#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم2️⃣
👈 انقلاب صنعتي2️⃣
مسئله ديگر ترويج نظام #پولي بود. به جاي تبادل پاياپاي كالا در نظام پيشين، كارگران در ازاي كارشان پول دريافت ميكردند.
عنصر پول سهم بسزايي در تحولات اين دوران داشت. مردم براي بقا به پول نيازمند و وابسته شدند و ارزش هر چيزي را پول تعيين ميكرد؛ بنابراين طبيعي است كه كار به دو بخش تقسيم شود:
1️⃣ كاري كه در ازاي آن پول دريافت ميشود (كار توليدي)؛
2️⃣ كاري كه هرچند براي حفظ معيشت ضروري است، اما پول بهدنبال ندارد (كار غيرتوليدي).
نتيجه اين تحولات اين بود كه كار مردان، #توليدي و لذا ارزشمند و كار زنان #غيرتوليدي و لذا كمارزش تلقي شد و رفتهرفته در فهم عمومي، مردان با توليد و زنان با مصرف گره خوردند.
تقسيمبندي ديگري نيز در اين بين شكل گرفت كه بعدها ابعاد عملي بيشتري يافت و آن تقسيم جامعه به دو حوزة #عمومي (عرصة توليدي) متشكل از مردان و حوزه #خصوصي (عرصة غيرتوليدي) متشكل از زنان و كودكان است.
🔰 انقلاب صنعتي به انقلابي در حيطه روابط دو جنس و کارکردهاي اجتماعي هریک از دو جنس انجاميد و با خلق تقسيمات دوگانه و متقابل توليد و مصرف، كار توليدي و كار غيرتوليدي و حوزة عمومي و خصوصي و اختصاص #مردان به طرف اول اين تقابلات و راندن زنان به طرف دوم ـ كه مسلماً در دنياي صنعت و سرمايه، بار ارزشي كمتري داشت ـ اولاً شكاف عميقي بين زن و مرد ايجاد كرد و ثانياً نقطة شروعي شد براي تبعيضها و نابرابريهايي كه بعدها تنها با بهانة تفاوت جنسيتي صورت ميگرفت.
👈 اما موضوع به فاصلة دو جنس ختم نشد. در فرایند شكلگيري دو مفهوم #مرد_نانآور و #زن_خانهدار، زنان كاملاً از نظر اقتصادي وابسته به مردان شدند؛ لذا گهگاه براي فرار از اين وابستگي به مشاغل توليدي رو ميآوردند و اين امر از سوي مردان، نوعي تجاوز به حريم خودشان تلقي ميشد؛ لذا رقابتها و تضادهايي بر سر فرصتهاي شغلي بين دو جنس در گرفت؛ بهطوريكه مردان نهتنها زنان را به حيطة مشاغل جديد راه ندادند، بلكه بسياري از حرفهها را كه از گذشته در تخصص زنان بود، از دستشان گرفتند.
👈 نتيجة ديگر اين رقابتها كه نارضايتي عميق زنان را درپيداشت، فاصلة فاحش #دستمزد_زنان با دستمزد مردان بود؛ بهگونهاي كه در قرن هجدهم، زنان پنجاه درصد مزد مردان را دريافت ميكردند.
👈 با افزايش تعداد كارخانهها نياز به كارگرانِ بيشتر، فزوني گرفت و از سوي ديگر كارگر با دستمزد كمتر سود بيشتري را عايد سرمايهگذار ميكرد. براي اين منظور كارخانهداران، زنان را كه نسبت به مردان سر به راهتر و قابل كنترلتر بودند، با دستمزد كمتر براي كار در كارخانهها پذيرفتند.
👈 طي اين جريان بود كه سيلي از #زنان_فقير، #دختران_مجرد و #زنان_بيوه و... در كارخانهها مشغول به كار شدند.
👈 تأثير اين مسئله در شكلگيري جنبش زنان بهاندازهاي جدي است كه بعضي از تحليلگران، آزادي زن را از عوارض انقلاب صنعتي ميدانند.
🔰 به قول ويل دورانت، كساني كه ناآگاهانه براي خانهبراندازي توطئه كردند، كارخانهداراني بودند كه براي جذب سود بيشتر، زنان را از خانههایشان بيرون كشاندند.
📚 ر.ك: آندره ميشل؛ فمینیسم، جنبش اجتماعي زنان؛ ترجمة هما زنجانیزاده؛ ص 63. همچنین ويل دورانت؛ لذات فلسفه: پژوهشی در سرگذشت و سرنوشت بشر؛ ترجمة عباس زریاب؛ ص151.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#گرايشهاي_فمينيستی
2️⃣ فمینیسم مارکسیستی2️⃣
🔰 نقد فمینیسم مارکسیستی
شايعترين اعتراضي كه به فمينيسم ماركسيستي وارد شده است، مربوط به توجه ناكافي ماركس به مسائل زنان، حاشيهگذاري، #درجه_دوم دانستن مسائل خاص زنان و انكار مشكلات و سختيهايي است كه زنان به خاطر جنسيتشان از سوي مردان متحمل ميشوند.
👈 آليسون جگر معتقد است: تأكيد ماركسيسم بر #طبقات بهعنوان مهمترين عامل تقسيم اجتماعي، باعث ميشود عوامل ويژة سركوب زنان در سايه قرار گيرد؛ از سوي ديگر ماركسيسم با مساوي دانستن كار انساني با كار توليدي، فعاليت زايشي زنان را #غيرتوليدي و لذا #حيواني ارزيابي ميكند.
جگر، كورجنسي ظاهري ماركسيسم را در واقع نوعي جانبداري جنسي ميداند كه با مبهم نشان دادن واقعيت اجتماعي، به تداوم اعمال ستم بر زنان، مشروعيت ميبخشد؛ لذا ماركسيسم را ايدئولوژي ديگري جهت ابقاي #سلطه_ی_جنس_مذكر ميشمارد.
👈 از نظر ابوت و والاس، ايراد اصلي نظرية فمينيسم ماركسيستي آن است كه بهاندازة كافي به شيوههاي ستم مردان بر زنان و سودي كه با #كار_رايگان_خانگي_زنان، عايد مردان ميشود، نميپردازد؛
ديگر اينكه فمينيسم ماركسيستي با ارجاع دادن تمام مشكلات زنان به #نظام_سرمايهداري، از جنبههاي گوناگون ستم بر زنان در جوامع سرمايهداري و از موقعيت زنان در جوامع غيرسرمايهداري، زنان سياهپوست يا زنان جهان سوم #غفلت كرده است.
همچنين ابوت و والاس، فمينيسم ماركسيستي را نظريهاي چنان انتزاعي ميدانند كه به تجربيات هر روزة زنان در روابطشان با مردان اعتنايي ندارند.
👈 سوزان مندوس نيز بر اين باور است که فمينيستهاي ماركسيست، بايد صراحتاً اين نكته را تبيين كنند كه چرا نهتنها سرمايهداران، بلكه بهطوركلي همة #مردها از ظلم بر زنان #سود ميبرند؛ در غير اين صورت اين سؤال به توانايي فمينيسم ماركسيست براي ارجاع همة استثمارها به استثمار طبقاتي، آسيب ميزند؛
به بيان مندوس، ماركسيسم، #تكليف_كار_خانگي_زنان را مشخص نكرده است:
❗️ آيا كارهاي خانه بايد امری #خصوصي تلقي شده، بين زن و مرد بهطور مساوي تقسيم شود؟
❗️يا كار خانگي زنان بهعلاوة فعاليت زايشي آنها، بهعنوان توليد نيروي كار، كاري #توليدي بهحساب آيد كه در ازاي آن مُزد دريافت شود؟
👈 اشكال ديگر بر تحليل تاريخي ماركسيسم از فرودستي زنان، اين است كه حتي در جوامع ماقبل طبقاتي نيز زنان عليرغم مشاركت در اقتصاد، در تساوي كامل با مردان نبودهاند و نوعي تقسيم كار طبيعي وجود داشت كه مردان را به توليد لوازم كار و معاش و زنان را به كارهاي خانگي مشغول ميكرد.
همين امر، يعني مخالفت با واقعيات تاريخي و فقدان شواهد مورد نياز، باعث مخالفت مردمشناسان با دعاوي انگلس در كتاب «منشأ خانواده، مالكيت خصوصي و دولت» شده است.
📚 سوزان مندوس؛ «فلسفه سياسي فمينيستي»، فمينيسم و دانشهاي فمينيستي؛ ترجمة عباس یزدانی؛ ص 323ـ324؛ همچنین آليسون جگر؛ «چهار تلقي از فمينيسم»؛ ترجمة س. امیری؛ مجله زنان، ش 28، ص 51؛ جورج ريتزر؛ و همچنین نظرية جامعهشناسي در دوران معاصر؛ ترجمة محسن ثلاثی؛ ص 481.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀