#جرم_عاشقی💔
#پرونده_قتل_واقعی
-- در ساعت 17 روز دوازدهم دی ماه ۱۳۹۴ از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 ، یک فقره کشف جسد در مسیر رودخانه کن واقع در روستای جهان آباد به کلانتری 170 کهریزک اعلام و با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر ، موضوع برای بررسیهای تخصصی به تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد .
در اولین مرحله از تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم با بررسی پرونده های فقدانی موفق به شناسایی هویت متوفی بهنام مرتضی و 24 ساله شدند که بنا بر طرح شکایت اعضای خانواده اش ، در تاریخ یازدهم دی ماه از خانه خارج شده و پس از آن مراجعتی به منزل نداشته است.
با شناسایی خانواده مقتول در شهرستان اسلامشهر ، همسر مقتول با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به کارآگاهان گفت: همسرم دارای مغازه فروش کفش و کتانی در منطقه عبدل آباد است و در ساعت هشت روز جمعه طبق روال هر روز ، برای رفتن به مغازه از خانه خارج شد و پس از آن مراجعتی به خانه نداشت و گوشی تلفن همراهش نیز خاموش شد.
در همان مراحل اولیه تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم اطمینان پیدا کردند که انگیزه وقوع جنایت نمیتوانسته انجام سرقت یا اختلافات مالی و درگیری فرد یا افرادی با مقتول بوده باشد ؛ لذا در ادامه رسیدگی به پرونده ، تحقیقات بر روی اعضای خانواده مقتول آغاز و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول و همسرش به نام لیلا 18 ساله طی یک ازدواج کاملا سنتی و البته بدون لحاظ شدن رضایت آنان و صرفا بواسطه نشانه گذاری طرفین در دوران طفولیت، پنج سال پیش با یکدیگر ازدواج کرده و طی این مدت نیز درگیری های متوالی با یکدیگر داشته اند ؛ همچنین در ادامه مشخص شد که لیلا ، پیش از ازدواجش دارای خواستگار دیگری بهنام حسن . الف بوده و علاقه شدیدی نیز میان آنها وجود داشته است.
کارآگاهان اداره دهم با اطمینان از وقوع جنایت در محلی دیگر و احتمال وقوع جنایت خانوادگی، به تحقیق از همسر مقتول پرداختند ؛ تحقیقات از لیلا از ساعت هشت صبح روز هجدهم مرداد ماه ۱۳۹۵ آغاز شد که سرانجام در ساعت 16 همان روز لب به اعتراف گشود و به مشارکت در قتل عمـد و مرگ همسرش اعتراف کرد.
با اعتراف صریح متهم مبنی بر ارتکاب جنایت توسط حسن . الف ، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ضمن شناسایی مخفیگاه حسن در شهرستان اسلامشهر و انجام هماهنگی با مقام قضایی ، به این شهرستان اعزام شده و در حالیکه وی قصد داشت تا با یک دستگاه خودرو پراید مشکی از محل متواری شود ، او را نیز تنها پس از چند ساعت از اعتراف لیلا و در همان تاریخ دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند .
حسن . الف پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما پس از اطلاع از اظهارات لیلا مبنی بر مشارکت نداشتن در ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: با هماهنگی که از قبل با لیلا داشتم او زمینه قتل را آماده کرده و گفته بود که در ساعت 2:30 بامداد پیش او بروم و عشقم را به او ثابت کنم ، به منزل آنها رفتم . در حالیکه مقتول داخلِ خانه خواب بود ، تا ساعت 3:30 بامداد در حیاط با هم صحبت می کردیم ؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش ، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم و او آن را در خانه مخفی کرده بود، ضربهای به سر مقتول زدم ؛ همزمان با من ، لیلا نیز یک بالشت را روی صورت مقتول فشار میداد تا صدایش در نیاید چون پدر و مادر لیلا در منزل کناری زندگی میکردند . بعد از اینکه مقتول جانش تمام شد شوکه شده بودم، حتی یک لحظه می خواستم تا آنجا را ترک کنم. از لیلا مقداری پارچه گرفته و دست و پای مقتول را بستم و جسد را داخل کیسه پلاستیکی گذاشتم و با کمک لیلا ، مقتول را تا حیاط آوردیم . او داخل کوچه را دید و کسی نبود من ماشین خودم را آوردم جلوی در خانه و بعد مقتول را با همدیگر روی صندلی عقب ماشین گذاشتیم و داخل یک رودخانه انداختیم. #پایان_تلخ
http://eitaa.com/joinchat/1989476365C67c6c5181d