🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#شيعه_و_پاسخ_به_چند_پرسش✨🍂🍂
#قسمت_بیست_و_سوم
#تنزيه و #تشبيه 🔹🍃🍃
بحث تنزيه و تشبيه مربوط به صفات خداوند است. صفات خداوند را به صفات ثبوتيه و سلبيّه تقسيم كرده اند. صفات ثبوتيه صفاتي است كه بر كمال وجودي دلالت ميكند، و خداوند آنها را دارد. و صفات سلبيّه صفاتي است كه بر نقص وجودي دلالت ميكند، و خداوند از آنها پيراسته است. از زاويه ي ديگر، صفات خداوند به صفات ذاتيه و صفات فعليه تقسيم شده است. صفات ذاتيه صفاتي است كه ذات خداوند بدون در نظر گرفتن اين كه خداوند چيزي را آفريده است، به آنها توصيف ميشود. مانند حيات، علم و قدرت، و صفات فعليه صفاتي است كه توصيف ذات خداوند به آنها مربوط به مقام فعل و ايجاد است. مانند خالق بودن، رازق بودن، غافر بودن، مميت بودن و مانند آن.
از آنجا كه در خداوند هيچ گونه نقص و فقداني راه ندارد، صفات سلبيه در مورد او سلب نقص است نه سلب كمال. بدين
ترتيب صفات سلبيه به تنزيه و تقديس ذات خداوند از صفات نقص باز ميگردد، خواه صفات ذاتيه باشد و خواه صفات فعليه. و در مقابل «تنزيه»، «تشبيه» قرار دارد، يعني اثبات صفاتي براي خداوند كه به موجودات امكاني و مخلوقات اختصاص دارد. در تاريخ اديان و مذاهب كساني بوده اند كه در مورد صفات الهي از مسير حق منحرف گرديده و به تشبيه گراييده اند.
تشبيه گرايي در جهان اسلام نيز پديد آمده است، چنان كه در كتب ملل و نحل از مجسّمه و مشبّهه به عنوان فرقههايي ياد شده است. تشبيه گرايي اگر چه در همه ي صفات خداوند يافت ميشود، ولي در مورد آن دسته از صفات كه در آيات متشابه مطرح شده است، بيشتر رواج يافته است. عده اي از مسلمانان با استناد به ظواهر آياتي چون: (يَدُ اللهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ)، (الرَّحْمنُ عَلَي الْعَرْشِ اسْتَوي)، (جاءَرَبُّكَ) و (كُلُّ شَيْء هالِكٌ إِلاّ وَجْهَهُ)، به جسم بودن خداوند قايل شده و براي او اعضايي چون دست، پا و صورت و صفاتي چون قدم زدن و نشستن اثبات كرده اند.
شيعه به پيروي از اهل بيت (عليهم السلام) معتقد به تنزيه و ابطال تجسيم و تشبيه است. به اعتقاد شيعه ي اماميه با دقت در آيات ياد شده و نظاير آنها ميتوان به مفاد حقيقي آنها پي برد. كلمه «يد» كنايه از قدرت خداوند است و مقصود اين است كه قدرت الهي برترين قدرتها است. مقصود از «وجه» ذات الهي است، يعني همه ي چيز در معرض فنا و زوال است، جز ذات خداوند متعال. استواء بر
عرش كنايه از احاطه ي علم و قدرت خداوند در تدبير جهان است.
نه تنها در صفات ياد شده كه آنها را صفات خبريّه ميگويند بايد به اصل تنزيه معتقد بود، بلكه اين اصل در همه ي صفات الهي جاري است، مثلا علم خداوند را نمي توان علم حصولي و زايد بر ذات او و محدود دانست، بلكه علم خداوند عين ذات خداوند، و حضوري و نامحدود است. همين گونه است قدرت و حيات خداوند.
كوتاه سخن آن كه در باب صفات الهي، بايد كمال آنها را براي خداوند اثبات كرد و نقص و كاستي آنها را از خداوند نفي نمود، و اين است طريق مستقيم در باب توحيد كه شيعه به آن اعتقاد دارد.
چنان كه امام رضا (عليه السلام) فرموده است: «للناس في التوحيد ثلاثة مذاهب: نفي، و تشبيه، و اثبات بغير تشبيه، فمذهب النفي لا يجوز، و مذهب التشبيه لا يجوز، و السبيل في الطريقة الثالثة، اثبات بلا تشبيه». [۱] .
----------
[۱]: 📚شيخ صدوق، كتاب توحيد، باب ۷، حديث ۸.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫