📕خاطرات شهدا📕
✍🏻ازش گله کردم که چرا دیر به دیر سر می زند. گفت «پیش زن های دیگه م ام. » گفتم «چی؟» گفت «نمی دونستی چهار تا زن دارم؟» دیدم شوخی می کند. چیزی نگفتم. گفت «جدی می گم. من اول با سپاه ازدواج کردم، بعد با جبهه، بعد با شهادت، آخرش هم با تو. »
📚یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 70📚
غیرت یعنی این
رزمنده همداني که 16سال بیش نداشت ودر عملیات بیت المقدس 2در منطقه ماموت عراق پنج کیلومتر پیاده با پای برهنه را طی کرد برای اینکه از عملیات جا نماند
ما از آتش خاطرات خوبی نداریم
🔥💔😔😭💔🔥
همرزمان شهید هم قسم میشوند برای برگردوندن مدافع تازه داماد !!
اما خیالی باطل، مگر عباس کسی بود که زمین گیر شود. به قول خودش من سکون را دوست ندارم. وقتی دید دوستانش در خط به کمک نیاز دارند، سریع آماده شد و با فرمانده به سمت خط حرکت کرد. مهمات را که رساند، دید یکی از بچه ها تیر خورده و میگه عباس را ببرید عقب.
در حال برگشت دوام نمیارند که دوستانشان را تنها بگذارند، در کوچه می ایستند که از خودرو پیاده شوند، مورد اصابت موشک که در جنگ لبنان تانک های مرکاوا را از بین بردند،
اینبار برای عباس استفاده می شود و عباس بین در و دیوار مانند مادرمان زهرا می سوزد و نارنجکی که در پهلویش هم بود منفجر می شود .
ای جانم عباس!😭😭 چه گذشت میان تو حضرت زهرا خوشا بحالت میدانم بالای سر تو زینب کبری س با مادرش آمد... آه یا زهرا...
خوشا بسعادتت عباس جان
شما هم مثل حضرت مادر بین در و دیوار ... آه یا زهرا س😭😭😭
#شهید_مدافع_حرم_عباس_دانشگر.
🕌 در محضر امام روح الله ( 537 )
💠 نامه ی یک #اسیر در بند رژیم عراق به امام خمینی(ره) و پاسخ امام (ره)
🔹 بسم الله الرحمن الرحیم
پدر جان، سلام؛ امیدوارم حالتان خوب باشد. راضی نمیشدم مزاحم اوقات شریفتان گردم، لکن دیگر قدرت تحمل دوری را نداشتم؛ لذا تصمیم به نوشتن نامه برایتان گرفتم.... پدرم باور کنید تحمل سختی راحت است، اما تحمل بر فراق یار دشوار است. پدرم من از بلاد غربت از گوشه زندان غم غبار آلود از #هجر_دوست، با چشمانی غمزده، در انتظار رویت نامه را مینویسم. پدرم نامهام را اجابت کن. با جواب خویش گرد و غبار غم را از چهره زردمان پاک کن، تا چشم ما با دیدن خَطَّت نور گیرد، روشن و منور گردد.... فرزندان افسرده خویش را با کلام مسیحاییات جانی دوباره بخش، و دل خسته دلان در راه مانده را جلایی تازه ده. پدرم برای دریافت جواب لحظه شماری میکنم.
فرزند کوچکت، محمد رنجبر
🔺 بسمه تعالی
فرزند بسیار عزیزم، از نامه دلسوزانه شما بسیار متاثر گردیدم. من ناراحتی شما #عزیزان_دربند را احساس میکنم. شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند احساس کنید. عزیزان من سید و مولای همه ما، حضرت موسی بن جعفر (ع)، بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. برای #اسلام عزیز شما صبر کنید. خداوند #فرج را ان شاء الله تعالی نزدیک مینماید؛ و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد میفرماید. به همه عزیزان دربند سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمیکنم. خداوند حافظ شما باشد.
#امام_خمینی
صحیفه نور؛جلد 21؛ صفحه51
مورخ: 1367/09/01
https://t.me/joinchat/IPbg0knaZXaQP25BPv2biA
گروه عشاق الشهدا
🍃🌸
#زندگی_به_سبک_شهدا
محمد، هم به خاطر درسش و هم برای خطش ✍خیلی معروف شده بود.
اسمش سر زبانها افتاده بود.
خیلی از دختر👩 های مدرسه دوست داشتند با او دوست بشوند.
دور و برش همیشه شلوغ بود.
یک روز که آمد، دیدم دستهایش را حنا💅 بسته است!
تعجب کردم. به مسخره گفتم:
محمد! این دیگر چه کاری است؟!😳
گفت: «این طوری کردم که از شرّ این دختر👩 مدرسهایها راحت شوم؛ بگویند این پسر👱، اُمّل است و کاری به کارم نداشته باشند.»💎
#پزشک_شهید دکتر محمدعلی رهنمون
📚یادگاران16، کتاب رهنمون، ص14
گروه عشاق الشهدا
https://t.me/joinchat/IPbg0knaZXaQP25BPv2biA
اولین و آخرین نماز یک شهید❗️
یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا شهید چمران دیدش، دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه.
به غیرتش برخورد و به همراه شهید چمران رفت جبهه.
تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران.
رضا شروع میکنه به فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید که شهید چمران به فحش هاش توجه نمیکنه . یه دفعه داد زد کچل با توأم!
شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت : چیه؟ چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.
رضا که تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه:
میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیده ای، چیزی!
شهید چمران: چرا؟
رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده. تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
شهید چمران: اشتباه فکر میکنی! یکی اون بالاست، هرچی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده. هی آبرو بهم میده.
گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. یکم مثل اون بشم.
رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار گریه میکرد. اذان شد،
رضا اولین نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود،
وسط #نماز، صدای سوت خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد،
رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!
#شهید_مصطفی_چمران
#درس_اخلاق
https://t.me/joinchat/IPbg0knaZXaQP25BPv2biA
گروه عشاق الشهدا
روایتگری
هر هفته توی خونه روضه داشتیم .
وقتی آقا شروع می ڪرد به خوندن ، تا اسم امام حسین (ع) می اومد حاجی رو می دیدی ڪه اشڪش جاری شده .
حال عجیبی می شد با روضه امام حسین (ع)
انگار توی عالم دیگه ای سیر می ڪرد .
یه بار وسط روضه ، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش ؛
متوجه بچه نشده بود ، انگار ندیده بودش .
مصطفی گریه ڪنون اومد پیش من .
گفت : « بابا منو دوست نداره . هر چی گفتم جوابم رو نداد . »
روضه ڪه تموم شد ، گفتم : « حاجی ، مصطفی این طوری می گه .»
با تعجب گفت : « خدا شاهده نه من ڪسی رو دیدم نه صدایی شنیدم . »
از بس محو روضه بود ....
به روایت همسر شهید حاج عبدالمهدی مغفوری
🍃 🌺 🍃
فقط ۳ کیلو از بدنش پیدا شد!!!
نماز می خواند؛
در قنوت گفت: اللّهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک...
از کنارش رد شدم، به شوخی گفتم: این حرف ها به تو نیامده، بیخودی دعا نکن.
وقتی نمازش تمام شد در حالی که چشمانش پر از اشک بود، گفت: مجید آقا، به خدا قسم، به جایی رسیده ام که از خدا، فقط شهادت می خواهم.
بعد از شهادت دوستانم، دنیا برایم خیلی تنگ شده.
چند روز بعد، بر اثر اصابت موشک هلی کوپتر، به شهادت رسید.
فقط نصف بدنش باقی ماند......
🌷شهید علی اصغر حسینی محراب🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 دوستان اگه من در مسایلی مانند عملیات روانی تجربه دارم میگم که تمام هجمه ها علیه رسانه ایران اینترنشنال یک طرف و این کلیپ یک طرف
🔹 تا میتونید و هرجایی که دسترسی دارید این کلیپ رو پخش کنید . اگه دستتون نمیرسه همراه رزمندگان برای نجات جان ساکنین غزه جهاد کنید حداقل با نشر چنین مطالبی به امام زمانتون ثابت کنید همه جوره پای این نبرد هستید
یا علی
#همه_پيش_بينى_هايى_كه_درست_درآمد!
...بچه های گردان دور حاج علی جمع شده اند و او دارد سرنوشت بچه ها را بیان می کند: حسین برادرم، چه بخواهد و چه نخواهد، شهید خواهد شد. نجمیان، سید کاظم و برادرش، مهدی امراللهی و غلام نهویی هم شهید می شوند. جواد کامرانی و عباس علیزاده زخمی می شوند. رضا قربانی، محمود حسن زاده دو دوست با وفا، با هم شهید می شوند. ثمره نه شهید می شود و نه مجروح....
...همـه پیش بینی های حاج علی درست از کار درآمد. او حتی نحوه ی شهادت خودش را هم گفت: _این عملیات برای من آخرین عملیات خواهد بود. من دیگر بر نمی گردم. خواب دیدم پرچمی را داده اند به دستم. من پرچم را می برم تا برسانم به دژ، ولی به آن نمی رسم. می دانم که نرسیده به دژ، شهید و از زندان دنیا رها خواهم شد.
خاطره اى به ياد سردار شهيد حاج على محمدى پور
📚 کتاب «عبور از کویر»
°•| 🌿🌸
در سال ۱۳۶۷ ، همزمان با سالروز شهادت امام هادی (ع) متولد شد و از همین رو نام او را هادی گذاشتند. او به حدی به امام هادی (ع) علاقه داشت که در شهر امام هادی (ع) یعنی سامراء به شهادت رسید.
این شهید به دلیل علاقه فراوانی که به شهید ابراهیم هادی داشت، همیشه جلوی موتورش عکس بزرگی از این شهید گرانقدر نصب داشت و در خصلتها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود.
شهید ذوالفقاری که در درگیری های فتنه 88 جانباز شده بود، جهت دروس حوزوی به نجف رفت و پس از بروز تحولات عراق و بسیج نیروهای مردمی برایدفاع از عتبات عالیات به ویژه سامرا و حرمین عسکریین، به عضویت سازمان بدر عراق درآمد.
در نهایت در 26 بهمن سال 93 چند روز پس از سالگرد شهادت شهید ابراهیم هادی، همان شهیدی که الگوی زندگیاش شده بود در مکیشفیه سامراء صدای انفجار مهیبی عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی آمد و مدافع حرم ابراهیم ذوالفقاری، در دفاع از حرم آل الله به مقام شامخ شهادت نائل آمد و به آرزویش رسید.
جالب است بدانید این شهید بزرگوار یک هفته پیش از شهادتش وصیت نامه خود را نوشته و در آن ذکر کرده بود :"دنیا رنگ گناه دارد؛ دیگر نمیتوانم زنده بمانم".
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹شهید نوجوان ۱۶ ساله که مثل یک عارف پخته ۷۰ ساله با خدا مناجات کرده :
🔹 خدایا ! تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت...
🔸 اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم..!
🔹 پس خدا! برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...!
🔸شهید محمود رضا استاد نظری
ولادت : ۱۳۴۸/۲/۱۱ تهران
شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۴
عملیات والفجر ۸ - فاو گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
🔹 نثار روحش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم