میشه من یه دیدار خصوصی با کسایی که منتظر تابستون بودن، داشته باشم؟ حرف خاصی قرار نیست بزنیم فقط میخوام بدونم خنک بودن هوا بدون کولر و پنکه با نسیم بارونی و با سردرد از گرما صبح بیدار نشدن چه مشکلی داشت که تابستون و آرزو میکردین؟:))))))))
اگه تو شمال زندگی کنین تابستونا معمولا این کلمهرو زیااد میشنوین :
زندگی نیست که
سگِ زندگیه
وظیفهی امروز دانشجوی مطلوب، ایجاد تحوّل در جامعه خود و جهان است / حرکتتان را مبنایی و با نگاه به افقهای بلند تنظیم کنید. #حضرت_آقا #در_آستانهی_پرواز
کیست این من؟ این منِ با من ز من بیگانهتر
این منِ مَنمَنکُنِ از من کمی دیوانهتر . . ؟
اللهاکبر از این هفتاد منِمثنوی.
زندگی کنین، تا قبل از اینکه نزدیک شدن به مرگ مجبورتون کنه تازه به فکر زندگی کردن بیافتین.
Kabe Delha - کعبه دلها.mp3
4.09M
شکایت میبرم از تو بر خدایِ تو . .
#غمِپاچیدهشده
آمریکا زمانی شروع به فروپاشی کرد که کینزی گفت : گناهِ همه گناه هیچ کس نیست و خلافی که همه مرتکب میشن اصلا خلاف نیست. یعنی اصلا گناهی وجود نداره.
مُرتاح
آمریکا زمانی شروع به فروپاشی کرد که کینزی گفت : گناهِ همه گناه هیچ کس نیست و خلافی که همه مرتکب میش
اينانند كه خدا لعنتشان كرده و هر كه را خدا لعنت كند، هرگز براى او ياورى نخواهى يافت. نساء۵۲
عزت شاهی اون شکنجه های وحشیانه رو تحمل کرد واسه آرمانش، اونوقت ما حتی تحملِ کم خوابی و نداریم.
مُرتاح
کلا ثابتی ها خیلی خوبن، حداقال از منظر من! مثلا آقای صادق ثابتی، آقای امیر حسین ثابتی فقط پرویز ثابت
پرویز ثابتی کیه؟ یک آدم خونخوار و یک آدم کثافط، نماد وحشیگری! دورهای که مسئولیت اداره سوم رو تو ساواک داشت، تعداد زیادی آدم فقط زیر شکنجه جانشون رو از دست دادن! همین آقای عزت شاهی رو به بد ترین و فجیع ترین طرز شکنجه کردند. بدترین شکنجه هارو داشتن و عجیب تر اینهکه زیر اون همه شکنجه زنده موندن ایشون. آقای عزت شاهی رو حدود شش ماه به تخت بستن. دست و پا. شش ماه داستان همین بود! شش ماه بدون حمام. و فقط روزی یک بار برای قضای حاجت دست و پاشون رو باز میکردند. شش ماه یعنی دو فصل، یعنی نصف یک سال! به اضافهی شکنجه های دیگه. آپولو، ناخون کشیدن و شلاق ..
حالا همین فرد، همین پرویز ثابتیِ وحشی میاد از جنبش مزخرف [زن، زندگی، آزادی] حمایت میکنه. کی؟ همین وحشیِ زبون نفهم. چه اون دوره ای که قبل انقلاب بود، به طور وحشیانهای آدم میکشتید چه الان که بعد از انقلابه! از جنبشی حمایت کرده که به اون صورت آرمان علی وردی رو تکه تکه کردند! فقط به خاطر این که ظاهر مذهبی داشته. شرح ماجرا بگم؟ اول چاقو به ران زدن تا نتونه فرار کنه، با سنگ با کلوخ با دست و با پا، با هرچی که فکرش رو کنید زدند! فکرت رفته گودیِ قتلگاه نه ..؟
یا شهید عجمیانی که به اون صورت به شهادت رسوندنشون. وجود اشخاصی مثل پرویز ثابتی نحسه. از اول تا آخرش شرّ. چقدر خون پایِ این درخت انقلاب ریخته شده به دست این ضحاک.
مُرتاح
و چه اوقات خوشی بود در نجف بابا.
به کسى ندارم الفت ز جهانیان مگر تو
اگرم تو هم برانی، سر بیکسی سلامت
[همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم] امروز عید بود و من [عیده فطرم بخدا گوشه لبخند شماست] نشستیم هنر خدارو میدیدیم که [به هر چمن که رسیدی گلی بچین و برو] گفتیم ما علیع رو تو همین کوه و سمن دیدیم [چشم از همه پوشیده تو را میطلبیدم] گفت چجور؟ گفتیم: [شرط اول قدم آن ست که مجنون باشی] گفت فراق چی کرده باهات، مجنون شدیا گفتیم: [ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را] گفت چرا نمیری نجف؟ گفتیم: [در کوی نيک نامی ما را گذر ندادند] گفت احوالت با علیع چجوریاس؟ گفتیم: [کشیده عشق در زنجیر، جان ناشکیبا را] حالا علیع هیچ وقت جوابتم داده؟ گفتیم؛ عاا پس چی؟ [ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم] گفت چه خیری ازش بهت رسیده؟ گفتیم: [گردنم پیش کسی غیر علی خم نشود] گفت حالا نمیشه دوکلمه حرف غیر علی بزنی؟ گفتیم: [رو آوردن به غیر جانان کفر است] گفت خودت و آیندتم سپردی دست علیع؟ گفتیم: [طالِعم دستِ علی باشد برایم بهترست] گفت الان میخوای با غمدوریچیکار کنی؟ گفتیم: [سپردهام به نجف تا علی چه حکم نماید] گفت حالا تو یه سوال کن گفتیم: [جهان که لطف ندارد، بگو نجف چه خبر؟] گفت از روزی که از نجف برگشتی اینجوری شدی، چیکار کردی اونجا؟ گفتیم: [دل سالم به او دادم، دل دیوانه آوردم💙] گفت بازممیگم! تو مجنون شدی! گفتیم: [هرآنچه هست مرا از خم نجف دارم] گفت، غمم یه حدی داره گفتیم: [نجف نرفته چه داند فراق یعنی چه؟] گفت منم مست علی گشتم با گفته هایت گفتیم: مبارکه! [هرکسی در به در خانه لیلا نشود :))))]
#حدیث_سادات_مهدوی
هدایت شده از برنامه تلویزیونی محفل
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 خدا تخلص خود را علی گذاشته
ابیات بسیار زیبای حمیدرضا برقعی در مدح امیرالمومنین
@mahfeltv3
با دیدن بعضیا کاملا یاد این شعر میوفتم :
از نمک نشناس ها آزار دیدن سخت نیست
درد دارد خوردن زخم از نمک پروردهای
اصلاهم منظورم سیده فاطمه موسوی و امثالهم نیستا، اصلاا.
مُرتاح
📪 پیام جدید 💬 مـن از عالم تو را تنها گزیدم روا داری که من غمگین نشینم؟ #دایگو
اینجا اگه محبوب حاضرجواب باشه میگه:
مگه من گفتم منو بگزینی؟ میخواستی نگزینی.
در گوش دادن به اوامر نائب امام زمان شدهایم مسلمانانِ راعِنایی!
در آیه ۱۰۴سوره بقره خداوند میگوید به پیامبرتان نگویید راعنا! یعنی در ارائه احکام، هوای مارا هم داشته باش! بلکه بگویید انظرنا! یعنی مصلحت دنیا و آخرت مارا ملاحظه کن!
ما در گوش دادن به سخنان ولی امر جامعهی خویش بلند داد میزنیم انظرنا! درحالی که وقتی حکم جهاد میرسد جا میزنیم و زیر لب میخوانیم حالا آقاجان، کمی راعنا . .
رگ گلویمان را شرحه شرحه میکنیم که وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد. اما وقتی بحث جهاد تبیین و امر به معروف میشود، سرعت کم میکنیم و میزنیم به جادهی خاکی که آقا! انظرنا تروخدا! ما میترسیم! کتک میخوریم! فحش میدهند! بله! کتک میخورید، فحش میخورید. مثل آرمان علیوردی.
وقتی آقا میگوید شما باید ایران ۱۴۴۴را بسازید و خوب درس بخوانید به قول معروف جهاد علمی کنید! میگوییم راعنا آقا . . کی حال درس خواندن دارد!
ما تلاش میکنیم تا در آینده ننویسند آنان مسلمانان راعنایی بودند، بلکه بنویسند طنین انظرنای آنان جهان را به خودش آورد.
ما جوانان چهارده چهل و چهاری هستیم!
#حدیث_سادات_مهدوی
#در_آستانهی_پرواز