eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
438 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸🌸 محل حضرت ، در کجای است؟ ◾️✨ شارح فقیه از امام باقر (علیه السلام) نقل می‌کندکه: حضرت ابراهیم نزدیک جمره وسطی سر اسماعیل را می‌برید. خدا با فرستادن فداء او را از این کار منصرف کرد. از آن وقت به بعد اولاد حضرت اسماعیل خیمه هایش را در منی، در همین موضع برپا می‌کردند که محل انعقاد نطفه رسول الله (صلی الله علیه و آله) قرار گرفت. لکن در زمان امام سجاد (علیه السلام) به جهت اختلافی که بین بنی امیه و بنی هاشم اتفاق افتاد آن حضرت مضرب خیامش را به عرین منتقل کرد. [۱] کف مکرمه از کف تر است؟ ◾️✨ در من لا یحضر الفقیه آمده است که وقتی حجاج بن یوسف (علیه اللعنه) برای گرفتن خبیثی مثل خودش (عبداله بن زبیر) که به داخل کعبه پناهنده شده بود کعبه را با نصب منجلیق و با پرتاب سنگ‌ها خراب کرد، مردم خاک آنجا را به عنوان تبرک (البته با اجازه حجاج) به خانه هایشان بردند، و پس از کشته شدن ابن زبیر، حجاج وقتی خواست کعبه را از نو ساختمان کند ماری پیدا شد و مانع از بنّایی گردید، حجاج از این پیشامد نگران گردید که نتواند ساختمان کند در نتیجه آبروریزی بیشتری برای خود و مطاعش عبدالملک مروان باشد، ناچار به منبر رفته و گفت: مردم شما را به خدا هرکس راه چارة این گرفتاری را می‌داند ما را مطلع سازد. پیرمردی بلند شد و گفت اگر چاره ای باشد پیش علی بن الحسین (علیه السلام) است. حجاج گفت: راست گفتی حضرت سجاد معدن علم است، پس کسی را خدمت امام (علیه السلام) فرستاد، آن حضرت تشریف آورد و فرمود: خراب کردی و تو راه انداختی بنایی را که اصل آن با دست ابراهیم و اسماعیل ساخته شده بود، و به غارت بردی اساس آن را و خیال کردی که میراث پدرت بوده است، برو به روی منبر و مردم را قسم بده که هر کس هر چه برده دوباره برگرداند، حجاج امتثال امر کرده و مردم خاک‌ها را برگردانیدند. امام سجاد (علیه السلام) وقتی دید که خاک جمع شد، اساس بنّایی را گذاشت و امر کرد که شروع به کندن کردند و مار هم رفت. کندند تا به جای نصب ستون‌ها رسیدند، وقتی دیوارها بالا رفت امر فرمود: اضافی خاک را داخل کعبه بریزید. از این رو است که سطح بیت بلند شد و احتیاج به پله پیدا کرد. شارح فقیه علت دیگری هم ذکر کرده و می‌گوید: حجاج وقتی ساختمان کرد ترسید که خاک کفایت نکند، لذا از هر طرف به اندازه یک ذراع شاذروان بیرون کرد، خاک اضافه ماند، به داخل کعبه ریختند، و این را هم به مشهور نسبت داده اند. [۱] معاویه در کردن ، تا امام (علیه السلام) به شود ◾️✨ معاویه علیه الهاویه، مغیره بن شعبه و عبداله بن عامر و عبدالرحمن بن‌ام الحکم را برای مصاحبه با امام حسن (علیه السلام) به مداین می‌فرستد و دستور می‌دهد وقتی که حرف هایتان را با امام (علیه السلام) زدید و خواستید بیایید موقع بیرون آمدن بلند بلند بگویید خداوند به وسیله پسر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) خون‌ها را از ریخته شدن حفظ کرده و فتنه‌ها را خوابانید و امام (علیه السلام) به صلح حاضر شد. وقتی این دروغ در بین لشگر امام حسن (علیه السلام) شایع شد همه خیال کردند که مطلب حقیقت دارد، آن امام معصوم را در مظلم ساباط مجروح کرده و اموالش را به غارت بردند. [۱] باز هم معاویه برای حفظ سیاست خارجی خویش که در داخل هم حواسش را متوجه امام حسن (علیه السلام) کرده و حضرتش را به هر وسیله و تزویری بیچاره کرده و مجبور به صلح کند، با امپراطور روم کنار آمده و حاضر شد که سالی صد هزار دینار به او باج دهد. [۲] در بحار کنار آمدن معاویه با روم را به سال ۳۶ نقل کرده که مقدمات جنگ صفین را کاملاً فرآهم سازد. [۳ ---------- 📚منابع: [۱]: . روضه المتقین، ج ۴، ص ۱۰۵. [۱]: . روضه المتقین، ج ۴، ص ۱۵ [۱]: . تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۰۵. [۲]: . تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۰۶. [۳]: . بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۹۲ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 را و می‌شناسد 🌸🍃🍃 در یکی از سال‌ها هشام پسر عبدالملک (دهمین خلیفه عباسی) در مراسم حج شرکت کرد و مشغول طواف خانه خدا گردید وقتی که خواست حجرالاسود را لمس کند، به واسطه ازدحام جمعیت نتوانست حجرالاسود را دست بمالد. در آنجا منبری برایش گذاشتند، او بالای منبر نشست مردم شام اطرافش را گرفتند. هشام مشغول تماشای طواف کنندگان بود که ناگاه امام علی بن الحسین (امام سجاد) آمد در حالی که لباس احرام به تن داشت و زیباترین و خوش اندام و خوشبوترین مردم بود و اثر سجده در پیشاپیش به روشنی دیده می‌شد. امام علیه السلام با کمال آرامش به طواف پرداخت و در هاله ای از عظمت و شکوه، به نزدیک حجرالاسود رسید. مردم خود به خود به احترام حضرت راه باز کردند. امام علیه السلام به آسانی حجرالاسود را استلام کرد - دست مالید - هشام از دیدن عظمت حضرت و احترام مردم به امام سجاد علیه السلام خیلی ناراحت شد. مردی از اهالی شام رو به هشام کرد و گفت: این شخص کیست که چنین مورد احترام مردم است!؟ هشام به خاطر این که مردم شام حضرت را نشناسند و به او علاقمند نشوند با این که امام علیه السلام را می‌شناخت، گفت: او را نمی شناسم. فرزدق شاعر آزاده، آنجا حضور داشت. بدون پروا گفت: اما من او را به خوبی می‌شناسم. مرد شامی گفت: ای ابوفراس این شخص کیست؟ فرزدق با کمال شهامت درباره شناساندن امام سجاد علیه السلام قصیده زیبایی سرود که مضمون چند بیت آن چنین است: این مرد کسی است که سرزمین مکه جای پای او را می‌شناسند. خانه کعبه، بیرون و درون حرم نیز او را می‌شناسند. این فرزند بهترین بندگان خدا است. این انسان پرهیزکار و پاک و پاکیزه، نشانه خداوند در روی زمین است. این شخص کسی است که پیغمبر برگزیده (محمد) صلی الله علیه و آله پدر اوست که خداوند همواره بر او درود می‌فرستد. اگر (رکن) می‌دانست چه کسی به بوسیدن او آمده است. بی درنگ خود را به زمین می‌انداخت تا خاک پای او را ببوسد نام این آقا (علی) است و رسول خدا پدرش می‌باشد که نور هدایتش امتها را از گمراهی نجات داد. این کسی است که عمویش جعفر طیار است و عموی دیگرش حمزه شهید، همان شیر مردی که به دوستی او قسم می‌خورند. این فرزند بانوی بانوان فاطمه سلام الله علیها است. و فرزند جانشین پیغمبر صلی الله علیه وآله، همان کس که در شمشیر او برای کفار عذاب نهفته است. پرسش شما از این شخص کیست؟ هرگز به او ضرر نمی زند. زیرا که همه از عرب و عجم او را می‌شناسند. [۱] هشام از اشعار فرزدق، چنان خشمگین شد که گفت: چرا چنین اشعاری درباره ما نگفتی؟ فرزدق در جواب گفت: تو نیز جدی مانند جد او و پدری مثل پدر او و مادری چون مادر وی داشته باش تا درباره تو چنین قصیده ای بگویم. به دنبال آن دستور داد حقوق او را قطع کردند. و نیز فرمان داد، فرزدق را به غسفان - محلی است بین مکه و مدینه - تبعید کرده و در آنجا زندانی کنند. امام سجاد علیه السلام از این جریان باخبر شد، دوازده هزار درهم برایش فرستاد و فرمود: ما را معذور بدار اگر بیش از این امکان داشتم بیشتر می‌فرستادم. فرزدق نپذیرفت و پیغام داد: ای فرزند رسول خدا! من این قصیده را به خاطر خشم و ناراحتیم که برای خدا بود، سرودم. هرگز در مقابل آن چیزی نمی پذیرم و مبلغ را محضر امام علیه السلام فرستاد. امام سجاد علیه السلام مبلغ را دومین بار فرستاد و فرمود: تو را به آن حقی که من در گردن تو دارم این مبلغ را بپذیر! خداوند از نیت قلبی و ارادت باطنی تو نسبت به خانواده ما آگاه است. آنگاه فرزدق قبول کرد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: هذا الذی تعرف البطحأ وطائه والبیت یعرفه و الحل و الحرم هذا ابن خیر عباد الله کلهم هذا التقی النقی الطاهر العلم هذا الذی احمد المختار والده صلی علیه الهی ما جری القلم لو یعلم الرکن من حأ یلثمه لخر یلثم منه ما وطی القدم هذا علی رسول الله والده امست بنور هداه تهتدی الامم هذا الذی عمه الطیار جعفر المقتول حمزة لیث حبه قسم هذا ابن سیدة النسوان فاطمة و ابن الوصی الذی فی سیفه نقم و لیس قولک: من هذا؟ بضائره العرب تعرف من انکرت و العجم این قصیده زیبا بیش از چهل بند است که تمامی آن در بحار ۴۶ موجود است. به خاطر رعایت اختصار چند بیت در اینجا آوردیم. [۱]: بحار، ج ۴۶، ص ۱۲۵ ❌کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110💫