eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
436 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 ای به خط ! 🔹◾️◾️◾️ مردی از بزرگان جبل عامل هر سال به زیارت مکه مشرف می‌شد و هنگام برگشت در مدینه محضر امام صادق علیه السلام می‌رسید. یک بار قبل از تشرف به حج، خدمت امام علیه السلام رسید و ده هزار درهم به ایشان داد و گفت: - تقاضا دارم با این مبلغ خانه ای برایم خریداری نمایید. سپس به قصد زیارت مکه معظمه از محضر امام علیه السلام خارج شد. پس از انجام مراسم حج، خدمت امام صادق علیه السلام رسید و حضرت او را در خانه خود جای داد و نوشته ای به او مرحمت نمود و فرمود: - خانه ای در بهشت برایت خریدم که حد اول آن به خانه محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم، حد دومش به خانه علی علیه السلام، حد سوم به خانه حسن مجتبی علیه السلام و حد چهارم آن به خانه حسین بن علی علیه السلام متصل است. مرد که این سخن را از امام شنید، قبول کرد. حضرت آن مبلغ را میان فقرا و نیازمندان از فرزندان امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام تقسیم کردند و مرد جبلی به وطن خود بازگشت. چون مدتی گذشت، آن مرد مریض شد و بستگان خود را احضار نموده، گفت: - من می‌دانم آنچه امام صادق علیه السلام فرمود، حقیقت دارد. خواهش می‌کنم این نوشته را با من دفن کنید! پس از مدت کوتاهی از دنیا رفت و بنابر وصیتش آن نوشته را با او دفن کردند. روز دیگر که آمدند، دیدند مکتوبی با خط سبز روی قبر اوست که در آن نوشته شده: (به خدا سوگند! جعفر بن محمد به آنچه وعده داده بود وفا نمود! ) [۱] در میان ! 🔹◾️◾️◾️ مأمون رقی نقل می‌کند: روزی خدمت امام صادق علیه السلام بودم، سهل بن حسن خراسانی وارد شد، سلام کرده، نشست. آن گاه عرض کرد: - یابن رسول الله، امامت حق شماست زیرا شما خانواده رأفت و رحمتید، از چه رو برای گرفتن حق قیام نمی کنید، در حالی که یکصد هزار تن از پیروانتان با شمشیرهای بران حاضرند در کنار شما با دشمنان بجنگند! امام فرمود: - ای خراسانی! بنشین تا حقیقت بر تو آشکار شود. به کنیزی دستور دادند، تنور را آتش کند. بلافاصله آتش تنور افروخته شد، به طوری که شعله‌های آن، قسمت بالای تنور را سفید کرد. به سهل فرمود: - ای خراسانی! برخیز و در میان این تنور بنشین! خراسانی شروع به عذر خواهی کرد و گفت: - یابن رسول الله! مرا به آتش نسوزان و از این حقیر بگذر! امام فرمود: - ناراحت نباش! تو را بخشیدم. در همین هنگام، هارون مکی، در حالی که نعلین خود را به دست گرفته بود، با پای برهنه وارد شد و سلام کرد. امام پاسخ سلام او را داد و فرمود: - نعلین را بیانداز و در تنور بنشین! هارون نعلینش را انداخت و بی درنگ داخل تنور شد! امام با خراسانی شروع به صحبت کرد و از اوضاع بازار و خصوصیات خراسان چنان سخن می‌گفت که گویا سال‌های دراز در آنجا بوده اند. سپس از سهل خواستند تا ببیند وضع تنور چگونه است. سهل می‌گوید، بر سر تنور که رسیدم، دیدم هارون در میان خرمن آتش دو زانو نشسته است. همین که مرا دید، از تنور بیرون آمد و به ما سلام کرد. امام به سهل فرمود: در خراسان چند نفر از اینان پیدا می‌شود؟ عرض کرد: - به خدا سوگند! یک نفر هم پیدا نمی شود. آن جناب نیز فرمودند: آری! به خدا سوگند! یک نفر هم پیدا نمی شود. اگر پنج نفر همدست و همداستان این مرد یافت می‌شد، ما قیام می‌کردیم. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳ [۱]: بحار، ج ۴۷، ص۱۲۳ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫