eitaa logo
شـهــود♡
36 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
592 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ❣محمدم همون پیراهنے رو ڪہ خواستی اتـو ڪردم همون انگشتری رو ڪہ گفتی آماده ڪردم تو ساکت همونایی کہ گفتی گذاشتم بہ همون ترتیبی کہ سفارش کردے فقط بدون ڪہ دلمـو رج بہ رج از شال رد کردم و انداختم دور گردنٺ مثل یہ پیچڪ دور بند پوتینٺ کشیدم... من اینجا بی دل شدمـ ...💔 روبروے حرم ڪہ مے ایستے یادٺ بمونہ ڪہ یڪ نفرِ دوتایی هستے سلاممو بہ خانم برسـونن باقیشو خودش میدونہ... ❣محمد جـان 🔴من این درس رو از ڪربلا گرفتم کہ چیزے ڪہ در راه خدا دادیم ...، هیـــــچ وقتـــــ باز پس نــــمیگیریم❗️ ... ‌ ❣محمدم همون پیراهنے رو ڪہ خواستی اتـو ڪردم همون انگشتری رو ڪہ گفتی آماده ڪردم تو ساکت همونایی کہ گفتی گذاشتم بہ همون ترتیبی کہ سفارش کردے فقط بدون ڪہ دلمـو رج بہ رج از شال رد کردم و انداختم دور گردنٺ مثل یہ پیچڪ دور بند پوتینٺ کشیدم... من اینجا بی دل شدمـ ...💔 روبروے حرم ڪہ مے ایستے یادٺ بمونہ ڪہ یڪ نفرِ دوتایی هستے سلاممو بہ خانم برسـونن باقیشو خودش میدونہ... ❣محمد جـان 🔴من این درس رو از ڪربلا گرفتم کہ چیزے ڪہ در راه خدا دادیم ...، هیـــــچ وقتـــــ باز پس نــــمیگیریم❗️ ... @vlaiatx
. قرنهـاست . . . زمین انتظار مردانی این چنین را می کشد تا بیایند و عاشقانه زمینه ساز ظهـور باشند . . . 🌷صبحتون شهدایی🌷 🍃🌹🌹🍃 ☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، « الَّذِینَ هُمْ فِے خَوْضٍ یَلْعَبُونَ» ما هستیم. مرده‌ام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم ڪن خدایا... ! بہ حرمت پاے خسته ے رقیه(س)، بہ حرمت نگاه خسته ے زینب(س)، بہ حرمت چشمان نگران حضرت ولے عصر (عج)؛ بہ ما حـرڪت بده.... ☘☘☘
💔 اخلاق خوب این شهید بزرگوار زبان زد خاص وعام بود؛ مردم شهر حلب ، همه حاج مسلم (نام جهادی شهید، حاج مسلم بود) رو می شناختند؛ در آنجا ایشان معروف بودن به قائدالقلوب یعنی فرمانده قلبها ❤️که الحق شایسته ایشان بود. در سالروز شهادتش دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم💐
اگر پشتیبان ولایت نباشیم وای از روزی که آنان که ولایت دارند قدر آن را ندانسته و بی راهه بروند زیرا تا مادامی که پشتیبان ولایت باشیم و ره رو این مسیر همیشه سرافرازیم و نوک پیکان ارتش و سپاه ولی عصر (عج ) ان شاالله... زیرا نقطه قوت ما ولایت است و نقطه ضعف ما نیز بی توجهی به این امر، زیرا ما آنچنان که لازم است باید به حدود و ثغور آن توجه کرده و خود را ذوب در این امر بدانیم. قسمی از وصیتنامه شهید حميد سیاهکالی 🌷💫 گلزار شهدای قزوین
🌸من يك شب ديدم كه در خانه اي قرار داشتم ومي خواستم بگيرم در نظرم آمد كه خانه ي همسايه ما خانه ي (س) است. 🌸 خواستم كه آنجا بگيرم اول از كسي خواستم كه نزد ايشان ((حضرت فاطمه )) برود و اجازه ِ وضوي من را از او بگيرد. 🌸خانم حضرت فاطمه (س) داد ومن روي ايشان را نديدم، چون با چادر ونقاب روي خويش را گرفته بودن و من ديدم در خانه ي حضرت فاطمه زهرا است و من رفتم كنار حوض كوثر و گرفتم و از آنجا خارج شدم. 🌷 💟
💟✨در باشگاه بیشتر از همه به یکی از شاگردان که توجه نشان میداد، بچه های باشگاه خیلی داشتند 💟✨به و ارشد از خودش خیلی احترام میگذاشت مثلا وقتی کسی از کاراته می آمد اینقدر با حیا و با ادب بود که میرفت انتهای کلاس پشت سر بچه های کمربند پایین به استاد می ایستاد. 💟✨حمید آقا نسبت به درآمدشان خیلی بودن که حتما باشه، حتی گاهی اوقات ساعت کاری که تمام میشد حمید آقا مشغول به کار بودن چون نمیخواستند که کرده باشند و پولی که به خانه می برند مورد داشته باشد. ‌‌ ✍به روایت دایی شهید 🌷 💟
شهادت با لب تشنه😨 🌷🌷🌷 به گوش 👂من رسونده بودند که سجاد ‏لب ‏تشنه در تاسوعای حسینی شهید شده، موقعی که مجروح شده بود، داشت ازش خون می رفت، درخواست ‏آب🍶 کرد، ولی همرزمانش مانع شدند و بهش گفتند که اگه بهت آب💧 بدیم، تو سریع جون میدی و فعلا آب واسه جسمت خوب نیست، لذا بهش ندادند 😥😔و سجاد لحظات بعد به شهادت رسید. وقتی این موضوع رو شنیدم خیلی غمگین شدم،😞 همش به خودم می گفتم که پسرم لب تشنه شهید شده و کاش بهش آب می دادند.😭😭 خواب دیدم که تو یک مکان بزرگی هستم و یک کوه ⛰در مقابل منه، سجاد من بالای کوه افتاده بود و منم داشتم می رفتم سمتش که بهش آب 🍶 بدم. تا یه کم رفتم جلو دیدم که یک خانم چادری با عصا داره میره سمتش. حضرت زهرا(س) بود ایستادم و نگاه کردم دیدم سر سجاد رو گذاشت رو دستانش و داره به سجاد آب🍶💧 میده. من خواستم برم پیشش ازش تشکر کنم که یه وقت دیدم واسم دست تکون داد 👋که برگردم، (منظورش این بود که بچه ات رو سیراب کردم و نگران نباش و برگرد) از وقتی که این خواب رو دیدم، خیالم راحت شده که سجاد من سیراب شده است..‌...🌷🌷🌷 راوی: مادر شهید