🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_هشتاد_و_هفتم
#دادن علم #بعلى در روز #بدر 🔸🍂
(۲) ۴۱۳- خبر داد بما محمد فرزند اسماعيل كه خبر داد بما ابو محمد عبد اللَّه فرزند محمد فرزند عثمان (ابن سقا) حافظ كه نقل كرد بما على فرزند عباس مقانعى نقل نمود بما محمد فرزند عمر انصارى نقل كرد بما شبابه فرزند سوار فزارى از قيس از حجاج فرزند أرطاة از حكم از مقسم از ابن عباس گفت: در روز بدر در حالى كه على (ع) جوان بيست ساله بود رسول خدا علم را باو داد.
#حديث_دينار 🔹🍃
(۳) ۴۱۴- خبر داد بما احمد فرزند محمد فرزند عبد الوهاب فرزند طاوان كه نقل كرد بما ابو على محمد فرزند على فرزند معلى سلمى معدل نقل كرد بما على فرزند عبد اللَّه فرزند مبشر نقل كرد بما جابر فرزند كردى نقل كرد بما يزيد فرزند هارون خبر داد بما مبارك يعنى ابن
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۷۸
فضاله نقل كرد بما ابو هارون عبدى از ابو سعيد خدرى كه تهى دستى و نياز شديد بعلى چهره نشان داد براى رفع نياز از منزل خارج شد و دينارى پيدا كرد او را اعلام كرد و لكن صاحبش پيدا نشد.
(۱) فاطمه (ع) گفت چه عيب دارد اگر او را براى خود قرار دهى و با او براى ما آرد بخرى و اگر صاحبش پيدا شد، باو پس مى دهى، راوى گفت: على (ع) براى خريدن آرد بيرون آمد مردى پيش آمد كه آرد همراه داشت، فرمود: چند دينار مى فروشى؟
گفت: باين مقدار باين مقدار فرمود پيمانه كن، پيمانه كرد، دينار را باو داد مرد گفت بخدا قسم او را نمى گيرم، گفت: بسوى فاطمه برگشت و باو خبر داد و او گفت: منزه است خدا
آرد مرد را گرفتى و دينار خودت را نيز آوردى؟ فرمود:
چه كنم؟ قسم خورد كه نخواهد گرفت راوى گفت آرد را مى خوردند و دينار را بمردم شناسائى مى نمودند تا اينكه آرد تمام شد و كسى دينار را نشناخت و باز براى خريد آرد بيرون آمد كه آنگاه با همان مردى كه آرد داشت روبرو شد گفت: چند دينار ميفروشى؟ گفت: اين مقدار اين مقدار فرمود: پيمانه كن، و براى على (ع) پيمانه كرد و على دينار را باو داد و قسم خورد كه نخواهد گرفت اين بار نيز دينار را با آرد آورد بفاطمه باز گو كرد و فاطمه گفت منزه است آرد را آوردى و دينار را نيز برگرداندى؟
حضرت فرمود چكار كنم؟ قسم خورد كه او را نگيرد تا اينكه تمام شود فاطمه (ع) گفت: ميتوانستى كه بقسم خوردن پيشدستى كنى.
راوى گفت: دينار را معرفى مى كرد و آرد را مى خوردند تا اينكه تمام شد راوى گفت براى خريد آرد بيرون آمد كه با همان مردى كه آرد داشت روبرو شد على گفت چند دينار مى فروشى؟ گفت باين مقدار باين مقدار! گفت پيمانه كن و او پيمانه كرد على (ع) گفت بخدا قسم حتما بايد اين دينار را بگيرى و دينار را بسوى او انداخت و برگشت.
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۷۹
رسول خدا (ص) بعلى (ع) فرمود يا على كار دينار بكجا كشيد؟ على (ع) باو خبر داد و گفت كه چكار كرده است. رسول خدا فرمود آيا ميدانى كه آن مرد كه بود؟ آن مرد جبرئيل كه درود خدا بر او باد بود و آن آرد روزى بود كه خدا براى شما فرستاده بود قسم
بآن كسى كه جان من دريد قدرت اوست اگر قسم نمى خوردى تا دينار در دست تو بود همواره او را مى يافتى.
(۱) ۴۱۵- خبر داد بما ابو طاهر محمد فرزند على بيع كه خبر داد بما ابو عبد اللَّه احمد فرزند محمد فرزند عبد اللَّه فرزند خالد كاتب خبر داد بما ابو بكر احمد فرزند جعفر فرزند محمد فرزند سلم ختلى نقل كرد بما عمر فرزند روح حديث كرد بما حسين فرزند حميد فرزند ربيع نقل كرد بما عبد اللَّه فرزند ابو زياد نقل نمود بما بشار فرزند خالد از جعفر فرزند سليمان از ابو هارون عبدى از ابو سعيد خدرى گفت: على و فاطمه تهيدست شدند فاطمه (ع) بعلى گفت نزد ما چيزى نيست اگر بيرون روى و چيزى بدست بياورى بهتر است گفت: على (ع) بيرون آمد و دينارى را پيدا كرد و او را تعريف نمود تا اينكه خسته شد و كسى آن دينار را نشناخت و صاحب آن پيدا نشد راوى گفت...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫