مُرتاح
که به یادگار ماند لحظه لحظهی زندگیَت و داستانی شد ورد زبان مادران، برایِ توصیف رشادت و غیرت به پسرا
ندیدنت، بزرگترین حسرت عمرم خواهد بود . . -ثابتی-
امام خمینی تو یکی از سخنرانیاشون برمیگردن میگن اگر این زن ها و خانم ها نبودند انقلاب ما پیروز نمیشد.
شما بودی مرید این همه مرام و معرفت نمیشدی؟
ولی جدا مرد بودنم سخته
فکر کن سرکار باشی بعد گوشیت هی پیام برداشت بیاد. من خودم از کارت خودم میکشم و ته میکشه کلم خراب میشه، دیگه چه برسه به یکی دیگه بکشه.
مُرتاح
ماه امشب با اون ستارهای که وصله به دامنش قابلیت سنجاق شدن رو موها رو داشت . .
که نیکوتر ز ماه آسمانی
بلاگردونِ شما بشوم، تا به حال انگشت کوچک پایتان به مبل خورده است؟ بله همان که از همه ریزهمیزه تر است. سقف روی سرش هم یک چهارمِ بقیه ناخن هاست. ضربهی مغمومیست، برای لحظهای از سخن گفتن باز میمانید و تمام دستگاه عصبیتان یکصدا، باهم آخ بلندی میکشند. گاهی هم شدت برخورد آنقدر زیاد است که گویی حتی مویرگ های چشم هم آزرده خاطر میشوند و مینشینن به تحصن برای آبیاری مژه ها. شاید دلیل ناسور بودنش آن است، که انتظار زخم خوردن از پایه مبل را نداریم. مثل همان موقع که رو به روی کسی مینشینی و با صدای محزون میگویی - از تو یکی، انتظار نداشتم. -
یا شاید هم مثل زمانیست که فنجان جدیدت را در دست گرفته ای و درخواستِ پیالهای دمنوش میکنی. محتوی آنقدر داغ است که فنجان زهره میترکاند و تکه تکه میشود روی دستانت. دست هایت قرمز آلبالویی میشود، نه از رنگ دمنوش بلکه از گرمایش. تصدقت، آدمی از فنجانش هم توقع این رفتار را ندارد، بنا بر این هر بار با ترس و لرز فنجان جدید را در دست میگیرد. شاید هم تا مدتی به همان لیوان های فرانسوی دسته دار دل خوش کند. همان که حداقال دو دستی، در میان جهیز تمام مادران است.
خلاصه که، سطح انتظار و توقع ما از افراد میزان دردِ حاصل از زخم را تعیین میکند.
#حدیث_سادات_مهدوی
Bebar Ey Baroon.mp3
17.03M
برای وقتی که زیرِ آسمونِ غم داره شمال نشستی. آسمونی که از دیشب زانوی گریه بغل گرفته و گنجیشکاش دارن واست هنگدرام میزنن. #غمِپاچیدهشده
انگار فتاح براشون خیلی سنگین بوده که قبل پرتاب و اصابت، باد بویِ سوختگی میاره از غرب.
هدایت شده از من حیث المجنون
موشک فتّاح چُرت اسرائیلیهارو پاره میکنه.
شایدم چیز دیگهشونو؛ باز خودشون بهتر میدونن.
نیاز دارم به اینکه پنج میلیارد پول بهم برسه.
حالا چرا پنج میلیارد؟ بلاخره مام مسلمونیم به حق پنج تن، پنج میلیارد.