eitaa logo
شبهات دانشجو
2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
749 ویدیو
17 فایل
صفحه ای رسمی پاسخ ناب به شبهات دانشجویی 👌 جهت ارائه انتقادات ،پیشنهادات و راه ارتباطی با مدیریت کانال ↘️↘️ @Ali_akbarzade_313
مشاهده در ایتا
دانلود
جواب کامل شبهه 👌✅👇👇👇 اول: راه رسیدن به کمال و خوشبختی دین اسلام است. اما اگر کسی دین اسلام به او نرسیده، یعنی یا قبل از اسلام از دنیا رفته و یا در منطقه‌ی دور افتاده‌ای بوده است که اسلام به گوش او اصلا نرسیده و نمی‌داند اسلام چیست، در این صورت اگر به همان دینی که به او رسیده است عمل کند، خداوند طبق آن دین با او اعمالش را حساب می‌کند و مسلما بهشتی است. اگر طبق آن دین هم عمل نکرده باشد و از دستورات آن هم پیروی نکرده است مسلما جهنمی است. دوم: اگر هیچ دینی به او نرسیده و بی دین باشد، در این صورت خدا طبق عقل او اعمالش را حساب می‌کند. اگر عقل او تشخیص داده کاری خوب است و کاری زشت است و او کار خوب را انجام داده و کار بد را ترک کرده باز خدا او را بهشت می‌برد ولی اگر برعکس انجام داده باشد یعنی عقلش گفته باشد فلان کار خوب است ولی او انجام نداده باشد یا گفته باشد فلان کار بد است ولی او انجام داده باشد مسلما جهنمی می‌شود. هر چند این از حکمت خدا به دور است که گروه یا قومی را بدون پیامبر و فرستاده به حال خود رها کند و هر طوری شده کسی را برای آن‌ها به عنوان راهنما می‌فرستد تا دین الهی را به آن‌ها برساند. سوم: اما اگر کسی دین اسلام و دیگر ادیان به او برسد و درباره‌ی همه‌ی آن‌ها تحقیق کند و تشخیص دهد یکی از آن‌ها بر حق است حالا چه اسلام باشد چه مسیحیت یا یهودیت باشد فرقی ندارد. ولی خوب تحقیق کرده باشد یعنی تمام اصول و اعقاید و منابع آن‌ها را مطالعه کرده باشد بعد حق بودن یکی را تشخیص داد و طبق دستورات آن عمل کند خدا از او قبول می‌کند و او را بهشت می‌برد. ولی اگر خلاف آن دین عمل کند مسلما عذاب می‌شود. چهارم: نکته دیگر اینکه اگر کسی دین حق به او برسد و او هم تشخیص دهد که آن دین حق است ولی به خاطر تعصب یا دشمنی با افراد آن دین یا هر دلیل دیگری آن را قبول نکرد، این شخص مسلما اهل جهنم است چون حق به او رسیده و آن را تشخیص داده ولی آن را نپذیرفته و به آن عمل نکرده است. هر چند کار خوب هم انجام دهد فایده ندارد📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه ✅✅👇👇 🔷 اول: رزمندگان 24 ساعته در میدان جنگ نبوده‌اند و فقط در موقع عملیات‌ها و درگیری‌ها در حال جنگ بودند. اگر لباس آن‌ها خونی میشد، بعد از عملیات آن را تمیز یا عوض می‌کردند و بعد نمازشان را می‌خواندند. 🔶 دوم: حالا اگر موقع درگیری یا وقت نماز میشد و لباس رزمندگان به هر دلیلی خونی شده بود، اینجا می‌توانستند نماز را با همان لباس خونی بخوانند. چون بنابر نظر اکثر مراجع نماز خواندن با لباس نجس در سه صورت صحیح است: 1ـ بدن یا لباس به خاطر زخم یا جراحت یا دملی که در بدن است به خون آلوده شده باشد. 2ـ بدن یا لباس به اندازه کمتر از بند انگشت به خون آلوده باشد. 3ـ اینکه انسان ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز بخواند. رزمندگان در میدان جنگ شامل یکی از این موارد می‌شدند و نمازشان با لباس و بدن خونی صحیح بوده است. 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه 👌👇👇👇 اول: سلام و صلوات فرستادن بندگان مومن بر خودشان یک کار خداپسندانه می‌باشد. به طوری که ما مسلمانان در شبانه روز حداقل پنج بار بر خودمان سلام می‌فرستیم. و در پایان هر نماز می‌گوییم: «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین»؛ سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا. و یا اینکه برخی پیامبران خدا بر خودشان سلام فرستاده‌اند. مثل حضرت عیسی علیه السّلام: «وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا»(مریم/33)؛ سلام بر من (در) روزی که به دنیا آمدم روزی که می‌میرم و روزی که برانگیخته می‌شوم. دوم: پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خودش بالاترین مومن است. وقتی خدا دستوری می‌دهد، باید اولین کسی باشد که آن را انجام می‌دهد. وقتی خدا دستور داده که تمام ملائکه و مومنان بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) صلوات بفرستند، پیامبر که خودش بالاترین مومن است، باید در عمل به دستور خدا پیشتاز باشد: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»(احزاب/56)؛ خدا و فرشتگان به پیامبر صلوات می‌فرستند، ای مومنان شما هم بر پیامبر صلوات بفرستید و تسلیم او شوید. سوم: و بالاتر از همه این‌ها وقتی خود خدا بر پیامبر صلوات می‌فرستد، چه اشکالی دارد خود پیامبر به خودش صلوات بفرستد: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ»(احزاب/56)؛ خدا و فرشتگان به پیامبر صلوات می‌فرستند. چهارم: پیامبر الگوی مومنان است و مومنان هر عملی را از پیامبر یاد گرفتند. یعنی پیامبر باید آن عمل را انجام دهد تا مومنان از او یاد بگیرند مثلا همین نمازی که می‌خوانیم را ابتدا پیامبر همین طور خوانده و مومنان یاد گرفتند و بعدا خودشان نماز را خواندن. پیامبر باید خودش ابتدا صلوات می‌فرستاده تا مومنان یاد بگیرند و انجام دهند. پنجم: شما یک دکتر خوب که درمان تمام بیماری‌ها را دارد را در نظر بگیرید که بخواهد خودش را به مردم جهان معرفی کند باید از خود و علمی که دارد تعریف کند و خودش به آن عمل کرده باشد تا دیگران هم آن را بشناسند و به آن عمل کند، پیامبر هم درمان تمام بیماری‌های روح و روان انسان‌هاست و راه نجات انسان را می‌داند پس باید خودش را معرفی کند تا جهانیان او را بشناسند و راه نجات را از او یاد بگیرند. 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه 👌✅👇👇👇 علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار چنین می فرماید: اخبار دالِ بر این که خداوند حیوانات را محشور می کند واین که حتی بعضی از آنها در بهشت ( خدمتگزار بهشتیان) هستند فراوان است و بابی را در این کتاب به این موضوع اختصاص می‌دهد. (بحار الانوار،ج7 ص276) برخی از این روایت‌ها از این قرار است:👇 از ابوذر نقل شده است که ما خدمت پیامبر بودیم که در پیش روی ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند.پیامبر فرمود: "ایا می دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران گفتند نه پیامبر فرمود:ولی خدا می داند چرا؟وبه زودی در میان آنها داوری خواهد کرد (تفسیر مجمع البیان،ذیل آیه 38 انعام) 🔹در روایت دیگر آمده است که فرمود: "خداوند تمام این جنبندگان را روز قیامت بر می انگیزاند وقصاص بعضی را از بعضی می گیرد حتی قصاص حیوانی که شاخ نداشته ودیگری بی جهت به او شاخ زده است را از او خواهد گرفت" (تفسیر المنار،ذیل آیه فوق الذکر) خداوند نیز می فرماید: "هیچ جنبنده ای درست زمین وهیچ پرنده ای که با دوبال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند... سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور می گردند"( انعام 38) ومی فرماید: "هنگامی که حیوانات وحشی محشور میشوند"( 5 تکویر) 🔹اما درباره بخش آخر سوال که «آیا حیوانات عقل واختیار دارند که تکلیف داشته باشند و محشور شوند؟» آیت الله العظمی مکارم شیرازی چنین پاسخ می‌دهند: «تکلیف مراحلی دارد وهر مرحله ادراک وعقلی متناسب خود میخواهد، تکالیف فراوانی که در قوانین اسلامی برای یک انسان وجود دارد بقدری است که بدون داشتن یک سطح عالی از عقل ودرک انجام آنها ممکن نیست وما هرگز نمیتوانیم چنان تکالیفی را برای حیوانات بپذیریم زیرا شرط آن در آنها حاصل نیست اما مرحله ساده تر وپایین تری از تکلیف تصور میشود که مختصر فهم وشعور برای آن کافی است ما نمی توانیم چنان فهم وشعور وچنان تکالیفی را بطور کلی از حیوانات انکار کنیم. با توجه به مراتب تکلیف وتفاوت مراتب عقل اشکال بالا در مورد حیوانات نیز حل می شود» (تفسیر نمونه،ج5 ص226) 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه 👌✅👇👇👇 اول: در بحث صدمه اجنه به انسان گفتیم که اجنه 👹نمی‌توانند به جسم انسان صدمه بزنند بلکه در ذهن انسان وارد می‌شوند و به روح و روان انسان صدمه می‌زنند. شیطان 👿هم چون از جنس اجنه است مسلما نمی‌تواند به جسم انسان صدمه بزند بلکه در ذهن و خیال انسان وارد می‌شود و به او صدمه می‌زند. البته گفتیم که شیطان و اجنه نمی‌توانند بدون اجازه به ذهن و فکر انسان وارد شوند. مگر اینکه خود انسان کاری کند که به شیطان اجازه داده باشد به فکر و ذهن او وارد شود. دوم: اما بر فرض اینکه انسان کاری کرد و اجازه داد که شیطان👺 به ذهن و فکر او وارد شود، و شیطان هم به هر شکلی چه پیرمرد چه پیرزن به فکر او وارد شد و انسان توانست او را ببیند. اینجا باید انسان از عقل و خدا کمک بگیرد که بتواند نقشه‌ها و توطئه‌های شیطان را تشخیص دهد. چون ویروس و آلودگی شیطان را خودش به روح👻 و ذهنش راه داده و سبب شده که یک قدم شیطان جلو بیاید مثل ویروسی که تا وارد بدن نشده کاری نمی‌تواند بکند ولی همین که وارد بدن شد درمانش سخت می‌شود. انسان هم وقتی به شیطان اجازه ورود به قلب و فکرش را داد، بیرون کردن او کمی سخت می‌شود. ولی باز با توکل بر خدا و اراده‌ی خود می‌تواند شیطان را از قلب خود بیرون کند. سوم: اما اینکه انسان چگونه متوجه شود که این کسی که او را به سوی کاری راهنمایی کرده است شیطان است؟! راه تشخیص آن این است که انسان هر کاری را که خواست انجام دهد ابتدا به خدا توکل کند. بعد آن کاری را که می‌خواهد انجام دهد، با دستورات قرآن و اهل بیت علیهم السّلام تطبیق دهد که این کاری که من می‌خواهم انجام دهم مورد تایید خدا و اهل بیت علیهم السّلام هست یا نیست؟! اگر تشخیص دادیم که مورد تایید هست انجام دهیم. اگر نتوانستیم تشخیص دهیم اینجا باید به بزرگترها و افراد صاحب تجربه که می‌شناسیم مشورت کنیم، اگر آن‌ها تایید کردن انجام دهیم اگر تایید نکردند انجام ندهیم. اینگونه می‌توانیم نقشه‌های شیطان را خنثی کنیم. و همیشه سعی کنیم کارهایمان را با یاد خدا و صلوات انجام بدهیم. وقتی که اینگونه رفتار کنیم خود شیطان از ما دور می‌شود. حتی اگر در فکر ما وارد شده باشد و به شکل هر کسی برای ما ظاهر شود با این کارها دست از سر ما بر می‌دارد. چهارم: نکته‌ی بسیار مهم این است که شیطان 👺همیشه دعوت و وسوسه به کارهای بد می‌کند. شاید در ابتدا خیال کنیم این کاری که به ما دستور داده انجام بدهیم در ظاهر کار خوبی باشد ولی وقتی کمی فکر کنیم و به عاقبت کار بیندیشیم، به حقیقت آن و بد بودن آن پی خواهیم برد و نقشه شیطان را خنثی خواهیم کرد. 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه 👌👇👇✅ در کتاب عیون اخبار رضا آمده است حسین بن قیاما که از رؤساى واقفیان بود از حضرت رضا(ع) اذن ملاقات خواست و وقتی با امام روبرو شد، پرسید: شما امام هستید؟ حضرت فرمود: بله من امامم، ابن قیاما گفت: من خدا را شاهد می گیرم که تو امام نیستى، امام مدّتى سر بزیر افکنده خاموش بود و با انگشت بر زمین میزد بعد سر برآورده فرمود: از کجا میدانى که من امام نیستم؟ ابن قیاما گفت: چون از امام صادق(ع) برای ما را روایت کرده اند که فرموده است: امام عقیم و بدون فرزند پسر نخواهد بود و سنّى از شما گذشته و فرزندى ندارید! حضرت بار دیگر به فکر فرو رفت و بیش از پیش طول داده آنگاه سر برافراشت و گفت: من نیز خداوند را شاهد مى‌ گیرم که چند روزى نمى ‌گذرد که خداوند رحمان به من پسرى عنایت خواهد کرد. عبد الرّحمن بن ابى نجران گوید: ما ماه‌ها را انگشت شمارى می کردیم، از آن روزى که این سخن رفته بود یک سال نگذشته بود که خداوند حضرت جواد(ع) را به او عطا فرمود. اما وسوسه های واقفیه به حدی بود سبب شد که حتی پس از ولادت امام جواد(ع) برخی از نزدیکان امام رضا(ع) در خصوص اینکه این مولود فرزند ایشان باشد تشکیک ایجاد کرده و ادعا کردند امام جواد(ع) فرزند امام رضا(ع) نیست. برای این منظور قیافه شناسی را حاضر کردند تا این موضوع را اثبات کند. قضیه تشکیک در امامت امام رضا(ع) از اینجا نشات می گرفت که عده ای پس از شهادت حضرت موسی بن جعفر بر امامت توقف کردند و به واقفیه معروف شدند. بهانه آنها این بود که امام رضا دارای فرزند نیستند و به همین دلیل نمی توانند امام شیعیان باشند. امام رضا(ع) در پاسخ به حسین بن قیاما فرمود خداوند به من فرزندی عطا می کند که «یفرغ به بین الحق و الباطل»، یعنی به وسیله آن فرزند بین حق و باطل فاصله می اندازد و حق را آشکار می کند. 👈👈دلایل اصلی جریان واقفیه بر وقوف بر امامت این است که بعضی از آنها سمت نمایندگی امام کاظم(ع) را داشتند و به خاطر شرایط زندانی موسی بن جعفر(ع) سرمایه های زیادی در دست آنها بود که باید آن را به دست امام رضا(ع) می رساندند. لذا می خواستند به شکلی در آنها تصرف کرده و آن را به دست امام رضا(ع) ندهند. این جریان به دنبال بهانه بودند که از این امکانات و سرمایه ها بهره برداری کنند و زیر بار امامت امام رضا (ع) نروند و این ثروت ها در دست خودشان باقی بماند. لذا مسئله فرزند امام رضا(ع) را نیز بهانه کردند و گفتند ولی خدا نمی تواند بدون فرزند باشد. در نهایت وقتی خداوند امام جواد(ع) را به امام رضا(ع) عطا فرمود ایشان تعبیری را به کار بردند که این تعبیر چند جا از آن حضرت از جمله در سفر حج نقل شده است. راوی به نام یحیی سفیانی نقل می کند که در سفر حج بودم حضرت امام رضا(ع) حضور داشتند و فرزندشان ابن الرضا(ع) در سن دو یا سه سالگی بودند که ایشان را همراه خود آورده بودند. امام رضا(ع) بنا داشتند که مکرر این فرزند را به شیعیان نشان دهند و در این حین می فرمودند: هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنْهُ، یعنی این مولودی است که خداوند با برکت تر از او برای شیعیان ما نیاورده است. این روایت را مرحوم کلینی در کافی نقل فرموده است. دشمنانی مثل واقفیه چون دنبال اهداف کثیف خود بودند از هر نوع تهمت و تشکیکی دریغ نمی‌کردند والا مگر می‌شود مولود به این مبارکی که همچون حضرت عیسی(ع) در سن کودکی با عنایت الهی به مقام امامت و ولایت رسید نشانه‌ای از پدر و اجداد معصوم خود در شباهت نداشته باشد؟ 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه ✅👌👌👇👇 اول: اگر غیر مسلمانانی که حقیقت دین اسلام به آن‌ها نرسیده است و یا تحقیق کرده‌اند که کدام دین حق است و دینی را انتخاب کرده‌اند، روز قیامت خداوند طبق آن دین اعمال آن‌ها را محاسبه می‌کند. اگر طبق آن دین عمل کرده باشند، از آن‌ها قبول می‌شود. ولی دین اسلام را به آن‌ها عرضه می‌شود و پس از آموزش، به بهشت فرستاده می‌شوند. ولی اگر طبق آن دین هم عمل نکرده باشند، مسلما جهنم فرستاده می‌شوند. دوم: اما اگر بحث روی زنان مسلمان باشد که در خارج زندگی می‌کنند و حجاب را رعایت نمی‌کنند، باید بگوییم فرقی ندارد که زن مسلمان در کجا باشد و در کجا زندگی کند. اصل بر این است که حجاب خود را در برابر مرد نامحرم رعایت کند. اگر رعایت نکند، مرتکب حرام شده است. اما اینکه بهشت می‌رود یا جهنم، بستگی به بقیه اعمال او دارد که مختصر توضیح می‌دهیم. اگر حقیقت بهشت و جهنم را بدانیم، به خوبی خواهیم فهمید که چرا خدا می‌خواهد ما را جهنم ببرد؟! انسان وقتی غذای آلوده می‌خورد و بدنش بیمار می‌شود باید آن آلودگی و ویروس را از بدنش بیرون کند تا بدن سالم شود و بتواند دوباره غذا بخورد و لذت ببرد. گاهی آن ویروس ضعیف و کوچک است و با یک دارو و قرص درمان می‌شود. اما هر چه ویروس و بیماری قوی‌تر باشد، درمان آن سخت‌تر است. حتی بیماری به مرحله‌ای می‌رسد که نیاز به عمل جراحی و طول درمان زیاد دارد و مسلما عمل جراحی درد دارد و برای خوب شدن باید تحمل کرد. حالا خداوند هم فرموده اگر می‌خواهی لذت بهشت را ببری باید بیماری‌های روح خودت را درمان کنی. هر گناهی که انجام دادی، یک ویروس وارد روحت شده است. چون بهشت جایی است که در آن غم و اندوه نیست و فقط لذت است. حالا اگر این ویروس روحت را در دنیا با قرص توبه درمان کردی، چه بهتر. ولی اگر درمان نکردی، آن دنیا باید جراحی کنی. و جراحی آن دنیا زمانش هم طولانی‌تر است و معلوم نیست چقدر طول بکشد. پس تا فرصت هست، در این دنیا خودت را درمان کن. پس در واقع بهشت و جهنم را ما خودمان با اعمال و رفتارمان می‌سازیم 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه ✅👌👌👇👇 اول: دیه‌ی جنین تا قبل از اینکه روح در آن دمیده شود و مشخص نباشد پسر است یا دختر یکی است. دوم: بعضی از چیزها قانون کلی است و فرقی بین بزرگ و کوچک هم ندارد. مثلا غذا خوردن و درد و گریه کردن و خندیدن. چه بچه باشد، چه مرد بزرگ نیاز به غذا دارد. نمی‌شود بگویی چون بچه است نیاز به غذا ندارد. یا چون بچه است درد را حس نمی‌کند. بنابراین خیلی چیزها جز قانون کلی خدا است و خدا آن را قرار داده است. وقتی خدا فرموده دیه‌ی مرد دو برابر زن است، بزرگ و کوچک ندارد. سوم: مرد نان‌ آور خانواده است و خرج زندگی بر دوش اوست اگر نباشد زندگی خانواده مختل می‌شود. هر چند ممکن است زنی خودش ثروتمند باشد ولی بر او واجب نیست خرج زندگی را بدهد بلکه وظیفه‌ی مرد است که خرج زندگی را بدهد. این جنینی که در حال حاضر جنین است، روزی مرد آینده‌ی خانواده و نان آور خانواده می‌شود. پس اگر می‌ماند، نان آور و کمک خرج خانواده بود. 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه 👌👌👇👇✅ شرک بودن توسل به اولیاء سخنی است که در قرن هفتم و هشتم از ابن تیمیه و بعد از پیروان او یعنی سلفیه یا وهابیه صادر شد و مبنای درستی ندارد. زیرا قرآن می­فرماید:(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّابًا رَحیمًا، ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‏کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‏گذاردند)، به نزد تو می‏آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‏کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‏کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‏یافتند.)[i] و در سوره دیگر می­فرماید:(وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ، هنگامی که به آنان گفته شود: «بیایید تا رسول خدا برای شما استغفار کند!»، سرهای خود را (از روی استهزا و کبر و غرور) تکان می‏دهند؛ و آنها را می‏بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‏ورزند!.)[ii] و در سوره مبارکه یوسف آمده است که برادران یوسف خدمت یعقوب (ع) آمده و عرض کردند: که ای پدر برای ما استغفار کن تا خداوند گناهان ما را بیامرزد که ما از خطا کاران بودیم. حضرت یعقوب (ع) فرمود: بزودی در نزد پروردگارم برای شما استغفار می­کنم.[iii] حال سؤال ما این است، اگر کسی خدمت پیامبر (ص) یا ائمه اهل بیت (ع) برود و بگوید: پیش خداوند دعا کنید که خداوند مرا بیامرزد آیا شرک است؟ پس چرا قرآن کریم آن را تائید کرده است؟ البته هر حاجت دیگر غیر از آمرزش هم می­تواند طرح کند، چرا که آمرزش ویژگی و خصوصیتی ندارد که بگوییم تنها این درست است. اساساً اسباب دو گونه هستند مادی و معنوی اولیاء خداوند اسباب معنوی هستند که این سبب بودن آنان هم از ناحیه خود خداوند است و هیچ گونه شأن استقلالی ندارند و صد در صد وجود و آثار آنان از خداوند متعال است. البته از دو نکته نباید غفلت کرد:👇👇 نکته اول: این که ممکن است کسی بگوید که اولیاء خداوند الآن در قید حیات نیستند پس این عمل لغو است (نه شرک)، جواب آن است که ما عقیده داریم اولیاء خداوند و همه انسان­هایی که از این جهان رخت بر بسته اند در حیات برزخی به سر برده و با این عالم تعامل دارند؛ هر روز ما در نمازهای یومیه به پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) خطاب می­کنیم و بر او سلام و درود می­فرستیم و می­گوییم: السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته، آیا این یک عمل لغو است یا واقعاً ما پیامبر (ص) را مخاطب خود می­دانیم و او را ناظر به اعمال خود. نکته دوم: این که ما هرگز رفتار عامیانه گروهی از افراد بی خبر از معالم دینی را توجیه نمی­کنیم که ممکن است برای اولیاء خداوند شأن و قدرتی مستقل از پروردگار متعال قائل باشندبلکه ما نیز آن را شرک می­دانیم. ما عقیده داریم اولیاء خداوند هر شأن و قدرتی که دارند از ناحیه پروردگار متعال است.این عین توحید است. 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه 👌👌👇👇 🔶 اول: خداوند هر چیزی که لازم بوده را به صورت کلی در قرآن بیان فرموده است و بیان جزئیات آن را به پیامبر واگذار کرده است. 🔻 مثلا به صورت کلی فرموده نماز بخوانید ولی تعداد رکعات آن چند باشد را به پیامبر واگذار کرده است. 🔻 درباره ولایت و جانشینی هم اینطور است، اصل آن را خدا در قرآن فرموده است ولی تفسیر و تعیین مصداق آن را به پیامبرش واگذار کرده است. 🔷 دوم: کنایه و اشاره بهتر از مستقیم مفهوم را می‌رساند. «کنایه ابلغ من التصریح؛ کنایه گویی از صراحت گویی بلیغ‌تر است». 🔻 درست است که اسم حضرت علی علیه‌السلام به صورت صریح در قرآن نیامده است ولی حدود 200 آیه در قرآن به امیرالمومنین علیه‌السلام اشاره می‌کند و فضائل و کرامات حضرت علی علیه‌السلام را بیان می‌کنند از جمله آن‌ها؛ آیه ولایت، آیه مباهله، آیه اولی الأمر، آیه تبلیغ، آیه صادقین و ... 🔶 سوم: از سنت‌های الهی آن است که در دین ابهام گذاشته می‌شود تا انسان‌ها آزموده شوند. در این باره امیرالمومنین علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «وَ لَکنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یجْهَلُونَ أَصْلَهُ تَمْییزاً؛ اما خداوند مخلوقات خود را با امورى که آگاهى ندارند آزمایش مى‌کند، تا بد و خوب تمیز داده شود».[1] 🔺 به این خاطر هم اسم امیرالمونین علی علیه‌السلام به طور مستقیم در قرآن نیامده است. 🔷 چهارم: علاوه بر این پیامبر بارها در موارد مختلف مستقیم به علی علیه‌السلام و حقانیت جانشینی او اشاره فرمودند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به جریان غدیر اشاره کرد که حضرت فرمودند: «من کنت مولاه فعلى مولاه؛ هر کسی که من مولای او هستم علی مولای اوست».[1] 🔻 یا در حدیث منزلت فرمودند: «انت منى بمنزله هارون من موسى ،الاّ انه لانبى بعدى؛ یا علی جایگاه تو نسبت به من مثل جایگاه هارون به موسی است فقط فرقش این است که بعد از من پیامبری نمی‌آید».[2] 🔻 یا در جریان مهمانی آشنایان پیامبر فرمودند: «إنّ هذا أخی و وصیّی و خلیفتی من بعدی، فاسمعوا له و أطیعوا؛ همانا این (علی) برادر و وصی و جانشین بعد از من است، پس سخن او را گوش داده و از او اطاعت نمایید».[3] 🌐 منابع:👇👇 [1]ـ نهج البلاغه، خطبه 192. [2]ـ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل،الحاكم الحسكاني،ج1، ص 203. مسند احمد 1 : 118 . تاريخ دمشق، ابن عساكر،ج 42، ص 206.(کتب اهل تسنن) کافی، ج 2، ص 40. الغدیر، امینی، ج 1، ص 58. ميزان الحكمة ، ری شهری، ج 1، ص 138. (کتب تشیع) [3]ـ صحيح مسلم : ۷ / ۱۲۰ باب فضائل عليّ بن أبي طالب. سنن الترمذي : ۵ / ۵۹۸ ح ۳۷۳۰ .(کتب اهل تسنن) حق اليقين،مجلسی، ج 1، ص116. بحار الانوار، ج 37، ص 276. المسترشد في إمامة أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب، طبری شیعی، ج 1، ص 335. الهداية في الأصول و الفروع، شیخ صدوق، ج 1، ص 160.(کتب تشیع) [4]ـ شرح المقاصد، التفتازاني، سعد الدين، ج5، ص 2. شواهد التنزيل لقواعد التفضيل،الحاكم الحسكاني،ج1، ص 487.(کتب اهل تسنن) إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسی،ج 1، ص 323. كشف اليقين في فضائل أمير المؤمنين(ع)، علامه حلی، ج 1، ص 260. علل الشرائع، شیخ صدوق، ج 1، ص 170.(کتب تشیع) 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
جواب کامل شبهه 👇👇👇 یکی از القاب حضرت امام علی(ع)، «امیرالمؤمنین» است. در روایات آمده است که این لقب اختصاص به آن‌حضرت دارد و هیچ‌کس حتی امامان دیگر هم نمی‌توانند این لقب را برای خود استفاده کنند. امام صادق(ع) به مردی که با نام امیرالمؤمنین به ایشان سلام کرد، فرمود: «این اسم فقط برای حضرت علی بن ابی‌طالب جایز است و این نامی است که خدا برای او انتخاب کرده است».[1] در روایات در علت نام‌گذاری امام علی(ع) به «امیرالمؤمنین» چند وجه بیان شده است:👇👇 1. امامت و ولایت: در روایتی پیامبر اکرم(ص) امام علی(ع) را این‌گونه توصیف می‌کند: «...أَنْتَ إِمَامُ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ، وَ وَلِیُ‏ کُلِ‏ مُؤْمِنٍ‏ وَ مُؤْمِنَةٍ بَعْدِی...»؛‏[2] و تو پس از من، امام و ولیّ هر مرد و زن با ایمان هستی! 2. اعطای علم: در برخی از روایات، معنای دیگری برای این عبارت بیان شده است که علت انتخاب این لقب برای امام علی(ع) به این دلیل است که به مؤمنان علم و دانش عطا می‌کند. امام کاظم(ع) و نیز امام باقر(ع) می‌فرمایند: «به این دلیل که حضرت علی(ع) عهده‌دار عطا کردن علم به مؤمنین است، امیرالمؤمنین نام گرفته است. مگر نشنیدی که در قرآن آمده "نَمِیرُ أَهْلَنا"؛ یعنی برای خانواده خود آذوقه تهیه کنیم».[3] این بخش روایت می‌خواهد بگوید که واژه «أمیر» هم‌خانواده با کلمه «نمیر» است. در روایت امام صادق(ع) به طور مستقیم به این مطلب اشاره شده است، ایشان فرمودند: «اِنَّمَا هُوَ مِنْ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْعُلَمَاءَ مِنْ عِلْمِهِ امْتَارُوا وَ مِنْ مِیرَتِهِ اسْتَعْمَلُوا»؛ آن از «مِیرَةِ الْعِلْمِ»؛ یعنی اعطای علم گرفته شده بدین معنا که علما از علم او برداشت می‌کنند و از توشه او بهره می‌گیرند. سپس به سؤال سلمان از پیامبر(ص) اشاره کرده و می‌فرماید: «سَلْمَانُ‏ سَأَلَ النَّبِیَّ فَقَالَ إِنَّهُ یَمِیرُهُمُ‏ الْعِلْمَ یُمْتَارُ مِنْهُ وَ لَا یَمْتَارُ مِنْ أَحَد»؛ سلمان در این‌باره از پیامبر(ص) سؤال کرد. ایشان در جواب فرمود: «علی به آنان علم عطا می‌کند. از او علم گرفته می‌شود ولی آن‌حضرت از کسی علم نمی‌گیرد».[4] 🔴 منابع: [1]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 276، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق. [2]. شیخ طوسی، الأمالی، ص 351، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق. [3]. «لِأَنَّهُ یَمِیرُهُمْ‏ الْعِلْمَ أَمَا سَمِعْتَ فِی کِتَابِ اللَّهِ وَ نَمِیرُ أَهْلَنا؟»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 412، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 63، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1403ق. [4]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(علیهم السلام)، ج 3، ص 55، علامه، قم، چاپ اول، 1379ق. 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313
ادامه جواب شبهه بالا ✅👇👇 مسند احمد ، ج 4 ، ص 370 ، ح 19823 حضرت على علیه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مى‏دهم هر مرد مسلمانى كه غدیر خم را به خاطر دارد و سخنى را كه در آن روز از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده است، از جا برخیزد . سى تن از مردم براى اقامه شهادت بپا خاستند ـ ابو نعیم گفته است كه افراد بسیارى‏ شهادت دادند ـ و اعلام كردند آن هنگام كه رسول خدا ص دست امیر المؤمنین على علیه السّلام را به دست مبارك خود گرفت خطاب به مردم فرمود : آیا می‌دانید كه من شایسته‌تر به مؤمنان از خود آنها مى‏باشم ؟ همگى فرمایش رسول خدا ص را تصدیق كردند . رسول خدا ص فرمود : هر كس من مولای او هستم ،‌ این [علی] مولای او است، پروردگارا ! دوست على را دوست بدار‌، و دشمن على را دشمن بدار . -مسند الإمام أحمد بن حنبل، أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی (متوفای241 هـ) ج 1، ص 118، ح950، ناشر : مؤسسة قرطبة – مصر . أبی اسحاق از سعید بن وهب و از «زید بن یثیع روایت كرده است كه هر دو تن گفتند : حضرت على علیه السّلام در رحبه ، حاضران را سوگند داد كه هر كس در روز غدیر خم سخنى در حق من از رسول خدا (ص) شنیده است از جا برخیزد . در این هنگام شش تن از كنار سعید بن وهب و شش تن از كنار زید بن یسع برخاستند و گواهى دادند كه آنان در آن روز رسول خدا ص فرمود: بارخدایا هركه من مولای او هستیم ، این علی مولای اوست ، بارخدایا دوست بدار كسانی كه او را دوست دارند و دشمن باش با كسی كه با او دشمنی ورزد . 📎 📎 📎 📎 ✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇 @x_shobhe313