🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_نود_و_دوم
#شارح نقیب را #عصبانی کرد🌺🔹
روزی شارح از نقیب سؤال میکند، اینکه مردم این همه عشق به علی (علیه السلام) میورزند برای چیست، تمنّا دارم بدون چنگ زدن به شجاعت و علم و فصاحت آن حضرت جواب بدهید، زیرا که این را میدانم که، خداوند این بنده اش به خیلی از کمالات مخصوص کرده است، نقیب خندید پس از بیان مقدمه ای گفت: انسان به طبعه طرفدار مظلوم است، لذا آدم غرق شده را نجات میدهد، بدون در نظر گرفتن عقیده و مذهب و سایر خصوصیات آن، سعی میکند آن غریق ناشناخته را نجات بدهد، چطوری که اگر خودش غرق میشد، با تمام سعی اش به فکر نجات خویش بود شخصیّتی مثل علی (علیه السلام) با داشتن آن همه کمالات، فزون از حدّ در دست افراد پست فطرت، و رذل که، او را محتاج خود کردند، و فامیلش را در زندانها انداختند، اهل و عیالش را به اسارت بردند، و خودش را در محراب کشتند، در حالی که او و خانواده اش از هر جهت اشرف ناس بودند، با داشتن این همه کمالات، آن همه محرومیتها دیدند، آیا انسانهای صحیح الفطر به چینین شخصیّت، و شخصیت ها، عشق نورزند؟ پس چه کنند، پس شارح از نقیب درباره شیوخ ثلاثه میپرسد جواب میشنود، و از معاویه سؤال میکند، درباره او بدون ترس اظهار میکند که، از اهل جهنّم است نه تنها به مخالفتش با
علی (علیه السلام) بلکه برای کفر باطنیش در آخر بحث نقیب عصبانی شده میگوید: من تابع نصّ هستم و شما نصّ را قبول
ندارید، و اگر بنا باشد هر چیزی را تأویل کنید، لا اله الا الله و محمّد رسول الله هم قابل تأویل میشود ۲۲۳- ۲۲۷ از جمله علل غضب مردم بر عثمان، یکی هم ابقاي معاویه به حکومت شام بود، پس سخت در اشتباه اند کسانی که، میگویند چرا امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای مدّتی با معاویه کنار نیامد ۲۳۲.
#معاویه شخصیّتهای #خیالی را #استحمار میکند 🌺🔹
معاویه پس از رسیدن نامه مروان راجع به قتل عثمان، به صنادید بنی امیه، و به طلحه و زبیر نامه نوشت، و همه را به قیام بر علیه امیرالمؤمنین (علیه السلام) به بهانه گرفتن خون عثمان تحریک کرد، و در نامه زبیر هندوانه زیر بغل او گذاشت، و گفت تو شخصیّتی هستی که تو را عمر، از هیئت شش نفری شورا قرار داد ۲۳۵- ۲۴۷ به قول مرحوم مجلسی، این تعیین عمر آنان را به مخالفت بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) واداشت، و فکر کردند که واقعاً لنگه امیرالمؤمنین (علیه السلام) هستند، امان از شرالوسواس الخناس.
و امّا جلد یازدهم
#سیاست_عمری 🌸🔸
عمر نگذاشت کسی از بزرگان مهاجر و انصار از مدینه بیرون برود، و اجازه نداد کسی با هیچکدام از آنان انس بگیرد، این سیاست سبب بقاي حکومت او شد که، نکند آنان با تماس با مردم، روزی در اطرافشان وقتی کسانی را دیدند، به فکر ریاست بیفتند، در نتیجه قدرت حکومت او کم شود، اما پس از زخمی شدن به وسیله ابولؤلؤ، وقتی قدرت بعدی را بین ۶ نفر قرار داد، هرکدام از آنها خودشان را یلی فکر کردند، صفحه ۱۱.
نگارنده گويد: سیره تقسیم بیت المال با سوابق را که، جلوتر عمر و ابوبکر تأسیس کرده بودند، وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) سیره پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در تقسیم بالسّویه را راه انداخت، امثال طلحه و زبیر که خودشان را شخصی حساب کردند (به جهت بودنشان در شورای شش نفری، ) منشاء اختلافات بعدی شد، تا جايی که حتی معاویههای کافر به فکر خلیفه المسلمین بودن افتادند، در نتيجه نوبه به خلفای اموی، و عباسی، رسید که، داریم میبینیم اسلام ناب محمّدی چه تغییراتی به خود ندید، و تا حضرت بقیّه الله ظهور نکند کش خواهد داشت، و از اینکه عمر مانع شد مردم با بزرگان مهاجر و انصار تماس بگیرند، سبب مشهور شدن او به زهد و عدالت شد، و الّا زهد، و عدالت، با کارهايی که او در زمان حکومت خود، و زمان حکومت ابوبکر انجام داد، قابل توجیه نیست، خدا همه ما را از زهد و عدالت واقعی بهره مند کند انشاءالله.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫