eitaa logo
شهیدانه🇵🇸🇮🇷✌️
1.1هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
51 فایل
ارتباط با ادمین کانال @shahidaneh_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر دشمن‌ از کار شما عصبانی‌ و ناراحت‌ بود بدانید کارتان‌ صحیح‌ است! امام‌خمینی(ره) @westaz_defa
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فکر می‌کنید هتل محل اقامت ائمۀ جمعه چه شکلی است؟ @westaz_defa
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ بقره_۴۵ صبر و نماز دو اهرم نیرومند در برابر مشکلات هست🌱 @westaz_defa
📌آماده‌باش انتظار یعنی چه؟ انتظار یعنی آماده‌باش. باید آماده‌باش باشیم. انسان مومن و منتظر آن کسی است که در حال آماده‌باش است. اگر امام امروز ظهور بکند، باید من و شما آماده باشیم. |از بیانات‌ مقام معظم‌رهبری| @westaz_defa
حسرت‌نداشتن‌خیلےازچیزها بودن‌درحصار‌گناهان‌خُود‌است مثل‌ِشھادٺ!💔 @westaz_defa
جلسه برنامه ریزی امور بانوان و خانواده برای ایام برنامه دهه فجر در استانداری آذربایجان غربی @westaz_defa
🌺رمان🌺 (رضا) مجلس ترحیم رضا تموم شد،دیگه خنده ای تو خونه ی احمدعلی شنیده نمیشد،علیِ ۵ساله مدام سراغِ باباشو می گرفت و بهانه جویی می کرد.وقتی پریسا اکبرو بابا صدا می زد دلِ علی کوچولو خون میشدوقتی می دید بچه ها دست باباشونو گرفتن اشک از چشماش جاری می‌شد.موندن تو اتاق بدون رضا برای اکرم خیلی سخت شده بود،برای اینکه حالوهواش عوض شه،ناصرویعقوب کاغذدیواری خوش طرحوخوش رنگِ اتاق اکرمورضارو کندنودیواراشو رنگ زدن،تا تغییری به اتاق داده باشن و چشمان اکرموعلی کمتر اشک بریزه.احمدعلی و خدیجه از هیچ محبتی نسبت به عروسِ جوانو نوه ی خردسالشون دریغ نمی کردن.اما هیچی نمی تونست دل اونارو شاد کنه.رقیه هرروز چشم به در منتظر اومدن برادرِبامحبتش میشد اما دیگه محبت برادرانه ای در کار نبودورقیه برای همیشه محروم از عشق برادرانه شد.دیگه خونه ی پدری صفا نداشت ، همه سیاه پوش شده بودن.رقیه هم مثل شوهرش غفار زبان نیش داری نداشت و هیچوقت مسبب اختلاف بین برادراشو همسرانشون نمیشدونیت بدی به بندگان خدا نداشت، و از هیچ محبتی نسبت به دیگران مخصوصا به رضا واکرم دریغ نمی کرد،بخاطر همین رضا بیشترین توجه رو بین پدرومادرو خواهراوبرادراش،به رقیه و غفار داشت،برای همین مرگ رضا برای رقیه داغی بزرگ بودودردناک.رقیه در مقابل آزارواذیتی که بهش میشد کوچکترین دفاعی از خودش نمی کرد بدی کسی رو با بدی تلافی نمی کرد،قلبی بزرگ داشت که هربدی و بی مهری رو ندید می گرفت ،واین باعث شده بود همیشه موردظلم واقع بشه ،همیشه در برابر همه کوتاه میومد،غفار ورقیه فاصله ی سنّیِ زیادی داشتن اما ازلحاظ اخلاقی خیلی شبیه هم بودن‌وقتی رضا مظلومیت رقیه رو میدیددرصدد دفاع از خواهرش برمیومد.بامرگ رضا ،رقیه علاوه بر عشق برادری حامی شم از دست داده بود.غصه ی رقیه بخاطر مرگ رضا مضاعف از همه بود.یعقوب مثل پروانه دورش می چرخید.غفارخیلی ملاحظه ی دلِ داغدارشومی کرد،سعی می کردند به سهم خودشون مرهمی بردلِ سوخته ش بزارن.شبو روزش شده بود اشک.از یک طرف هم تنگی نفس و سرفه های پی در پی امونشوبریده بود.مرگِ برادرِ غمخوارش با بیماری آسم همراهش شده بود،جسمأوروحأ تحت فشار سختی بود.روزگارو به تلخی می گذروند. @westaz_defa
اینکه بعضی فکر کنند که شما کاری نکنید که آمریکا عصبانی بشود، درست نقطه‌ی مقابل فرمایش پروردگار است! رشد عناصر مومن، این نهال‌های برومند، این جوان‌های مومن، اصلا برای این است که "لِيغيظَ بهِمُ الكفّار" تا دشمن عصبانی بشود! عصبانی‌اند از جوان‌های عرصه‌ی علم، از جوان‌های عرصه‌ی جهاد، از جوان‌های عرصه‌ی خدمت، از این‌ها عصبانی‌اند آیت‌الله‌خامنه‌ای ۱۸ دی ۹۸ @westaz_defa
برگرفته از کتاب خاطرات شفاهی مرحوم حاج رحیم قره جه داغی: در منطقه ارومیه دو محل به نام چهارده شهید معروف است،یکی در خود روستای بند قرار دارد که در هر کدام حدود 14نفراز افراد سپاه و نیروهای مردمی در آنجا شهید شده اند،البته این واقعه همزمان نبوده یکی در اوایل درگیری ها اتفاق افتاده دیگری چند سال پس از آن. در روز جمعه ای از ماه رمضان حدود ساعت 3تا4 بعد از ظهر افرادی که از طرف ضدانقلاب اجیر شده بودند،به مقرسپاه منطقه که فرمانده اش سیدهاشم رحیمیان بود می آیند و خبر می دهند تعدادی نیرو،خودرا افراد کمیته معرفی کرده اند و مردم را اذیت می کنند،از آنجایی که روستای بند از تفرجگاه های ارومیه است و در روزهای جمعه شلوغ و پراز جمعیتی است که برای تفریح به انجا می روند. موضوع حساس بود ،افراد شجاع سپاه با دو ماشین یکی لندور و دیگری استیشن به سمت بند حرکت می کنند و وقتی به محل می رسند، می بینند منطقه پراز افراد مسلح است.از ماشین پیاده می شوند،می پرسند چه خبر است آقایان چه کار می کنید؟آنها افراد سپاه را به گلوله می بندند، به افرادی که داخل لندور بودند،اجازه نداده بودند تا پیاده شوند همه را داخل ماشین شهید کرده بودند و سید هاشم و افرادش را هم زده بودند. مجید اشتری و فریبرزچغند و دیگر همراهانش همانجا شهید شدند. سرافطار بود که به ما خبر دادند و ما رفتیم به پل قویون و از آنجا به بند رفتیم و اوضاع را دیدیم. باز درگیری شروع شد و تا صبح فردای آن روز ادامه پیدا کرد و تلفات زیادی از ضد انقلاب گرفته شد که بلاخره فرار کردند . از آن پس آن محل به نام چهارده شهید نام گزاری شد و تا جایی که یادم می آید علاوه بر افرادی که نامشان ذکر شد، شهید آسیابان هم درآن محل به شهادت رسید. زحمت اصلی عقب راندن ضد انقلاب را هم این افراد کشیدند که نیروهای برتر و پرهیبت بودند و گمنام شهید شدند، افرادی شجاع و صبوری که از بهترین و برترین نیروهای سپاه بودند که در همین راه هم شهید شدند...... ادامه دارد... پیشکسوتان دفاع مقدس آذربایجان‌غربی @westaz_defa
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزو اینه کسی محتاج ابتداییات زندگیش نباشه .. 🎥 @westaz_defa