🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_نود_و_نهم🔹🔸
حضرت #على عليه السّلام در پيشگاه #رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از همه #مردان محبوبتر و #ارجمندتر بود 🌸🌺🍃
در آن روز على عليه السّلام در بيرون خانه تشريف داشت. از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم خطاب به «عايشه»، مى فرمود: اى عايشه! اين شخص (على عليه السّلام)، از محبوبترين و گرامى ترين افراد در نزد من است؛ حق او را بشناس و جايگاه او را گرامى بدار. (۱) مؤلف گويد: «ابن حجر» اين حديث را در [الاصابة ۸/ ۱۸۳] و «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] نقل كرده است و اضافه مى نمايد: «خجندى» هم اين روايت را آورده است و در [۲/ ۲۱۹] افزوده است كه «معاذ» اظهار داشته:
هنگامى كه ماجراى بصره ميان او و على عليه السّلام اتفاق افتاد و «عايشه» به مدينه بازگشت، به ملاقات «عايشه» رفتم و به او بصره را برپا ساختى در حالى كه آنچه را كه لازم بود، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله درباره ات بيان فرموده بود! اكنون با چه دل و جرأتى به جنگ على عليه السّلام رفتى؟! در پاسخ گفت:
چگونه دل از على تهى سازم (! ) حال آنكه هر گاه او بر ما وارد مى شد و پدرم حضور داشت، از نظر كردن به على عليه السّلام خسته نمى شد! در اين هنگام به او مى گفتم:
از زمانى كه على عليه السّلام بر ما وارد شده، چشم از او برنمى دارى و همچنان به او خيره شده اى؟! در پاسخ من مى گفت: اى دخترم! از رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله شنيدم مى فرمود: «النّظر الى وجه علىّ، عبادة»
؛ «نگاه كردن به چهره على، عبادت است».
«خجندى» اين حديث را روايت كرده است.
(۲) [اسد الغابة ابن اثير ۵/ ۳۱۴] به سند خود، از «ابو هاشم» آزاد شده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كرده كه گفت: مادرم كنيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود و آن حضرت پدر و مادرم را آزاد كرد. در آله از مسجد به خانه على عليه السّلام وارد شد، در حالى كه على و فاطمه خوابيده بودند و آفتاب بر آنها مى تابيد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عباى خيبرى را كه در اختيار داشت به روى آنها افكند و فرمود: برخيزيد! اى كسانى كه از هر حاضر و غائبى محبوبتريد. اين جمله را رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سه بار تكرار كرد. «ابو موسى» اين حديث را روايت كرده است.
(۳)📚 [زمخشرى در كشّاف] ذيل آيه شريفه إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ (سوره بقره، آيه ۱۴۳) ؛... اين حكم (تغيير قبله)، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود! و خدا هرگز ايمان شما را ضايع نمى گرداند؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است.
«زمخشرى» مى نويسد: از «حجّاج» حكايت كرده اند كه از «حسن بصرى»، پرسيد: عقيده تو درباره ابو تراب چيست؟ وى آيه فوق را تلاوت كرد و گفت:
على عليه السّلام يكى از مصاديق آيه فوق است و او پسر عموى رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله، داماد، نزديكترين و محبوبترين افراد، نزد آن حضرت بود.
(۱) [كنز العمال ۶/ ۸۴] راوى گويد: از «عايشه» پرسيدم: محبوبترين افراد در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چه كسى بود؟ در پاسخ گفت: على بن ابيطالب عليه السّلام.
پرسيدم: علت خروج تو بر آن حضرت چه بود؟ در پاسخ گفت: علت ازدواج پدر تو با مادرت چه بود؟!! در پاسخ گفتم: قضاى الهى بر اين عمل جارى بود. در جواب گفت: علت خروج من هم بر على عليه السّلام، قضاى الهى بوده است!! «متّقى» مى گويد: «بزّاز» هم اين حديث را روايت كرده است.
(۲)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «مجمع» روايت مى كند كه همراه پدرم به ديدار «عايشه» رفتيم. پدرم از وى پرسيد: چرا جنگ جمل را بر پا كردى؟ در پاسخ گفت: علت آن، قضاى الهى بود!! از چگونگى شخصيت على عليه السّلام پرسيد.
«عايشه» گفت: از محبوبترين افراد در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، و همسر محبوبترين افراد در نزد آن حضرت، سؤال مى كنى.
(۳) 📚[الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «عايشه» نقل شده است كه در نزد او سخن از على بن ابيطالب عليه السّلام به ميان آمد. در پاسخ گفت: مردى را محبوبتر از او در نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نديدم و زنى را محبوبتر از همسر او (فاطمه عليها السّلام)، در پيش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيافتم.
«مخلص» و «حافظ» اين حديث را نقل كرده اند.
(۴)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «معاوية بن ثعلبة» نقل كرده است، در يكى از روزها كه «ابوذر» در مسجد رسول خدا صلّى
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_صد_و_نود_و_نهم🔹🔸
حضرت #على عليه السّلام در پيشگاه #رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از همه #مردان محبوبتر و #ارجمندتر بود 🌸🌺🍃
در آن روز على عليه السّلام در بيرون خانه تشريف داشت. از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم خطاب به «عايشه»، مى فرمود: اى عايشه! اين شخص (على عليه السّلام)، از محبوبترين و گرامى ترين افراد در نزد من است؛ حق او را بشناس و جايگاه او را گرامى بدار. (۱) مؤلف گويد: «ابن حجر» اين حديث را در [الاصابة ۸/ ۱۸۳] و «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] نقل كرده است و اضافه مى نمايد: «خجندى» هم اين روايت را آورده است و در [۲/ ۲۱۹] افزوده است كه «معاذ» اظهار داشته:
هنگامى كه ماجراى بصره ميان او و على عليه السّلام اتفاق افتاد و «عايشه» به مدينه بازگشت، به ملاقات «عايشه» رفتم و به او بصره را برپا ساختى در حالى كه آنچه را كه لازم بود، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله درباره ات بيان فرموده بود! اكنون با چه دل و جرأتى به جنگ على عليه السّلام رفتى؟! در پاسخ گفت:
چگونه دل از على تهى سازم (! ) حال آنكه هر گاه او بر ما وارد مى شد و پدرم حضور داشت، از نظر كردن به على عليه السّلام خسته نمى شد! در اين هنگام به او مى گفتم:
از زمانى كه على عليه السّلام بر ما وارد شده، چشم از او برنمى دارى و همچنان به او خيره شده اى؟! در پاسخ من مى گفت: اى دخترم! از رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله شنيدم مى فرمود: «النّظر الى وجه علىّ، عبادة»
؛ «نگاه كردن به چهره على، عبادت است».
«خجندى» اين حديث را روايت كرده است.
(۲) [اسد الغابة ابن اثير ۵/ ۳۱۴] به سند خود، از «ابو هاشم» آزاد شده رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كرده كه گفت: مادرم كنيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود و آن حضرت پدر و مادرم را آزاد كرد. در آله از مسجد به خانه على عليه السّلام وارد شد، در حالى كه على و فاطمه خوابيده بودند و آفتاب بر آنها مى تابيد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عباى خيبرى را كه در اختيار داشت به روى آنها افكند و فرمود: برخيزيد! اى كسانى كه از هر حاضر و غائبى محبوبتريد. اين جمله را رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سه بار تكرار كرد. «ابو موسى» اين حديث را روايت كرده است.
(۳)📚 [زمخشرى در كشّاف] ذيل آيه شريفه إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ (سوره بقره، آيه ۱۴۳) ؛... اين حكم (تغيير قبله)، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود! و خدا هرگز ايمان شما را ضايع نمى گرداند؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است.
«زمخشرى» مى نويسد: از «حجّاج» حكايت كرده اند كه از «حسن بصرى»، پرسيد: عقيده تو درباره ابو تراب چيست؟ وى آيه فوق را تلاوت كرد و گفت:
على عليه السّلام يكى از مصاديق آيه فوق است و او پسر عموى رسول خدا صلّى اللّه عليه و
آله، داماد، نزديكترين و محبوبترين افراد، نزد آن حضرت بود.
(۱) [كنز العمال ۶/ ۸۴] راوى گويد: از «عايشه» پرسيدم: محبوبترين افراد در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله چه كسى بود؟ در پاسخ گفت: على بن ابيطالب عليه السّلام.
پرسيدم: علت خروج تو بر آن حضرت چه بود؟ در پاسخ گفت: علت ازدواج پدر تو با مادرت چه بود؟!! در پاسخ گفتم: قضاى الهى بر اين عمل جارى بود. در جواب گفت: علت خروج من هم بر على عليه السّلام، قضاى الهى بوده است!! «متّقى» مى گويد: «بزّاز» هم اين حديث را روايت كرده است.
(۲)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «مجمع» روايت مى كند كه همراه پدرم به ديدار «عايشه» رفتيم. پدرم از وى پرسيد: چرا جنگ جمل را بر پا كردى؟ در پاسخ گفت: علت آن، قضاى الهى بود!! از چگونگى شخصيت على عليه السّلام پرسيد.
«عايشه» گفت: از محبوبترين افراد در پيشگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، و همسر محبوبترين افراد در نزد آن حضرت، سؤال مى كنى.
(۳) 📚[الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «عايشه» نقل شده است كه در نزد او سخن از على بن ابيطالب عليه السّلام به ميان آمد. در پاسخ گفت: مردى را محبوبتر از او در نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نديدم و زنى را محبوبتر از همسر او (فاطمه عليها السّلام)، در پيش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيافتم.
«مخلص» و «حافظ» اين حديث را نقل كرده اند.
(۴)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۱] از «معاوية بن ثعلبة» نقل كرده است، در يكى از روزها كه «ابوذر» در مسجد رسول خدا صلّى