هدایت شده از کاربر
معرفی شهید عمر بن قرظه انصاری 👇👇
عمرو از صبح تاکنون،لحظه ای ارام وقرار نداشته است.جانش است وجان امام می داند که کوفیان برسر انند که درامد وشد مولایش به میمنه ومیسره،تیری برکمان ،راست کنندوزخمی براوبزنند 😔بارش تیرها 🏹راکه می بیند طاقت ازکف می دهد وخودرا سپر امام می سازد
_خدایت خیردهد عمرو!
_جانم فدای توای پسر پیامبر،اینان قصد جانت کرده اند ومن تازنده ام نخواهم گذاشت گزندی به تو رسد اینک اگر رخصت دهی، پا به میدان گذارم وحق خدمت بجاآورم.به اذن امام،عمرو،پابه میدان می گذارد:
........#سپاهانصارآگاهندمنازکسیکهحفظ
#جانشبامناستحمایتمیکنم
#ضربههایمنضربههایجوانیاستکهاز
#میداننمیگریزد
#حالیاسروجانوهستیامفدایحسین
هدایت شده از کاربر
عمرودرمیدان کربلا جولان می دهد ومبارزه می طلبد،ابن سعد،اوراخوب می شناسدپدرش (#قَرظه)ازاصحاب باوفای علی بوده 😍که به کوفه مهاجرت کرده ودر رکاب اوبادشمنان👹 خداجنگیده و
عمرو سالها درکوفه شاهدمظلومیت مولایش علی بوده است😔عمرسعدخوب بیاد دارد ازششم محرم که عمروبن قرظه خودش را به کربلا رساند
ودست بیعت دردست🤝 امام گذاشت تاهمین دیروز که شمر کارخودش راکرد ونامه تحکم آمیز عبیدالله بن زیادرا برایش اورد،
این عمروبود که گهگاه به فرمان حسین نزد او امد ،پیغام می اورد وجواب می برد خوب بیاد دارد که عمرو بن قرظه،به ملایمت وصبوری 😊بااوهمکلام می شد واو را از این کاربرحذرمی داشت،برایش دلیل می اورد پرده از ظواهر دنیا برمی داشت 🍀
واخرت را درپیش چشمش👀تجسم می کرد آخرین بار همین دوروز پیش حوالی غروب بودکه بازعمرونزدش امده بود وگفته بود :«مولایم پیغام داده واز تو خواسته است که امشب دیرهنگام درفاصله بین دو سپاه بااوملاقات کنی»
هدایت شده از کاربر
واو پذیرفته بود وامده بود خودش وفرزند وغلامش👨👦👦...وحسین امده بود با اباافضل وعلی اکبرش؛وحسین بااو حرفها زده بود واتمام حجت کرده بود واو باخودش فکرها🤔 کرده بود:
.......#بالاخرهآخرتترابهدنیایتفروختی
#اگرنمیفروختمچهمیکردم
#چهمیکردیمیشدیحرآزادهوآرمانخواهسپیدروی
#آریامانتوانستم
#میتوانستیامانخواستیکافیبودبهحرفهایحسیندلمیسپردیوخودترابهاینورطهنمیکشاندی
#ایندرستاماحکومتریراچهمیکردم
#ازکجابهحکومتریبرسی
#میرسم
وعمرورو می پاید که دلبرانه 🙃شمشیر می زند وکوفیان را به خاک می اندازد🙂
عمرسعد میداند که دارد وقت ازدست می دهد به نعره ای بلند فرمان می دهدکه حسین ویارانش رابه تیر 🏹بزنند.
عمرودل نگران امام می شود واسیمه سر خودش 🏃♂را به مولایش می رساند
جان وتنم فدایت بادیاحسین بن علی!
وبی گفتگو دودست وبازوازهم می گشایدوسروسینه سپر تیرهایی🏹😢 می کند که به سوی حسین می بارد
ای عاشقان روی تواز ذره بیشتر
من کی رسم به وصل تو کز ذره کمترم
هدایت شده از کاربر
تیری 🏹بر پیشانی وتیری برگردن وتیری بر سینه وچشم عمرو را می خماند،به چرخشی نگاه بر ☺️روی گل حسین می دوزد وبه زحمت لب می گشاید:
یابن رسول الله!آیا.....به عهدم.....وفا کردم!
حریر صدای حسین که برگوش جانش دست نوازش می کشد
دیگر دردی حس نمی کند..
#توزودترازمنپابهبهشتمیگذاریسلاممرابهرسولخدابرسانوبگوبهدنبالتوخواهیمامد
عمروبن قرظه انصاری خونالود پیش پای اباعبدالله به خاک در می غلتد وبسان شمعی نیم سوخته خاموش می شود
هدایت شده از کاربر
مداحی_آنلاین_من_امام_حسین_دوست_دارم_رمضانی.mp3
4.92M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃من امام حسین(ع) دوست دارم
🍃عشقش به سینه میسپارم
🎙 #مجتبی_رمضانی
⏯ #استودیویی
🏴 #34_روز تا #اربعین
﷽
💫مولا جانم
تسبیحی بافته ام
نه ازجنس سنگ وخاک
بلور اشکهایم رابه نخ کشیدم
میشمارم دانه هارا
تا روزی که بیایم به کربلایت ارباب
صلی الله علیک یا اباعبدالله
السلام علیکم ورحمةالله وبرکاته💜
💫💜💫💜💫