثواب دو ثلث قرآن دارد و کسی که سه مرتبه آن را تلاوت کند، ثواب ختم قرآن دارد. به همین طریق، کسی که تو را به زبان خود دوست دارد؛ دو ثلث ایمان او تمام است و کسی که تو را به قلب و لسان دوست دارد، و به دست خود یاری کند؛ تمام ایمان را دارد. قسم به آن کسی که مرا به پیغمبری فرستاده، اگر تو را اهل زمین مثل اهل آسمان دوست داشتند، هیچ کس به آتش جهنم عذاب نمی‌شد .
آیت الله حق شناس میگفتن که - عقیق،اولین کوهی است که به حقانیت علی گواهی داده . . - به خاطر همین متبرک و راه گشاست .
من دیگر از این دنیا سهمی ندارم . . آخرین حرف های شهید همت .
گفته بودم که به میدان نبری اسمت را یک علی رفتی و حالا صد و ده تا شده‌ای
حال‌به‌جای‌شما، من می‌پرسم آسمانت چه رنگ است امروز . . ؟ آقای سایه، جواهرِ در تاریکی، خداحافظ.
اوس کریم، قدِ یه نخ سیگار کشیدن وقت‌مارو داری عامو ؟این پمپ خون‌رسون تنمون ترکید بس که همراه این آق معتمدی خوندیم به تو دل ندهم به که دل بدهم ؟ یا همین چند دیقه پیش که با آ شجریان لب زدیم ابر می‌بارد و من می‌شوم از خویش جدا . . عه دیدی چی شد ؟ اون مداحیِ که میخونه هفته‌ی دیگه این موقع کیا هیئتن کیا کرببلا رو یادم رفت ، اوس‌کریم‌دیگه‌نزار پلی‌لیست مداحیام و برات آپلود کنم‌ که دوتایی باس بشینیم اشک همو پاک کنیم . داشتم‌ میگفتم حاجی ، شما که دیدی ما سَق زدیم نون بازو خودمون بخوریم ، اومد پامون بره رو خطِ قرمزات بش گفتیم هوووی عاامو از این غلطا نداریماا گم‌ بروهاا ، نشوندیمش سر جاش گفتیم‌ای‌دل‌اوس کریممون‌میشکنه ، حالا اوس کریم این‌انصافِ‌جونِ‌ما ؟ بعدعمری سَق زدن و عرق ریختن بمون گفتن که مولا واا مولا ، طلبیده تورو بری نجف همچین دلی از عزا در بیاری ، خادمی کنی و تنگشم واسمون نوشت آخره خادمی کردنت بری دوره حسین علیت بچرخی و بری خونتون . ها ؟ چی‌اوس کریم ؟ اره تا اینجاش رِواله‌ولی‌میدونی‌چیه ؟ داستان اون شاه میبخشه‌ولی‌گدا‌نمی‌ بخشس اینه که ما رو می‌سوزونه . ما خودمون بچه پایینیم ، خاکِ زمین خوردیم الان‌رسیدیم‌ به این‌که‌ملت‌آدم‌حسابمون‌میکنن ، البت اینم از صدقه سری مولاس . اوس‌کریم می‌بینی توروخدا ؟ بات حرف‌میزنم نمیدونم‌چی‌دارم میگم ، دس و پامو گم‌میکنم ، آقا ما رفتیم کارا پاس‌مون و برسیم ، میگن نه خانووم نمیشه ، مگه کشکه آماده بشه ، ما موندیم حیرون و سرگردون ، بشون میگیم باباا این مولا بعد چن سالی مارو طلبیده ، نازش و خریدیم ، چَکشو خوردیم ، نمیشه و نمیتونم نداریم ، خلاصه که اره ، دلمون کپک زد حالا یه باری خواستیم بیایم پیشت میگن نمیشه بهمانه فلانه ، والا اوس کریم نمیشه خودت واسمون جورش کنی ؟ میشه نه ؟ جورش کن اوس کریم که بد گیرم ، بَد ‌. دیگه ببخشید قدِ یه پاکت سیگار وقتتون و گرفتیم .