eitaa logo
گلچین مولودی یا زینب(سلام الله علیها)
7هزار دنبال‌کننده
686 عکس
590 ویدیو
144 فایل
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها نشر بدون نام کانال شرعاً مجاز نمی باشد.🚫 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
مشاهده در ایتا
دانلود
. و آغاز امامت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عالم امكان سراسر نور شد شيعه بعد از سالها مسرور شد پور زهرا تاج برسر مي‌نهد بر همه آفاق فرمان مي‌دهد حكم تنفيذش رسيده از سما نامه اي با مُهر و امضای خدا مي‌نشيند بر سرير عدل و داد آخرين فرمانرواي ابرو باد پادشاه كشور آيينه‌ها تك سوار قصۀ آدينه‌ها امپراتور زمين و آسمان حُكمران سرزمين بي‌دلان پهلوان نامي افسانه‌ها تحت امرش لشگر پروانه‌ها لشگري دارد بزرگ و بي‌بديل افسرانش نوح و موسي و خليل عرشيان و قدسيان فرمانبرش مردمان مهربان كشورش ساحران مصر مبهوتند و مات از نگاه نافذ و افسونگرش ساقيان و مي فروشان جملگي مست لايعقل شدند از ساغرش عالمان حوزه‌هاي علم عشق درس ها آموختند از محضرش نام‌هاي شاعران شيعه را ثبت كرده ابتداي دفترش خيمه‌اي سبز و مُحقّر قصر او پايتختش شهر سبز آرزو خادمان بارگاهش اولياء كاتبان نامه‌هايش اوصياء يوسف مصري سفير دولتش پير كنعان هم وزير دولتش در حريمش قدسيان هو مي‌كشند فطرس و جبريل جارو مي‌كشند خيمه‌اش دارالشفاي خاكيان قبله‌گاه اصلي افلاكيان عطرسيب و ياس دارد خيمه‌اش گرمي و احساس دارد خيمه‌اش بیرق عباس پيش تخت او تكيه گاه لحظه‌هاي سخت او چادري خاكي درون گنجه‌اش گوشواري سرخ بين پنجه‌اش نيمه شبها عقده‌ها وا مي‌كند مخفيانه گنجه را وا مي‌كند ✍️ . https://eitaa.com/wwgoLchinzenab
با وضو باید از مقامت گفت خاتم الأنبیا سلامت گفت مهربانیِ بی حدی داری! خلق و خوی محمدی داری تا ابد علم را شکافنده دستِ مِهر خدای بخشنده دیدنت آرزویِ جابرهاست شیعه مدیونِ قال باقرهاست پندهایت فراتر از پندار معدن العلم، مخزن الأسرار واژه‌ها بر لبت زلال شدند فاتح قله‌ی کمال شدند عقل شد کودک دبستانت پای منبر نشست حیرانت مشق از کیمیایِ عشق بِده درس جغرافیایِ عشق بِده قلمت کی قرار می‌گیرد!؟ جوهر از ذوالفقار می‌گیرد مانده‌ام چند جبهه می‌جنگی!؟ رهبر انقلاب فرهنگی مکتبت اجتهاد علمی شد کربلایت جهاد علمی شد * "کربلا" گفتم و دلت لرزید مشک آبی مقابلت لرزید تشنگی، از بهار سیرت کرد گریه‌های رباب پیرت کرد ✍ https://eitaa.com/wwgoLchinzenab
. |⇦•آسمان را آهِ جانسوزت... شهادت علیه السلام اجرا شده به نفس حاج حسن خلج ●━━━━━━─────── *شب شهادته آقام امام هادیه. امام صادق (ع) فرمودند: ما در مصائب مون پرده رو دل دوستانمون می اندازیم تا کُنه مصیبت ما رو درک نکنند. اگه درک کنند که با ما چه کردند این خلق خدا؛ همشون در دم جان میدن و می میرند...* آسمان را آه جانسوزت ز پا انداخته مادرت را باز در هول و وَلا انداخته *قربون دلت برم زهرا جان، امشب دور و بر سامرا میگرده، دور و بر قبر پسرش می چرخه...* امشب به امام هادی عرض کن: آقا جان! همه دار و ندار من همین چند قطره اشکه، میریزم به پات امشب..آقا در عوضش یه چیز بزرگ ازت میخوام، اونم اینه؛درهای دل من رو به رو معارفت باز کنی، من وقتی زیارت جامعهٔ کبیره ات رو میخونم، فقط الفاظ و لقلقهٔ زبونم نباشه، بفهمم چی دارم میگم، به کی دارم میگم..*  پوستی بر استخوان داری شبیه مادری  خونِ دل خوردن تو را از اشتها انداخته رفته رفته حجره ات گودال سرخی می شود زهر، لبهای شما را از نوا انداخته *امام هادی تو لحظه های آخرعمرش خودش رو کشید سمت کربلا..همون لحظه هایی که تشنگی کامش رو خشک کرده، زهر به بدن اثر کرده، زبان در دهان مثل چوبِ خشک..سمت کربلا نشست دست راست رو گذاشت رو قلبش..صلی الله علیک یا جداه یا اباعبدالله..حسین...* میدونم آقا جان، شدت زهر رمق رو از شما گرفته بود. لب هات به هم میخورد، صدات نمیومد. اما بازم خداروشکر، نفس که میکشیدی با هر دم و بازدم کلی خاک تو حلقت نمی رفت....من یه غریب سراغ دارم کربلا.. صورتش رو خاک ها.. محاسنش غرقِ خون. خون از همه ی رگ ها فوران میزنه...... قربون اون آقای غریبی که هم زهرِ تیرهای زهرآلود تشنه اش کرده، هم رفتنِ خون های فراوان تشنه اش کرده، هم آفتاب سوزانِ کربلا تشنه اش کرده، هم داغِ علی اکبر تشنه اش کرده، هم داغِ علی اصغر تشنه اش کرده، هم غصه ی معجر زینب تشنه اش کرده...* جام می شرمندهٔ اندوه چشمان تو شد  ماجرا را گردن شام بلا انداخته : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 https://eitaa.com/wwgoLchinzenab
زمین به لرزه درآمد،شکست کنگره ها رها شدند خلایق ز بند سیطره ها شبی که آتش آتشکده فروکش کرد شبی که خاتمه می یافت رقص دایره ها صدای همهمه ی موبدان زرتشتی هنوز مانده به گوش تمام شب پره ها شب ولادت فرخنده ی بهاری سبز شب وفات زمستان سرد دلهره ها دوباره نور و طراوت به خانه ها آمد نسیم آمد و وا شد تمام پنجره ها جهان به یُمن حضورش،بهشتی از برکات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات ستاره ها به نگاهی شدند سلمانش منجمانِ مسلمانِ برق چشمانش از انبیاء الهی که رفته تا معراج؟ به غیر از او که ملائک شدند حیرانش مقام بندگی اش را کسی نمی داند پیمبران اولوالعزم ماتِ ایمانش بساط ذکر سماوات را به هم می ریخت نماز نیمه شب و شور صوت قرآنش اویس های قرن را ندیده عاشق کرد تبسم لبِ داوودیِ غزل خوانش شفیع روز جزا گشت وحضرت حق داد به دستِ پاک محمد کلید رضوانش امیر و قافله سالارکاروانِ نجات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات مسیح مکه شد و نبض مرده را جان داد به مرگ دخترکان قبیله پایان داد خرافه های عرب را اسیر حکمت کرد به جای تیغ جهالت،به عشق میدان داد نمازشکر سپیدارها چه دیدن داشت! همان شبی که سپیده اذان باران داد نبی ست پیر خرابات و ساقی اش حیدر در ابتدا به علی او شراب عرفان داد تبسمش به کسی چون بلال عزت داد مسیر اصلی دین را نشانِ انسان داد چه قدر فاصله مان تا بهشت کمتر شد! برات مردم ری را به دست سلمان داد شب تجلی مهتاب روشن عرصات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات کبوترم نشدم، تا کبوترش باشم دخیل گنبد سبز و مطهرش باشم زمان نداد اجازه، که مشقِ عشق کنم غلام مسئله آموز منبرش باشم چه قدر دیر رسیدم سرِ قرارِ وصال! چه شد؟نخواست که عمار محضرش باشم قبول، شیعه ی خوبی نبوده ام اصلاً نشد که حلقه به گوش برادرش باشم خدا کند که مرا از قلم نیندازد بهشت مستِ مِی جام کوثرش باشم به حال و روز خودم فکر می کنم، انگار قرار بوده که گریانِ دخترش باشم شب گرفتن برگِ زیارت عتبات نثار مقدم پُر خیر و برکتش صلوات .............................
. امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عالم امكان سراسر نور شد شيعه بعد از سالها مسرور شد پور زهرا تاج برسر مي‌نهد بر همه آفاق فرمان مي‌دهد حكم تنفيذش رسيده از سما نامه اي با مُهر و امضای خدا مي‌نشيند بر سرير عدل و داد آخرين فرمانرواي ابرو باد پادشاه كشور آيينه‌ها تك سوار قصۀ آدينه‌ها امپراتور زمين و آسمان حُكمران سرزمين بي‌دلان پهلوان نامي افسانه‌ها تحت امرش لشگر پروانه‌ها لشگري دارد بزرگ و بي‌بديل افسرانش نوح و موسي و خليل عرشيان و قدسيان فرمانبرش مردمان مهربان كشورش ساحران مصر مبهوتند و مات از نگاه نافذ و افسونگرش ساقيان و مي فروشان جملگي مست لايعقل شدند از ساغرش عالمان حوزه‌هاي علم عشق درس ها آموختند از محضرش نام‌هاي شاعران شيعه را ثبت كرده ابتداي دفترش خيمه‌اي سبز و مُحقّر قصر او پايتختش شهر سبز آرزو خادمان بارگاهش اولياء كاتبان نامه‌هايش اوصياء يوسف مصري سفير دولتش پير كنعان هم وزير دولتش در حريمش قدسيان هو مي‌كشند فطرس و جبريل جارو مي‌كشند خيمه‌اش دارالشفاي خاكيان قبله‌گاه اصلي افلاكيان عطرسيب و ياس دارد خيمه‌اش گرمي و احساس دارد خيمه‌اش بیرق عباس پيش تخت او تكيه گاه لحظه‌هاي سخت او چادري خاكي درون گنجه‌اش گوشواري سرخ بين پنجه‌اش نيمه شبها عقده‌ها وا مي‌كند مخفيانه گنجه را وا مي‌كند 🎤 🎼 گوشواره:اباصالح اباصالح .👇
. مولای من با لب پیمانه اش بستیم پیمانی درست دست و پا کردیم در میخانه ایمانی درست پای انگور ضریحش دردمان از یاد رفت نیست درمانی به غیر از باده درمانی درست او یداله است او بالاترین دست هاست شیعه کارش در قیامت می شود آنی درست در جواب پرسش اینکه علی آیا خداست؟ آن قدر دانم که می دانی نمی دانی درست! بی امیرالمومنین راه مسلمانی خطا با امیرالمومنین رسم مسلمانی درست لقمه بی شبهه عالم سر این سفره است از تنور خانه مولا طلب نانی درست ✍ .