eitaa logo
عاشقانه ای برای زندگی
21.6هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
12.6هزار ویدیو
2 فایل
عاشقانه ای برای زندگی‌....... تو این‌کانال حرف های دم گوشی بانوان زده میشه آقایون لف بدن مجبور به ریمو نشم **یاد بگیریم شاد زندگی کنیم** ❤️❤️ 🦄🌱 از آشنایی هاتون برام بگین @M_dkhsh https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشیدنی‌های گازدار و غیرطبیعی🧃 آبمیوه‌ها و نوشیدنی‌های گازدار حاوی مقدار زیادی قند و شکر و همچنین اسیدهای مضر برای بدن و پوست هستند. افرادی که به سلامت پوست خودشان اهمیت می‌دهند نباید از این نوشیدنی‌ها مصرف کنند. @vlog_ir
21.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا آخرشو ببین...😍 همه ما به صورت فطری به یه رابطه عاطفی نیاز داریم و حتی اگه خودمون هم نخوایم ناخودآگاه دنبال رابطه هستیم👩‍❤️‍👨 البته از نوع سالم و متعهدانه‌ش🙈🙊 . پس با ازدواج ن تنها محدود نمیشیم بلکه میتونیم به اهدافمون برسیم‌ و پیشرفت کنیم‌😌 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
🤰خوردن لیمو شیرین در دوران بارداری کاملا بی خطر و مفید است. لیمو شیرین حاوی مقدار قابل توجهی کلسیم و کربوهیدرات است که می تواند هم برای زنان باردار و هم برای جنین بسیار سودمند باشد. لیمو شیرین با تامین آب بدن می تواند جایگزین مناسبی برای چای و قهوه در بارداری‌ باشد. @vlog_ir
15.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بفرست برای یک متاهل علت پرخاشگری، فحاشی، لجبازی یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
‌ ‌می‌دانم آدم درست من نبود؛ اما من دلم برای روزهایی که هنوز این واقعیت را نفهمیده بودم تنگ شده. @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌برای همسرتان گوش شنوا باشید. حضرت سجاد-علیه السلام- فرمودند: خوب حرف زدن، ثمره‌ی خوب شنیدن است. یعنی کسانی که گوش شنوا دارند می‌توانند خوب حرف بزنند. ‌ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ازدواج کردن نیاز به آموزش داره، چرا که ممکنه بعضی افراد چیز زیادی از مهارت‌های قبل از ازدواج ندونن. در حالی که در طول زندگی ما باید با توسعه و افزایش مهارت‌هایی که لازمه ازدواج موفق هستند، حمایت بشیم. 📌هرچند ازدواج بعد از بلوغ فکری و اجتماعی افراد اتفاق میافته؛ اما برای داشتن یک ازدواج موفق، دختران و پسران نیازمند یادگیری مهارت‌هایی هستن که با هم بودن‌شان را ساده‌تر، عاشقانه‌تر و سازگارانه‌تر می کنه... 📍تو این پست، چند مورد از مهارت‌های لازم پیش از ازدواج بیان شده، ببینیم🌸🌱 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
زیباست در کنار تو دنیای کودکی آسوده خاطریم، رها چون کبوتران..♥️ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
+یَا‌ مَلجَأي عِندَ اضطِراري.. ای پناهم در ناچاری و درماندگی.. خودت پناهم باش🤍 @vlog_ir
‌ ‌ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
عاشقانه ای برای زندگی
‌ ‌ #سرگذشت_زندگی_اعضا #تجربه‌_تلخ_ازدواج_من یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـ
قسمت‌چهارم میدونستم خوشحال باشم یا ناراحت بلاخره چند ماهی نامزد بودند و عروسی سرگرفت و خواهرم به خونه ی بخت رفت منم احساس تنهایی عجیبی داشتم. مادرم با کاروانهای زیارتی مسافرت می‌رفت و مسولیت خونه پدر و برادرها رو به دوش من گذاشته بود خسته بودم اذیت میشدم.... چندین سال قبل پدرم با برادرش قطع رابطه بودمثلا حدود 20 سالی میشد چون زن عموی بدجنسی داشتم و نمیگذاشت این دو برادر راحت هم دیگر و ملاقات کنن. یک روز دیدم زنگ خونه رو زدند یک خانم با دسته گل اومدجلوی درگفت: سلام خوبی گفتم: سلام گفت من دخترعموی شما هستم عموخونه هست؟ زبونم بند اومده بود نمیدونستم چی باید بگم بعد بیست سال اومدن آیا اجازه داشتم از طرف پدرم دعوتشون کنم توی خونه یانه نمیدونستم چکار کنم؟ در وبستم اومدم توی خونه به مادرم گفتم ی خانمی اومده میگه دخترعموتم سریع چادرشو سرش انداخت رفت دم در تعارف کرد اومدن داخل خونه مادرم پرسید: چه کسی آدرس منزل مادرو داده گفتن ما رفتیم دم خونه قبلی همسایه ای به نام زهرا خانم گفت: آدرستون اینجاست ماهم اومدیم برای اینکه شما رو دعوت کنیم عروسی خواهر کوچکم. عمو و شما باید حضور داشته باشید این خواسته ی پدرمه .بازم زهرا خانم بدون اجازه کارهای اشتباه کرد که آرامشی که تا اون لحظه داشتیم از اون ساعت به بعد هرگز نداشتیم و هرگز این زن رو نخواهم بخشید. پدرم از سرکار برگشت و با دیدن برادرزاده اش تعجب کرد البته بسیار خوشحال شد مخصوصا وقتی شنید بحث عروسی هست و ایشون هم باید حضور داشته باشه قرار شد شب حنابندان همگی به منزل عمو بریم بعد بیست سال همگی همدیگرو ببینن منم که شیطون بودم خودمو مرتب کردم و خیلی دوست داشتم عمومو ببینم شب موعود فرا رسید و همراه خانواده وقتی وارد منزل عمو شدیم یه حالت عجیب و بیگانگی داشتم فرزندان عمو سه دختر و یک پسر که یک دخترشون در نوجوانی فوت کرده بود و یک دختر ازدواج کرده بود یک دختر هم شب حنابندانش بود اما پسرشان همچنان مجرد و پنج سال از من بزرگتر بود همین رفتن از در و سلام کردن به پسرعمو همانا عاشق شدن پسرعموم همانا که در مجلس عروسی عمو منو از پدرم خواستگاری کرد برای تنها پسرش نظر منو پرسیدن گفتم هر چی پدرم بگه. https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff