eitaa logo
زن، خانواده و سبک زندگی
1.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
192 فایل
به کانال علمی_تخصصی موقوفه مجازی زن، خانواده و سبک زندگی خوش آمدید در این کانال مطالبی پیرامون مباحث زن و خانواده، فرزندپروری، مهارت زناشویی، نقد فمینیسم و... قرار خواهد گرفت. آیدی مستقیم ادمین کانال زهرا محسن زاده: @mohsenz224 کانال دکترنیلچی زاده نیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
👩‍🎤 در قرن هفدهم و هجدهم2️⃣ 👈 انقلاب صنعتي2️⃣ مسئله ديگر ترويج نظام بود. به جاي تبادل پاياپاي كالا در نظام پيشين، كارگران در ازاي كارشان پول دريافت مي‌كردند. عنصر پول سهم بسزايي در تحولات اين دوران داشت. مردم براي بقا به پول نيازمند و وابسته شدند و ارزش هر چيزي را پول تعيين مي‌كرد؛ بنابراين طبيعي است كه كار به دو بخش تقسيم شود: 1️⃣ كاري كه در ازاي آن پول دريافت مي‌شود (كار توليدي)؛ 2️⃣ كاري كه هر‌چند براي حفظ معيشت ضروري است، اما پول به‌دنبال ندارد (كار غيرتوليدي). نتيجه اين تحولات اين بود كه كار مردان، و لذا ارزشمند و كار زنان و لذا كم‌ارزش تلقي شد و رفته‌رفته در فهم عمومي، مردان با توليد و زنان با مصرف گره خوردند. تقسيم‌بندي ديگري نيز در اين بين شكل گرفت كه بعدها ابعاد عملي بيشتري يافت و آن تقسيم جامعه به دو حوزة (عرصة توليدي) متشكل از مردان و حوزه (عرصة غيرتوليدي) متشكل از زنان و كودكان است. 🔰 انقلاب صنعتي به انقلابي در حيطه روابط دو جنس و کارکردهاي اجتماعي هریک از دو جنس انجاميد و با خلق تقسيمات دوگانه و متقابل توليد و مصرف، كار توليدي و كار غيرتوليدي و حوزة عمومي و خصوصي و اختصاص به طرف اول اين تقابلات و راندن زنان به طرف دوم ـ كه مسلماً در دنياي صنعت و سرمايه، بار ارزشي كمتري داشت ـ اولاً شكاف عميقي بين زن و مرد ايجاد كرد و ثانياً نقطة شروعي شد براي تبعيض‌ها و نابرابري‌هايي كه بعدها تنها با بهانة تفاوت جنسيتي صورت مي‌گرفت. 👈 اما موضوع به فاصلة دو جنس ختم نشد. در فرایند شكل‌گيري دو مفهوم و ، زنان كاملاً از نظر اقتصادي وابسته به مردان شدند؛ لذا گهگاه براي فرار از اين وابستگي به مشاغل توليدي رو مي‌آوردند و اين امر از سوي مردان، نوعي تجاوز به حريم خودشان تلقي مي‌شد؛ لذا رقابت‌ها و تضادهايي بر سر فرصت‌هاي شغلي بين دو جنس در گرفت؛ به‌طوري‌كه مردان نه‌تنها زنان را به حيطة مشاغل جديد راه ندادند، بلكه بسياري از حرفه‌ها را كه از گذشته در تخصص زنان بود، از دستشان گرفتند. 👈 نتيجة ديگر اين رقابت‌ها كه نارضايتي عميق زنان را در‌پي‌داشت، فاصلة فاحش با دستمزد مردان بود؛ به‌گونه‌اي كه در قرن هجدهم، زنان پنجاه درصد مزد مردان را دريافت مي‌كردند. 👈 با افزايش تعداد كارخانه‌ها نياز به كارگرانِ بيشتر، فزوني گرفت و از سوي ديگر كارگر با دستمزد كمتر سود بيشتري را عايد سرمايه‌گذار مي‌كرد. براي اين منظور كارخانه‌داران، زنان را كه نسبت به مردان سر به راه‌تر و قابل كنترل‌تر بودند، با دستمزد كمتر براي كار در كارخانه‌ها پذيرفتند. 👈 طي اين جريان بود كه سيلي از ، و و... در كارخانه‌ها مشغول به كار شدند. 👈 تأثير اين مسئله در شكل‌گيري جنبش زنان به‌اندازه‌اي جدي است كه بعضي از تحليلگران، آزادي زن را از عوارض انقلاب صنعتي مي‌دانند. 🔰 به قول ويل‌ دورانت، كساني كه ناآگاهانه براي خانه‌براندازي توطئه كردند، كارخانه‌داراني بودند كه براي جذب سود بيشتر، زنان را از خانه‌هایشان بيرون كشاندند. 📚 ر.ك: آندره ميشل؛ فمینیسم، جنبش اجتماعي زنان؛ ترجمة هما زنجانی‌زاده؛ ص 63. همچنین ويل دورانت؛ لذات فلسفه: پژوهشی در سرگذشت و سرنوشت بشر؛ ترجمة عباس زریاب؛ ص151. https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ فمینیسم لیبرال1️⃣ فمینیسم لیبرال به­لحاظ تاریخی، اولین گرایش عمدۀ فمینیستی است که به­دلیل هم­خوانی با فرهنگ و اخلاق آمریکایی، حضور در تمام دوره­های تاریخ فمینیسم و داشتن نظریه­های ، و ، مهم­تر و ماندگارتر از دیگر گرایش­ها است. این گروه، اصول خود را از لیبرالیسم گرفته و بیشتر و (نه نظریه­پرداز و انقلاب­طلب) است. در این دیدگاه، قوانین و آداب و رسوم تبعیض­آمیز، تقسیم جامعه به دو عرصۀ و و# تفکی_ نقش­ها (وظایف خانه­داری، بچه­داری و همسرداری برای زنان و امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برای مردان)، ریشۀ فرودستی زنان معرفی شده است. 👈 از نظر ایشان، زن و مرد در و مساوی­اند و تفاوت­ در استعدادها، توانایی­ها، رفتارها و حتی برخی تفاوت­های جسمی، غیرذاتی و ناشی از تبعیض­های موجود در جامعه است. 👈تعمیم اصول لیبرالیسم به زنان، مبارزه با تبعیض­ها و ایجاد جامعۀ دوجنسیت یاز مهم­ترین اهداف این گرایش است که با حضور عادلانۀ زنان در نهادهای اجتماعی، سیاسی و قانون­گذاری محقق می­شود. 👈 کسب ، ایجاد فرصت­های برابر و شغلی، تصویب قوانین رفع تبعیض جنسی، قوانین مربوط به مالکیت، طلاق و حضانت، امتیازات دوران بارداری، مرخصی زایمان و ایجاد مهدکودک­ها، از دیگر دستاوردهای این گروه است. نقد در ادامه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
2️⃣ فمینیسم مارکسیستی2️⃣ 🔰 نقد فمینیسم مارکسیستی شايع‌ترين اعتراضي كه به فمينيسم ماركسيستي وارد شده است، مربوط به توجه ناكافي ماركس به مسائل زنان، حاشيه‌گذاري، دانستن مسائل خاص زنان و انكار مشكلات و سختي‌هايي است كه زنان به خاطر جنسيت‌شان از سوي مردان متحمل مي‌شوند. 👈 آليسون جگر معتقد است: تأكيد ماركسيسم بر به‌عنوان مهم‌ترين عامل تقسيم اجتماعي، باعث مي‌شود عوامل ويژة سركوب زنان در سايه قرار گيرد؛ از سوي ديگر ماركسيسم با مساوي دانستن كار انساني با كار توليدي، فعاليت زايشي زنان را و لذا ارزيابي مي‌كند. جگر، كورجنسي ظاهري ماركسيسم را در واقع نوعي جانب‌داري جنسي مي‌داند كه با مبهم نشان دادن واقعيت اجتماعي، به تداوم اعمال ستم بر زنان، مشروعيت مي‌بخشد؛ لذا ماركسيسم را ايدئولوژي ديگري جهت ابقاي مي‌شمارد. 👈 از نظر ابوت و والاس، ايراد اصلي نظرية فمينيسم ماركسيستي آن است كه به‌اندازة كافي به شيوه‌هاي ستم مردان بر زنان و سودي كه با ، عايد مردان مي‌شود، نمي‌پردازد؛ ديگر اينكه فمينيسم ماركسيستي با ارجاع دادن تمام مشكلات زنان به ، از جنبه‌هاي گوناگون ستم بر زنان در جوامع سرمايه‌داري و از موقعيت زنان در جوامع غيرسرمايه‌داري، زنان سياه‌پوست يا زنان جهان سوم كرده است. همچنين ابوت و والاس، فمينيسم ماركسيستي را نظريه‌اي چنان انتزاعي مي‌دانند كه به تجربيات هر روزة زنان در روابطشان با مردان اعتنايي ندارند. 👈 سوزان مندوس نيز بر اين باور است که فمينيست‌هاي ماركسيست، بايد صراحتاً اين نكته را تبيين كنند كه چرا نه‌تنها سرمايه‌داران، بلكه به‌طور‌كلي همة از ظلم بر زنان مي‌برند؛ در غير اين صورت اين سؤال به توانايي فمينيسم ماركسيست براي ارجاع همة استثمارها به استثمار طبقاتي، آسيب مي‌زند؛ به بيان مندوس، ماركسيسم، را مشخص نكرده است: ❗️ آيا كارهاي خانه بايد امری تلقي شده، بين زن و مرد به‌طور مساوي تقسيم شود؟ ❗️يا كار خانگي زنان به‌علاوة فعاليت زايشي آنها، به‌عنوان توليد نيروي كار، كاري به‌حساب آيد كه در ازاي آن مُزد دريافت شود؟ 👈 اشكال ديگر بر تحليل تاريخي ماركسيسم از فرودستي زنان، اين است كه حتي در جوامع ماقبل طبقاتي نيز زنان علي‌رغم مشاركت در اقتصاد، در تساوي كامل با مردان نبوده‌اند و نوعي تقسيم كار طبيعي وجود داشت كه مردان را به توليد لوازم كار و معاش و زنان را به كارهاي خانگي مشغول مي‌كرد. همين امر، يعني مخالفت با واقعيات تاريخي و فقدان شواهد مورد نياز، باعث مخالفت مردم‌شناسان با دعاوي انگلس در كتاب «منشأ خانواده، مالكيت خصوصي و دولت» شده است. 📚 سوزان مندوس؛ «فلسفه سياسي فمينيستي»، فمينيسم و دانش‌هاي فمينيستي؛ ترجمة عباس یزدانی؛ ص 323ـ324؛ همچنین آليسون جگر؛ «چهار تلقي از فمينيسم»؛ ترجمة س. امیری؛ مجله زنان، ش 28، ص 51؛ جورج ريتزر؛ و همچنین نظرية جامعه‌شناسي در دوران معاصر؛ ترجمة محسن ثلاثی؛ ص 481. https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم2️⃣1️⃣ 🔰 سكولاريسم 1️⃣ يكي از مباني تأثير‌گذار در ساخت دنياي جديد غرب، است. سکولاریسم که در اصطلاح به معنای اهل این زمان بودن و است، عمدتاً به گرایشی اطلاق می‌شود که طرف‌دار حذف دین یا بی‌اعتنایی به آن در ساحت‌های مختلف حیات انسانی از قبیل سیاست، حکومت و علم است؛ ✅ اما می‌توان گفت: در اصل به معنای جداسازی و تفکیک قلمرو‌های عمومی مانند حکومت، سیاست و اقتصاد از قلمرو‌های خصوصی نظیر اخلاق، خانواده، هنر و دین است. از‌آنجا‌که بنیاد غرب جدید بر ارزش‌های و سرمایه‌گذاری بنا شده است، تمام ارزش‌ها و هنجار‌های رو‌بنایی جامعه بر‌اساس نسبتی که با ارزش‌های بنیادین جامعه غربی دارند، ارزش‌گذاری می‌شوند. از‌آنجا‌که قلمرو عمومی، یعنی حکومت، سیاست و اقتصاد عرصة تولید و مبادلة ارزش‌های مادی (قدرت، ثروت) هستند، نظام غربی خود را متعهد به مدیریت و توسعة این قلمرو می‌داند. نهاد‌های متعلق به قلمرو نباید عرصه را برای نهاد‌های متعلق به قلمرو تنگ کنند. غرب جدید تا‌آنجا‌که قلمرو خصوصی برای قلمرو‌ عمومی ایجاد مزاحمت نکند، آن را به رسمیت می‌شناسد و در صورتی که هنجار‌های نهاد خصوصی بخواهند در عرصة عمومی دخالت کنند، نسبت به محدود‌ کردن این هنجار‌ها و یا مقابله با آن، اقدام خواهند نمود. نتیجة چنین تفکیکی، به تعبیر ژورژ بوردو، رهایی فرد از دل‌مشغولی‌هایی است که می‌تواند در مورد رفتار اجتماعی وی ایجاد کند. پیامد دیگر، واگذاری نقش فرو‌دست به نهاد‌های متعلق به قلمرو خصوصی، از جمله نهاد است. 📚 ژورژ بوردو؛ لیبرالیسم؛ ترجمة عبدالوهاب احمدی؛ ص 116. ادامه دارد...👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم7️⃣2️⃣ 3️⃣ در نقد مبانی نظری فمینیسم و مدرنیته، یک نقد عام و اجمالی را نیز می‌توان مد‌نظر داشت و آن است. بر‌اساس آنچه از آموزه‌های دینی می‌توان برداشت کرد، هیچ‌کدام از مبانی یاد‌شده، با تعالیم دین اسلام سازگار نیست و طبعاً مورد پذیرش یک جامعة دینی و اسلامی نیز نمی‌باشد. 👈 از نظر آموزه‌های اسلامی، حیات انسانی شامل مجموعه‌ای از روابط است که هنجار‌های دینی بسیاری جهت تنظیم این روابط وجود دارد. در آموزه‌های دینی، اگر‌چه فردی نیز برای انسان‌ها متصور است، اما در ‌عین‌ حال کمالات ارتباطی و شبکه‌ای (اجتماعی) نیز وجود دارد. اگر‌چه می‌توان کمالات فردی و کمال جامعه را از هم تفکیک کرد، اما این امر به معنای عدم ارتباط میان کمالات فرد و کمال جامعه نیست؛ علاوه بر اینکه برخی از کمالات فردی در گرو ایفای نقش فرد در جهت به کمال رساندن جامعه است (). 👈 در تعالیم اسلامی، تفکیک میان قلمرو و و ادعای عدم ارتباط میان دو عرصه نیز مورد انکار است؛ برای نمونه، آموزه‌های اسلامی بر شایستگی صالحان و کمال‌یافتگان قلمرو اخلاق برای زعامت و رهبری اجتماعی تأکید می‌کنند و از سوی دیگر بر لزوم اقدام حاکمان برای امور دینی مردم تأکید می‌کنند. 👈 آموزه‌های اسلامی در عین تأکید بر دوگانگی و هنجاری دنیا و آخرت، در‌هم‌‌پیچیدگی و تأثیر و تأثر متقابل آن دو را یاد‌آور می‌شود؛ به‌گونه‌ای که سرگذشت فرد در این دنیا، سرنوشت وی در آخرت را رقم می‌زند (). لازمة پذیرش ولایت الهی، پذیرش آن در ناحیة عمل و نظر است. قرآن کریم در عین تأکید بر تدبر و تأمل در آفاق و انفس، بر محدویت عالم مادی و محدویت فاهمة انسانی تأکید می‌کند و سعادت و کمال انسانی را در تبعیت از وحی الهی می‌داند؛ بر‌این‌اساس، کسانی که ولایت الهی را در ناحیة فهم و ادراک به رسمیت می‌شناسند، در ناحیه عمل نیز در برابر اوامر و نواهی الهی سرِ تعظیم و امتثال فرو می‌آورند (). 👈 با توجه به آنچه گذشت، می‌توان گفت: باور عمیق و ایمان به آموزه‌های دینی، فرد مسلمان را از دل سپردن و پیروی از مبانی و آموزه‌های غرب جدید و همچنین نظریات فمینیست‌ها باز‌می‌دارد. https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
3️⃣ نقد پیامد‌هاي فمينيسم5️⃣2️⃣ 🔰 بحران در خانواده7️⃣ ❌ پیامد‌هاي قانون حق آزادي جنسي زنان بر خانواده، از دو جهت (پیامد‌هاي سقط جنين و پیامد‌هاي روابط آزاد بيرون از خانوادة زنان) قابل بررسي و ملاحظه است: 1️⃣ پیامد‌هاي حق سقط جنين: در عرصة سياست، از حق زن براي جنين به‌عنوان حقوق فردي دفاع شده است. در سال 1992 در امريکا تصويب شد: «شوهر حق ندارد از همسر درخواست نمايد قبل از اجراي سقط جنين، وي را از آن مطلع نمايد. نه‌تنها زن موظف به کسب اجازة شوهر براي سقط جنين نيست، بلکه وظيفه‌اي هم براي مطلع کردن شوهر به جهت انجام آن ندارد». منتقدان، تصويب قانون فوق را عليه شوهران و کودکان و در نتيجه خانواده مي‌دانند؛ چراکه اين امر عملاً به معناي محروم کردن شوهر از سهم خود در خانواده و بازداشتن خانواده از دستيابي به جايگاه خود به‌عنوان يک واحد يکپارچه است؛ همچنين گفته‌اند: اين قانون «با از ميان بردن سهم شوهر در قبال کودکان، صرفاً حقي ساده را ضايع نکرده و به يک معنا، تمام حقوق و به عبارتي، جوهرة اصلي کليه حقوق شوهر در خانواده را نفي مي‌کند»؛ از سوي ديگر دفاع از حق سقط جنين به‌عنوان حق فردي زن، عملاً کودکان را به دارايي‌هاي فردي زن تبديل مي‌کند و مسئوليت خانوادگي و اجتماعي در قبال کودکان را تضعيف مي‌نمايد و از اين جهت کاملاً با نگرش‌هاي منفعت‌طلبانة رايج در حوزة اقتصاد و تجارت، همسو مي‌باشد. از حيث اجتماعي، از حق سقط جنين، تحت عنوان حق برخورداري از آزادي در زندگي خصوصي ياد شده است. اين نوع استدلال، زندگي مشترک را به زندگي خصوصي فردي و نه زندگي زن و شوهر يا خانواده تقليل مي‌دهد و باعث تجزية خانواده از يک واحد يکپارچه به يک مجموعة نامنظم با اعضايي شناخته شده مي‌شود. 📚 اليزابت فاکس؛ «زنان و آينده خانواده: آزادی رفتار جنسی و تأثیر آن بر خانواده»؛ ترجمة اصغر افتخاری و محمد تراهی؛ کتاب زنان، ص 235-236. ادامه دارد👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀